آیت‌الله العظمی منتظری
12K subscribers
279 photos
95 videos
58 files
7 links
نشر آثار و اندیشه‌های فقیه و مرجع عالیقدر آیت‌الله العظمی منتظری

ارتباط با ما:
@Ayatollah_Montazeri_Admin
Download Telegram
«انتقاد از خود» به قلم آیت الله منتظری

(بخش ششم)

«۸. اشتباه ديگر من تأييد تسخير سفارت آمريكاست. من در آن فضا اين عمل را تأييد كردم؛ در حالى كه امروز بر اين‏ باورم اين كار بدون اين كه فايده چندانى براى كشور داشته باشد، ضررهاى فراوانى به‏ بار آورد و ملت آمريكا و ديگر ملت‏ها را نسبت به جمهورى اسلامى حساس و بدبين ساخت؛ و چه‏ بسا در شروع جنگ توسط صدام نيز به عنوان انتقام‏ و عكس‏ العمل نقش مؤثرى داشت.

ما حتى بعد از اين عمل در آزادى گروگان‏ها نيز فرصت‏هاى خوبى را از دست داديم، از جمله مرحوم ياسر عرفات‏ قصد ميانجيگرى در اين زمينه را داشت و قول‏هايى هم به مردم آمريكا داده بود، ولى وساطت او از سوى ايران پذيرفته‏ نشد. در حالى كه اگر ميانجيگرى او پذيرفته مى‏ شد مى‏ توانست پيروزى و امتياز بزرگى براى فلسطينى‏ ها -به‏ ويژه درافكار عمومى جهان و بالاخص ملت آمريكا- به‏ شمار آيد.

۹. در ماه‏هاى اوّل انقلاب كه هنوز بيمارى قلب امام شديد نشده بود و در قم حضور داشتند، به ايشان گفتم: "در دنيا معمول است پس از هر كودتا يا انقلابى كه انجام مى‏ شود، حكومت فاتح و پيروز هيأت‏ هايى را به عنوان ابراز حسن نيّت‏ به كشورهاى مختلف و به‏ خصوص كشورهاى مجاور و همسايه مى‏ فرستد و سياست‏هاى خود را توضيح داده و آنان را مطمئن مى‏ سازد كه قصد تعرّض به مرزهاى كشورشان را ندارد؛ خوب است ما هم چنين كارى كنيم تا مقدارى از تنش‏ ها و وحشت‏ ها كاسته شود." اكنون فكر مى‏ كنم نمى‏ بايست آن پيشنهاد را رها مى‏ كردم و لازم بود با صحبت كردن با سران‏ كشور كه اكثراً از دوستان و شاگردان من بودند مسأله را پيگيرى مى‏ كردم. اگر اين پيشنهاد عملى مى‏ شد بسا در جلوگيرى‏ از بروز بسيارى از مشكلات -به‏ ويژه در صحنه سياست خارجى- مؤثر بود.»

کتاب « #انتقاد_از_خود »؛ پرسش چهاردهم، صفحه ۱۸۴

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«انتقاد از خود» به قلم آیت الله منتظری

(بخش هفتم)

«۱۰. جوّ داغ و ملتهب ابتداى انقلاب موجب شده بود كه برخى تندروى‏ ها و طرح‏ هاى نپخته و نسنجيده و به‏ اصطلاح‏ انقلابى انجام پذيرد و يا صحبت‏هاى تندى بر زبان جارى شود، كه من هم كم و بيش در پاره‏ اى از اين موارد تحت تأثير قرار گرفتم. برخى از جوّسازى‏ ها و شانتاژهاى سياسى در مراحلى بحرانى از سال‏هاى دهه شصت نيز در اين زمينه‏ تأثيرگذار بوده است.

به نمونه‏ هايى در اين‏باره -كه به شخص اينجانب مرتبط است- اشاره مى‏ كنم:

الف- از اشتباهاتى كه در اوايل پيروزى انقلاب صورت پذيرفت، تأسيس نهادها يا دستگاه‏ هاى موازى و بعضاً برخلاف قانون بود. اگر وجود برخى از اين دستگاه‏ها به‏ خاطر شرايط ويژه ابتداى انقلاب توجيه شود، قطعاً ادامه فعاليت‏ آنها غيرقابل توجيه به نظر مى‏ رسد. يكى از اين نهادها، شوراى عالى انقلاب فرهنگى است كه مصوبات آن، گاه ورود به‏ عرصه قانون گذارى بوده است كه از وظايف قوه مقننه مى‏ باشد. نفس اين كه عده‏ اى از مسؤولان فرهنگى براى‏ هماهنگ‏ سازى سياست‏ها و برنامه‏ هاى فرهنگى كشور مجموعه‏ اى را تشكيل دهند امر پسنديده‏ اى است؛ اما اين كه اين‏ افراد -به انضمام عده اي از افراد منصوب و غيرمسؤول- در امر قانونگذارى دخالت كنند و مصوبات آنها فوق مصوبات‏ مجلس به شمار آيد، امرى ناپسند و برخلاف موازين حقوقى است.

