#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است
پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است
چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است
سر این سفره یقین روزی ما بیشتر است
سر این سفره نشستیم که نوکر باشیم
تا ابد زیر پر چادر مادر باشیم
🍇 @Aliabotorab110
نمک نام تو در کام رطب میریزد
جان فدایت که ز نام تو ادب میریزد
هرچه در ساغر این سوخته، رب میریزد
از تمسک به تو بانوی عرب میریزد
آسمانی شده ام گرچه زمینی بودم
از همان روز ازل ام بنینی بودم
🍇 @Aliabotorab110
بسته ی چادر تو دست گداها بانو
در طواف قدمت وسعت دریا بانو
حضرت فاطمه ی دوم مولا بانو
محرم راز دل زینب کبری بانو
ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها
تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها
🍇 @Aliabotorab110
مثل هر روز دوباره جگرش میسوزد
جگرش در غم هجر قمرش میسوزد
پسرش رفته زدستش سپرش میسوزد
زیر خورشید دوتا پلک ترش میسوزد
با عصا آمده خود را برساند امروز
باز با سوز جگر روضه بخواند امروز
🍇 @Aliabotorab110
روضۀ شرم ابالفضل ز چشمان رباب
وعدۀ آب ابالفضل به طفلان رباب
روضۀ حال خراب و دل گریان رباب
جای خالی علی برروی دامان رباب
پسرش را سر نیزه به طنابی بستند
بس که افتاد به هررنج و عذابی بستند
🍇 @Aliabotorab110
روضه میخواند که پروانه پرش زخمی شد
بین بازار تن محتضرش زخمی شد
سنگ بارید زهر سمت و سرش زخمی شد
در بر مردم شهر پدرش زخمی شد
به جراحات تن قافله میخندیدند
وسط ساز و دف و هلهله میخندیدند
🍇 @Aliabotorab110
بی علمدار شدیم و حرم از پا افتاد
گذر آل پیمبر به کجاها افتاد
چقدر پای سرش زینب کبری افتاد
رد شلاق به روی بدن ما افتاد
روضۀ ام بنین تاکه به این حرف رسید
زینب آمد به سخن از جگرش ناله کشید
🍇 @Aliabotorab110
لحظۀ پر زدنت هست به یادم ای وای
غارت پیرهنت هست به یادم ای وای
نیزه بود و دهنت هست به یادم ای وای
بوریا شد کفنت هست به یادم ای وای
بدنت غلت زنان تا ته گودال که رفت
بند آمد نفس مادرت از حال که رفت
🍇 @Aliabotorab110
دیدم از دور که سنگی به سبویت افتاد
دیدم از دور رد چکمه به رویت افتاد
پیش چشمان حرم پنجه به مویت افتاد
گذر خنجر کندی به گلویت افتاد
زیر و رو کرد کسی یوسف بی جان مرا...
یوسفِ از نفس افتاده ی عریان مرا...
