میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
10.6K subscribers
6.57K photos
830 videos
48 files
614 links
•°|بنـــــ﷽ــــام نامے مولا|°•

مولاجانم ....

تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم ،عجب میمیرم خوبی

#سید_حمید_رضا_برقعی
#فمن_یمت_یرنی🍇

ارسال شعر
@Ebi_1366_ghafari
Download Telegram
شب‌های جمعه مثل ملائک میان عرش
با بوی سیب پیرهنی فَابکِ لِلحُسَین

#یوسف_رحیمی

السَّلام عَلیک يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ
أَيُّهَاالشَّهِيد
🍇 @Aliabotorab110
از بس که ‌ر‌ئو‌ف و ‌مهر‌بانی یار‌ب
تو ملجأ هر پیر و جوانی یارب
هرگز نشنیده ‌ا‌م گنه ‌کاری را
از خانۀ ر‌حمتت برانی یار‌ب

" مهربان پروردگارم 💚

#یوسف_رحیمی
🍇 @Aliabotorab110
اي دست اقتدار خدا، فارس العرب
اصلا براي شان تو تعبير «يل» کم است

صبح نگات شمس ضحي يا ابالحسن
تار عبات حبل متين يا ابوتراب

هر گوشه را که مي‌نگرم ذکر خير توست
آقاي من عبادت عالم علي علي‌ست

#یوسف_رحیمی
🍇 @Aliabotorab110
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح


هر شاعري ست در تب تضمين چشم تو
از بس سرودني ست مضامين چشم تو
چشم جهان به مقدمت اي عشق روشن است
از اولين دقايق تکوين چشم تو
ما را اسير صبح نگاه تو کرده است
آقا کرشمه هاي نخستين چشم تو
از ابتداي خلقت عالم از آن ازل
شيعه شدم به شيوۀ آئين چشم تو
مي شد چه خوب نور خدا را نگاه کرد
از پشت پلکت از پس پرچين چشم تو
امشب شکوه خلد برين ديدني شده
وقتي شده ست منظر و آئينه چشم تو
گل کرده بر لب غزلم باغی از رطب
امشب به لطف لهجۀ شیرین چشم تو
چشم تو آسمان سخا و کرامت است
آقا خوشا به حال مساکین چشم تو
حالا دو خط دعا به لبم نقش بسته است
در انتظار لحظۀ آمین چشم تو
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند»

#مــــــــــــــــےکده

چه عالمي ست عالم باب الحوائجي
با توست نورِ اعظم باب الحوائجي
مهر تو است حلقۀ وصل خدا و خلق
داری به دست خاتم باب الحوائجی
در عرش و فرش واسطۀ فیض و رحمتی
بر دوش توست پرچم باب الحوائجی
در آستانۀ تو کسی نا امید نیست
آقا برای ما همه باب الحوائجی
بی شک شفیع ماست نگاه رئوف تو
در رستخیز واهمه باب الحوائجی
دیوانۀ سخای ابا الفضلیِ توام
مانند ماه علقمه باب الحوائجی
صحن و سرات غرق گل ياس مي شود
وقتي که ميهمان تو عباس مي شود

#مــــــــــــــــےکده

در ساحل سخاوت درياي کاظمين
مائيم و خاک پاي مسيحاي کاظمين
با دست هاي خالي از اينجا نمي رويم
ما سائليم، سائل آقاي کاظمين
رشک بهشتيان شده حال کسي که هست
گوشه نشين جنت الاعلاي کاظمين
نور الهي از همه جا موج مي زند
توحيدي است بسکه سراپاي کاظمين
داریم در جوار حرم، حق آب و گِل
خاتون شهر ما شده زهرای کاظمین
ما ريزه خوار صحن و سرای کريمه ايم
اين افتخار ماست، گداي کريمه ايم

#مــــــــــــــــےکده

در سايه سار کوکب موسي بن جعفريم
ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم
فيضش به گوشه گوشۀ ايران رسيده است
يعني گداي هر شب موسي بن جعفريم
هستي ماست نوکري اهل بيت او
ما خانه زاد زينب موسي بن جعفريم
قم آستان رحمت آل پيمبر است
در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم
با مهر و رأفتش دل ما را خریده است
ما بندۀ مُکاتَب موسی بن جعفریم
چشم اميد اهل دو عالم به دست اوست
مات مرام و مشرب موسي بن جعفريم
حتي قفس براش مجال پرندگي ست
مديون ذکر و يارب موسي بن جعفريم
دلسوخته ز ندبۀ چشمان خسته اش
دلخون ز ناله و تبِ موسي بن جعفريم
آتش زده به قلب پريشان، مصيبتش
با دست بسته غرق سجود است حضرتش