اينجانب در سال‏هاى اوايل پيروزى انقلاب، تحت تأثير شرايط ويژه آن زمان، از جمله كسانى بودم كه از اين نهاد و مصوبات آن دفاع كرده‏ ام؛ و اين موضع گيرى و دفاع، امروز از موارد قابل نقد در مواضع من به‏ شمار مى‏ آيد. جالب اين كه‏ چندى پيش يكى از بستگان نزديک، جمله‏ اى را كه من در آن سال‏ها در جلسه اي خصوصى در دفاع از مصوبات‏ فراقانونى اين شورا گفته بودم و ضبط شده بود، بدون ذكر نام گوينده براى من آورد. من با خواندن آن جمله با ناراحتى‏ گفتم: "اين حرف‏ها چيست كه نوشته اى؟!" و او بلافاصله گفت: "صحبت‏هاى خود شماست كه در آن سال‏ها گفته‏ بوديد!".

ب- از ديگر اشتباهات برخى از مسؤولان از همان ابتدا، تنگ‏ نظرى‏ ها و خط بازى‏ ها و حذف نيروهاى مخلص و متخصص بود؛ كه متأسفانه اين روند ادامه داشته و در سال‏هاى اخير شدت يافته است. بسيارى از كارشناسان دلسوز و متعهد -كه هم داراى سابقه درخشان در انقلاب بودند و هم نسبت به بسيارى از روحانيون در مسائل سياسى آگاه‏تر بودند- در اوايل انقلاب توصيه‏ هايى كردند كه اگر عمل مى شد وضعيتى بهتر از امروز داشتيم؛ اما نه‏ تنها به آن توصيه‏ ها عمل نشد، بلكه آنان مورد تعرض و اهانت واقع شدند و عليه آنها شعار داده شد.

من كه در آن زمان كم و بيش در جريان نظرات اين دوستان قرار مى‏ گرفتم، به‏ تدريج مورد سوءظنّ عده‏ اى واقع شدم و نزد مرحوم امام جوّسازى كردند كه بيت فلانى محل رفت و آمد ليبرال‏ هاست و او از آنها خط مى گيرد. در واكنش به اين‏ جوّسازى‏ ها من موضعى انفعالى به خود گرفتم و حتى در شرايط بحرانى فروردين ۶۸ و تحت فشار شديد روانى و سياسى، در نامه خود به امام از آنان تبرّى جستم. اكنون فكر مى‏ كنم از همان ابتدا اشتباه كرده و شايسته بود به‏ جاى اين قبيل‏ مواضع انفعالى، در مقابل انحصارطلبى برخى از مسؤولان با صراحت مى‏ ايستادم و از نظرات كارشناسان دلسوز و متعهد با منطق و استدلال دفاع مى‏ كردم.»

کتاب « #انتقاد_از_خود »؛ پرسش چهاردهم، صفحه ۱۸۵

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«انتقاد از خود» به قلم آیت الله منتظری

(بخش هشتم)

«ج- در روايتى از امام معصوم‏ عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: "إنّ عليّاً عليه السلام لَم يَكُن ينسب أحداً مِن أهلِ حَربِه إلى‏ الشّركِ وَ لا إلى النّفاق و لكنّه كانَ يقول: هم إخواننا بَغَو عَلَينا." (وسائل‏ الشيعة، كتاب الجهاد، باب ٢٦ از ابواب "جهاد العدوّ و مايناسبه"، حديث ١٠) "حضرت على‏ عليه السلام هيچ يک از كسانى را كه با او مى‏ جنگيدند منتسب به شرک و نفاق نمى‏ كرد؛ بلكه‏ مى‏ فرمود: آنان برادران ما هستند كه بر ما طغيان كرده‏ اند."

اميرالمؤمنين‏ عليه السلام -كه ما ادعاى پيروى از آن بزرگوار را داريم- هيچ‏ گاه مخالفين خود را كه مسلّح بودند و با ايشان‏ مى‏ جنگيدند و خون بى‏ گناهان را مى‏ ريختند، منافق يا كافر و يا مرتد و... خطاب نكردند؛ و بيشترين تلاش خود را جهت‏ هدايت آنها به كار مى‏ گرفتند و به عنوان نمونه از دوازده هزار مخالف مسلح كه در نهروان با حضرت اعلان جنگ‏ مسلحانه كرده بودند، هشت هزار نفرشان را منصرف كردند و بعداً هم متعرض اين هشت هزار نفر نشدند؛ اما ما مخالفين‏ خودمان را به جاى هدايت، به موضع مى‏ كشانديم.

اين كه آنان با ما مخالف بودند مجوّز نمى‏ شد كه به آنان لقب "منافق" بدهيم. بگذريم از اينكه اساساً وقتى گروهى‏ اسلحه به دست گرفتند و جنگيدند ديگر منافق نيستند كه پنهانى و دورويه كار كنند بلكه محاربند و اطلاق منافق بى‏ معنا است و البته هنوز هم رواج دارد. به هر حال آنان به‏ غلط مسيرى را انتخاب كرده و بيشتر هوادارانشان به آن معتقد بودند؛ ما با روش اسلامى توانايى داشتيم خيلى از آنها را جذب كنيم. اما با شعار مرگ خواهى و منافق خطاب كردن، آنان را جري‏ تر كرديم و امكان بازگشت را از بسيارى از آنها گرفتيم. من خودم بيش از همه مورد هدف و قربانى اعمال و روش‏ هاى سازمان مجاهدين خلق بوده‏ ام؛ اما به‏ نظر مى‏ رسد روش ما هم روش صحيحى نبوده است.