#سید_پوریا_هاشمی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
نظر لطف کریمان به گدا بیشتر است
پس گدا دور و بر بیت شما بیشتر است
چون به این لقمه ی نان لطف خدا بیشتر است
سر این سفره یقین روزی ما بیشتر است
سر این سفره نشستیم که نوکر باشیم
تا ابد زیر پر چادر مادر باشیم
🍇 @Aliabotorab110
نمک نام تو در کام رطب میریزد
جان فدایت که ز نام تو ادب میریزد
هرچه در ساغر این سوخته، رب میریزد
از تمسک به تو بانوی عرب میریزد
آسمانی شده ام گرچه زمینی بودم
از همان روز ازل ام بنینی بودم
🍇 @Aliabotorab110
بسته ی چادر تو دست گداها بانو
در طواف قدمت وسعت دریا بانو
حضرت فاطمه ی دوم مولا بانو
محرم راز دل زینب کبری بانو
ذکر خیر پسرت حل همه مشکل ها
تا ابد وقف تو هستند همه سائل ها
🍇 @Aliabotorab110
مثل هر روز دوباره جگرش میسوزد
جگرش در غم هجر قمرش میسوزد
پسرش رفته زدستش سپرش میسوزد
زیر خورشید دوتا پلک ترش میسوزد
با عصا آمده خود را برساند امروز
باز با سوز جگر روضه بخواند امروز
🍇 @Aliabotorab110
روضۀ شرم ابالفضل ز چشمان رباب
وعدۀ آب ابالفضل به طفلان رباب
روضۀ حال خراب و دل گریان رباب
جای خالی علی برروی دامان رباب
پسرش را سر نیزه به طنابی بستند
بس که افتاد به هررنج و عذابی بستند
🍇 @Aliabotorab110
روضه میخواند که پروانه پرش زخمی شد
بین بازار تن محتضرش زخمی شد
سنگ بارید زهر سمت و سرش زخمی شد
در بر مردم شهر پدرش زخمی شد
به جراحات تن قافله میخندیدند
وسط ساز و دف و هلهله میخندیدند
🍇 @Aliabotorab110
بی علمدار شدیم و حرم از پا افتاد
گذر آل پیمبر به کجاها افتاد
چقدر پای سرش زینب کبری افتاد
رد شلاق به روی بدن ما افتاد
روضۀ ام بنین تاکه به این حرف رسید
زینب آمد به سخن از جگرش ناله کشید
🍇 @Aliabotorab110
لحظۀ پر زدنت هست به یادم ای وای
غارت پیرهنت هست به یادم ای وای
نیزه بود و دهنت هست به یادم ای وای
بوریا شد کفنت هست به یادم ای وای
بدنت غلت زنان تا ته گودال که رفت
بند آمد نفس مادرت از حال که رفت
🍇 @Aliabotorab110
دیدم از دور که سنگی به سبویت افتاد
دیدم از دور رد چکمه به رویت افتاد
پیش چشمان حرم پنجه به مویت افتاد
گذر خنجر کندی به گلویت افتاد
زیر و رو کرد کسی یوسف بی جان مرا...
یوسفِ از نفس افتاده ی عریان مرا...
#سید_پوریا_هاشمی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
صحبت اگر به ساحت ام البنین کشد
بر شعر پرده غیرت روح الامین کشد
ذیل مقام توست بلندای آسمان
حاشا که دامن تو به روی زمین کشد
🍇 @Aliabotorab110
خاموش نیست شب چو ببیند ز شمع سوز
مروان به بانگ شیون تو آفرین کشد !
تدبیر جنگ نیز بود در ستارگان
طفل تو اسب فاجعه را زیر زین کشد
آهو ز احترام به صحرا نمی رود
گر چادر تو پای به اقصای چین کشد
🍇 @Aliabotorab110
ما را ز چشم های اباالفضل کن نگاه !
خاشاک منت از نظر ذره بین کشد
بر عزّتت بس است علی خواستگار توست
شاهی که آستین ز زمان و زمین کشد
از آستین تو اسد الله گرفته است
حاشا که شمر گوشه ی آن آستین کشد
🍇 @Aliabotorab110
معنی خموش باش ! که آگاه نیستی
ز آن معجری که دست سنان لعین کشد
آن زن که ریخته ست به معنی کلام ناب
از شک بعید نیست که بار یقین کشد
#محمد_سهرابی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
صحبت اگر به ساحت ام البنین کشد
بر شعر پرده غیرت روح الامین کشد
ذیل مقام توست بلندای آسمان
حاشا که دامن تو به روی زمین کشد
🍇 @Aliabotorab110
خاموش نیست شب چو ببیند ز شمع سوز
مروان به بانگ شیون تو آفرین کشد !
تدبیر جنگ نیز بود در ستارگان
طفل تو اسب فاجعه را زیر زین کشد
آهو ز احترام به صحرا نمی رود
گر چادر تو پای به اقصای چین کشد
🍇 @Aliabotorab110
ما را ز چشم های اباالفضل کن نگاه !