#مــــــــــــــــےکده

از طعنه هاي دشمن نادان چه مي‌کشيد
بين کوير، حضرت باران چه مي‌کشيد
در بند ظلم و کينۀ قوي ستمگري
تنها پناه عالم امکان چه مي‌کشيد
خورشيد عشق و رحمت و نور و سخا و جود
در بين اين قبيلۀ عصيان چه مي‌کشيد
با پيکرش چه کرده تب تازيانه ها
با حال خسته گوشۀ زندان چه مي‌کشيد
شکر خدا که دختر مظلومه اش نديد
باباي بي شکيب و پريشان چه مي‌کشيد
اما دلم گرفته ز اندوه ديگري
طفل سه ساله گوشۀ ويران چه مي‌کشيد
با ديدن سر پدرش در ميان طشت
هنگام بوسه بر لب عطشان چه مي‌کشيد
وقتي که ديد چشم کبودش در آن ميان
خونين شده تلاوت قرآن چه مي‌کشيد
مي گفت با لب پر از آهي که جان نداشت:
اي کاش هيچ سنگدلي خيزران نداشت

#یوسف_رحیمی
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_عباس_ع_مدح

بايد حسين دم بزند از فضائلت
وقتي حسيني است تمام خصائلت
تعبيرهاي ما همه محدود و نارساست
در شرح بي کراني اوصاف کاملت
بي شک در آن به غير جمال حسين نيست
آئينه اي اگر بگذاري مقابلت
اي کاشف الکروب عزيزان فاطمه
غم مي بري ز قلب همه با شمائلت
در آستانه تو گدايی بهانه است
دلتنگ ديدن تو شده باز سائلت
با زورق شکستة دل سال هاي سال
پهلو گرفته ايم حوالي ساحلت
بي شک خدا سرشته تو را از گل حسين
سقاي با فضيلت و دريا دل حسين

تو آمدي و روشني روز و شب شدي
از جنس نور بودي و زهرا نسب شدي
در قامتت اگرچه قيامت ظهور داشت
الگوي بندگي و وقار و ادب شدي
هم چشمهاي روشنت آئينة رجاست
هم صاحب جلال و شکوه و غضب شدي
بايد که ذوالفقار حمايل کني فقط
وقتي که تو به شير خدا منتسب شدي
در هيبت و رشادت و جنگاوري و رزم
تو اسوة زهير و حبيب و وَهب شدي
در دست تو تلاطم شمشير ديدني ست
فرزند لافتايي و شير عرب شدي
فرماندة سپاهي و آب آور حسين
اي نافذ البصيره ترين ياور حسين

بي شک تو صبح روشن شبهاي تيره اي
خورشيدي و به ظلمت اين شام چيره اي
تسخير کرده جذبة چشم تو ماه را
بي‌خود که نيست تو قمر اين عشيره اي
عصمت دخيل تار عباي تو از ازل
جز بندگي نديده کسي از تو سيره اي
قدر تو را کسي نشناسد در اين مقام
وقتي براي امر شفاعت ذخيره اي
ما را بس است وقت عبور از پل صراط
از تار و پود بيرق تو دستگيره اي
چشم اميد عالم و آدم به دست توست
باب الحسين هستي و پرچم به دست توست

فردوس دل هميشه اسير خيال توست
حتي نگاه آينه محو جمال توست
تو ساقي کرامت و لطف و اجابتي
اين آب نيست زمزمه هاي زلال توست
ايثار و پايمردي و اوج وفا و صبر
تنها بيان مختصري از کمال توست
در محضر امام تو تسليم محضي و
والاترين خصائل تو امتثال توست
فردا همه به منزلتت غبطه مي خورند
فردا تمام عرش خدا زير بال توست
باب الحوائجي و اجابت به دست تو
تنها بخواه، عالم هستي مجال توست
اي آفتاب علقمه: روحي لک الفدا
اي آرزوي فاطمه: روحي لک الفدا