در ديدارهايى كه اوايل پيروزى انقلاب، برخى از مسؤولان كشور با من داشتند، كراراً حديث فوق را به آنان تذكر مى‏ دادم و مى‏ گفتم: اين تعبير منافق درباره مجاهدين خلق علاوه بر اين كه چندان با واقع منطبق نيست موجب تحريك‏ آنان و فاصله گرفتن بيشتر از جمهورى اسلامى و آرمان‏هاى آن است، ولى اين تذكر من براى آنان سنگين بود و به همان‏ شيوه خود ادامه مى‏ دادند. خود من هم بعد از شروع جنگ مسلحانه سازمان تا مدت‏ ها تحت‏ تأثير جوّ سياسى از اين تعبير استفاده مى‏ كردم كه اشتباه بود.

د- پس از حملاتى كه در سال ۱۳۶۸ به بيت من شد و مهاجمان در شعارها از من با عنوان "ضدّ ولايت فقيه!!" ياد كردند، در سخنانى كه در جلسه درس بعد از حمله كردم ضمن يادآورى اين كه اصولاً من پايه‏ گذار ولايت فقيه بوده‏ ام و حدود چهار جلد كتاب -كه حاصل چند سال درس‏هاى خارج فقه است- در رابطه با اثبات و تحكيم مبانى فقهى دولت‏ اسلامى نوشته‏ ام، و ذكر اين نكته كه مرحوم آيت‏ الله بروجردى اصل حكومت اسلامى را از ضروريات اسلام مى‏ دانستند، چنين تعبير كردم كه هر كس مخالف ولايت فقيه باشد من چشم او را درمى‏ آورم...؛ و منظور من ولايت فقيهِ جارى كه‏ عموماً از آن مى‏ نالند نبود، بلكه ولايتى بود كه مظهر آن، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله و سلم و امام على‏ عليه السلام بودند، اما بسيارى از دوستان مرا مورد نقد قرار دادند كه چرا اين تعبير را به‏ كار برده‏ ام.

من اكنون كه روزگار ولايت فقيه به وضعيت تأسف‏ بار كنونى رسيده است نقد دوستان را مى‏ پذيرم و خودم را مورد سرزنش قرار مى‏ دهم و مى‏ گويم: چنين تعبيرى در هيچ شرايطى صحيح نيست؛ و آن تعبير من درحقيقت يك موضع‏ انفعالى و در واكنش به شعار "ضدّ ولايت فقيه" نسبت به من بود.

ه - در ماه‏ هاى آخر جنگ كه همه اميدها به يأس تبديل شده بود و جبهه‏ هاى جنگ، سرد و رزمندگان بدون انگيزه شده‏ بودند، و از طرفى هواپيماى مسافربرى ايران در خليج فارس مورد حمله نظامى آمريكا قرار گرفت و نزديک به سيصد انسان بى‏ گناه كشته شدند، اين فكر در پاره‏ اى از محافل سياسى مطرح شد كه چرا به جاى جنگ با عراق كه معلولى بيش‏ نيست منافع آمريكا كه علت و منشأ اصلى است مورد حمله هسته‏ هاى مقاومت قرار نمى‏ گيرد، و من هم چنين نظرى‏ داشتم و در نامه‏ اى به مرحوم امام هم آن را نوشتم.»

کتاب « #انتقاد_از_خود »؛ پرسش چهاردهم، صفحه ۱۸۷

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«انتقاد از خود» به قلم آیت الله منتظری

(بخش نهم)

«۱۱. ايراد ديگر، ضعيف بودن رابطه اينجانب با مرحوم امام است. فاصله ملاقات‏هاى من با ايشان زياد بود و گاهى به‏ چندين ماه مى‏ رسيد؛ در حالى كه مسائل كشور و انقلاب فراوان بود، و از طرفى ديدار مسؤولان كشور از رده‏ هاى مختلف‏ با من از نظر كمّى بسيار بود و از نظر كيفى نيز بسيارى از مسائل و مشكلات را كه طرح آنها با امام عملاً ميسور نبود با من‏ مطرح مى‏ كردند و راه‏ حل مى‏ خواستند. همچنين ائمه جمعه و علماى شهرستان‏ها نيز مشكلات مناطق خود را با من‏ مطرح و استمداد مى‏ كردند و من در حدّ توان و اختيارات خودم آنها را كمك و يا اظهارنظر مى‏ كردم و يا اگر نيازى به‏ توصيه به سران كشور بود خواسته آنان عملى مى‏ شد.