خاشاک منت از نظر ذره بین کشد
بر عزّتت بس است علی خواستگار توست
شاهی که آستین ز زمان و زمین کشد
از آستین تو اسد الله گرفته است
حاشا که شمر گوشه ی آن آستین کشد
🍇 @Aliabotorab110
معنی خموش باش ! که آگاه نیستی
ز آن معجری که دست سنان لعین کشد
آن زن که ریخته ست به معنی کلام ناب
از شک بعید نیست که بار یقین کشد
#محمد_سهرابی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
کریمان همه مات ام البنین اند
فقیر کرامات ام البنین اند
نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ
اسیر مناجات ام البنین اند
همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند
مریدان عباسِ او در دو عالم
به دنبال خیرات ام البنین اند
پسرهای او یار خون خدایند
دلیل مباهات ام البنین اند
پسرهای نور و تجلی نورند
تجلی آیات ام البنین اند
به خورشید تابان قمرها می آید
به ام البنین این پسرها می آید
گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش
گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش
عصایی ندارد دم پیری حالا
نشانده زمانه به خاک سیاهش
امان از صبوری... کشیده قبوری
روی خاک و غربت گرفته نگاهش
خدای ادب شد، بصیر عرب شد
ولی بوده هر جا به زینب نگاهش
ندیده دو عالم، کسی جز یل او
که دامان زهرا شود قتلگاهش
بشیر از پسرهای او دم نزن تو
بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟!
پسرهای او نذر راه حسین اند
قمرهای او نذر راه حسین اند
غرورش شکسته ولی بازویش نه
دلش گرچه خون شد ولی پهلویش نه
کسی دیده در بین خانه بیافتد
شراره به جان سر گیسویش... نه
کسی دیده در بین کوچه بیافتد
رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه
شده شوهرش را ببیند که از غم
گذارد سرش بر روی زانویش... نه
شنیده کسی که زن پا به ماهی
در سوخته بیاید سویش... نه
شده زیر در مادری باشد و بعد
کسی با لگد رد شود از رویش... نه
بهار دل آل حیدر خزان شد
قد فاطمه در جوانی کمان شد
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
کریمان همه مات ام البنین اند
فقیر کرامات ام البنین اند
نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ
اسیر مناجات ام البنین اند
همه ساقیانی که صاحب سبویند
دخیل خرابات ام البنین اند
مریدان عباسِ او در دو عالم
به دنبال خیرات ام البنین اند
پسرهای او یار خون خدایند
دلیل مباهات ام البنین اند
پسرهای نور و تجلی نورند
تجلی آیات ام البنین اند
به خورشید تابان قمرها می آید
به ام البنین این پسرها می آید
گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش
گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش
عصایی ندارد دم پیری حالا
نشانده زمانه به خاک سیاهش
امان از صبوری... کشیده قبوری
روی خاک و غربت گرفته نگاهش
خدای ادب شد، بصیر عرب شد
ولی بوده هر جا به زینب نگاهش
ندیده دو عالم، کسی جز یل او
که دامان زهرا شود قتلگاهش
بشیر از پسرهای او دم نزن تو
بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟!
