میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
10.8K subscribers
6.55K photos
823 videos
48 files
613 links
•°|بنـــــ﷽ــــام نامے مولا|°•

مولاجانم ....

تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم ،عجب میمیرم خوبی

#سید_حمید_رضا_برقعی
#فمن_یمت_یرنی🍇

ارسال شعر
@Ebi_1366_ghafari
Download Telegram
جانم حسین ع🌺🍃

برسانید من بی سرو پا را به #حسین
جور عشاق کشیدن #هنر_معشوق است

#ماه_محرم
🍇 @Aliabotorab110
#ماه_محرم



حیّ علی محرّم و حیّ علی العزا
محزون ترین عزایِ دو دنیا شروع شد



#مرضیه_عاطفی
🍇 @Aliabotorab110
#امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_محرم

مسیر نور در اوج رهایی
رسیده تا افق های جدایی
شنیده شد صدای آشنایی
ز اطراف حریم کبریایی...

ندا آمد:الا یا اهل العالم
چهل شب مانده تا ماه محرم

شراب سرخ با پیمانه ای گفت
کبوتر وقت ترک لانه ای گفت
جنون عشق در دیوانه ای گفت
شنیدم شمع با پروانه ای گفت

بسوزی پا‌به‌پای من در این غم
چهل شب مانده تا ماه محرم

سرِ بازار با قدی خمیده
عصای پیری بابا رسیده
خودش با شانه ای بیرق‌کشیده
برایم پیرهن مشکی خریده

عجب رختی شود این رخت ماتم
چهل شب مانده تا ماه محرم

از این دنیای پوچِ هیچ‌مقدار
ز دست روزگار مردم آزار
گرفتارم گرفتارم گرفتار
اجل دست از سرم بردار..،بردار

به من مهلت بده ای مرگ..،این دم
چهل شب مانده تا ماه محرم

شبیه بادها باشیم ای کاش
رهاتر از رها باشیم ای کاش
شکوهِ ربنا باشیم ای کاش
مُحرم کربلا باشیم ای کاش

همین امشب بده اذن مرا هم
چهل شب مانده تا ماه محرم

هبوط ماه،چشمِ روشن تو
چه بد بوده‌است طرز کشتن تو
به دست کیست آن پیراهن تو
دگر وقتی نمانده تا تن تو

شود در زیر سم اسب درهم
چهل شب مانده تا ماه محرم

نوشته چکمه رویِ بال بُردند
تنت را تا تهِ گودال بردند
تو را با نیزه ای از حال بردند
سرت را بین آن جنجال..،بردند

بِگِرید عالمی پای "مُقَرَّم"
چهل شب مانده تا ماه محرم

چه می شد دور تو بلوا نمی شد
برای غارتت دعوا نمی شد
رقیّه خانمت تنها نمی شد
سنان پایش به خیمه وا نمی شد

کنارِ زینب تو نیست مَحرَم
چهل شب مانده تا ماه محرم

#چله_محرم
#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_محرم

شعاع نور تو هرگز شب ظلمت نخواهد دید
تو آن عشقی که عاشق پای تو ذلت نخواهد دید

به عشق پادوییِ روضه،جمع نوکران جمع است
محرم هیچ‌کس ما را پی حاجت نخواهد دید

همان خادم که کفش سینه‌زن را جفت می کرده
شبی که جفت شد بند کفن،زحمت نخواهد دید

خدایا! شاکرم از این حسینی که بمن دادی
گمانم جز محبانش کسی رحمت نخواهد دید

به هر گوشه که اشکی ریختم،آن گوشه،شش‌گوشه است
حرم را غیر چشم تر به این وسعت نخواهد دید

کسی که طعنه‌ی افسردگی می زد به اشک ما
عزادار تو را یک لحظه ناراحت نخواهد دید

دم عیسیٰ به یُمن خاک کوی‌ات مُرده را جان داد
مسیحا هم شفا را جز در این تربت نخواهد دید

بسوزد دخل دُکّانی که خرج روضه هایت نیست
بدون نذرِ هیئت کاسبی برکت نخواهد دید

فقط تو بین جُون و اکبرت فرقی نمی بینی
کسی فرزند را هم شانه‌ی رعیت نخواهد دید

اگر دست گدا ظرف غذا دیدی..،حسن داده
کسی ما را سر این سفره بی دعوت نخواهد دید

به جز روزی که بین دسته‌ها زیر عَلَم رفتم
پدر دیگر مرا این‌قدر با‌هیبت نخواهد دید

لباس مشکی ما دستدوزِ زینب‌کبراست
جهان اینگونه بانویی پُر از شوکت نخواهد دید

هزاران بار کج رفتم..،ولی زهرا برم گرداند
پسر از مادر خود لطفِ بامنت نخواهد دید

حصیر کهنه تا دور تنت پیچید..،ارزش یافت
کسی در آستانت شِیِٔ کم‌قیمت نخواهد دید

پس از آنکه تو را کشتند در اوج شلوغی‌ها
دگر بزم عزایت را کسی خلوت نخواهد دید

#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_محرم
#طلیعه


به استعانتِ اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین
شروع می کنم این ماه را به نام حسین

