#امیرالمومنین_علیه_السلام
#نجف
#شب_قدر
هم از می پرستان حذر میکنم
هم از باده نوشان گذر میکنم
سبو و پیاله به دستم نده
فقط با خیال تو سر میکنم
دو چشم گنهکار من را ببند
که دارم به رویت نظر میکنم
علی شد خدا و خدا شد علی
چه کِیفی ز کَیف بشر میکنم
به قرآن شراباً طهورا توئی
که میخانه زیر و زبر میکنم
اگر می، شدم چون تو ساقی شدی
دمت گرم! داغم اثر میکنم
لبم بر ضریح است، کوثر بریز
که مستی همین دور و بر میکنم
نگفتم بهشت و نرفتم بهشت
بدون تو اما اگر میکنم
اگر دوست داری بغل کن مرا
کنارم نباشی ضرر میکنم
خرابم! مرا هم ببر تا نجف
بگو کی به آنجا سفر میکنم
به مولا اگر که جوابم کنی
حسین و حسن را خبر میکنم
قرار من و فاطمه کربلاست
فقط گریه بر یک نفر میکنم
سرش را بریدند از پشت سر
همین!... روضه را مختصر میکنم
#رضا_دین_پرور
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#نجف
#شب_قدر
هم از می پرستان حذر میکنم
هم از باده نوشان گذر میکنم
سبو و پیاله به دستم نده
فقط با خیال تو سر میکنم
دو چشم گنهکار من را ببند
که دارم به رویت نظر میکنم
علی شد خدا و خدا شد علی
چه کِیفی ز کَیف بشر میکنم
به قرآن شراباً طهورا توئی
که میخانه زیر و زبر میکنم
اگر می، شدم چون تو ساقی شدی
دمت گرم! داغم اثر میکنم
لبم بر ضریح است، کوثر بریز
که مستی همین دور و بر میکنم
نگفتم بهشت و نرفتم بهشت
بدون تو اما اگر میکنم
اگر دوست داری بغل کن مرا
کنارم نباشی ضرر میکنم
خرابم! مرا هم ببر تا نجف
بگو کی به آنجا سفر میکنم
به مولا اگر که جوابم کنی
حسین و حسن را خبر میکنم
قرار من و فاطمه کربلاست
فقط گریه بر یک نفر میکنم
سرش را بریدند از پشت سر
همین!... روضه را مختصر میکنم
#رضا_دین_پرور
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#شب_قدر
قرآن ناطق حیدر و تفسیر، زینب
ام المصایب شد به هر تقدیر، زینب
حالا که گفتی می روم شد پیر، زینب
مثل تو شد از دست مردم سیر، زینب
از کاسه های شیر خیلی نا امیدم
از نسخه های کوفیان خیری ندیدم
با چاه کردی درد دل با دخترت نه
زانو بغل کردم کنار بسترت نه
صدها گلایه کردی از زخم سرت نه
گفتی ز هر بابی سخن از همسرت نه
ای لیله القدرت شب گیسوی زهرا
پهلو به پهلو میشوی پهلوی زهرا
خیبر شکن! حالا چرا در هم شکستی؟
از بعد کوچه دیدمت کم کم شکستی
با ضربه ی آن سیلی محکم شکستی
وقتی که دیدی فاطمه شد خم شکستی
یک شب نشد یاد در و مادر نیفتی
درسجده هایت نیمه شب با سر نیفتی
قرآن به سر میگیرم اما بیقرارم
سنگ مزارت میشود سنگ مزارم
داری وصیت میکنی تحت فشارم
با کوفیان در آمده بعد تو کارم
دلشوره ی این کوچه سازیها مرا کشت
دلشوره ی این سنگ بازیها مرا کشت
هرشب گرفتارم گرفتار حسینم
بابا سفارش کن که پاکار حسینم
من خواهرم یعنی که غمخوار حسینم
اصلا" چه گفتی با علمدار حسینم؟
دیدم که چشمانی پر از افسوس داری
سخت است میدانم غم ناموس داری
ما رامیان کوچه ها سر می دوانند
دنبال سرهای به نیزه میکشانند
پیش زن و مرد غریبه می نشانند
