صیغه ای که حتی در زمان خلافت ابوبکر انجام میشد ولی عمر حرامش کرد 😡 (از منابع عامه)

🔻أخْبَرَنِی أبُو الزُّبَیْرِ، قَالَ: سَمِعْتُ جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ، یَقُول: کُنَّا نَسْتَمْتِعُ بِالْقَبْضَةِ مِنَ التَّمْرِ وَالدَّقِیقِ الأیَّامَ عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأبِی بَکْرٍ حَتَّی نَهَی عَنْهُ عُمَرُ فِی شَأنِ عَمْرِو بْنِ حُرَیْثٍ.

♦️از جابر ابن عبدالله روایت شده: ما در زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم!!! و ابی بکر ، با یک قبضه خرما یا آرد ، زنی را برای چند روز متعه می کردیم ، تا اینکه عمر در رابطه با قضیه عمرو بن حریث ما را از آن منع کرد

📕صحیح مسلم - کتاب نکاح باب نکاح المتعه

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

✅صحابه صیغه می کردند

🔻و حَدَّثَنَا الْحَسَنُ الْحُلْوَانِیُّ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ أَخْبَرَنَا ابْنُ جُرَیْجٍ قَالَ قَالَ عَطَاءٌ قَدِمَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ مُعْتَمِرًا فَجِئْنَاهُ فِی مَنْزِلِهِ فَسَأَلَهُ الْقَوْمُ عَنْ أَشْیَاءَ ثُمَّ ذَکَرُوا الْمُتْعَهَ فَقَالَ نَعَمْ اسْتَمْتَعْنَا عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَبِی بَکْرٍ وَعُمَرَ ”

♦️جابر ابن عبد الله را که برای عمره رفته بود به دیدنش در خانه اش رفتیم ، پس از او چیزهای سؤال شد ، از جمله بحث متعه (ازدواج موقت) مطرح گردید ، جناب جابر گفت: بلی ما متعه می کردیم در زمان رسول خدا صلی الله علیه و سلم!!! و ابی بکر و عمر

📕صحیح مسلم - کتاب نکاح باب نکاح المتعه

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

چرا عمر صیغه را حرام کرد؟ = خواهرش صیغه کرده بود

❌غیرت ورزی در حلال خدا❌

🔻قال الامام الصادق صلوات الله علیه: فَتَمَتَّعَ سَائِرُ الْمُسْلِمِینَ عَلَی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله فِی الْحَجِّ وَ غَیْرِهِ وَ أَیَّامِ أَبِی بَكْرٍ وَ أَرْبَعِ سِنِینَ فِی أَیَّامِ عُمَرَ حَتَّی دَخَلَ عَلَی أُخْتِهِ عَفْرَاءَ(1) فَوَجَدَ فِی حَجْرِهَا طِفْلًا یَرْضَعُ مِنْ ثَدْیِهَا فَنَظَرَ إِلَی دِرَّةِ اللَّبَنِ فِی فَمِ الطِّفْلِ فَأُغْضِبَ وَ أُرْعِدَ وَ أزبد [ارْبَدَّ] وَ أَخَذَ الطِّفْلَ مِنْ یَدِهَا وَ خَرَجَ حَتَّی أَتَی الْمَسْجِدَ وَ رَقِیَ الْمِنْبَرَ قَالَ نَادُوا فِی النَّاسِ أَنِ الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ كَانَ غَیْرُ وَقْتِ صَلَاةٍ فَعَلِمَ النَّاسُ أَنَّهُ لِأَمْرٍ یُرِیدُهُ عُمَرُ فَحَضَرُوا فَقَالَ مَعَاشِرَ النَّاسِ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ أَوْلَادِ قَحْطَانَ مَنْ مِنْكُمْ یُحِبُّ أَنْ یَرَی الْمُحَرَّمَاتِ عَلَیْهِ مِنَ النِّسَاءِ وَ لَهَا مِثْلُ هَذَا الطِّفْلِ قَدْ خَرَجَ مِنْ أَحْشَائِهَا وَ هُوَ یَرْضِعُ عَلَی ثَدْیِهَا وَ هِیَ غَیْرُ مُتَبَعِّلَةٍ فَقَالَ بَعْضُ الْقَوْمِ مَا نُحِبُّ هَذَا فَقَالَ أَ لَسْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّ أُخْتِی عَفْرَاءَ بِنْتَ حَنْتَمَةَ أُمِّی وَ أَبِی الْخَطَّابِ غَیْرُ مُتَبَعِّلَةٍ قَالُوا بَلَی قَالَ فَإِنِّی دَخَلْتُ عَلَیْهَا فِی هَذِهِ السَّاعَةِ فَوَجَدْتُ هَذَا الطِّفْلَ فِی حَجْرِهَا فَنَاشَدْتُهَا أَنَّی لَكِ هَذَا فَقَالَتْ تَمَتَّعْتُ فَأَعْلِمُوا سَائِرَ النَّاسِ أَنَّ هَذِهِ الْمُتْعَةَ الَّتِی كَانَتْ حَلَالًا لِلْمُسْلِمِینَ فِی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله قَدْ رَأَیْتُ تَحْرِیمَهَا فَمَنْ أَبَی ضَرَبْتُ جَنْبَیْهِ بِالسَّوْطِ فَلَمْ یَكُنْ فِی الْقَوْمِ مُنْكِرٌ قَوْلَهُ وَ لَا رَادٌّ عَلَیْهِ وَ لَا قَائِلٌ لَا یَأْتِی رَسُولٌ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ أَوْ كِتَابٌ بَعْدَ كِتَابِ اللَّهِ لَا نَقْبَلُ خِلَافَكَ عَلَی اللَّهِ وَ عَلَی رَسُولِهِ وَ كِتَابِهِ بَلْ سَلَّمُوا وَ رَضُوا

