میڪ🍇ـــده ابوتراب"ع"
11.4K subscribers
6.5K photos
797 videos
48 files
604 links
•°|بنـــــ﷽ــــام نامے مولا|°•

مولاجانم ....

تو می آیی و از نزدیک میبینم تو را آخر
همان وقتی که میمیرم ،عجب میمیرم خوبی

#سید_حمید_رضا_برقعی
#فمن_یمت_یرنی🍇

ارسال شعر
@Ebi_1366_ghafari
Download Telegram
#حضرت_زهرا_س
#مدح #مرثیه

حق ملاك عشق را با عشق تو سنجيده است
شاهكار دست خود در خلقت تو ديده است
ذكر « لا احصي ثنائُك » گوشه اي از وصف تو
پايِ مدحت دست هر صاحب قلم لرزيده است
با نفَسهاي تو اي آرامش جان علي
بويِ سيب از عرش تا فرشِ خدا پيچيده است
مانده روي صورت تو جاي لبهاي نبي
بسكه اي حوريه با گريه تو را بوسيده است
محور آل كسا و علت خلقت تويي
دست بر سينه علي هم دورِ تو گريده است
هاتفي از خلقت جنات پرسيد و شنيد
فاطمه يك گوشه لب وا كرده و خنديده است
خم به ابرويت نياور چون قيامت مي كند
حق اگر آگاه گردد فاطمه رنجيده است
شانه بردار و به داد ناز دخترها برس
چند وقتي گيسوي زينب به هم تابيده است
از شكاف پهلويت پيداست بد خوردي زمين
در به سوي پهلوي تو بي هوا چرخيده است
خوب شد فضه رسيد و پيكرت را جمع كرد
بر در و ديوار خونِ سينه ات پاشيده است
پيش زينب بي حياها دستِ جمعي مي زدند
دخترت حق دارد اي بي بي اگر ترسيده است
هر كجايي با علي تا شد مغيره رو به رو
بر غلاف خود كشيده دستي و خنديده است

#قاسم_نعمتی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س
#فاطمه

هنوز این خانه بر تن رخت اندوه پدر دارد
کجا دنیا از اندوه دل زهرا خبر دارد؟!

اگر خورشید مان رفت از میان، هان ای شباویزان!
هنوز این آسمان در دامنش قرص قمر دارد

مخواهید از علی در دست هاتان دست بگذارد
که او مرد است و مرد از جمع نامردان حذر دارد

مخواهید از علی سخت است در جمع شما بودن
که در جمع شغالان شیر بودن درد سر دارد

بترسید از جسارت بر حریم اهل بیت عشق
خدا هر لحظه بر احوال این منزل نظر دارد

...
کسی می آید از این کوچه با یک صورت نیلی
خدایا! مادر ما دست در دست پسر دارد

هلا ای خارهای خشک صحراهای بی مهری!
کجا یک یاس، تاب آتش و مسمار در دارد؟!

میان آتش و خون پشت در سخت است با این حال
تماشای علی از دور دردی بیشتر دارد

به استقبال می آید رسول نور و بیداری
شباهنگام خورشید از زمین قصد سفر دارد
...
همیشه رسم این تقویم بی احساس این بوده:
که هر گل سبزتر باشد خزانی زرد تر دارد

#سعید_تاج_محمدی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س
#بستر_شهادت


در شهر حرف کوچه و بازار بشنوم
در خانه طعنه در و دیوار بشنوم

هر بار از کنار در خانه رد شوم
آوای آه... مثل همان بار... بشنوم

هر بار، باز دست برم سوی ذوالفقار
از غیب، باز «دست نگهدار» بشنوم

از کودکان مدام همین یک سؤال را:
«بهتر شده ست مادر تب دار؟...» بشنوم

اینها جدا جدا همه سخت است و سخت تر
حرف جدایی است که از یار بشنوم

سخت است از نفس نفست هم صدای بال...
بال پرنده های سبکبار بشنوم

#محمد_مهدی_سیار
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س
#فاطمیه

بعد از آنكه باز شد سمت شما در بي هوا
يك گل نشكفته شد آن لحظه پرپر بي هوا

پاره ي تن خوانده پيغمبر شما را بارها
پس زمين خورده همان لحظه پيمبر بي هوا

بايد از اينجاي روضه بگذريم و بگذريم
تا به اينجا كه زمين افتاد حيدر بي هوا

دست بردار از كمربند علي زهرا نبود
با غلاف افتاد بر بازويش آخر بي هوا

حضرت ام ابيها بستري شد چند ماه
بارها در پا شدن افتاد مادر بي هوا

بي هوا افتادنش را ارث بردند اهلبيت
شاه افتاد از فرس در پيش خواهر بي هوا

نيمه شب بود و بيابان بود و مركب بي جهاز
دور از چشم همه افتاد دختر بي هوا

بدتر اينكه از فراز نيزه ها افتاده است
پيش چشم مادر او راس اصغر بي هوا...