اي آفتاب روشن شبهاي علقمه
سرو رشيد خوش قد و بالاي علقمه
داده ست مشک تشنة تو آب را بها
اي آبروي آب، مسيحاي عقلمه
وقتي که چند موج عليل شريعه را
کرده ست خاک پاي تو درياي علقمه
لب تشنة زيارت لبهات مانده است
آري نگفته اي به تمناي علقمه
امروز دستهاي تو افتاد روي خاک
تا پا بگيرد از دل صحراي علقمه
با وعده هاي مادرت آسوده خاطريم
چشم اميد ماست به فرداي علقمه
اين عطر ياس حضرت زهراست مي وزد
از سمت کربلاي تو ، سقاي علقمه
شبهاي جمعه نالة محزون مادري
مي آيد از حوالي درياي علقمه
ام البنين و فاطمه با قامتي کمان
اينجا نشسته اند و شده آب روضه خوان

فرصت نداد تا که لبي تر کند گلو
دارد به دست، ماه حرم، مشک آرزو
مي آيد از کنار شريعه شهاب وار
بسته ست راه را به حرم لشکر عدو
طوفان تير مي وزد از بين نخلها
حالا شنيدني شده با مشک گفتگو:
« بسته ست جان طفل صغيري به جان تو
تو مشک آب نه که تويي جام آبرو
اي مشک جان من به فداي سر حسين
اما تو آب را برسان تا خيام او »
اما شکست ساغر و ساقي ز دست رفت
جاري ست خون ز بادة چشمش سبو سبو
با مشک پاره پاره به سوي حرم نرفت
تا با امام خود نشود باز رو برو
تنها پناه اهل حرم بر نگشته است
مي بارد از نگاه سکينه : عمو عمو
در خيمه اوج بي کسي احساس مي شود
خورشيد نيزه ها سر عباس مي شود

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح_حضرت_حمزه_علیه‌السلام
#شهادت_حمزه_سیدالشهدا


حمزه که جان عالم و آدم فدای او
لب باز می کنم که بگویم رثای او

 مردی که در شجاعت و هیبت نمونه بود
در غیرت و شکوه و شهامت نمونه بود

 شیر خدا و شیر نبی فارس العرب
در انتهای جاده ی مردانگی، ادب

 هم یکه تاز عرصه ی جنگ و نبردها
هم آشنای بی کسی اهل دردها

 هنگام رزم و حادثه مردی دلیر بود
خورشید آسمانی و روشن ضمیر بود

 شب های مکه شاهد جود و کرامتش
گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش

 او صاحب تمام صفات حمیده بود
دل را به نور حضرت حق پروریده بود

 الگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتش
یعنی زبانزد همه می شد عبادتش

 در آسمان مکه ی دلها ستاره بود
بر قلبهای خسته امیدی دوباره بود


#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شهادت🖤
#امام_باقر_علیه‌السلام

تنهــــاتـــرین غـریب دیار مدینــــه بود
او مرد علم و زهد و وقار و سکینه بود

صـدباب علــم از کلماتش گشــوده شد
در بین عالمــــان، به خدا بی قرینه بود

این خــــانواده نسل نجــــات و هدایتنـد
او ناخــدای پنجمی از این سفینــــه بود

نان آور همیشــــه هـر کـــــودک یتیـــم
بر شانه های خسته او جـــای پینـه بود

آتش گرفتـــه باغ دلش از شـــــراره ای
سهــــم امام خسته ما زهـــــر کینه بود

همواره آسمـــان دلش رنگ لاله داشت
هفتاد و چند داغ شقـــایق به سینه بود

دشت نگـــاه او پر گلهــای اشــک بود
یادآور حکــایت سقـــــا و مشـــک بود

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_هادی_علیه_السلام

عبور می کند از، بیـن صحن اطهر تو
مسیر روشن حقْ راهِ مستقیم بهشت

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#استقبال_از_محرم🖤


این روزها غم تو مرا می‌کشد حسین
شب‌های ماتم تو مرا می‌کشد حسین
 
تا آن‌دمی که منتقمِ تو نیامده‌ست
سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین
 
از لحظه ورودیه تا آخرین وداع
هر شب محرّم تو مرا می‌کشد حسین
 
هنگام پر کشیدن یاران یکی‌یکی
اشک دمادم تو مرا می‌کشد حسین
 
داغ علی اصغر و عباس و اکبرت
غم‌های اعظم تو مرا می‌کشد حسین
 
از قتلِگاهِ تو چه گویم؟ حکایتِ...
انگشت وُ خاتم تو مرا می‌کشد حسین
 
بر نیزه در مقابل چشمان خواهری
گیسوی درهم تو مرا می‌کشد حسین😭

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#پیامبر_اکرم_ص
#عید_مبعث

آیه آیه همه جا عطر جنان می آید
وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید

جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است
بشنود مدح تو را با هیجان می آید

مي رسي مثل مسيحا و به جسم کعبه
با نفس هاي الهي تو جان می آید

بس که در هر نفست جاذبه‌ی توحیدی است
ریگ هم در کف دستت به زبان می آید

هر چه بت بود به صورت روی خاک افتاده‌ ست
قبله‌ی عزت و ايمان به جهان مي آيد

با قدوم تو براي همه‌ی اهل زمين
از سماوات خدا برگ امان مي آيد

نور توحيدي تو در همه جا پيچيده ست
از فراسوي جهان عطر اذان مي آيد

عرشِ معراج سماوات شده محرابت
ملکوتی ست در این جلوه‌ی عالم تابت


خاک از برکت تو مسجد رحمانی شد
نور توحید به قلب بشر ارزانی شد

خواست حق، جلوه کند روشني توحیدش
قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد

ذکر لب های تو سرلوحه‌ی تسبیحات است
عرش با نور نگاه تو چراغانی شد

قول و افعال و صفاتت همه نور محض اند
نورت آئينه‌ی آئين مسلماني شد

به سراپرده‌ی اعجاز و بقا ره یابد
هر که در مذهب دلدادگی ات فانی شد

خواستم در خور حسن تو کلامی گویم
شعر من عاقبتش حسرت و حیرانی شد

اي که مبهوت تو و وصف خطي از حسنت
عقل صد مولوی و حافظ و خاقاني شد

«از ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد
عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد»


جنتی از همه‌ی عرش فراتر داری
تو که در دامن خود سوره‌ی کوثر داري

دیدن فاطمه ات دیدن وجه الله است
چه نیازی است که تا عرش قدم بر داری

جذبه‌ی چشم تو تسخیر کند عالم را
در قد و قامت خود جلوه‌ی محشر داری

عالم از هيبت تو، شوکت تو سرشار است
اسداللهی چون حضرت حيدر داری

حسنين اند روی دوش تو همچون خورشید
جلوه‌ی نورٌ علي نور ، مکرر داری

اهل بیت تو همه فاتح دل ها هستند
روشني بخش جهان، قبله‌ی دنيا هستند


اي که در هر دو سرا صبح سعادت با توست
رحمت عالمي و نور هدايت با توست

چشم امید همه خلق و شکوه کرمت
پدر امتي و اذن شفاعت با توست

با تو بودن که فقط صرف مسلماني نيست
آنکه دارد به دلش نور ولايت، با توست

بي ولاي علي اين طايفه سرگردانند
دشمني با وصي ات، عين عداوت با توست

بايد از باب ولاي علي آيد هر کس
در هواي تو و در حسرت جنت با توست

سالياني ست دلم شوق زيارت دارد
يک نگاه تو مرا بس، که اجابت با توست

کاش مي شد سحري طوف مدينه آنگاه
نجف و کرب و بلا و حرم ثارالله

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام‌

امشب از آسمان چشمانت
دسته‌دسته ستاره می‌چینم
در غزل‌گریۀ زلالت آه
سرخی چارپاره می‌بینم

زخم‌های دل غریبت را
مرهم و التیام آوردم
باز از محضر رسول‌الله
به حضورت سلام آوردم

در شب تار تیره‌فهمی‌ها
روشنی را دوباره آوردی
آسمان را کسی نمی‌فهمید
تا که با خود ستاره آوردی

وارثِ آبروی سجاده
بندگی را تو یادمان دادی
دل ما شد اسیر چشمانت
دلمان را به آسمان دادی

آیه آیه پیام عاشورا
در احادیث روشنت گل کرد
امتداد قیام عاشورا
در تب اشک و شیونت گل کرد

دم به دم در فرات چشمانت
ماتم کربلا مجسّم بود
چشم تو لحظه‌ای نمی‌آسود
همۀ عمر تو محرّم بود

دم‌به‌دم ابری است و بارانی
از غم تو هوای چشمانم
چلچراغی ز گریه روشن کرد
ماتمت در منای چشمانم...