♦️امام صادق صلوات الله علیه: مسلمانان در عهد رسول خدا صلّی الله علیه و آله در هنگام حج و غیر آن و زمان ابوبکر و چهار سال از خلافت عمر از متعه (ازدواج موقت) استفاده می کردند. تا اینکه عمر بر خواهرش «عفراء» وارد شد و در آغوش او کودکی دید که از پستانش شیر می خورد، عمر بن خطاب به شیر موجود در دهان کودک نگاه کرده، خشمگین شد، به لرزه افتاد، دهانش کف کرد و طفل را از مادرش گرفت و خارج شده، به مسجد رفت؛ از منبر بالا رفت و گفت: در میان مردم ندا دهید که نماز برپاست! در حالی که زمان نماز نبود. مردم دانستند برای امری است که عمر خواسته، پس حاضر شدند. عمر گفت: ای مردم، مهاجرین، انصار، فرزندان قحطان، کدام یک از شما دوست دارد که ببیند یکی از محرمهایش از زنان این چنین کودکی دارد که از شکمش درآمده و از پستان مادرش شیر می خورد، در حالی که آن زن شوهر نکرده؟ برخی گفتند: ما دوست نداریم چنین باشد. عمر گفت: آیا شما نمی دانید که خواهرم عفراء دختر حنتمه - مادرم - و دختر خطاب - پدرم - شوهر نکرده؟ گفتند: چرا می دانیم. گفت: من در این ساعت بر او وارد شدم و این کودک را در دامان او دیدم و پرسیدم، این از بچه از کجاست؟ گفت: متعه شده ام. 😂 پس بقیه مردم را با خبر سازید که این متعه را که در زمان رسول الله صلّی الله علیه و آله حلال بود، من تحریم کرده ام و هر کس سرکشی کند، با شلاق بر صورتش می زنم. و در میان مردم کسی حرفش را انکار نکرد و جواب ردی نداد و کسی نگفت: پیامبری بعد از رسول خدا نمی آید، یا کتابی بعد از قرآن نیست و ما [امر] خلاف تو را علیه خدا و رسول خدا و کتابش قبول نمی کنیم، بلکه تسلیم شده و راضی گشتند.

بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار عليهم السلام جلد 100 صفحه 303 حدیث 11

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

صیغه راهکاری برای حفظ عفت دختران باکره

#عفاف
عنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّمَتُّعِ بِالْأَبْكَارِ فَقَالَ هَلْ جُعِلَ ذَلِكَ إِلَّا لَهُنَّ فَلْيَسْتَتِرْنَ منه وَ لْيَسْتَعْفِفْنَ.

🔸شخصی گوید: از امام صادق (صلوات اللَّه علیه) در مورد ازدواج موقت با دختران بکر سوال کردم؛ پس فرمود : آیا جز برای اینها (دختران) قرار داده شده است؟ پس باید آن را مستور و پنهان نمایند و (با استفاده از آن) عفت خویش را نگه دارند.