پسرهای او نذر راه حسین اند
قمرهای او نذر راه حسین اند
غرورش شکسته ولی بازویش نه
دلش گرچه خون شد ولی پهلویش نه
کسی دیده در بین خانه بیافتد
شراره به جان سر گیسویش... نه
کسی دیده در بین کوچه بیافتد
رد پنجه ی لاله چین بر رویش... نه
شده شوهرش را ببیند که از غم
گذارد سرش بر روی زانویش... نه
شنیده کسی که زن پا به ماهی
در سوخته بیاید سویش... نه
شده زیر در مادری باشد و بعد
کسی با لگد رد شود از رویش... نه
بهار دل آل حیدر خزان شد
قد فاطمه در جوانی کمان شد
#محمد_جواد_شیرازی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
با اینکه عمری در دواوین کهن هستی
ام البنین! اما فراتر از سخن هستی
مانند زهرا از تو بوی گریه می آید
ام البکای دیگری در شعر من هستی
در روضه ی مادربزرگم سفره ات پهن است
تو اول هر ماه شمع انجمن هستی
نامادری! مادر صدایت میکند زینب
یعنی تو هم ام الحسین ام الحسن هستی
یک نیمه ات ام البنین و نیمی ات زهراست
گویا دو روح توأم در یک بدن هستی
فاطمه ی ام اسد باید خطابت کرد
تو از خواتین غیور شیرزن هستی
عمری به زیر چادرت اهل کسا داری
با چهار تا اولاد خود یک پنج تن هستی
تنهایی اما هیئت سیاری ای بانو
هم نوحه خوان هم گریه کن هم سینه زن هستی
کوچه به کوچه سیل اشک ات شهر را برداشت
صاحب عزای کشته ی دور از وطن هستی
از گریه ات هرشب گریزی تازه میسازی
هم خبره ی در روضه ای هم اهل فن هستی
شیب الخضیبی ماتمش خدالتریب ات کرد
از سوگواران امام بی کفن هستی
ام المصائب شد اگر که عمه ی سادات
از سال شصت و یک تو هم ام المحن هستی
****
"دوران" و "بابایی" و "قربانی" و "شیراوژن"
تو مادر عباس های صف شکن هستی
#علیرضا_خاکساری
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
با اینکه عمری در دواوین کهن هستی
ام البنین! اما فراتر از سخن هستی
مانند زهرا از تو بوی گریه می آید
ام البکای دیگری در شعر من هستی
در روضه ی مادربزرگم سفره ات پهن است
تو اول هر ماه شمع انجمن هستی
نامادری! مادر صدایت میکند زینب
یعنی تو هم ام الحسین ام الحسن هستی
یک نیمه ات ام البنین و نیمی ات زهراست
گویا دو روح توأم در یک بدن هستی
فاطمه ی ام اسد باید خطابت کرد
تو از خواتین غیور شیرزن هستی
عمری به زیر چادرت اهل کسا داری
با چهار تا اولاد خود یک پنج تن هستی
تنهایی اما هیئت سیاری ای بانو
هم نوحه خوان هم گریه کن هم سینه زن هستی
کوچه به کوچه سیل اشک ات شهر را برداشت
صاحب عزای کشته ی دور از وطن هستی
از گریه ات هرشب گریزی تازه میسازی
هم خبره ی در روضه ای هم اهل فن هستی
شیب الخضیبی ماتمش خدالتریب ات کرد
از سوگواران امام بی کفن هستی
ام المصائب شد اگر که عمه ی سادات
از سال شصت و یک تو هم ام المحن هستی
****
"دوران" و "بابایی" و "قربانی" و "شیراوژن"
تو مادر عباس های صف شکن هستی
#علیرضا_خاکساری
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
السلام ای مادر ایثار یا ام البنین
دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین
وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد
مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین
#مــــــــــــــــےکده
جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است
بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین
تو همانی که به عشق قبله عالم حسین
تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین
#مــــــــــــــــےکده
خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین
تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین
مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر
دست از شرمندگی بردار یا ام البنین
جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست
گریه با این چشم های تار یا ام البنین
بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را
پیری زینب دهد آزار یا ام البنین
#مــــــــــــــــےکده
خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود
بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس
از حرم تا قتلگه صد بار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در
آتش بین در و دیوار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین
در میان کوچه و بازار یا ام البنین
#مــــــــــــــــےکده
خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای
خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر
اهل بیت احمد مختار یا ام البنین
#محمد_حسین_رحیمیان
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
السلام ای مادر ایثار یا ام البنین
دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین
وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد
مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین
#مــــــــــــــــےکده
جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است
بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین
تو همانی که به عشق قبله عالم حسین
تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین
#مــــــــــــــــےکده
خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین
تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین
مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر
دست از شرمندگی بردار یا ام البنین
جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست
گریه با این چشم های تار یا ام البنین
بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را
پیری زینب دهد آزار یا ام البنین
#مــــــــــــــــےکده
خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود
بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس
از حرم تا قتلگه صد بار ، یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در
آتش بین در و دیوار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین
در میان کوچه و بازار یا ام البنین
#مــــــــــــــــےکده
خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای
خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین
خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر
اهل بیت احمد مختار یا ام البنین
#محمد_حسین_رحیمیان
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
تاریک شد هوا و کماکان نشسته ای
برکشته گان کرببلا گریه می کنی
حالا که نیست مادر ارباب بی کفن
داری به جای آل عبا گریه می کنی
مروان به پای معرفتت گریه میکند
وقتی ز داغ طشت طلا گریه می کنی
دستت کشید صورت قبری به روی خاک
با ناله های ادرک اخا گریه می کنی
خاک بقیع شاهد اشک غم شماست
بر آن غروب قحط وفا گریه می کنی
ام البنین , بنین تو را یک به یک زدند
اما برای خون خدا گریه می کنی
((شد محشری که شور قیامت ز یاد رفت))
وقتی برای رأس جدا گریه می کنی
ای مادر یَلان سلحشور و صف شکن
بر غربت و غم شهدا گریه می کنی
#محسن_پالیزدار
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
تاریک شد هوا و کماکان نشسته ای
برکشته گان کرببلا گریه می کنی
حالا که نیست مادر ارباب بی کفن
داری به جای آل عبا گریه می کنی
مروان به پای معرفتت گریه میکند
وقتی ز داغ طشت طلا گریه می کنی
دستت کشید صورت قبری به روی خاک
با ناله های ادرک اخا گریه می کنی
خاک بقیع شاهد اشک غم شماست
بر آن غروب قحط وفا گریه می کنی
ام البنین , بنین تو را یک به یک زدند
اما برای خون خدا گریه می کنی
((شد محشری که شور قیامت ز یاد رفت))
وقتی برای رأس جدا گریه می کنی
ای مادر یَلان سلحشور و صف شکن
بر غربت و غم شهدا گریه می کنی
#محسن_پالیزدار
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
آن کنیزم که در سرای علی
همچو زهرا شدم فنای علی
ریختم عشق را بپای علی
شد همه هستی ام فدای علی
کودکانی که پرورانیدم
همه را بر حسین بخشیدم