بديهى است در چنين وضعيتى من مى‏ بايست با مرحوم امام -كه بسيارى از تصميم‏ گيرى‏ هاى كليدى به ايشان ختم‏ مى شد- رابطه بيشترى مى‏ داشتم؛ ولكن كثرت مشاغل و درس و بحث و كارهاى علمى روزانه به من اجازه ارتباط بيشتر را نمى‏ داد و من فكر نمى‏ كردم اين فاصله زياد اين ضررهاى فراوان را به دنبال داشته باشد. اما بعداً تقريباً معلوم شد كه‏ وضع شكل ديگرى داشته است؛ زيرا بسيارى از تذكرات من جنبه انتقادى به مسؤولان داشت و بعداً مطلع شدم كه آنان از اين انتقادها خوششان نمى‏ آيد و حتى بعضاً حساسيت نيز پيدا كرده اند و بعضى از آنها در ديدارهاى خود با امام انتقادهاى‏ مرا طور ديگرى جلوه داده‏ اند. كم‏ كم احساس كردم هنگامى كه من با امام ملاقات مى‏ كنم و مطالب خود را -كه معمولاً محورهاى آنها را روى كاغذى يادداشت كرده بودم- با ايشان در ميان مى‏ گذارم، گويا ايشان ذهنيتى پيدا كرده‏ اند و مطالب‏ مرا جدّى نمى‏ گيرند. در اين اواخر مطمئن شدم كه دست‏هايى فعال بوده تا ذهن امام را نسبت به من مشوب كنند؛ تا آنجا كه آقاى هاشمى رفسنجانى به آقاى سيدهادى هاشمى گفته بود: "امام مى‏ گويند حرف‏هاى آقاى منتظرى همان حرف‏هاى‏ راديو بغداد است." و سپس گفته بود: "من پيش‏ بينى مى‏ كنم كه روزى امام دستور دهند حرف‏هاى آقاى منتظرى از صدا و سيما پخش نشود." آقاى هاشمى رفسنجانى سپس از آقاى سيدهادى خواسته بود تا صحبت‏هاى مرا قبل از گزارش به‏ رسانه‏ ها با ايشان هماهنگ كند و هر قسمتى را كه او صلاح ديد گزارش شود. آقاى سيدهادى نيز پيشنهاد او را با من مطرح‏ نمود و من شديداً ردّ كردم.

من اكنون فكر مى‏ كنم يكى از عوامل اصلى و مهمى كه بعضى افراد توانستند ذهنيت امام را نسبت به صحبت‏هاى‏ انتقادى من خراب كنند و عليرغم استقبال عموم مردم از اين سخنان، ايشان را حساس نمايند، همين فاصله ملاقات‏هاى‏ من با ايشان بود؛ و اين فاصله راه را براى فتنه‏ گران هموار كرد. رابطه و سابقه آشنايى من با امام به گونه‏ اى بود كه اگر ارتباط من با ايشان بيشتر مى‏ بود چه بسا مى‏ توانست توطئه آنان را خنثى كند. حتى پس از حوادث فروردين ماه ۶۸ احتمال قوى‏ مى‏ دادم كه اگر حضوراً با امام ملاقات كنم و مسائل را براى ايشان توضيح دهم، شبهات از ذهن ايشان برطرف مى‏ شود؛ لذا از طريق آقاى درّى نجف‏ آبادى -كه در آن زمان مسؤول دفتر من بود- اين موضوع را مطرح كردم؛ چندى بعد آقاى درّى‏ گفت كه احمدآقا خمينى با اين امر مخالفت كرده است!»

کتاب « #انتقاد_از_خود »؛ پرسش چهاردهم، صفحه ۱۹۰

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«انتقاد از خود» به قلم آیت الله منتظری

(بخش دهم)

«۱۲. نقد ديگر اين است كه در مقابل اصرار برخى از دوستان مبنى بر تصويب ماده واحده مربوط به قائم‏ مقامى من‏ توسط مجلس خبرگان كوتاه آمدم و كارى نكردم كه اين ماده واحده به تصويب نرسد. البته من وقتى از چنين طرحى‏ مطلع شدم توسط آيت‏ الله طاهرى اصفهانى و مرحوم آيت‏ الله حاج شيخ عباس ايزدى نظر مخالف خود را به خبرگان‏ اعلام كردم و نامه‏ اى نيز در اين رابطه به آيت‏ الله مشكينى نوشتم؛ ولى امروز متوجه مى‏ شوم كه مى‏ بايست جدّى‏ تر اقدام‏ مى‏ كردم و حتى از طريق رسانه‏ ها مخالفت خود را با اين اقدام اعلام و جلوى آن را مى‏ گرفتم.

۱۳. اشكال ديگر به من اين بود كه گاه طرح‏هاى خوبى را پيشنهاد مى‏ دادم كه با استقبال نيز روبرو مى‏ گرديد، اما در مقام اجرا نظارت مناسبى بر آنها نداشتم و در عمل خلاف مقصود حاصل مى‏ شد. طرح بند "ج" كه با اصرار من و آيت‏ الله بهشتى و آيت‏ الله مشكينى اجرا مى‏ شد، تعيين نماينده در دانشگاه‏ها و انجمن‏هاى اسلامى معلمان و دانش‏ آموزان، پيشنهاد تشكيل شوراى مديريت حوزه علميه قم، تأسيس دانشگاه امام صادق‏ عليه السلام در تهران و تأسيس مركز جهانى علوم‏ اسلامى در مدرسه حجتيه از نمونه‏ هايى است كه در اين مقال مجالى براى تفصيل آنها نيست. به ياد دارم روزى همين‏ اشكال را آقاى جنتى متذكر شد و اصرار داشت كه هيأتى را جهت پيگيرى عملى و نظارت بر طرح‏ها و پيشنهادات نو كه‏ منشأ تحول مى‏ باشد، تعيين كنم؛ اما من در آن فضا لزوم آن را احساس نكردم.

