✨نظر مبارک امام المحدثین علامه مجلسی رحمه الله حول ابطال زعم فاسد غلات پیرامون خالقیت و رازقیت اهل البیت علیهم السلام
🔆بدان که غُلُو در مورد پیامبر و ائمه علیهم السلام این است که قائل به ◀️الوهیت آنان یا شریک بودنشان با خدا در ◀️معبود بودن یا ◀️خلق کردن و ◀️روزی دادن شود، و یا قائل شود که خدا در آنها حُلُول نموده یا با ایشان مُتّحد شده است، و یا بگوید آنها بدون وحی و إلهام از جانب خدا، علم غیب دارند، یا این که ائمه علیهم السلام را پیامبر بداند، یا قائل به تناسخ روح بعضی از آنها در بعضی دیگر شود، و یا این که بگوید معرفت ائمه علیهم السلام ما را از تمام واجبات بی‌نیاز می‌کند و با داشتن معرفت ایشان دیگر مُکلّف به ترک گناهان نیستیم! اعتقاد به هر یک از این مطالب، ◀️کفر و اٍلحاد و خروج از دین است؛ چنانکه ◀️دلایل عقلی و ◀️آیات قرآن و ◀️روایات شاهد بر این است... و ائمه علیهم السّلام از چنین اشخاصی بیزاری جسته‌اند و ◀️حکم به کفر و امر به قتل آنها نموده‌اند! و اگر ◀️خبری را که موهِم چنین مطالبی است شنیدی یا تأویل می شود و یا از دروغ پردازی های غالیان است!
📖 بحار الأنوار ج۲۵ ص۳۳۶
🆔@Arshvetashih
🔆بدان که غُلُو در مورد پیامبر و ائمه علیهم السلام این است که قائل به ◀️الوهیت آنان یا شریک بودنشان با خدا در ◀️معبود بودن یا ◀️خلق کردن و ◀️روزی دادن شود، و یا قائل شود که خدا در آنها حُلُول نموده یا با ایشان مُتّحد شده است، و یا بگوید آنها بدون وحی و إلهام از جانب خدا، علم غیب دارند، یا این که ائمه علیهم السلام را پیامبر بداند، یا قائل به تناسخ روح بعضی از آنها در بعضی دیگر شود، و یا این که بگوید معرفت ائمه علیهم السلام ما را از تمام واجبات بی‌نیاز می‌کند و با داشتن معرفت ایشان دیگر مُکلّف به ترک گناهان نیستیم! اعتقاد به هر یک از این مطالب، ◀️کفر و اٍلحاد و خروج از دین است؛ چنانکه ◀️دلایل عقلی و ◀️آیات قرآن و ◀️روایات شاهد بر این است... و ائمه علیهم السّلام از چنین اشخاصی بیزاری جسته‌اند و ◀️حکم به کفر و امر به قتل آنها نموده‌اند! و اگر ◀️خبری را که موهِم چنین مطالبی است شنیدی یا تأویل می شود و یا از دروغ پردازی های غالیان است!