#مــــــــــــــــےکده
چونکه طفلان من بزرگ شدند
با غم بی کفن بزرگ شدند
با هزاران محن بزرگ شدند
زیر دست حسن بزرگ شدند
دوره های دفاع را دیدند
راه و رسم جهاد فهمیدند
#مــــــــــــــــےکده
داشت مولا از این جهان میرفت
روح پاکش به لامکان میرفت
نم نمک سوی آسمان میرفت
اشک چشمش، چکان چکان میرفت
با اشاره گذاشت نورِ دو عین
دست عباس را بدست حسین
#مــــــــــــــــےکده
گفت ای نور دیده، عباسم
ای تمام امید و احساسم
وی چراغ حرم، گل یاسم
در صف رزم، اَشجع الناسم
همه جا پرتوِ دو عینم باش
کربلا همرهِ حسینم باش
#مــــــــــــــــےکده
شبِ هجران فرا رسید آخر
دلِ شب با برادرانِ دگر
رفت شیر دلاورم به سفر
شد علمدار و ساقی لشگر
در شب غربت و قرارِ حسین
یارِ زینب شد و وقار حسین
#مــــــــــــــــےکده
روز آخر بنا شد آب آرَد
آب بر کودک رباب آرد
از شریعه کمی جواب آرد
یا که تا خیمه درّ ناب آرد
چشمتان روز بَد نبیند وای
غرق خون شد امیر، سر تا پای
#مــــــــــــــــےکده
وای از هجمه ها به نخلستان
قطع شد دستها به نخلستان
فرق او شد دوتا به نخلستان
پاره شد مشکها به نخلستان
شد امیدش که ناامید عباس
یاس را دید و شد شهید عباس
#مــــــــــــــــےکده
همه دست بریده را دیدند
یارِ قامت خمیده را دیدند
رنگ و روی پریده را دیدند
گریه های ندیده را دیدند
کمرش خم شد از غمِ سقا
هلهله شد بپا در آن غوغا
#مــــــــــــــــےکده
چونکه ماه مدینه ام برگشت
زینب بی قرینه ام برگشت
همرهِ او سکینه ام برگشت
علت سوز سینه ام برگشت
دخترم بی برادر آمده بود
قد کمان پیش مادر آمده بود
#مــــــــــــــــےکده
همه موهای او پریشان بود
دلش آتش ز دست عدوان بود
ناله هایش عجیب سوزان بود
بین روضه صداش لرزان بود
از اسیری چو کرد شِکوه تمام
گفت از مجلسِ شرابِ شام
#محمود_ژولیده
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
آن کنیزم که در سرای علی
همچو زهرا شدم فنای علی
ریختم عشق را بپای علی
شد همه هستی ام فدای علی
کودکانی که پرورانیدم
همه را بر حسین بخشیدم
#مــــــــــــــــےکده
چونکه طفلان من بزرگ شدند
با غم بی کفن بزرگ شدند
با هزاران محن بزرگ شدند
زیر دست حسن بزرگ شدند
دوره های دفاع را دیدند
راه و رسم جهاد فهمیدند
#مــــــــــــــــےکده
داشت مولا از این جهان میرفت
روح پاکش به لامکان میرفت
نم نمک سوی آسمان میرفت
اشک چشمش، چکان چکان میرفت
با اشاره گذاشت نورِ دو عین
دست عباس را بدست حسین
#مــــــــــــــــےکده
گفت ای نور دیده، عباسم
ای تمام امید و احساسم
وی چراغ حرم، گل یاسم
در صف رزم، اَشجع الناسم
همه جا پرتوِ دو عینم باش
کربلا همرهِ حسینم باش
#مــــــــــــــــےکده
شبِ هجران فرا رسید آخر
دلِ شب با برادرانِ دگر
رفت شیر دلاورم به سفر
شد علمدار و ساقی لشگر
در شب غربت و قرارِ حسین
یارِ زینب شد و وقار حسین
#مــــــــــــــــےکده
روز آخر بنا شد آب آرَد
آب بر کودک رباب آرد
از شریعه کمی جواب آرد
یا که تا خیمه درّ ناب آرد
چشمتان روز بَد نبیند وای
غرق خون شد امیر، سر تا پای
#مــــــــــــــــےکده
وای از هجمه ها به نخلستان
قطع شد دستها به نخلستان
فرق او شد دوتا به نخلستان
پاره شد مشکها به نخلستان
شد امیدش که ناامید عباس
یاس را دید و شد شهید عباس
#مــــــــــــــــےکده
همه دست بریده را دیدند
یارِ قامت خمیده را دیدند
رنگ و روی پریده را دیدند
گریه های ندیده را دیدند
کمرش خم شد از غمِ سقا
هلهله شد بپا در آن غوغا
#مــــــــــــــــےکده
چونکه ماه مدینه ام برگشت
زینب بی قرینه ام برگشت
همرهِ او سکینه ام برگشت
علت سوز سینه ام برگشت
دخترم بی برادر آمده بود
قد کمان پیش مادر آمده بود
#مــــــــــــــــےکده
همه موهای او پریشان بود
دلش آتش ز دست عدوان بود
ناله هایش عجیب سوزان بود
بین روضه صداش لرزان بود
از اسیری چو کرد شِکوه تمام
گفت از مجلسِ شرابِ شام
#محمود_ژولیده
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110