۱۴. اشتباه ديگر من غفلت از چهره دوگانه برخى از افراد و اعتماد به آنان بود. همان‏گونه كه گفتم عده‏ اى كه بعداً معلوم شد نقش مهمى در فتنه‏ گرى و اختلاف بين من و امام داشته‏ اند و مسبّب بسيارى از برخوردهاى تند و عارى از منطق و شرع بوده‏ اند در حضور من چهره‏ اى مصلح و خيرخواه از خود نشان مى‏ دادند و بسا برخى از آنان اعتماد مرا كسب كردند و من به آنان مأموريتى را واگذار، يا براى مسؤليتى تأييد كرده‏ ام. همچنين اعتماد بيش از حدّ من به برخى‏ افراد به خاطر اعتماد به سوابق خوب آنها موجب گرديد كه آنان را براى مسؤوليت‏ هايى -كه ظاهراً بيش از ظرفيت آنان‏ بوده است- به امام معرفى كنم و امام هم بنابر معرفى و پيشنهاد من، آنان را به آن مسؤوليت‏ ها بگمارند؛ و بسا همين امر زمينه‏ اى براى واگذارى پست‏هايى مهمتر به آنان در سال‏هاى بعد شده باشد. من در اين موضوع به همين اجمال اكتفا مى‏ كنم و از شرح آن صرف‏ نظر مى‏ كنم.»

کتاب « #انتقاد_از_خود »؛ پرسش چهاردهم، صفحه ۱۹۲

ادامه دارد...

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«انتقاد از خود» به قلم آیت الله منتظری

(بخش یازدهم)

«من هيچ‏گاه طالب مقام و موقعيت اجتماعى نبوده‏ ام و همواره آنچه برايم اهميت داشته عمل به وظيفه شرعى و انسانى‏ ام بوده است. در همان اواخر حيات مرحوم امام كه‏ بيمارى ايشان مشهود و انتقادهاى من موجب حساسيت معظم‏ له شده بود، برخى‏ ها به من سفارش مى‏ كردند كه شما فعلاً كوتاه بياييد، صبر كنيد وقتى قدرت را كاملاً در اختيار گرفتيد با سرعت و قاطعيت اهداف خود را جامه عمل بپوشانيد؛ اما من به هيچ وجه اين روش را نمى‏ پسنديدم. آن وقت در مقابل تضييع حقوق انسان‏هايى كه هرچند با من و امثال من‏ مخالف بودند ولى به نام اسلام و انقلاب به آنان ظلم شده و حقشان پايمال شده بود، چه پاسخى در مقابل خداوند داشتم؟ من به‏ خوبى مى‏ دانستم كه برخى مسائل وارونه به امام گزارش مى‏ شود و مطلع بودم كه در زندان‏ها چه بلايى بر سر مخالفان مى‏ آورند؛ و هيچ‏ گاه نمى‏ توانستم سكوت كنم و به اين دلخوش باشم كه در آينده به قدرت مى‏ رسم و خواسته‏ هايم را عملى مى‏ كنم.

اكنون نيز هيچ اهميتى براى دستيابى به مقام و موقعيت قائل نيستم؛ نه طالب مسند رهبرى هستم و نه در پى گسترش‏ حوزه مرجعيت خود مى‏ باشم. اما براى آن كه سؤال مطرح شده را بدون پاسخ نگذارم اجمالاً به نكاتى اشاره مى‏ كنم، باشد كه مورد توجه كسانى قرار گيرد كه در آينده زمينه خدمت به مردم برايشان فراهم مى‏ گردد...»

کتاب « #انتقاد_از_خود »؛ پرسش چهاردهم، صفحه ۱۹۴

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
« #انتقاد_از_خود »

چهارده پرسش و پاسخ در رابطه با مسائل سیاسی و اجتماعی پرابهام تاریخ معاصر با محوریت انتقاد آیت الله منتظری از خود

#کتاب

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
آیت‌الله العظمی منتظری
« #انتقاد_از_خود » چهارده پرسش و پاسخ در رابطه با مسائل سیاسی و اجتماعی پرابهام تاریخ معاصر با محوریت انتقاد آیت الله منتظری از خود #کتاب کانال تلگرام آیت الله منتظری @Ayatollah_Montazeri
« #انتقاد_از_خود »

از مقدمه کتاب:

«نوشتارى كه پيش روى شماست، مشتمل بر چهارده پرسش و پاسخ در رابطه با مسائل سیاسی و اجتماعی پرابهام تاریخ معاصر است که توسط اينجانب از والد معظّم و گرامی حضرت آیت الله العظمی منتظری سؤال گردیده است كه معظم‏ له پاسخ داده ولی انتشارش را در آن زمان به مصلحت ندیدند. اكنون كه آن عزيز از ميان ما پر كشيده و سخنانش چون امانتى نزد من باقى است، بر خود لازم ديدم که اين بار امانت را از دوش برگرفته و آن را به صاحبان اصلى‏ اش يعنى افكار عمومى بسپارم.