#محسن_صرامی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س
#مدح_شهادت

کیستم من فاطمــه س محبـوبۀ جان‌آفرینـم
جنــةالاعـلای قــربِ رحمـة للعـالمینم
لیلة القدری که کس غیر از خدا قدرش نداند
معنــی «انا فتحنـــا»ی امیــرالمؤمنینم
مادر پیغمبران از شخص آدم تا محمّد
بانــوی مـلک خـدا در آسمان‌ها و زمینم
از ازل پیشانــی توحیــد را بــودم ستاره
تا ابـد انگشـتر ختــم رســالت را نگینم
ذات حق کرده اراده تا که باشد یک حسینش
ور نه ریزد تا صف محشـر، حسین از آستینم
آن جناب مریـم عـذرا و این یکتـا مسیحش
این مـن و ایـن یـازده عیسـای عیساآفرینم

راستـی رکـن همه ارکان عالم کیست؟- حیدر
در حقیقـت مـن همـان رکـن امـام راستینـم
ایـن عجب نبْوَد چو پا در عرصۀ محشر گـذارم
عفـو جوشــد از یسـار و رحمـت آید از یمینم
سجـده و والشمس و واللیـل دخـان و عادیاتم
کوثر و تطهیر و قـدر و فجـر و نور و یا و سینم
هم به سیرت مصطفی فرموده در شأنم «فداها»
هم به صــورت گفتــه صــورت‌آفرینم، آفرینم
در حقیقت عبد حق خوانده، سپس گویید مدحم
گرچــه فــوق مــدح خلــقِ اوّلیـن و آخرینم
گاه مـی‌خوانند حــورم، گــاه مـی‌گویند انسان
هر چه باشم بهتر از آن، هر چه هستم فوق اینم
عصمتـم، زهـدم، عفافم، کعبه‌ام، رکنم، طوافم
مـام نفس مطمئنـه، قـلب تقـوا، جـان دینـم

نی عجب گر چشم حق در من بیند روی حق را
نیستـم هرگـز خـدا امـا خـدا را جانشینم
مرتضی در من خدا را دید با چشم خدایی
مـن خدا را دیده‌ام هر گاه حیدر را ببینم
شب که همچون کوکب دُرّی جمالم می‌درخشد
تــا فــلک انــوار ثــارالله خیــزد از جبینم
هـم نبــوت را یگانــه چشمــۀ عین‌الحیاتم
هـم ولایـت را فـروزان آیــت حــق الیقینم
بهتریـن ســادات عالــم: چـار بانوی بهشتی
مـن میـان چـار سـادات بهشتــی، برترینـم
ایستـادم روی پـا چـون کوه، بر حفظ ولایت
سیل اگر سیلی زنـد، آن نیستم کز پا نشینم
بستـه دست حـق زمام آسمان را در کمندم
کوردل دشمن که پشت در ستاده در کمینم

این حمایت از علی، این ضربه‌های دست دشمن
آن شــرار آتــش و ایـن خطبه‌های آتشینم
بـا وجـود آنکــه در راه علــی اولْ شهیـدم
پیش‌تـر از مـن فــدا گردیــد طفـلِ نازنینم
یـک مدینـه دشمـن و یـک خانۀ آتش‌گرفته
کس نبود آنجا به جز دیوار و در یار و معینم
من که پیغمبر «فداها» گفت در حقم، همانا
اولیــن یـــار فـــداکار امیـــرالمؤمنینم
دست دادم لیک بند از دست مولایم گشودم
تا بداننــد اهــل علـم حامی حبل المتینم
من شدم نقش زمین، بردند مولا را به مسجد؛
آه یـارب تــا قیــامت از امـامم شـرمگینم
من بـه یـاری علی «میثم» مقـاوم ایستـادم
شد خجـل مسمـار آهن، پیشِ عزمِ آهنینم

#غلامرضا_سازگار
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س

چنان زدند به هم روز و روزگار مرا
گرفته دست خودش گریه اختیار مرا

زن جوان که نباید عصا بدست شود
گرفت جور فلک لذت بهار مرا

شکسته است غرورم میان این خانه
شکسته اند سر یار خانه دار مرا

نفس نداشت ولیکن به من نفس میداد
و باز کرد گره های سخت کار مرا

لباسها به تنش زار میزند دیگر
که آب کرده جراحت تن نگار مرا

قرار بود که باهم‌ دوباره حج برویم
به هم‌ زدند حسودان من قرار مرا

عجیب نیست که شب دیر میروم خانه
برای  آنکه نبینند حال زار مرا

بدون فاطمه بودن نمیخورد به علی
خدا زیاد کند طول عمر یار مرا

آهای اهل مدینه زن مرا کشتید
شکسته اید دگر بغض ذولفقار مرا

#سید_پوریا_هاشمی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س

آنکه تابید رخش در شب یلدای علی
کیست جز فاطمه نوریّه ی شبهای علی

فاطمه کیست؟همان است که دراین نه سال...
هرسحر بود خودش ربی الاعلای علی

همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم..
ولی افتاد خود فاطمه بر پای علی