📖 بحار الأنوار ج۲۵ ص۳۳۶
🆔@Arshvetashih
✨توضیح شیخ طوسی رحمه الله راجع به انتساب خلق به حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام
🔆معنی انفخ فیه یعنی در آن روح می‌دمم.و روح جسم رقیقی مانند باد است و آن غیر از حیات است.زیرا جسم تنها زمانی حیات میابد که خداوند تعالی در آن حیات را قرار دهد.زیرا اجسام (روح و غیر آن) همگی شبیه هم هستند و خداوند هر کدام از آنها را بخواهد زنده می‌گرداند.اینکه حضرت فرمایش خود را در [پس پرنده میشود] مقید کرد به «اذن الله» اما این سخنش را [من می‌آفرینم از گل به مانند شکل پرنده] مقید "باذن الله" نفرمود دلیل است که متوجه سازد پرنده شدن مجسمه گلی فعل خداوند متعال است نه فعل عیسی.اما ساخت مجسمه گلی (تصویرگری) و دمیدن در آن از فعل عیسی علیه السلام است.زیرا این موارد ذیل توانایی‌های تقدیر شده بندگان محسوب میشود.اما تبدیل جمادات به موجودات زنده اینطور نیست و◀️کسی جز خداوند تعالی بر این کار قدرت ندارد. و اینکه در ادامه گفته «من مرده را زنده می کنم به اذن خدا» حضرت این را از روی مجاز به خود نسبت داده است و حقیقت معنای جمله این است که«خدا را می خوانم تا مرده را زنده کند»پس خدا آنها را زنده می‌کند و به اذنش زنده میشوند
🆔@Arshvetashih
🔆معنی انفخ فیه یعنی در آن روح می‌دمم.و روح جسم رقیقی مانند باد است و آن غیر از حیات است.زیرا جسم تنها زمانی حیات میابد که خداوند تعالی در آن حیات را قرار دهد.زیرا اجسام (روح و غیر آن) همگی شبیه هم هستند و خداوند هر کدام از آنها را بخواهد زنده می‌گرداند.اینکه حضرت فرمایش خود را در [پس پرنده میشود] مقید کرد به «اذن الله» اما این سخنش را [من می‌آفرینم از گل به مانند شکل پرنده] مقید "باذن الله" نفرمود دلیل است که متوجه سازد پرنده شدن مجسمه گلی فعل خداوند متعال است نه فعل عیسی.اما ساخت مجسمه گلی (تصویرگری) و دمیدن در آن از فعل عیسی علیه السلام است.زیرا این موارد ذیل توانایی‌های تقدیر شده بندگان محسوب میشود.اما تبدیل جمادات به موجودات زنده اینطور نیست و◀️کسی جز خداوند تعالی بر این کار قدرت ندارد. و اینکه در ادامه گفته «من مرده را زنده می کنم به اذن خدا» حضرت این را از روی مجاز به خود نسبت داده است و حقیقت معنای جمله این است که«خدا را می خوانم تا مرده را زنده کند»پس خدا آنها را زنده می‌کند و به اذنش زنده میشوند
🆔@Arshvetashih
✨مرحوم امین الاسلام طبرسی قدس سرّه حول نفی خالقیت غیر الله تبارک و تعالی در ذیل آیه "اخلق لکم من الطین" میفرمایند:
🔆حضرت عیسی علیه السلام وقتی میفرماید : «پس پرنده میشود» از کلمه «باذن الله» استفاده کرده است اما در جمله پیش از آن، آنجا که میفرماید: «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ: من خلق مي‌كنم براى شما از گل به مانند شکل پرنده» از «باذن الله» استفاده نکرده است. زیرا صورتگری گل به شکل پرنده و دمیدن در آن ذیل مقدورات و توانایی بندگان محسوب میشود (که پیش تر مرحوم توضیح دادند که اخلق به معنی خلق لا من شیئ نمیباشد بلکه مقدور حضرت انتقال و تغییر مواد اولیه است که آن را تهیة الصنع یا خلق تقدیر گویند لکن هستی بخشی و احداث لا من شیئ منحصر به ید الله متعال است). اما تبدیل گل به پرنده به گونه‌ای که گوشت و خون پیدا کند و حیات یابد، کسی چنین کاری نمی‌تواند بکند ◀️ جز الله تعالی به همین دلیل این قسمت را فرموده: «باذن الله» تا دانسته شود که تبدیل گل به پرنده زنده و ایجاد شیئ ذو الحیاة فعل خداوند متعال است که خالق الشیئ است نه فعل عیسی علیه السلام.
📖مجمع البیان ج۲ ص۲۴۱
🆔@Arshvetashih
🔆حضرت عیسی علیه السلام وقتی میفرماید : «پس پرنده میشود» از کلمه «باذن الله» استفاده کرده است اما در جمله پیش از آن، آنجا که میفرماید: «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ: من خلق مي‌كنم براى شما از گل به مانند شکل پرنده» از «باذن الله» استفاده نکرده است. زیرا صورتگری گل به شکل پرنده و دمیدن در آن ذیل مقدورات و توانایی بندگان محسوب میشود (که پیش تر مرحوم توضیح دادند که اخلق به معنی خلق لا من شیئ نمیباشد بلکه مقدور حضرت انتقال و تغییر مواد اولیه است که آن را تهیة الصنع یا خلق تقدیر گویند لکن هستی بخشی و احداث لا من شیئ منحصر به ید الله متعال است). اما تبدیل گل به پرنده به گونه‌ای که گوشت و خون پیدا کند و حیات یابد، کسی چنین کاری نمی‌تواند بکند ◀️ جز الله تعالی به همین دلیل این قسمت را فرموده: «باذن الله» تا دانسته شود که تبدیل گل به پرنده زنده و ایجاد شیئ ذو الحیاة فعل خداوند متعال است که خالق الشیئ است نه فعل عیسی علیه السلام.