من لا يحضره الفقيه جلد 3 صفحه 466
وسائل الشيعة ط-آل البیت جلد 21 صفحه 23 باب 11 حكم التمتع بالبكر بغير اذن أبيها حدیث 4
الحدائق الناضرة جلد 24 صفحه 137

در شرایط ضرورت طبق برخی روایات جواز ازدواج موقت برای دخترهای باکره داده شده؛ لکن در زمانه ای زندگی می کنیم که واقعا به راحتی نمی توانیم به کسی اعتماد کنیم و جور و ستم همه جا را فرا گرفته و مفسده های فراوانی گاهی دیده می شود؛ از طرفی فضای مجازی که هیچ، در فضای حقیقی هم صدق و خلوص و راستی خیلی کمیاب است. فلذا دختران باید نهایت دقت را داشته باشند و کار اشتباه و خطرناکی نکنند و همیشه بر خداوند متعال و اهل بیت صلوات الله علیهم توکل کنند و برای کارهایشان از مشورت با الله جل جلاله و استخاره نیز غافل نشوند. ضمنا به جای خودسری و خیره سری بهتر است با خانواده و بزرگترها در ارتباط باشند.

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

کور شدن زن در اثر غیرت ورزی بیجا

●عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ رَفَعَهُ قَالَ: بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَاعِدٌ إِذْ جَاءَتِ امْرَأَةٌ عُرْيَانَةٌ حَتَّى قَامَتْ بَيْنَ يَدَيْهِ فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي فَجَرْتُ فَطَهِّرْنِي قَالَ وَ جَاءَ رَجُلٌ يَعْدُو فِي أَثَرِهَا وَ أَلْقَى عَلَيْهَا ثَوْباً فَقَالَ مَا هِيَ مِنْكَ فَقَالَ صَاحِبَتِي يَا رَسُولَ اللَّهِ خَلَوْتُ بِجَارِيَتِي فَصَنَعَتْ مَا تَرَى فَقَالَ ضُمَّهَا إِلَيْكَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ الْغَيْرَاءَ[1] لَا تُبْصِرُ أَعْلَى الْوَادِي مِنْ أَسْفَلِهِ.

●عبدالرحمن بن حجاج مرفوعا نقل کرد که: روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بود ناگهان زن عریانی به خدمت آن حضرت آمد و در مقابل حضرت ایستاد و گفت: ای رسول خدا من زنا کرده ام. مرا پاک گردان. (راوی) گوید: مردی از پشت سر او رسید و جامه ای به دستش بود و بر او افکند. حضرت فرمود: این زن با تو چه نسبتی دارد؟ گفت: ای رسول خدا! او همسر من است و من با کنیز خود خلوت کردم پس آنچه کرد که می بینی. حضرت فرمود: او را نزد خودت بگیر. سپس فرمود: وقتی غیرت بر زنی غالب می شود بالای وادی را از پایین وادی تشخیص نمی دهد.

الكافي- ط الاسلامية جلد 5 صفحه 505 بَابُ غَيْرَةِ النِّسَاءِ حدیث 3

غیرت ورزی زنان در مسئله ازدواج موقت و ازدواج دائم شوهرشان با زن دیگری، از صفات رذیله ای است که ریشه در عایشه و حفصه و ام الفضل لعنة الله علیهن دارد

یک حکم سخت برای زنان=غیرت

گل به خودی نزنیم و تشیع را به دست خودمان تضعیف نکنیم!!!

زنان ناب و مومنه ای که مخالف ازدواج مجدد همسرشان نیستند

❌تناقض قرآنی در مبحث تعدد زوجات❌

‌ ✔️غیرت ورزی بی جای ام الفضل ملعون...

✔️مخالفت زنها با ازدواج موقت و ازدواج مجدد=کفر...😡👊

✔️چرا غیرت ورزی برای زنان حرام است...

✔️قابل توجه زنانی که به اسم غیرت با حکم خدا سر جنگ دارند...😡👊

✔️مخالفت زنان و مردان با ازدواج موقت و ازدواج مجدد اشتباه است...😡

در ازدواج مجدد و زن گرفتن اسرافی نیست

اینکه بانوان در مبحث چند همسری و صیغه، خیلی نسنجیده و غیر منطقی و غیر شرعی حرف می زنند ریشه در همین کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله دارد که زن غیوری که به حلال الهی گیر می دهد؛ واقعا قدرت تشخیص درستی ندارد.