آه آتشفشان چشمانت
دیر سالی‌ست بی‌گدازه نبود
همۀ عمر خون دل خوردی
داغ‌های دل تو تازه نبود

دیده بودی سه روز در گودال
پیکر آسمان رها مانده
سر سالار قافله بر نی...
کاروان بی‌امان رها مانده

دل تو روی نیزه‌ها می‌رفت
دست‌هایت اسیر سلسله بود
قاتلت زهر کینه‌ها، نه، نه!
قاتلت خنده‌های حرمله بود

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_معصومه_سلام‌الله‌علیها
#مدح

خاتون ملک ارض و سما إشفعي لنا
محبوبه ي حبيب خدا إشفعي لنا

آرامش و قرار دل ثامن الحجج
اي زينب امام رضا إشفعي لنا

عصمت دخيل بسته به پرهاي چادرت
اي آفتاب حُجب و حيا إشفعي لنا

در هر سحر به سوي ضريح اجابتت
مي آورم دو دست دعا إشفعي لنا

روي سياه و بار گناهان ما کجا
لطف و کرامت تو کجا إشفعي لنا

مهر و ولايتت شده حبل المتين ما
در صبحگاه روز جزا إشفعي لنا

#یوسف_رحیمی
#مــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام‌کلثوم_سلام‌الله‌علیها

کمر بر استقامت بسته زینب
که یک‌دم هم ز پا ننشسته زینب
اگر زینب پناه کاروان بود
تو هم بودی عصای دست زینب

صبوری غرق در تاب و تب تو
وفا زانو زده در مکتب تو
در این شش‌ماه، یک‌دم هم نیفتاد
«حسینم وا حسینا» از لب تو

#یوسف_رحیمی
🍇 @Aliabotorab110
#امام_هادی_علیه_السلام
#شهادت

از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد
زلال ناب ولایت به جان من نوشاند
سپس تمام دلم را به نام حیدر کرد
ز خاک چادر زهرا سرشت قلبم را
زلال اشک مرا از تبار کوثر کرد
سپس کمی نمک روضه در وجودم ریخت
به عطر سیب حسینی مرا معطر کرد
مرا اسیر غزل‌های چشمتان می‌خواست
نگاه روشنتان را کمیت‌پرور کرد

به من اجازه بده تا که شاعرت باشم
دوباره یک سحر جمعه زائرت باشم

همیشه می‌وزد از مرقدت نسیم بهشت
پر است صحن و سرای تو از شمیم بهشت
کنار گنبد و گلدسته‌های تو پیداست
شکوه عرش خدا، شوکت عظیم بهشت
عبور می‌کند از صحن آسمانی تو
مسیر روشن حق، راه مستقیم بهشت
همین که چشم من آقا به چشم تو افتاد
شدم اسیر نگاهت، شدم مقیم بهشت
دوباره شوق زیارت، دوباره شوق حرم...
منم «کبوتر» صحن تو، «یا کریمِ» بهشت

کبوتری شده این دل، شده هوایی تو
شده‌ست مثل گدایان سامرایی تو

بخوان زیارت پر محتوای «جامعه» را
بخوان که خوب بفهمم بهای «جامعه» را
طنین «اِن ذُکرَ الخیر...» می‌رسد هر دم
بخوان و شرح بده آیه آیه «جامعه» را
دوباره ذکر لبانم «کلامُکُم نور» است
ببار بر دل من روشنای «جامعه» را
دلی که مشتری جامعه‌کبیرۀ توست
نمی‌خرد همه رنگ و ریای جامعه را
بیا بخوان دلم امشب: «وَ فَرَّجَ عَنَّا»
بخوان از عمق وجودت خدای جامعه را
خدا! کدام خدا؟ او که بردمش از یاد!
هم او که می‌شنود ربنای جامعه را
هم او که می‌شنود، او که می‌دهد پاسخ
دعای خسته‌دلان را، دعای جامعه را

قسم دهیم خدا را به نام و یاد علی
رها شود دگر از هر بلا، بلاد علی

به غیر وادی عشق تو نیست وادی ما
ولایت تو مبانی اعتقادی ما
شکوه مکتب شیعه رهین همت توست
کلام و فلسفه و فقه اجتهادی ما
میان چشم تو آیات فتح را دیدیم
به‌پاست با مددت نهضت جهادی ما
اگر کم از تو و جود و جلال تو گفتیم
حساب کن همه را پای کم‌سوادی ما
همیشه نور هدایت چراغ محفل ماست
به لطف این که تو هستی امامِ هادی ما
تویی تو هادی اُمَّت، تویی اباالمهدی
دعا کن از سفر آید دگر منادی ما
کسی که بی گل رویش در این زمستان‌ها
گرفته رنگ خزان، روزهای شادی ما