محور اصلی این نوشتار و ویژگی ممتاز آن، جنبه محوری انتقاد از خود است که شامل دیدگاههای اصلاحی ایشان نسبت به مسائل کلیدی و اساسی پس از پیروزی انقلاب می باشد.

از اوائل پیروزی به دلیل وجود ترس و هراس از سوء استفاده مخالفان و دشمنان موهوم و ضربه دیدن انقلاب، نسبت به شفاف سازی و نقد و بررسی افکار و اعمال افراد و شخصیت های موثر در جامعه و نظام کوتاهی و اغماض شده است، و متاسفانه این رویه ناپسند هنوز ادامه دارد که موجب آسیب جدی به انقلاب و مساله دار شدن و ریزش شدید نیروهای مومن از بدنه آن گردیده است.

سعيد منتظرى»

#کتاب

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
همراهان گرامی؛

برای جستجو و دسترسی آسان به مطالب مورد نظر خود، موضوعی را که به آن علاقه‌مندید انتخاب کنید (لمس کنید)، سپس کمی صبر بفرمایید تا نتایج بارگذاری شوند، آنگاه:

برای تلگرام تحت اندروید، با فلش‌های پایین سمت چپ مرور نمایید.

و برای تلگرام تحت ios، هر یک از موارد لیست شده را انتخاب کنید.

فهرست بر اساس محتوا:

#بیانیه
#خبر
#سخنرانی
#عکس_تاریخی
#روزشمار
#مصاحبه
#کتاب
#انتشار
#پیام_تسلیت
#درس_اخلاق
#زندگینامه

فهرست بر اساس کتابها:

#خاطرات
#دیدگاهها
#انتقاد_از_خود
#درسهایی_از_نهج_البلاغه
#رساله_حقوق
#شرح_خطبه_حضرت_زهرا_و_ماجرای_فدک
#پاسخ_به_پرسشهای_دینی
#حکومت_دینی_و_حقوق_انسان
#درس_گفتار_حکمت
#موعود_ادیان
#فراز_و_فرود_نفس
#جلوه_های_ماندگار
#گاهشمار_زندگی
#سوگنامه
#مدرسه_اجتهاد

فهرست بر اساس مناسبت ها:

#فتح_خرمشهر
#خاتمه_جنگ
#انتخابات۱۳۸۸
#۱۳_رجب
#۱۸_تیر
#حصر_خانگی
#برکناری
#اعدامهای_تابستان_۱۳۶۷
#نشست_علمی
#هفته_وحدت
#نوروز
#ششمین_سالگرد
#نمایشگاه_کتاب

همچنین برای دسترسی میانبر به ابتدای کانال میتوانید لینک زیر را انتخاب نمایید👇
http://telegram.me/Ayatollah_Montazeri/1

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«سخنرانی #۱۳_رجب؛ حمله به دفتر، حسینیه و منزل آیت‌الله منتظری و آغاز #حصر_خانگی»

«... روند برخورد، توهين، تحريف و دروغ پراكنى ادامه مى‏‌يافت و دخالت در امور حوزه‏‌ها و روند حكومتى‏ ساختن آن‏ شدت پيدا مى‏‌كرد تا اين كه در سيزده رجب سال ۱۳۷۶ براى صيانت از مرجعيت شيعه و حوزه‏‌هاى علميه و نيز دفاع از خواست و آراء مردم مطالبى را بيان كردم كه تذكّر آنها را وظيفهٔ خود مى‏‌دانستم و آن را از افتخارات زندگى خود مى‏‌دانم.

متأسفانه آقايان در واكنش به اين سخنان جناياتى را مرتكب شدند كه در تاريخ مرجعيت شيعه و حوزه‏‌هاى علميه كم‏‌نظير و با اين وسعت شايد بى‏‌نظير بوده است. قرآن‏‌ها و كتاب‏‌هاى دينى را پاره كردند، زدند، شكستند، فحاشى كردند و بعد در همان محل نماز جماعت برپا كردند!. هنوز پس از گذشت چندين سال آثار جناياتشان باقى است؛ و برحسب قرائن و برخى اظهارات، اهداف ديگرى در نظر داشتند كه خدا نخواست و موفق نشدند. اينها همه نه توسط مردم بلكه از سوی گروه‏‌هاى مشخص و شناخته شده و با هدايت و حمايت بلكه مباشرت نيروهاى حكومتى و پشتيبانى مقامات انجام‏ مى‏‌شد. جاى آن دارد كسانى كه وقايع تاريخى را دنبال مى‏‌كنند بار ديگر متن سخنرانى مرا مطالعه كنند و متعاقب آن‏ واكنش آقاى خامنه‏‌اى و سخنرانى ايشان و سايرين را ببينند و رفتارها و گفتارها و زندان‏‌ها و حصر پنج سال و چند ماهه من و زدن‏‌ها و شكستن‏‌ها و بستن‏‌ها را در نظر بگيرند و سپس خود قضاوت نمايند. اگر روزى صرفاً مستندات حادثه سيزده‏ رجب و حوادث چند سال پس از آن بدون تحليل و به طور كامل گردآورى شود، به چند جلد كتاب تبديل خواهد شد.