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

در مبحث صیغه از خالق اطاعت کنیم نه از مخلوق

«2»- ج، [الإحتجاج]: كَتَبَ الْحِمْیَرِیُّ إِلَی النَّاحِیَةِ الْمُقَدَّسَةِ سَائِلًا عَنِ الرَّجُلِ مِمَّنْ یَقُولُ بِالْحَقِّ وَ یَرَی الْمُتْعَةَ وَ یَقُولُ بِالرَّجْعَةِ إِلَّا أَنَّ لَهُ أَهْلًا مُوَافِقَةً لَهُ فِی جَمِیعِ أُمُورِهِ وَ قَدْ عَاهَدَهَا أَنْ لَا یَتَزَوَّجَ عَلَیْهَا وَ لَا یَتَمَتَّعَ وَ لَا یَتَسَرَّی وَ قَدْ فَعَلَ هَذَا مُنْذُ تِسْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ وَفَی بِقَوْلِهِ فَرُبَّمَا غَابَ عَنْ مَنْزِلِهِ الْأَشْهُرَ فَلَا یَتَمَتَّعُ وَ لَا یتحرك [تَتَحَرَّكُ] نَفْسُهُ أَیْضاً لِذَلِكَ وَ یَرَی أَنَّ وُقُوفَ مَنْ مَعَهُ مِنْ أَخٍ وَ وَلَدٍ وَ غُلَامٍ وَ وَكِیلٍ وَ حَاشِیَةٍ مِمَّا یُقَلِّلُهُ فِی أَعْیُنِهِمْ وَ یُحِبُّ الْمُقَامَ عَلَی مَا هُوَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً لِأَهْلِهِ وَ مَیْلًا إِلَیْهَا وَ صِیَانَةً لَهَا وَ لِنَفْسِهِ لَا لِتَحْرِیمِ الْمُتْعَةِ بَلْ یَدِینُ لِلَّهِ بِهَا فَهَلْ عَلَیْهِ فِی تَرْكِ ذَلِكَ مَأْثَمٌ أَمْ لَا فَخَرَجَ الْجَوَابُ یُسْتَحَبُّ لَهُ أَنْ یُطِیعَ اللَّهَ تَعَالَی بِالْمُتْعَةِ لِیَزُولَ عَنْهُ الْحِلْفُ فِی الْمَعْصِیَةِ وَ لَوْ مَرَّةً وَاحِدَةً(2).

🔸الاحتجاج: حمیری برای ناحیه مقدسه (امام عصر علیه السلام) نامه ای فرستاد و درباره مردی سؤال کرد که انسانی حقگو است و به متعه و رجعت اعتقاد دارد، اما همسری دارد که در تمامی امور زندگی با آن مرد موافقت دارد، ولی مرد با زنش عهد بسته که بر او همسری نیاورده، صیغه نکند و کنیز نگیرد؛ و به این عهد و پیمان نوزده سال است که وفادار مانده و چه بسا چند ماه از منزل دور بوده و متعه نکرده و حتی قصد این کار را هم ننموده و چنین می پندارد که اگر همراهانش مانند، برادر، فرزند، غلام و وکیل و دیگران، اگر بر تمتع وی پی ببرند، باعث کاهش جایگاهش نزد آنان می شود. و نیز دوست دارد به قولی که داده وفادار بماند، به خاطر محبت به خانواده و نیز صیانت از قولی که داده، البته نه از روی تحریم صیغه، بلکه اعتقاد به صیغه که حکم خداست دارد. اکنون آیا در ترک این عهد و پیمان، گناهی هست یا نه؟ جواب آمد: مستحب است که در خصوص متعه از خداوند متعال اطاعت کند تا عهد و پیمان در معصیت (نافرمانی الهی) از او زایل شود ولو شده یک بار.