📖مجمع البیان ج۲ ص۲۴۱
🆔@Arshvetashih
✨نظر مرحوم مجلسی اول حول ابطال خالقیت معصومین علیهم السلام و کفر دانستن اعتقاد غلات
🔆غلو این است که گفته شود:ائمه علیهم السلام آسمان‌ها و زمین را◀️آفریده‌اند و آنها زنده می‌کنند و می‌میرانند و امر عالم به دست ایشان است.این سخن اعتقاد به چیزی است که علم آن را نداریم((یعنی روایات شریفه بر چنین امری دلالت ندارد و حدیث معتبری در این باب موجود نیست🔻))هرچند اخباری در این باره وارد شده است اما صحت آنها ثابت نیست
🔆و اگر گفته شود آنان در این امور با خداوند مشارکت دارند این سخن به◀️اجماع کفر است(که لازمه قول به خالقیت همین امر است)و اگر گفته شود:آنان این موارد(خلق عالم احیاء اماته و امور تکوینیه)را از خداوند تعالی میخواهند و خداوند درخواستشان را اجابت می‌کند(ازین باب که ایشان داعی و خداوند فاعل است)و یا اینکه گفته شود آنان مانند ملائکه هستند در تفویض این امور مانند آن که وارد شده امر رزق به دست میکائیل است(البته نظر مرحوم در ملائکه مبهم است. ایشان هم خلق و رزق ندارند "لا من شیئ" کما اینکه بارها شرح کردیم)این مسئله اعتقاد به چیزی است که علم آن را نداریم🔺و دوری جستن از این سخنان غالیانه احوط است
🆔@Arshvetashih
🔆غلو این است که گفته شود:ائمه علیهم السلام آسمان‌ها و زمین را◀️آفریده‌اند و آنها زنده می‌کنند و می‌میرانند و امر عالم به دست ایشان است.این سخن اعتقاد به چیزی است که علم آن را نداریم((یعنی روایات شریفه بر چنین امری دلالت ندارد و حدیث معتبری در این باب موجود نیست🔻))هرچند اخباری در این باره وارد شده است اما صحت آنها ثابت نیست
🔆و اگر گفته شود آنان در این امور با خداوند مشارکت دارند این سخن به◀️اجماع کفر است(که لازمه قول به خالقیت همین امر است)و اگر گفته شود:آنان این موارد(خلق عالم احیاء اماته و امور تکوینیه)را از خداوند تعالی میخواهند و خداوند درخواستشان را اجابت می‌کند(ازین باب که ایشان داعی و خداوند فاعل است)و یا اینکه گفته شود آنان مانند ملائکه هستند در تفویض این امور مانند آن که وارد شده امر رزق به دست میکائیل است(البته نظر مرحوم در ملائکه مبهم است. ایشان هم خلق و رزق ندارند "لا من شیئ" کما اینکه بارها شرح کردیم)این مسئله اعتقاد به چیزی است که علم آن را نداریم🔺و دوری جستن از این سخنان غالیانه احوط است
🆔@Arshvetashih
#آیه_تبلیغ
🔴 سیوطی در الدر المنثور آورده است:
وأخرج ابن مردويه عن ابن مسعود قال : كنا نقرأ على عهد رسول الله صلى الله عليه وسلم ) يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك ( ان عليا مولى المؤمنين ) وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمك من الناس
📚الدر المنثور ج ۳ ص ۱۱۷
🔹ابن مردويه از ابن مسعود نقل كرده است كه گفت:
ما در عصر رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله وسلم [آيه تبليغ را اينگونه] قرائت می‌كرديم كه:
«اى رسول آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شد تبليغ كن كه على مولاى مؤمنان است و اگر چنين نكنى، رسالت او را نرساندهاى و خداوند تو را از [فتنه و شر] مردم حفظ می‌كند».