خرما و نان خشک بر ما میرسانند
وای از غم بازار ، از الوات کوفه
از زیوری که میشود سوغات کوفه
وقتی که دیدم روی نی تاج سرم را
وقتی که می بینم کنارم مادرم را
وقتی که نیلی کرده دشمن پیکرم را
باید چگونه پس بگیرم معجرم را؟
وقتی نه یک چادر، نه یک رو بند دارم
یک آستین پاره می آید به کارم
#رضا_دین_پرور
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شب_قدر
قرآن ناطق حیدر و تفسیر، زینب
ام المصایب شد به هر تقدیر، زینب
حالا که گفتی می روم شد پیر، زینب
مثل تو شد از دست مردم سیر، زینب
از کاسه های شیر خیلی نا امیدم
از نسخه های کوفیان خیری ندیدم
با چاه کردی درد دل با دخترت نه
زانو بغل کردم کنار بسترت نه
صدها گلایه کردی از زخم سرت نه
گفتی ز هر بابی سخن از همسرت نه
ای لیله القدرت شب گیسوی زهرا
پهلو به پهلو میشوی پهلوی زهرا
خیبر شکن! حالا چرا در هم شکستی؟
از بعد کوچه دیدمت کم کم شکستی
با ضربه ی آن سیلی محکم شکستی
وقتی که دیدی فاطمه شد خم شکستی
یک شب نشد یاد در و مادر نیفتی
درسجده هایت نیمه شب با سر نیفتی
قرآن به سر میگیرم اما بیقرارم
سنگ مزارت میشود سنگ مزارم
داری وصیت میکنی تحت فشارم
با کوفیان در آمده بعد تو کارم
دلشوره ی این کوچه سازیها مرا کشت
دلشوره ی این سنگ بازیها مرا کشت
هرشب گرفتارم گرفتار حسینم
بابا سفارش کن که پاکار حسینم
من خواهرم یعنی که غمخوار حسینم
اصلا" چه گفتی با علمدار حسینم؟
دیدم که چشمانی پر از افسوس داری
سخت است میدانم غم ناموس داری
ما رامیان کوچه ها سر می دوانند
دنبال سرهای به نیزه میکشانند
پیش زن و مرد غریبه می نشانند
خرما و نان خشک بر ما میرسانند
وای از غم بازار ، از الوات کوفه
از زیوری که میشود سوغات کوفه
وقتی که دیدم روی نی تاج سرم را
وقتی که می بینم کنارم مادرم را
وقتی که نیلی کرده دشمن پیکرم را
باید چگونه پس بگیرم معجرم را؟
وقتی نه یک چادر، نه یک رو بند دارم
یک آستین پاره می آید به کارم
#رضا_دین_پرور
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#شب_قدر
آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده
که به صد شهر دگر هم خبرم افتاده
هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا ثمرم افتاده
من همان شاخه سرسبز ته باغ توام
که دگر پیر شدم برگو برم افتاده
بشکند پای من ای وای چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده
دل من جای علی بود خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده
آشتی کن که دوباره به خودت برگردم
آرزوهام همه دور و برم افتاده
جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده
بعلی بعلی بعلی بعلی
که هوای نجف او به سرم افتاده
تا به ایوان طلایش نظر من خورده
جنت و هشت بهشت از نظرم افتاده
برسانید سلام من بد را به حسین
فطرس امشب تو ببر..من که پرم افتاده
شب قدری ببریدم طرف کرببلا
خیر عالم همه در این سفرم افتاده
دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم...