الإحتجاج (طبرسی) ج 2 ص 306
مكاتيب الأئمّة ج 7 ص 102
الزام الناصب ج 1 ص 401
الغيبة (طوسی) ص 383
رياض الأبرار ج 3 ص 270
وسائل الشيعة - ط الإسلامية ج 14 ص 445 - استحباب المتعة وما ينبغي قصده بها
بحار الأنوار - ط مؤسسةالوفاء ج 103 ص 298 - وجوه النكاح وفيه اثبات المتعة وثوابها

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

پاسخ کوبنده یکی از شیعیان به ابوحنیفه که گفت چرا زنانت را در پی شغل متعه نمی فرستی

سأل ابو حنيفة أبا جعفر محمد بن النعمان صاحب الطاق فقال له يا أبا جعفر ما تقول في المتعة أ تزعم انها حلال قال نعم قال فما يمنعك ان تأمر نساءك يستمتعن و يكسبن عليك فقال له ابو جعفر ليس كل الصناعات يرغب فيها و ان كانت حلالًا و للناس أقدار و مراتب يرفعون أقدارهم و لكن ما تقول يا أبا حنيفة في النبيذ أ تزعم انه حلال قال نعم قال فما يمنعك ان تقعد نساءك في الحوانيت نباذات فيكسبن عليك فقال ابو حنيفة واحدة بواحدة و سهمك أنفد ثم قال له يا أبا جعفر ان الآية التي في سَأَل سائل تنطق بتحريم المتعة و الرواية عن النبي صلّى اللَّه عليه و آله و سلم قد جاءت بنسخها فقال له ابو جعفر يا أبا حنيفة ان سورة سأل سائل مكية و آية المتعة مدنية و روايتك شاذة ردية فقال ابو حنيفة و آية الميراث ايضاً تنطق بنسخ المتعة فقال أبو جعفر قد ثبت النكاح بغير ميراث فقال ابو حنيفة من اين قلت ذاك فقال ابو جعفر لو أن رجلًا من المسلمين تزوج بامرأة من أهل الكتاب ثم توفي عنها ما تقول فيها قال لا ترث منه فقال قد ثبت النكاح بغير ميراث ثم افترقا.

🔸ابوحنیفه لعنه الله از مومن الطاق رضوان الله علیه سوال میکرد! در همین اثنا به او گفت: ای ابوجعفر ، نظرت درباره متعه چیست؟! فکر میکنی حلال است؟! مومن الطاق گفت: بله. ابوحنیفه هم گفت: چرا زنانت را نمی فرستی که متعه کنند و برایت پول کاسبی کنند؟! مومن الطاق به او گفت: این طور نیست که به هر شغلی و لو حلال باشد مردم علاقه مند باشند! مردم برای خودشان شان و جایگاهی دارند که آن را بالا می برند! خب تو ای ابوحنیفه، بگو ببینم که نظرت راجع به شراب نبیذ چیست؟! فکر میکنی حلال است؟! ابوحنیفه گفت: بله. مومن الطاق گفت: چه چیزی باعث شده که زن های خودت را به بازارچه نمی فرستی تا نبیذ بفروشند و برایت کاسبی کنند؟!! ابوحنیفه گفت : یک یک شدیم! ولی تیری که تو زدی قوی تر بود! ابوحنیفه به او گفت: ای ابوجعفر! آیه که در سَأَلَ سَائِلٌ (سوره معارج) است؛ داد میزند که متعه حرام است: (والَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (۲۹) إِلَّا عَلَیٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (۳۰)
و آنها که دامان خویش را (از بی عفتی) حفظ می کنند (29) جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند آمیزش ندارند)، به یقین چنین کسانی مورد سرزنش نخواهند بود. (30) )

و همچنین روایت از پیامبر صلى الله عليه و آله است که حکم به جواز متعه نسخ شده است. مومن الطاق به او گفت: سوره ی معارج مکی است و آیه ی متعه (که در سوره نساء است) مدنی می باشد (پس ناسخ نمی تواند پیش از منسوخ نازل شود) روایتی هم که ذکر کردی شاذ و متروک است! ابوحنیفه گفت :آیه میراث داد میزند که متعه نسخ شده است (چرا که در نکاح متعه میراث نیست) مومن الطاق گفت: نکاح صحیحی که در آن میراث نباشد در دین ثابت است. ابو حنیفه گفت: از کجا این رو آوردی؟! مومن الطاق گفت: اگر مسلمانی با یک زن کتابی ازدواج بکند و در همین نکاح مرد بمیرد به نظرت زن کتابی از شوهر مسلمانش ارث می برد؟! ابوحنیفه گفت: نه خیر ارث نمی برد! مومن الطاق گفت: پس نکاح صحیحی که میراث نداشته باشد ثابت شد!!!
سپس از هم جدا شدند.