🆔 @Arshvetashih
🔴 سیوطی در الدر المنثور آورده است:
وأخرج ابن مردويه عن ابن مسعود قال : كنا نقرأ على عهد رسول الله صلى الله عليه وسلم ) يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك ( ان عليا مولى المؤمنين ) وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمك من الناس
📚الدر المنثور ج ۳ ص ۱۱۷
🔹ابن مردويه از ابن مسعود نقل كرده است كه گفت:
ما در عصر رسول خدا صلى اللَّه عليه وآله وسلم [آيه تبليغ را اينگونه] قرائت می‌كرديم كه:
«اى رسول آنچه را از سوى پروردگارت بر تو نازل شد تبليغ كن كه على مولاى مؤمنان است و اگر چنين نكنى، رسالت او را نرساندهاى و خداوند تو را از [فتنه و شر] مردم حفظ می‌كند».
🆔 @Arshvetashih
#آیه_تبلیغ
🔴 اعتراف بزرگان اهل سنت به نزول آیهء تبلیغ (۶۷/مائده) در شان امیرالمومنین علی علیه السلام و روز غدیر
✍شیخ ابی الحسن الواحدی النیسابوری چنین نقل می‌کند :
...از ابو سعید خدری گفت :
آیه "ای رسول آنچه که بر تو از پروردگارت نازل شده ابلاغ کن" بر رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم در حق علی ابن ابیطالب نازل گشت.
📚 اسباب النزول ، الشیخ الإمام ابي الحسن علي بن احمد الواحدي النيسابوري ، ص١٥٠
🆔 @Arshvetashih
🔴 اعتراف بزرگان اهل سنت به نزول آیهء تبلیغ (۶۷/مائده) در شان امیرالمومنین علی علیه السلام و روز غدیر
✍شیخ ابی الحسن الواحدی النیسابوری چنین نقل می‌کند :
...از ابو سعید خدری گفت :
آیه "ای رسول آنچه که بر تو از پروردگارت نازل شده ابلاغ کن" بر رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم در حق علی ابن ابیطالب نازل گشت.
📚 اسباب النزول ، الشیخ الإمام ابي الحسن علي بن احمد الواحدي النيسابوري ، ص١٥٠
🆔 @Arshvetashih
✨نظر مرحوم مجلسی اول اعلی مقامه حول ابطال خالقیت و رازقیت اهل البیت علیهم السلام و وجوب تأویل برخی از اخباری که با محکمات و اصول صحیحه توحید در تعارض است
🔆قول به الوهیت و ربوبیت (و لوازم این اوصاف) امیرالمؤمنين علیه السلام امریست باطل زیرا با برهان و بداهت عقلی قدمت و ازلیت الله متعال و حدوث امام ثابت است پس امام حادث ممکن الوجود محال است که قدیم باشد تا حائز شؤون قدیم (الله متعال) اعم از خلق و رزق و...باشد پس اگر در اخبار ضعيفی وارد شود كه معصومین علیهم السلام خالق و رازق هستند اين اخبار حمل بر اين معنی میشود كه آنها علت غایی خلق و رزق میباشند
🔅لذا توجه گردد که اگر با احادیث ضعیفی مواجه شدیم [علی فرض الصدور] (مثل آنچه خصیبی و بُرسی علیهما ما علیهما نقل کردند) که این اخبار متضمن این معنا بود «اهل البیت علیهم السلام علت فاعلی خلق اشیاء و رزق موجودات عالم» هستند لازم است این احادیث را تأویل کرده و به اصول و نصوص محکمه برگردانیم و حمل بر این معنا کنیم که «ایشان علت غایی خلق و رزق هستند» یعنی عالم به یمن وجود ایشان ثبوت دارد و به برکت این ذوات مقدسه عالم مرزوق است
📖روضة المتقین ج۶ ص۳۸۸
🆔@Arshvetashih