داع خشکی لبش بر جگرم افتاده
نیزه ها عاقبت از اسب زمینش زده اند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده
#سید_پوریا_هاشمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شب_قدر
آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده
که به صد شهر دگر هم خبرم افتاده
هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا ثمرم افتاده
من همان شاخه سرسبز ته باغ توام
که دگر پیر شدم برگو برم افتاده
بشکند پای من ای وای چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده
دل من جای علی بود خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده
آشتی کن که دوباره به خودت برگردم
آرزوهام همه دور و برم افتاده
جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده
بعلی بعلی بعلی بعلی
که هوای نجف او به سرم افتاده
تا به ایوان طلایش نظر من خورده
جنت و هشت بهشت از نظرم افتاده
برسانید سلام من بد را به حسین
فطرس امشب تو ببر..من که پرم افتاده
شب قدری ببریدم طرف کرببلا
خیر عالم همه در این سفرم افتاده
دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم...
داع خشکی لبش بر جگرم افتاده
نیزه ها عاقبت از اسب زمینش زده اند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده
#سید_پوریا_هاشمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
بابای بی کسم به تو خیلی جفا شده
حقّت چرا به تیغ عداوت ادا شده
این اشقا الاشقیا ز تو غیر از سخا ندید
حالا به کشتن تو چگونه رضا شده
ثابت شده که اهل نمازی به دشمنت
بین نماز ، فرق سر تو دوتا شده
مویی که در میانه ی کوچه سپید شد
حالا ز خون ِ فرق سر تو حنا شده
سی سال از شهادت مادر گریستی
دیگر دعای دیدن رویش روا شده
یادت نرفته نیمه شب و غسل و کشف راز
دیدی که استخوان تنش جابه جا شده
از لحظه ی نظاره به روی کبود او
سی سال بر تن تو لباس عزا شده
حالا کلام آخر تو آتشم زده
صحبت ز عصر ِ مقتل کرب وبلا شده
گفتی که زینبم سر ِ بشکسته درد نیست
باید ببینی یک سر ِ از تن جدا شده
گفتی صبور باش دم ِ بوسه بر رگش
پیش تنی که له شده از دست و پا شده
#علی_مهدوی_نسب
#شب_قدر
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
بابای بی کسم به تو خیلی جفا شده
حقّت چرا به تیغ عداوت ادا شده
این اشقا الاشقیا ز تو غیر از سخا ندید
حالا به کشتن تو چگونه رضا شده
ثابت شده که اهل نمازی به دشمنت
بین نماز ، فرق سر تو دوتا شده
مویی که در میانه ی کوچه سپید شد
حالا ز خون ِ فرق سر تو حنا شده
سی سال از شهادت مادر گریستی
دیگر دعای دیدن رویش روا شده
یادت نرفته نیمه شب و غسل و کشف راز
دیدی که استخوان تنش جابه جا شده
از لحظه ی نظاره به روی کبود او
سی سال بر تن تو لباس عزا شده
حالا کلام آخر تو آتشم زده
صحبت ز عصر ِ مقتل کرب وبلا شده
گفتی که زینبم سر ِ بشکسته درد نیست
باید ببینی یک سر ِ از تن جدا شده
گفتی صبور باش دم ِ بوسه بر رگش
پیش تنی که له شده از دست و پا شده
#علی_مهدوی_نسب
#شب_قدر
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_قدر #مناجات
آمدم سرزده بی حرف و سخن
خسته ام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن نه به من
من شکستم دل تو! تو نشکن
تو بزرگی و حقیرم العفو!
باز تحویل بگیرم العفو!
یخ فروشم که یخم آب شده
بنده ات بنده ی ناباب شده
با هوی و هوسش خواب شده
سخت شرمنده ارباب شده
پشت کردم به حسین خام شدم
باعث گریه ی اقام شدم
هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست
خرج نفسم شده کل عملم
میدود پشت سر من اجلم
وای بر دور ز قرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم
چکمه بردوش خود آویخته ام
بغلم کن که به همریخته ام..
گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و اسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعه حضرت مولا هستم
حضرت بنده نواز است علی
بخدا روح نماز است علی
شب قدر است بها میخواهم
درد کافیست دوا میخواهم
رزق یکسال بکا میخواهم
کربلا با رفقا میخواهم
تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟
من هوایی حسینم چه کنم؟
آن حسین که غم آبش دادند
آب میخواست عذابش دادند
با کف و سوت جوابش دادند
روز سرنیزه که تابش دادند...
خبرش رفت به خیمه ای داد..
مادرش دست به پهلو افتاد..
یوسف من !وسط گودالی
من بمیرم چقدر مینالی!
نیزه باران شدی و بی حالی
تاج روی سر من!پامالی!
مهر من را برویت میبندند
دست و پا میزنی و میخندند
آبرودار قبیله ست! نزن
با عصا برتنش ای مست نزن
پلک خودرا که دگر بست!نزن
بی وضو بر بدنش دست مزن
این تن ذبح شده جان من است
چادرم هست نگو بی کفن است
#سید_پوریا_هاشمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شب_قدر #مناجات
آمدم سرزده بی حرف و سخن
خسته ام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن نه به من
من شکستم دل تو! تو نشکن
تو بزرگی و حقیرم العفو!
باز تحویل بگیرم العفو!
یخ فروشم که یخم آب شده
بنده ات بنده ی ناباب شده
با هوی و هوسش خواب شده
سخت شرمنده ارباب شده
پشت کردم به حسین خام شدم
باعث گریه ی اقام شدم
هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست
خرج نفسم شده کل عملم
میدود پشت سر من اجلم
وای بر دور ز قرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم
چکمه بردوش خود آویخته ام
بغلم کن که به همریخته ام..
گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و اسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعه حضرت مولا هستم
حضرت بنده نواز است علی
بخدا روح نماز است علی
شب قدر است بها میخواهم
درد کافیست دوا میخواهم
رزق یکسال بکا میخواهم
کربلا با رفقا میخواهم
تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟
من هوایی حسینم چه کنم؟
آن حسین که غم آبش دادند
آب میخواست عذابش دادند
با کف و سوت جوابش دادند
روز سرنیزه که تابش دادند...
خبرش رفت به خیمه ای داد..
مادرش دست به پهلو افتاد..
یوسف من !وسط گودالی
من بمیرم چقدر مینالی!
نیزه باران شدی و بی حالی
تاج روی سر من!پامالی!
مهر من را برویت میبندند
دست و پا میزنی و میخندند
آبرودار قبیله ست! نزن
با عصا برتنش ای مست نزن
پلک خودرا که دگر بست!نزن
بی وضو بر بدنش دست مزن
این تن ذبح شده جان من است
چادرم هست نگو بی کفن است
#سید_پوریا_هاشمی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#شب_قدر #مدح
بسمه اله است یا علیِ مستجاب ها
در زیر باء آمده بابِ جواب ها
حق نقطه ایی ز مدح علی بیشتر نگفت
عجزند در ستایش آن هم ، کتاب ها
در عالمِ ملائکه دلدارشان علی است
تمثال اوست یوسفِ کنعان خواب ها
یک قطره از لبان علی بر زمین نشست
این شد که شد حرام ، تمامِ شراب ها
چون کشتیِ نجات در امواج می رسد
بیرون شود به نام علی اضطراب ها
تا گوش و لب به محفل مولا سپرده ایم
بردیم از مجالسِ ذکرش ثواب ها
آنانکه با بهشتِ ولایت غریبه اند
پیش از جهنم اند دچار عذاب ها
وقتی به چشمهای علی دل نداده اند
باید که گم شوند به راهِ سراب ها
آنکس که هست دست خدا ، منبرش کجاست؟
لعنت به دست دوزخیِ انتصاب ها
از بوستان سرخِ امام غدیر بود
در دشت غاضریه روان شد گلاب ها
پیش از دمی که سنگ بر آن آشنا زنند
از شرمشان زدند به چهره نقاب ها
گر یک طناب شهر مدینه به دست دید
بردند کوفه آل علی را طناب ها
#حامد_آقایی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شب_قدر #مدح
بسمه اله است یا علیِ مستجاب ها
در زیر باء آمده بابِ جواب ها
حق نقطه ایی ز مدح علی بیشتر نگفت
عجزند در ستایش آن هم ، کتاب ها
در عالمِ ملائکه دلدارشان علی است