اكنون هم كه به ظاهر حصر مرتفع شده است فشارها و جوّسازى‏‌ها همچنان ادامه دارد. اماكن بسيارى همچنان در توقيف و عده‏‌اى تحت تعقيبند. نشريات متعددى كه از بيت‏ المال تأمين مى‏‌شوند بى‏‌محابا و آزادانه به دروغ پراكنى و تهمت مشغولند و نويسندگان آنها مورد حمايت و تشويق واقع مى‏گردند.

...وقتى با من كه‏ استادشان بوده‏‌ام و بنابر اظهار خودشان در برخى مسائل فقهى مقلّد من بوده‏‌اند اين گونه عادلانه رفتار مى‏‌كنند، معناى‏ رفتار عادلانه [!] با مردم ضعيف و بى‏‌پناه ديگر روشن مى‏شود!.»

کتاب « #انتقاد_از_خود »؛ پرسش نهم، صفحهٔ ۱۵۲

کانال تلگرام آیت‌الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
« نظر آيت الله منتظري در مورد تسخير سفارت آمريكا در تهران »

« ...اشتباه ديگر من تأييد تسخير سفارت آمريكاست. من در آن فضا اين عمل را تأييد كردم؛ در حالي كه امروز بر اين باورم اين كار بدون اين كه فايده چنداني براي كشور داشته باشد، ضررهاي فراواني به بار آورد و ملت آمريكا و ديگر ملت ها را نسبت به جمهوري اسلامي حساس و بدبين ساخت؛ و چه بسا در شروع جنگ توسط صدام نيز به عنوان انتقام و عكس العمل نقش مؤثري داشت.
ما حتي بعد از اين عمل در آزادي گروگان ها نيز فرصت هاي خوبي را از دست داديم، از جمله مرحوم ياسر عرفات قصد ميانجيگري در اين زمينه را داشت و قول هايي هم به مردم آمريكا داده بود، ولي وساطت او از سوي ايران پذيرفته نشد. در حالي كه اگر ميانجيگري او پذيرفته مي شد مي توانست پيروزي و امتياز بزرگي براي فلسطيني ها - بويژه در افكار عمومي جهان و بالاخص ملت آمريكا - به شمار آيد. »

کتاب « #انتقاد_از_خود » صفحه ١٧٥

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«برای من انجام وظیفه شرعی و انسانی و حفظ اهداف و ارزش های اسلام و انقلاب و برقراری عدالت و حفظ حقوق همه انسان ها -که برای آنها هزینه های سنگینی پرداخت شده است- از بیشترین اهمیت برخوردار است؛ و حاضر نبوده و نیستم در برابر آنها کوچکترین معامله و سازشی کنم و یا به مصلحت اندیشی های معمول روی آورم؛ و معتقدم این قدرت ها و موقعیت ها همه اعتباری اند و به زودی زایل خواهند شد، و آنچه باقی می ماند اعمال و رفتار ماست که باید در برابر خدا و مردم پاسخگو باشیم.»

کتاب « #انتقاد_از_خود » صفحه ۴۸

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
همراهان گرامی؛

برای جستجو و دسترسی آسان به مطالب مورد نظر خود، موضوعی را که به آن علاقه‌مندید انتخاب کنید (لمس کنید)، سپس کمی صبر بفرمایید تا نتایج بارگذاری شوند، آنگاه با فلش‌های پایین سمت راست مرور نمایید.

فهرست بر اساس محتوا:

#بیانیه
#خبر
#سخنرانی
#عکس_تاریخی
#روزشمار
#مصاحبه
#کتاب
#انتشار
#پیام_تسلیت
#درس_اخلاق
#زندگینامه

فهرست بر اساس کتابها:

#خاطرات
#دیدگاهها
#انتقاد_از_خود
#درسهایی_از_نهج_البلاغه
#رساله_حقوق
#شرح_خطبه_حضرت_زهرا_و_ماجرای_فدک
#پاسخ_به_پرسشهای_دینی
#حکومت_دینی_و_حقوق_انسان
#درس_گفتار_حکمت
#موعود_ادیان
#اسلام_دین_فطرت
#فراز_و_فرود_نفس
#جلوه_های_ماندگار
#گاهشمار_زندگی
#سوگنامه
#مدرسه_اجتهاد
#مبانی_فقهی_حکومت_اسلامی
#حقوق_انسان_و_سب_و_بهتان
#دین_و_جمهوریت
#بهای_آزادگی
#غیر_محرمانه
#حدیث_نیکی
#نگاهی_دیگر

فهرست بر اساس مناسبت ها:

#فتح_خرمشهر
#خاتمه_جنگ
#انتخابات۱۳۸۸
#۱۳_رجب
#۱۸_تیر
#حصر_خانگی
#برکناری
#اعدامهای_تابستان_۱۳۶۷
#نشست_علمی
#هفته_وحدت
#نوروز
#ششمین_سالگرد
#نمایشگاه_کتاب