دوباره چشمه ی خونی ز عرش جوشیده
تمام عالمِ امکان سیاه پوشیده

هزار شکر عجینیم با غم تو حسین
رسیده ایم به ماه محرم تو حسین

هزار شُکر که درگیر ماتمت شده ایم
دوباره مُحرِم ماهِ مُحَرَّمت شده ایم

قَبای بندگیِ خویش را کفن کردیم
لباس نوکری شاه را به تن کردیم

اجازه داده خدا تا ثواب کسب کنیم
سیاهه های عزا را دوباره نصب کنیم

میان سینه ی ما آهِ تازه..،دم شده است
بساط چایی و اسپند هم علم شده است

چقدر فرش حسینیّه جا به جا کردیم
چقدر پادویی روضه ی تو را کردیم

بقای نوکری از ربَّنای فاطمه است
به روضه آمدن ما دعای فاطمه است

در این حسینیه تحت لوای مولائیم
به زیر سایه‌ی چادر نماز زهرائیم

خوشا به حال دو چشمی که غرقِ دریا شد
کسی که گریه‌کُن‌ات شد..،عزیز زهرا شد

قسم به کوثر و زمزم،شفاست گریه ی تو
برای هرچه مریضی،دواست گریه ی تو

قسم به تذکره‌ی قدسی خدای جهان
"حسین"..،راه علاج است..،آی بیماران

اسیر معصیتِ ممتدم نکن ارباب
تو را به جان رقیه ردم نکن ارباب

مرا فقیر نگاهت بدانی ام خوب است
گدای شاه خراسان بخوانی ام خوب است

رکوع اشک شدم،گریه‌ی نماز شدم
به جان دختر تو کربلا‌نیاز شدم

چه می شود که به سمتت قدم قدم برسم
چه می شود که دم اربعین حرم برسم
▪️
▪️
چراغ سرخ دم قتلگاه روشن بود...
هزار نیزه‌ی خونین درون یک تن بود

نفس نفس زدن او به آه بند شده
صدای چکمه ی یک بددهن بلند شده

به خشکی لب آقا لگد نزن ای شمر
به پیش مادر او حرف بد نزن ای شمر

سنان کشانده عقب جمع نیزه‌داران را...
خدا بخیر کند حلق شاه عطشان را

#بردیا_محمدی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امام_حسین_علیه_السلام
#ماه_محرم

زمین و زمان جمله درهم شده
فلک، آسمان جمله درهم شده
صفِ کهکشان جمله درهم شده
جهان و جنان جمله درهم شده

که زهرای مرضیه در غم نشست
به دلها خیامِ محرم نشست


اگر آسمان عقده وا میکند
ز غم گریه بر کربلا میکند
که شِکوه ز اهل جفا میکند
اگر مهدی آید چها میکند

بگیرد همه انتقامِ حسین
که اِحیا نماید قیامِ حسین


اَلا ای محبان، مهیا شوید
به هیئت درآئید و شیدا شوید
به گریه، به خون، یارِ مولا شوید
کنید التماس، اَهل معنا شوید

بگوئید لبیک را با حسین
بخوانید با هم ز دل یاحسین


سیاهی بکوبید در خانه ها
بگیرید روضه به کاشانه ها
بگِریید بر جمع دردانه ها
بسوزید مانند پروانه ها

که زهرا شده باز صاحب عزا
نمانید از فیضِ روز جزا


نوا، شور، شعر، آه، نوحه، صدا
بیارید از داغِ خونِ خدا
نگردید از اهلِ ندبه جدا
که باشید در راهِ مولا فدا

به نخهای پرچم تمسک کنید
ز چادر، ز معجر، تبرک کنید


علَم در خیابان بیارید باز
کُتل ها به تکیه گذارید باز
و با طبل و سنج، دسته آرید باز
لب از خنده ها باز دارید باز

بپوشید از دم، لباسِ سیاه
که گردید، بی شبهه پاک از گناه


محرم پر از روضه، روز و شب است
علمدارِ هیئت به تاب و تب است
دگر فصلِ برپاییِ موکب است
هنر، گریه با گریه ی زینب است

محرم، به شمشیر اشک و دعا
بتازید بر ظالمین، هر کجا


قسم بر صفات کریمِ حسین
به احسان و جودِ قدیمِ حسین
به گلدسته های حریمِ حسین
جهان پر شود از شمیمِ حسین

اگر چون شهیدان حسینی شویم
و یارِ قیامِ خمینی شویم


هر آنکس که عشقش، سلیمانی است
دلش در ولیِ خدا، فانی است
که او کیست؟ یارِ خراسانی است
به سلمان، که عشقِ هر ایرانی است

به سالارِ این قوم، بیعت کنید
به هر کوی، دعوت به هیئت کنید


هر آنکس که "هل من معین" را شنید
ز رَاهدار، تبیینِ دین را شنید
خود اَسرارِ صوتِ حزین را شنید
ز فریاد زینب، نگین را شنید

مَرو ساربان، باز کن مشت را
بیانداز از دست، انگشت را


ببَر همرهِ خویش انگشتری
مَزن بر سرِ نیزه ها، هر سری
ببَر دستبند از کفِ دختری
مَبِر دست، بر غارتِ معجری

به صحرای محشر در آن همهمه
چگونه دهی پاسخِ فاطمه

#محمود_ژوليده
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110