تمثال اوست یوسفِ کنعان خواب ها
یک قطره از لبان علی بر زمین نشست
این شد که شد حرام ، تمامِ شراب ها
چون کشتیِ نجات در امواج می رسد
بیرون شود به نام علی اضطراب ها
تا گوش و لب به محفل مولا سپرده ایم
بردیم از مجالسِ ذکرش ثواب ها
آنانکه با بهشتِ ولایت غریبه اند
پیش از جهنم اند دچار عذاب ها
وقتی به چشمهای علی دل نداده اند
باید که گم شوند به راهِ سراب ها
آنکس که هست دست خدا ، منبرش کجاست؟
لعنت به دست دوزخیِ انتصاب ها
از بوستان سرخِ امام غدیر بود
در دشت غاضریه روان شد گلاب ها
پیش از دمی که سنگ بر آن آشنا زنند
از شرمشان زدند به چهره نقاب ها
گر یک طناب شهر مدینه به دست دید
بردند کوفه آل علی را طناب ها
#حامد_آقایی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مناجات #شب_قدر
آمده عبد گنهکار الهی به علی
آمده بنده سربار الهی به علی
روسیاه آمده ام روی مرا رد نکنی
من خطاکار و تو غفار الهی به علی
همه جا رفتم و دیدم خبری نیست که نیست
جز در حیدر کرار الهی به علی
قسمت داده ام عمری ست الهی به حسین
قسمت میدهم این بار الهی به علی
به همان لحظه که صدیقه اطهر میگفت
لابلای در و دیوار الهی به علی
به همان لحظه که زینب به ملاقات آمد
به همان لحظه دیدار الهی به علی
به همان لحظه که سادات بنی هاشم را
میکشاندند به بازار الهی به علی
شب قدر است و دل ما به نگاه تو خوش است
به همین خواهش ده بار الهی به علی
#محمود_یوسفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
آمده عبد گنهکار الهی به علی
آمده بنده سربار الهی به علی
روسیاه آمده ام روی مرا رد نکنی
من خطاکار و تو غفار الهی به علی
همه جا رفتم و دیدم خبری نیست که نیست
جز در حیدر کرار الهی به علی
قسمت داده ام عمری ست الهی به حسین
قسمت میدهم این بار الهی به علی
به همان لحظه که صدیقه اطهر میگفت
لابلای در و دیوار الهی به علی
به همان لحظه که زینب به ملاقات آمد
به همان لحظه دیدار الهی به علی
به همان لحظه که سادات بنی هاشم را
میکشاندند به بازار الهی به علی
شب قدر است و دل ما به نگاه تو خوش است
به همین خواهش ده بار الهی به علی
#محمود_یوسفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شب_قدر
#امیرالمومنین_علیه_السلام
هزار سال اگر اعتکاف بردارد
نیامده است دل از اختلاف بردارد
به مسجد آمد و شمشیر در عبا پنهان
نداشت وقت که حتی غلاف بردارد
علی شناس نبودند، با وجود علی
بنا نبود که دین انحراف بردارد
علی است رو به خدا ایستاده در محراب
سزاست قبله بیاید طواف بردارد
علی است اینکه حریفش نمی شود هرگز
تمام کفر اگر ائتلاف بردارد
ِشکافت کعبه برای علی، همین کافی است
ز کینه فرق علی هم شکاف بردارد
#محسن_ناصحی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
هزار سال اگر اعتکاف بردارد
نیامده است دل از اختلاف بردارد
به مسجد آمد و شمشیر در عبا پنهان
نداشت وقت که حتی غلاف بردارد
علی شناس نبودند، با وجود علی
بنا نبود که دین انحراف بردارد
علی است رو به خدا ایستاده در محراب
سزاست قبله بیاید طواف بردارد
علی است اینکه حریفش نمی شود هرگز
تمام کفر اگر ائتلاف بردارد
ِشکافت کعبه برای علی، همین کافی است
ز کینه فرق علی هم شکاف بردارد
#محسن_ناصحی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#شب_قدر
#امیرالمومنین_علیه_السلام
به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را
دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می کند در سجده ی دوم جماعت را
مگر اینبار در بستر بخوابد ساعتی آرام
که سوزانده است عمری در فراقش خواب راحت را
برای کشتنش از بدر تا محراب ، راه افتاد
ندیدم هیچ جا از تیغ ، تا این حد سماجت را
چنان آغوش واکرده است رفتن را که تا امروز
میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را
سحر ، در کمتر از یک لحظه ارکان هدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را ؟!