🔆قول به الوهیت و ربوبیت (و لوازم این اوصاف) امیرالمؤمنين علیه السلام امریست باطل زیرا با برهان و بداهت عقلی قدمت و ازلیت الله متعال و حدوث امام ثابت است پس امام حادث ممکن الوجود محال است که قدیم باشد تا حائز شؤون قدیم (الله متعال) اعم از خلق و رزق و...باشد پس اگر در اخبار ضعيفی وارد شود كه معصومین علیهم السلام خالق و رازق هستند اين اخبار حمل بر اين معنی میشود كه آنها علت غایی خلق و رزق میباشند
🔅لذا توجه گردد که اگر با احادیث ضعیفی مواجه شدیم [علی فرض الصدور] (مثل آنچه خصیبی و بُرسی علیهما ما علیهما نقل کردند) که این اخبار متضمن این معنا بود «اهل البیت علیهم السلام علت فاعلی خلق اشیاء و رزق موجودات عالم» هستند لازم است این احادیث را تأویل کرده و به اصول و نصوص محکمه برگردانیم و حمل بر این معنا کنیم که «ایشان علت غایی خلق و رزق هستند» یعنی عالم به یمن وجود ایشان ثبوت دارد و به برکت این ذوات مقدسه عالم مرزوق است
📖روضة المتقین ج۶ ص۳۸۸
🆔@Arshvetashih
تَصحیحُ الاِعتِقاد
Photo
✨کلام مرحوم ابن شهرآشوب مازندرانی اعلی الله مقامه الشریف حول ابطال خالقیت برای غیر الله تبارک و تعالی و تفسیر ماجرای خلق (تقدیر) حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام
🔆و در این آیه قرآن «زنده می کنم مردگان را به اذن خدا» عیسی علیه السلام از روی مجاز زنده کردن مردگان را به خود نسبت داده است و حقیقت آن است که «خدا را می‌خوانم تا مردگان را زنده کند و به اذن او زنده میشوند» (یعنی فاعل احیاء حقیقتا عیسی ع نیست بلکه سبب تمهیدیست که مسبب احیاء بید پرودگار عالم محقق میگردد و عیسی ع فقط داعی بر احیاء است و علی وجه المجاز فاعل فعل به غیر فاعل حقیقی نسبت داده میشود) و این سخن «من می آفرینم از گل به مانند شکل پرنده» آن را به اذن خدا مقید نکرده زیرا مراد از آن اندازه گیری و تقدیر (صورتگری) است و سپس فرمود «پس پرنده میشود به اذن خدا» این جمله را به اذن خدا مقید کرده ◀️زیرا فعل خداوند است نه فعل عیسی علیه السلام. اما صورتگری و دمیدن فعلِ عیسی است و ذیل توانایی مقدرشده قرار می‌گیرد. ◀️اما تبدیل و تحوّل جسم جامد به زنده، کسی بر این عمل توانایی ندارد مگر خداوند تعالی ... و این سخن که «پس در آن مجسمه گلی میدمی پس پرنده میشود به اذن من» یعنی در آن روح میدمی. زیرا روح «جسم» است و جایز است مسیح علیه السلام آن را به امر خدا در مجسمه گلی بدمد همانگونه که اسرافیل آن را در صور می‌دمد یا همانگونه که در احادیث آمده فرشته در درون رَحِم پس از تمام شدن 120 روز روح را در جنین می‌دمد. پس هنگامی که مسیح علیه السلام روح را در آن مجسمه گلی دمید خداوند آن را تبدیل به گوشت و خون کرد و در آن حیات آفرید و به اذن و اراده خدا تبدیل به پرنده شد، نه به فعل مسیح. و به همین جهت فرموده :«پس پرنده میشود به اذن من و کور مادرزاد و مرض پیسی را شفا می‌دهی به اذن من» معنایش این است که تو مرا میخوانی و از من میخواهی تا بیماری آن دو را برطرف کنم. و این سخن خداوند که فرمود: «هنگامی که مردگان را خارج می‌کنی به اذن من» یعنی مرا میخوانی و از من میخواهی پس من در هنگامِ دعای تو، مردگان را زنده می‌کنم و آنان را از قبرها خارج می‌کنم تا مردم آنها را مشاهده کنند. ◀️فقط به این جهت این افعال را به عیسی نسبت داده، چون هنگامِ دعای عیسی علیه السلام محقق میشود.