کسی که می‌شنود این جهان ندایش را
صدای روشن او، عطر آشنایش را

بخوان مرا که به عشق تو مبتلا باشم
بخوان مرا که هوایی سامرا باشم
غریب آمده‌ام از ولایت غربت
مرا به اسم صدا کن، که آشنا باشم
مرا اسیر خودت کن، که این دو روزۀ عمر
ز رنگ و بوی تعلق دگر رها باشم
بیا به خانۀ دل، این دلی که خانۀ توست
بیا که زائر تو... زائر خدا باشم
چه می‌شود که شب جمعه زائر صحنت...
چه می‌شود سحر جمعه نینوا باشم
دو قطره اشک شوم در طواف شش‌گوشه
که خاکبوس دو مشهد، دو کربلا باشم

خوشا هوای رسیدن خوشا هوای حسین
خوشا کسی که رسیده به کربلای حسین

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_هادی_علیه_السلام

عبور می کند از، بیـن صحن اطهر تو
مسیر روشن حقْ راهِ مستقیم بهشت

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_محمد_ص


جبرئیلی که به آیات خدا مأنوس است
بشنود مدح تو را، با هیجان می آید

#یوسف_رحیمی
🍃🌼
#حضرت_محمد_ص


با تو بودن که فقط صرف مسلمانی نيست
آنکه دارد به دلش نور ولايت، با توست
بی ولای علی اين طايفه سرگردانند
دشمني با وصی‌ات، عين عداوت با توست

#یوسف_رحیمی
🍃🌼
#امام_حسین_علیه_السلام

هرچند عیان است ولی وقت بیان است
عشق تو گران‌قدر‌ترین عشق جهان است

این عشق، همان است که قیمت‌شدنی نیست
این عشق، همان است که هم‌قیمت جان است

«موجیم که آسودگی ما عدم ماست»
با عشق تو عمری‌ست که دل در هیجان است

هرکس سخن از عشق تو گفته‌ست بیاید
روی سخنم با همۀ مدعیان است!

گفتیم: بیایید که خط غرق به خون است
گفتند: بمانید... چنین است و چنان است...

مجنون غمت کیست؟ به‌جز عابسِ عاشق
معنای جنون چیست؟ همین رزم عیان است

پای علمت هر قدمی خون شهیدی‌ست
خون شهدا آبروی عصر و زمانه‌ست

هرکس که شهید تو نشد طعمۀ مرگ است
هرکس که فدای تو نشد غرق زیان است

هرکس بزند حرف امان‌نامه و تسلیم
«هیهات منا الذله» فقط بر لبمان است

بیزار ز نیرنگ فریبندۀ دنیا
گفتیم فقط خیمۀ تو خطّ امان است

جز بیرق سرخ تو نداریم به شانه
«زیر علمت امن‌ترین جای جهان است»

هنگام صلات آمد و قد قامت عشاق
برخیز که هر گوشه پر از عطر اذان است

برخیز برادر که حرم تشنۀ یاری‌ست
برخیز که بر شانۀ ما بار گران است

باید برسد آب به اهل حرم این‌بار
برخیز که این العطش تشنه‌لبان است

هنگام فداکاری انصار حسین است
برخیز! علم دست علمدار حسین است

#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شهادت
#امام_حسن_ع

جنت، بهارِ پیرهنت، أیّها الکریم
از نور جامه‌ای به تنت، أیّها الکریم
ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی
ای جبرئیل هم‌سخنت أیها الکریم
تو مطلع کرامتی و لطف و مهر و جود
پروانه‌های انجمنت أیها الکریم
نشنید آنکه بر تو روا داشت ناسزا
یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم
اما تو که غریب‌نواز مدینه‌ای
هستی غریب در وطنت أیها الکریم
حتی شهادت تو نداده‌ست خاتمه
بر روضه‌های دل شِکَنت أیها الکریم
مادر نبود تا که ببیند در آن غروب
تشییع شد چگونه تنت أیها الکریم
بیرون کشید با دل غرق به خون، حسین
هفتاد تیر از بدنت أیها الکریم
شد روضه خوان کشته مظلوم کربلا
تابوت و پیکر و کفنت أیها الکریم
آنجا ولی شراره غم پُر گُدازه بود
یعنی به جای تیر و کمان نعل تازه بود


#یوسف_رحیمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110