— گالری مجازی علیزاده —
#فرافکنی
«[...] اگر در برادرِ خود عیبی میبینی، آن عیب در توست که در او میبینی. عالَم همچون آینه است، نقشِ خود را در او میبینی که: اَلْمُؤْمِنُ مِرآةُ الْمُؤْمِنِ.
آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آن چه از او میرنجی، از خود میرنجی.
گفت: پیلی را آوردند بر سرِ چشمهای که آب خورَد. خود را در آب میدید و میرَمید. او میپنداشت که از دیگری میرمد، نمیدانست که از خود میرمد. همه اخلاق بد از ظُلم و کین و حَسد و حرص و بیرحمی و کِبر چون در توست نمیرنجی، چون آن را در دیگری میبینی میرمی و میرنجی. پس بدان که از خود میرمی و میرنجی.
آدمی را از گَر و دُنبَلِ خود فَرَخجی نیاید. دستِ مجروح در آش میکند و به انگشت خود میلیسَد و هیچ از آن دلش بَرهم نمیرود، چون بر دیگری اندک دُنبَلی یا نیم ریشی ببیند، آن آش او را نَفارد و نگوارد.
همچنین اخلاق بَد، چون گَرهاست و دُنبَلهاست. چون در اوست از آن نمیرنجد و بر دیگری چون اندکی از آن ببیند، برنجد و نفرت گیرد. همچنان که تو از او میرمی، او را نیز مَعذور میدار، اگر از تو بِرَمَد و بِرَنجد. رنجِ تو عُذرِ اوست، زیرا رنجِ تو از دیدن آن است و او نیز همان میبیند که:
اَلْمُؤْمِنُ مِرآةُ الْمُؤْمِنِ.
نگفت که: اَلْکَافِرُ مِرآةُ الْکَافِرِ.
زیرا که کافر را نه آن است که مِرآت نیست، اِلّا آن است که از مِرآتِ خود خبر ندارد.»
(فیه ما فیه، مولانا، فصل پنجم)
#فرافکنی
#روانکاوی
#ایگو
#ego
#projection
آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آن چه از او میرنجی، از خود میرنجی.
گفت: پیلی را آوردند بر سرِ چشمهای که آب خورَد. خود را در آب میدید و میرَمید. او میپنداشت که از دیگری میرمد، نمیدانست که از خود میرمد. همه اخلاق بد از ظُلم و کین و حَسد و حرص و بیرحمی و کِبر چون در توست نمیرنجی، چون آن را در دیگری میبینی میرمی و میرنجی. پس بدان که از خود میرمی و میرنجی.
آدمی را از گَر و دُنبَلِ خود فَرَخجی نیاید. دستِ مجروح در آش میکند و به انگشت خود میلیسَد و هیچ از آن دلش بَرهم نمیرود، چون بر دیگری اندک دُنبَلی یا نیم ریشی ببیند، آن آش او را نَفارد و نگوارد.
همچنین اخلاق بَد، چون گَرهاست و دُنبَلهاست. چون در اوست از آن نمیرنجد و بر دیگری چون اندکی از آن ببیند، برنجد و نفرت گیرد. همچنان که تو از او میرمی، او را نیز مَعذور میدار، اگر از تو بِرَمَد و بِرَنجد. رنجِ تو عُذرِ اوست، زیرا رنجِ تو از دیدن آن است و او نیز همان میبیند که:
اَلْمُؤْمِنُ مِرآةُ الْمُؤْمِنِ.
نگفت که: اَلْکَافِرُ مِرآةُ الْکَافِرِ.
زیرا که کافر را نه آن است که مِرآت نیست، اِلّا آن است که از مِرآتِ خود خبر ندارد.»
(فیه ما فیه، مولانا، فصل پنجم)
#فرافکنی
#روانکاوی
#ایگو
#ego
#projection