📖متشابه القرآن و مختلفه ج۲ ص۲۹۵ الی ۲۹۸
🔅جدیر بالذکر است که ابن شهر آشوب مازندرانی رحمة الله علیه از بزرگترین علمای امامیه در قرن ششم هجری است که یکی از مهمترین کتب در فضائل و مناقب اهل بیت اطهار علیهم اسلام از آن اوست با نام «مناقب آل ابی طالب علیهم السلام». در این کتاب معجزات اهل بیت اطهار علیهم السلام به مرّات نقل شده است و حتی در همین کتاب پیش روی هم معجزات و کرامات بسیار نقل شده و ایشان استاد فنّ فضائل بوده. اینکه اجماع علمای شیعه منعقد گشته بر نفی خالقیت و رازقیت این همانا آموزه وحیانی و برهانیست که از معصومین علیهم السلام خود دریافت کرده ایم نه اینکه العیاذ بالله علمای شیعه وهابی شدند و در مقام انکار فضائلند اصلا قضیه فضیلت در این باب نزد مکتب وحی و برهان سالبه بانتفاء موضوع است یعنی فضیلت نیست تا العیاذ بالله نفی شود بلکه ضد ارزش و فضیلت و کوچک‌شماری پرودگار عالم و افتراء بر آل الله علیهم السلام و ایذاء نفوس مطهره ایشان است نه اینکه عالم شیعه عالما عاندا ردّ فضیلتی بکند با علم به فضیلت بودن آن مسئله لذا دوستان شیعه کمی توجه نمایند و علمای مکتب را خارج از مذهب و وهابی نخوانند و از این همه جرئت بر دستگاه اهل البیت علیهم السلام بکاهند که تفوه بر امری بلا علم از اشد مذمومات در دستگاه الهیست
🆔@Arshvetashih
🔆و در این آیه قرآن «زنده می کنم مردگان را به اذن خدا» عیسی علیه السلام از روی مجاز زنده کردن مردگان را به خود نسبت داده است و حقیقت آن است که «خدا را می‌خوانم تا مردگان را زنده کند و به اذن او زنده میشوند» (یعنی فاعل احیاء حقیقتا عیسی ع نیست بلکه سبب تمهیدیست که مسبب احیاء بید پرودگار عالم محقق میگردد و عیسی ع فقط داعی بر احیاء است و علی وجه المجاز فاعل فعل به غیر فاعل حقیقی نسبت داده میشود) و این سخن «من می آفرینم از گل به مانند شکل پرنده» آن را به اذن خدا مقید نکرده زیرا مراد از آن اندازه گیری و تقدیر (صورتگری) است و سپس فرمود «پس پرنده میشود به اذن خدا» این جمله را به اذن خدا مقید کرده ◀️زیرا فعل خداوند است نه فعل عیسی علیه السلام. اما صورتگری و دمیدن فعلِ عیسی است و ذیل توانایی مقدرشده قرار می‌گیرد. ◀️اما تبدیل و تحوّل جسم جامد به زنده، کسی بر این عمل توانایی ندارد مگر خداوند تعالی ... و این سخن که «پس در آن مجسمه گلی میدمی پس پرنده میشود به اذن من» یعنی در آن روح میدمی. زیرا روح «جسم» است و جایز است مسیح علیه السلام آن را به امر خدا در مجسمه گلی بدمد همانگونه که اسرافیل آن را در صور می‌دمد یا همانگونه که در احادیث آمده فرشته در درون رَحِم پس از تمام شدن 120 روز روح را در جنین می‌دمد. پس هنگامی که مسیح علیه السلام روح را در آن مجسمه گلی دمید خداوند آن را تبدیل به گوشت و خون کرد و در آن حیات آفرید و به اذن و اراده خدا تبدیل به پرنده شد، نه به فعل مسیح. و به همین جهت فرموده :«پس پرنده میشود به اذن من و کور مادرزاد و مرض پیسی را شفا می‌دهی به اذن من» معنایش این است که تو مرا میخوانی و از من میخواهی تا بیماری آن دو را برطرف کنم. و این سخن خداوند که فرمود: «هنگامی که مردگان را خارج می‌کنی به اذن من» یعنی مرا میخوانی و از من میخواهی پس من در هنگامِ دعای تو، مردگان را زنده می‌کنم و آنان را از قبرها خارج می‌کنم تا مردم آنها را مشاهده کنند. ◀️فقط به این جهت این افعال را به عیسی نسبت داده، چون هنگامِ دعای عیسی علیه السلام محقق میشود.