بارها گفت پیمبر که علی جان من است
و شده فاطمه هم جان گوارای علی

زن نبینش! بخدا ظرفیتش را دارد...
که به میدان بزند جنگ کند جای علی

هرچه گفته ست علی بود علی بود علی
نیست بر لوح دلش غیر تولای علی

ما گدایان علی ریزه خور فاطمه ایم
جان فدای کرمت حضرت زهرای علی!

حکم لولاک خدا بود که فهماند به ما..
اوست تنها سبب خلقت دنیای علی

این دو سه ماه چه آمد به سر بانو که..
بسته شد بر رخ او راه تماشای علی

یک در سوخته و یک زن سیلی خورده
ما بمیریم برای غم عظمای علی

#سید_پوریا_هاشمی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س

فاطمه جلوه ی باقی ازل تا ابد است
آی مردم! بخدای احد! او هم احد است

قامت سرو خودش را به علی داد و خمید..
راز زیبایی دریا به همین جزر و مد است

از غذای حسنینش زد و بخشید به ما
مادر ما به خدا مادری اش را بلد است

جامه نو به تن فضه و اسما میکرد
بانویی که به تنش پیرهنی از نمد است

به فدک کار ندارد هدفش نام علیست
نکند فکر کنی در طلب یک سند است

گر علی پیکر یک عبدود انداخت به خاک
پشت در فاطمه درگیر چهل عبدود است

لال باد آنکه ازو شاهد حرفش را خواست
آنچه صادر بشود از لب او مستند است

نبی از خانه او دست به سینه‌ میرفت
تو ببین خانه ی زهرا شرفش تا چه حد است

شانی از تربت ارباب فراتر دارد
خاک آن چادر خاکی که به زیر لگد است

بین دیوار و در خانه چه آمد به سرش..
مدد از فضه گرفت آنکه به عالم مدد است..

#سید_پوریا_هاشمی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#حضرت_زهرا_س
#سقیفه

آغاز روزهای سیاه از سقیفه شد
دنیا که گشت پر ز گناه از سقیفه شد
روز غدیر چشم جهان روشنا گرفت
روز جهان چه زود سیاه از سقیفه شد
می خواست روی پای عدالت بایستد
افتادنِ جهان تهِ چاه از سقیفه شد
می رفت با علی که زمین آسمان شود
افسوس این امید، تباه از سقیفه شد
از آن به بعد جنگل دنیا درست شد
اینگونه باز، باب نگاه از سقیفه شد
هیزم جواب زحمت یک عمر احمد است
دنیا اگر سیاه شد آه از سقیفه شد
بستند باب شهر علوم رسول را
استاد جهل، رهبر راه از سقیفه شد

#حسن_کردی
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110
#حضرت_زهرا_س
#مدح

آن بانویی که فاطمه، شأن صفاتش بود
هم فضه هم سلمان یکی از معجزاتش بود

روزی سه نوبت خانه‌اش را نور می‌بخشید
شهر مدینه روشن از وقت صلاتش بود

وقتی خدا از قبل خلقت امتحانش کرد
یعنی که صبر و استقامت جزءِ ذاتش بود

پیراهن شام عروسی را به سائل داد
جود و کرم دلداده‌ی حُسنِ ذکاتش بود

یا چادرش مرد یهودی هم مسلمان شد
اعجاز می‌کرد و کلیم‌الله ماتش بود

حوریّه بود اما زمینی زندگی می‌کرد
افتادگی بارزترین وجهِ حیاتش بود

تَکویر و قدر و نور و کوثر، هل‌اَتی والفجر
محکم‌ترین تفسیرهای محکماتش بود

در کوچه‌ها دستش شکست و پای حیدر ماند
حفظ ولایت از اَهمّ واجباتش بود

اَلجاّر ثُمَّ الداّر، هر شب پای سجاده
فکر تمام شهر تا روز مماتش بود

او ناخدای رحمت حق در دو عالم شد
خون خدا تفسیر کشتیِ نجاتش بود

#کربلایی_رضا_باقریان
#مــــــــــــــــےکده
🍇 @Aliabotorab110