رها شد نغمه ی فزت و رب الکعبه در عالم
علی می خواست دریابیم معنای سعادت را
الستش را بلی گفتیم و اینک چارده قرن است
به دوش شیعه می بینم غم بار امانت را
#محسن_ناصحی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را
دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می کند در سجده ی دوم جماعت را
مگر اینبار در بستر بخوابد ساعتی آرام
که سوزانده است عمری در فراقش خواب راحت را
برای کشتنش از بدر تا محراب ، راه افتاد
ندیدم هیچ جا از تیغ ، تا این حد سماجت را
چنان آغوش واکرده است رفتن را که تا امروز
میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را
سحر ، در کمتر از یک لحظه ارکان هدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را ؟!
رها شد نغمه ی فزت و رب الکعبه در عالم
علی می خواست دریابیم معنای سعادت را
الستش را بلی گفتیم و اینک چارده قرن است
به دوش شیعه می بینم غم بار امانت را
#محسن_ناصحی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#مدح
#شب_قدر
بین یاران، جز علی *هارون پیغمبر نبود
غیر مولا هیچ کس شایسته منبر نبود
آنکه در وقت خطر خوابید جای مصطفی
جز علی بن ابی طالب کسی دیگر نبود
مرتضی را با مقام و منصب دنیا چه کار
این لباس کوچک اصلاً در حد حیدر نبود
مثل طفلی خرد دنبالش عدالت میدوید
هیچ فردی از ابوالایتام عادل تر نبود
حیدر کرار بیشک اختیار الموت داشت
ابن ملجم خاک پای فاتح خیبر نبود
فرق او را هم جدا کردند چونکه فرق داشت
شکر اما بین دست قاتل انگشتر نبود
...
وقت غسل نیمه شب با خود چنین می گفت علی
فاطمه جان کاش در این حد تنت لاغر نبود
#محمود_یوسفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#مدح
#شب_قدر
بین یاران، جز علی *هارون پیغمبر نبود
غیر مولا هیچ کس شایسته منبر نبود
آنکه در وقت خطر خوابید جای مصطفی
جز علی بن ابی طالب کسی دیگر نبود
مرتضی را با مقام و منصب دنیا چه کار
این لباس کوچک اصلاً در حد حیدر نبود
مثل طفلی خرد دنبالش عدالت میدوید
هیچ فردی از ابوالایتام عادل تر نبود
حیدر کرار بیشک اختیار الموت داشت
ابن ملجم خاک پای فاتح خیبر نبود
فرق او را هم جدا کردند چونکه فرق داشت
شکر اما بین دست قاتل انگشتر نبود
...
وقت غسل نیمه شب با خود چنین می گفت علی
فاطمه جان کاش در این حد تنت لاغر نبود
#محمود_یوسفی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110