📖متشابه القرآن و مختلفه ج۲ ص۲۹۵ الی ۲۹۸
🔅جدیر بالذکر است که ابن شهر آشوب مازندرانی رحمة الله علیه از بزرگترین علمای امامیه در قرن ششم هجری است که یکی از مهمترین کتب در فضائل و مناقب اهل بیت اطهار علیهم اسلام از آن اوست با نام «مناقب آل ابی طالب علیهم السلام». در این کتاب معجزات اهل بیت اطهار علیهم السلام به مرّات نقل شده است و حتی در همین کتاب پیش روی هم معجزات و کرامات بسیار نقل شده و ایشان استاد فنّ فضائل بوده. اینکه اجماع علمای شیعه منعقد گشته بر نفی خالقیت و رازقیت این همانا آموزه وحیانی و برهانیست که از معصومین علیهم السلام خود دریافت کرده ایم نه اینکه العیاذ بالله علمای شیعه وهابی شدند و در مقام انکار فضائلند اصلا قضیه فضیلت در این باب نزد مکتب وحی و برهان سالبه بانتفاء موضوع است یعنی فضیلت نیست تا العیاذ بالله نفی شود بلکه ضد ارزش و فضیلت و کوچک‌شماری پرودگار عالم و افتراء بر آل الله علیهم السلام و ایذاء نفوس مطهره ایشان است نه اینکه عالم شیعه عالما عاندا ردّ فضیلتی بکند با علم به فضیلت بودن آن مسئله لذا دوستان شیعه کمی توجه نمایند و علمای مکتب را خارج از مذهب و وهابی نخوانند و از این همه جرئت بر دستگاه اهل البیت علیهم السلام بکاهند که تفوه بر امری بلا علم از اشد مذمومات در دستگاه الهیست
🆔@Arshvetashih
🔴 اعتراف علمای بزرگ اهل تسنن در مورد نازل شدن آیه ولایت در شان امیرالمومنین علیه السلام
👤 اعتراف آلوسی در روح المعانی
👤 اعتراف عضدالدین ایجی
👤 اعتراف ابن مردویه
👤 اعتراف الحافظ الزیلعی
👤 اعتراف ابن عساکر
👤 ثعالبی
✍ همانطور که مشاهده فرمودید در مطالب فوق، #آیه_ولایت با طرق مختلف وارد شده، که سیوطی آن را با پنج طریق که همگی صحابی بودند، نقل کرده است.
و جالب است بدانید در رابطه با نقل مطلبی که طرق مختلفی داشته باشد، ابن تیمیه می نویسد:
📝 تعدد الطرق وكثرتها يقوى بعضها بعضا ولو كان الناقلون فجارا فساقا.
ترجمه: اگر ناقلين فاجر و فاسق هم باشند، وقتی طرق متعدد شد مسئله تمام است.
📚 علوم الحديث ( من مجموع الفتاوى ) مؤلف : ابن تیمیه : ج 18 ص 26
🆔 @Arshvetashih
👤 اعتراف آلوسی در روح المعانی
👤 اعتراف عضدالدین ایجی
👤 اعتراف ابن مردویه
👤 اعتراف الحافظ الزیلعی
👤 اعتراف ابن عساکر
👤 ثعالبی
✍ همانطور که مشاهده فرمودید در مطالب فوق، #آیه_ولایت با طرق مختلف وارد شده، که سیوطی آن را با پنج طریق که همگی صحابی بودند، نقل کرده است.
و جالب است بدانید در رابطه با نقل مطلبی که طرق مختلفی داشته باشد، ابن تیمیه می نویسد:
📝 تعدد الطرق وكثرتها يقوى بعضها بعضا ولو كان الناقلون فجارا فساقا.
ترجمه: اگر ناقلين فاجر و فاسق هم باشند، وقتی طرق متعدد شد مسئله تمام است.
📚 علوم الحديث ( من مجموع الفتاوى ) مؤلف : ابن تیمیه : ج 18 ص 26
🆔 @Arshvetashih