تفسير الصافي، ج‏1، ص: 440

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

ایذا اصحاب امام به خاطر صیغه

عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) قَالَ لِأَصْحَابِهِ هَبُوا لِيَ الْمُتْعَةَ فِي الْحَرَمَيْنِ وَ ذَلِكَ أَنَّكُمْ تُكْثِرُونَ الدُّخُولَ عَلَيَّ فَلَا آمَنُ مِنْ أَنْ تُؤْخَذُوا فَيُقَالَ هَؤُلَاءِ مِنْ أَصْحَابِ جَعْفَرٍ (صلوات الله علیه)

🔸سهل بن زیاد می گوید: از چند نفر از اصحاب امام صادق (صلوات الله علیه) شنیدم که حضرت به یارانش می فرمود: ازدواج موقت را در حرمین (مکه و مدینه) بر من ببخشید، زیرا شما بسیار بر من وارد می شوید و من می ترسم که به خاطر متعه مؤاخذه شوید و گفته شود: اینها از اصحاب جعفر (امام صادق صلوات الله علیه) هستند.

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏100، ص: 311
مستدرك الوسائل، ج‏14، ص: 456
سفينة البحار، ج‏8، ص: 14


قال جماعة من أصحابنا رضى اللَّه عنهم: العلّة فى نهى ابى عبد اللَّه عليه السلام عنها فى الحرمين أنّ أبان بن تغلب كان أحد رجال أبى عبد اللَّه عليه السلام و المروّى عنهم فتزّوج أمرأة بمكّة و كان كثير المال فخدعته المرأة حتّى أدخلته صندوقاً لها ثم بعثت إلى الحمّالين فحملوه إلى باب الصفا ثم قالوا: يا أبان هذا باب الصفا و إنّا نريد أن ننادى عليك هذا أبان بن تغلب أراد أن يفجر بإمرأة فافتدى نفسه بعشرة آلاف درهم فبلغ ذلك أبا عبد اللَّه عليه السلام فقال لهم: وهبوها لى فى الحرمين

🔸عده ای از اصحاب ما (شیعیان) گفته اند علت نهی امام صادق (صلوات الله علیه) از ازدواج موقت در مکه و مدینه، حادثه ای بود که برای اَبان بن تَغلب که یکی از راویان حدیث و اصحاب امام صادق (صلوات الله علیه) بود پیش آمد. چون در مکه زنی ثروتمند بود که اَبان او را صیغه کرد و زن با ابان مکر و خدعه کرد و او را در صندوق کرد و نزد حمّالها فرستاد؛ حمال ها نیز صندوق را به جلوی باب صفا بردند و گفتند: ای ابان! این درب صفا است و ما می خواهیم جار بزنیم که این ابان بن تغلب است که میخواست با زنی زنا کند! و اَبان وقتی از داخل صندوق ده هزار درهم به او وعده داد، او را آزاد کرد. این قضیه به گوش امام صادق صلوات الله علیه رسید و امام به شیعیان فرمود از متعه در مکه و مدینه به خاطر من چشم پوشی کنید

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏100، ص: 311
مستدرك الوسائل، ج‏14، ص: 456
سفينة البحار، ج‏8، ص: 14

تاریخ در حال تکرار است و جبهه حق و باطل همیشگی است. دیروز اصحاب امام را به خاطر حلال خدا سرزنش می کردند و به آنها آزار و اذیت می رساندند. امروز هم این سنت نبوی مظلوم واقع شده و طوری قبیح جلوه داده شده که (نعوذ بالله) از زنا هم زشت تر است. برخی نهی هایی که برای صیغه در روایات آمده تقیه ای است و به امثال همین داستان ها اشاره دارد.

