#رد_الشمس🌤
#ناد_علی_مظهر_العجائب
مِهر فرو برده بود سر به سجودِ غروب
بهر نماز علی، آمد و باز ايستاد....!!
#اهلی_شیرازی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#ناد_علی_مظهر_العجائب
مِهر فرو برده بود سر به سجودِ غروب
بهر نماز علی، آمد و باز ايستاد....!!
#اهلی_شیرازی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#رد_الشمس
در جنگ ها هرکس تو را تا دید، برگشت
از مرگ با تیغ تو می ترسید، برگشت
در اوج کفر آمد به دیدار تو هرکس
در رتبه های عالی از توحید برگشت
باید که از انگشتر و شمشیر پرسید
از پیشگاه تو کسی نومید برگشت؟
از یک درخت فضل تو یک حبّه انگور
پیغمبر از عرش الهی چید، برگشت
یک ذره از شان تو در افلاک رو شد
روزی که با فرمان تو خورشید برگشت
چشمی که در وجه الهی تو شک داشت
آمد به دیدار تو، بیتردید برگشت
خوشبخت آن شعری که آمد محضر تو
خوشبخت تر شعری که شد تایید، برگشت
#مجتبی_خرسندی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#رد_الشمس
در جنگ ها هرکس تو را تا دید، برگشت
از مرگ با تیغ تو می ترسید، برگشت
در اوج کفر آمد به دیدار تو هرکس
در رتبه های عالی از توحید برگشت
باید که از انگشتر و شمشیر پرسید
از پیشگاه تو کسی نومید برگشت؟
از یک درخت فضل تو یک حبّه انگور
پیغمبر از عرش الهی چید، برگشت
یک ذره از شان تو در افلاک رو شد
روزی که با فرمان تو خورشید برگشت
چشمی که در وجه الهی تو شک داشت
آمد به دیدار تو، بیتردید برگشت
خوشبخت آن شعری که آمد محضر تو
خوشبخت تر شعری که شد تایید، برگشت
#مجتبی_خرسندی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#رد_الشمس
در جنگ ها هرکس تو را تا دید، برگشت
از مرگ با تیغ تو می ترسید، برگشت
در اوج کفر آمد به دیدار تو هرکس
در رتبه های عالی از توحید برگشت
باید که از انگشتر و شمشیر پرسید
از پیشگاه تو کسی نومید برگشت؟
از یک درخت فضل تو یک حبّه انگور
پیغمبر از عرش الهی چید، برگشت
یک ذره از شان تو در افلاک رو شد
روزی که با فرمان تو خورشید برگشت
چشمی که در وجه الهی تو شک داشت
آمد به دیدار تو، بیتردید برگشت
خوشبخت آن شعری که آمد محضر تو
خوشبخت تر شعری که شد تایید، برگشت
#مجتبی_خرسندی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#رد_الشمس
در جنگ ها هرکس تو را تا دید، برگشت
از مرگ با تیغ تو می ترسید، برگشت
در اوج کفر آمد به دیدار تو هرکس
در رتبه های عالی از توحید برگشت
باید که از انگشتر و شمشیر پرسید
از پیشگاه تو کسی نومید برگشت؟
از یک درخت فضل تو یک حبّه انگور
پیغمبر از عرش الهی چید، برگشت
یک ذره از شان تو در افلاک رو شد
روزی که با فرمان تو خورشید برگشت
چشمی که در وجه الهی تو شک داشت
آمد به دیدار تو، بیتردید برگشت
خوشبخت آن شعری که آمد محضر تو
خوشبخت تر شعری که شد تایید، برگشت
#مجتبی_خرسندی
#مـــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110