همچنین برای دسترسی میانبر به ابتدای کانال میتوانید لینک زیر را انتخاب نمایید👇
http://telegram.me/Ayatollah_Montazeri/1

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
« نظر آيت الله منتظري در مورد تسخير سفارت آمريكا در تهران »

« ...اشتباه ديگر من تأييد تسخير سفارت آمريكاست. من در آن فضا اين عمل را تأييد كردم؛ در حالي كه امروز بر اين باورم اين كار بدون اين كه فايده چنداني براي كشور داشته باشد، ضررهاي فراواني به بار آورد و ملت آمريكا و ديگر ملت ها را نسبت به جمهوري اسلامي حساس و بدبين ساخت؛ و چه بسا در شروع جنگ توسط صدام نيز به عنوان انتقام و عكس العمل نقش مؤثري داشت.
ما حتي بعد از اين عمل در آزادي گروگان ها نيز فرصت هاي خوبي را از دست داديم، از جمله مرحوم ياسر عرفات قصد ميانجيگري در اين زمينه را داشت و قول هايي هم به مردم آمريكا داده بود، ولي وساطت او از سوي ايران پذيرفته نشد. در حالي كه اگر ميانجيگري او پذيرفته مي شد مي توانست پيروزي و امتياز بزرگي براي فلسطيني ها - بويژه در افكار عمومي جهان و بالاخص ملت آمريكا - به شمار آيد. »

کتاب « #انتقاد_از_خود » صفحه ١٧٥

کانال تلگرام آیت الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri
«سخنرانی #۱۳_رجب؛ حمله به دفتر، حسینیه و منزل آیت‌الله منتظری و آغاز #حصر_خانگی»

«... روند برخورد، توهين، تحريف و دروغ پراكنى ادامه مى‏‌يافت و دخالت در امور حوزه‏‌ها و روند حكومتى‏ ساختن آن‏ شدت پيدا مى‏‌كرد تا اين كه در سيزده رجب سال ۱۳۷۶ براى صيانت از مرجعيت شيعه و حوزه‏‌هاى علميه و نيز دفاع از خواست و آراء مردم مطالبى را بيان كردم كه تذكّر آنها را وظيفهٔ خود مى‏‌دانستم و آن را از افتخارات زندگى خود مى‏‌دانم.

متأسفانه آقايان در واكنش به اين سخنان جناياتى را مرتكب شدند كه در تاريخ مرجعيت شيعه و حوزه‏‌هاى علميه كم‏‌نظير و با اين وسعت شايد بى‏‌نظير بوده است. قرآن‏‌ها و كتاب‏‌هاى دينى را پاره كردند، زدند، شكستند، فحاشى كردند و بعد در همان محل نماز جماعت برپا كردند!. هنوز پس از گذشت چندين سال آثار جناياتشان باقى است؛ و برحسب قرائن و برخى اظهارات، اهداف ديگرى در نظر داشتند كه خدا نخواست و موفق نشدند. اينها همه نه توسط مردم بلكه از سوی گروه‏‌هاى مشخص و شناخته شده و با هدايت و حمايت بلكه مباشرت نيروهاى حكومتى و پشتيبانى مقامات انجام‏ مى‏‌شد. جاى آن دارد كسانى كه وقايع تاريخى را دنبال مى‏‌كنند بار ديگر متن سخنرانى مرا مطالعه كنند و متعاقب آن‏ واكنش آقاى خامنه‏‌اى و سخنرانى ايشان و سايرين را ببينند و رفتارها و گفتارها و زندان‏‌ها و حصر پنج سال و چند ماهه من و زدن‏‌ها و شكستن‏‌ها و بستن‏‌ها را در نظر بگيرند و سپس خود قضاوت نمايند. اگر روزى صرفاً مستندات حادثه سيزده‏ رجب و حوادث چند سال پس از آن بدون تحليل و به طور كامل گردآورى شود، به چند جلد كتاب تبديل خواهد شد.

اكنون هم كه به ظاهر حصر مرتفع شده است فشارها و جوّسازى‏‌ها همچنان ادامه دارد. اماكن بسيارى همچنان در توقيف و عده‏‌اى تحت تعقيبند. نشريات متعددى كه از بيت‏‌المال تأمين مى‏‌شوند بى‏‌محابا و آزادانه به دروغ پراكنى و تهمت مشغولند و نويسندگان آنها مورد حمايت و تشويق واقع مى‏گردند.

...وقتى با من كه‏ استادشان بوده‏‌ام و بنابر اظهار خودشان در برخى مسائل فقهى مقلّد من بوده‏‌اند اين گونه عادلانه رفتار مى‏‌كنند، معناى‏ رفتار عادلانه [!] با مردم ضعيف و بى‏‌پناه ديگر روشن مى‏شود!.»

کتاب « #انتقاد_از_خود »؛ پرسش نهم، صفحهٔ ۱۵۲

کانال تلگرام آیت‌الله منتظری
@Ayatollah_Montazeri