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

مواظب تله ها به اسم صیغه باشید

وَ مِنْهَا: مَا رَوَى عَلِيُّ بْنُ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ‌ كَانَ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِي أَبِي الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) لِي صَدِيقاً قَالَ خَرَجْتُ مِنْ مَنْزِلِي يَوْماً فَإِذَا أَنَا بِامْرَأَةٍ حَسْنَاءَ جَمِيلَةٍ وَ مَعَهَا أُخْرَى فَتَبِعْتُهَا فَقُلْتُ لَهَا تُمَتِّعِينِي نَفْسَكِ فَالْتَفَتَتْ إِلَيَّ وَ قَالَتْ إِنْ كَانَ لَنَا عِنْدَكَ جِنْسٌ فَلَيْسَ فِينَا مَطْمَعٌ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكَ زَوْجَةٌ فَامْضِ بِنَا فَقُلْتُ لَيْسَ لَكِ عِنْدَنَا جِنْسٌ فَانْطَلَقَتْ مَعِي حَتَّى صِرْنَا إِلَى بَابِ الْمَنْزِلِ فَدَخَلَتْ فَلَمَّا أَنْ خَلَعَتْ فَرْدَ خُفٍّ وَ بَقِيَ الْخُفُّ الْآخَرُ تَنْزِعُهُ إِذَا قَارِعٌ يَقْرَعُ الْبَابَ فَخَرَجْتُ فَإِذَا أَنَا بِمُوَفَّقٍ مَوْلَى أَبِي الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) فَقُلْتُ لَهُ مَا وَرَاكَ قَالَ خَيْرٌ يَقُولُ لَكَ أَبُو الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) أَخْرِجْ هَذِهِ الْمَرْأَةَ الَّتِي مَعَكَ فِي الْبَيْتِ وَ لَا تَمَسَّهَا.
فَدَخَلْتُ فَقُلْتُ لَهَا الْبَسِي خُفَّكِ يَا هَذِهِ وَ اخْرُجِي فَلَبِسَتْ خُفَّهَا وَ خَرَجَتْ فَنَظَرْتُ إِلَى مُوَفَّقٍ بِالْبَابِ فَقَالَ سُدَّ الْبَابَ فَسَدَدْتُهُ‌[1] فَوَ اللَّهِ مَا جَازَتْ‌[2] غَيْرَ بَعِيدٍ وَ أَنَا وَرَاءَ الْبَابِ أَسْتَمِعُ وَ أَطَّلِعُ حَتَّى لَقِيَهَا رَجُلٌ مُسْتَفِزٌّ[3].
فَقَالَ لَهَا مَا لَكِ خَرَجْتِ سَرِيعاً أَ لَسْتُ قُلْتُ لَا تَخْرُجِي. قَالَتْ إِنَّ رَسُولَ السَّاحِرِ جَاءَ يَأْمُرُهُ أَنْ يُخْرِجَنِي فَأَخْرَجَنِي. قَالَ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ أَوْلَى لَهُ وَ إِذَا الْقَوْمُ طَمِعُوا فِي مَالٍ عِنْدِي فَلَمَّا كَانَ الْعِشَاءُ عُدْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) قَالَ لَا تَعُدْ فَإِنَّ تِلْكَ امْرَأَةٌ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ أَهْلِ بَيْتِ اللَّعْنَةِ إِنَّهُمْ كَانُوا بَعَثُوا أَنْ يَأْخُذُوهَا فِي‌[4] مَنْزِلِكَ فَاحْمَدِ اللَّهَ الَّذِي صَرَفَهَا ثُمَّ قَالَ لِي أَبُو الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) تَزَوَّجْ بِابْنَةِ فُلَانٍ وَ هُوَ مَوْلَى أَبِي أَيُّوبَ الْأَنْصَارِيِ‌[5] فَإِنَّ لَهُ ابْنَةً[6] قَدْ جَمَعَتْ كُلَّ مَا تُرِيدُ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. فَتَزَوَّجْتُ فَکَانَ کَمَا قَالَ علیه السلام.

🔸خرائج: علی بن ابی حمزه نقل کرده، یکی از دوستداران ابا الحسن (امام کاظم صلوات الله علیه) که با من دوست بود نقل کرد: روزی از خانه خارج شدم، ناگهان چشمم به زنی نیکو و زیبا افتاد که همراهش زن دیگری هم بود. از پی او رفتم، به او گفتم: خودت را به متعه من در آور. رو به من کرد و گفت: اگر زنی در این­جا داری، در ما طمع نکن، ولی اگر در این­جا زنی پیش خود نداری، می توانی ما را ببری، گفتم: زن پیش من نیست. همراه من آمد تا جلوی در خانه رسیدیم، وارد شدم یک کفش خود را بیرون آوردم و هنوز کفش دیگر در پایم بود که درب منزل را کوبیدند. بیرون آمدم، دیدم موفق غلامِ ابالحسن (امام موسی بن جعفر صلوات الله علیه) است. به او گفتم: چه شده است؟ گفت: خیر است، ابا الحسن (امام کاظم صلوات الله علیه) می فرماید: این زنی که در خانه با تو است را بیرون کن و با او نزدیکی نکن. (لمسش نکن)
داخل خانه شدم و به او گفتم: ای زن! کفش های خود را بپوش و خارج شو. زن کفشش را پوشید و بیرون رفت. به موفق نگاه کردم که بر در خانه ایستاده بود. گفت: در را ببند، در را بستم. به خدا قسم طولی نکشید و من پشت در گوش می دادم و نگاه می کردم که مردی مستعر (مردی که دنبال شر به پا کردن بود) پیش آن زن آمد و به او گفت: چرا این قدر زود بیرون آمدی؟ مگر نگفتم بیرون نیایی؟ زن گفت: پیکی از طرف جادوگر آمد و به او دستور داد مرا بیرون کند و او نیز مرا بیرون کرد. شنیدم که می گفت: وای بر او! فهمیدم آن­ها در پولی که پیش من بود طمع کرده بودند. شب هنگام به حضور ابا الحسن (امام کاظم صلوات الله علیه) رسیدم، ایشان فرمود: مبادا باز چنین کاری بکنی! آن زن از بنی امیه، اهل بیت لعنت، بود. آن­ها این زن را فرستاده بودند تا بیایند از منزل تو خارجش کنند. خدا را حمد کن که از سر تو رفع کرد.
سپس ابا الحسن (امام کاظم صلوات الله علیه) به من فرمود: با دختر فلانی ازدواج کن، منظور غلام ابو ایوب بخاری (انصاری) بود، او زنی است که هر چه از دنیا و آخرت می خواهی دارد. با او ازدواج کردم. همان­طور بود که ایشان فرموده بودند.

الخرائج و الجرائح جلد 1 صفحه 318
بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار جلد 48 صفحه 61 حدیث 80


#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است

❌چند بار صیغه کردم بس است❌

📣قابل توجه افرادی که می گویند ما قبلا متعه کردیم و دیگر نیازی نیست انجام دهیم 👇🏻

عَنْ عَلِیٍّ السَّائِیِّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ (صلوات الله علیه) جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی کُنْتُ أَتَزَوَّجُ الْمُتْعَةَ فَکَرِهْتُهَا وَ تَشَأَّمْتُ بِهَا فَأَعْطَیْتُ اللَّهَ عَهْداً بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ وَ جَعَلْتُ عَلَیَّ فِی ذَلِکَ نَذْراً وَ صِیَاماً أَلَّا أَتَزَوَّجَهَا ثُمَّ إِنَّ ذَلِکَ شَقَّ عَلَیَّ وَ نَدِمْتُ عَلَی یَمِینِی وَ لَمْ یَکُنْ بِیَدِی مِنَ الْقُوَّةِ مَا أَتَزَوَّجُ فِی الْعَلَانِیَةِ قَالَ فَقَالَ لِی عَاهَدْتَ اللَّهَ أَنْ لَا تُطِیعَهُ وَ اللَّهِ لَئِنْ لَمْ تُطِعْهُ لَتَعْصِیَنَّهُ

🔸علی سائی گفت: به اباالحسن (امام موسی بن جعفر صلوات الله علیه) گفتم: فدایت گردم، من ازدواج موقت (متعه) می کردم، سپس از آن بدم آمد و برایم ناخوشایند بود، و بین رُکن و مقام با خداوند عهد بستم و بر عهده خودم در مورد آن نذر و روزه قرار دادم که دیگر ازدواج موقت نکنم؛ آنگاه برایم سخت شد و از قَسَمی که خورده بودم پشیمان شدم و توانایی و اموالی ندارم که ازدواج علنی (دائم) کنم. حضرت فرمود: با خداوند عهد بستی که از او اطاعت نکنی، به خدا قسم اگر از او اطاعت ننمایی، او را معصیت کرده ای.

الكافي- ط الاسلامية جلد 5 صفحه 450 حدیث 7

ترک ازدواج موقت=معصیت خداوند

#ازدواج_موقت_سنت_الهی_است