البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴اخلاق علوی امام رضا علیه السلام
و اشاره به قطعه ای از قصیده ابوفراس حمدانی
مورخ شهیر عرب، شیخ باقر شریف قرشی در کتاب خود حیاة الامام الرضا علیه السلام در مقایسه اعمال و رفتار علویان و عباسیان می نویسد:
....
تنشى (تمسی) التلاوة في أبياتهم سحـــراً
و في بيوتكم الأوتار و النغـــم
....
⭐شیخ باقر شریف قرشی، ترجمه حیاة الامام الرضا عليه السلام (پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام)، ج2، ص576-577
ترجمه: محمد صالحی
همراه با تقریظی از مرحوم حضرت آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری
#بریده
#امام_رضا
#تاریخ
@AlBasatin
🔴اخلاق علوی امام رضا علیه السلام
و اشاره به قطعه ای از قصیده ابوفراس حمدانی
مورخ شهیر عرب، شیخ باقر شریف قرشی در کتاب خود حیاة الامام الرضا علیه السلام در مقایسه اعمال و رفتار علویان و عباسیان می نویسد:
....
تنشى (تمسی) التلاوة في أبياتهم سحـــراً
و في بيوتكم الأوتار و النغـــم
....
⭐شیخ باقر شریف قرشی، ترجمه حیاة الامام الرضا عليه السلام (پژوهشی دقیق در زندگانی امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام)، ج2، ص576-577
ترجمه: محمد صالحی
همراه با تقریظی از مرحوم حضرت آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری
#بریده
#امام_رضا
#تاریخ
@AlBasatin
چون تو را در جان یا مال یا فرزندانت مصیبتی رسید، مصیبتی را که با از دست دادن رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به تو رسیده به یاد آر که مردمان به هیچ مصیبتی مانند آن دچار نگشتهاند.
کافی شریف، ج3، ص 124
#بریده
#حدیث
#پیامبر_اسلام
@AlBasatin
کافی شریف، ج3، ص 124
#بریده
#حدیث
#پیامبر_اسلام
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴توسل حاکم نیشابوری شافعی متوفی 405 قمری
از علمای متعصب اهل سنت به قبر مطهر حضرت رضا علیه السلام و شفا گرفتن
خداوند مرا از کرامات ترتبش، بهترین کرامت را شناساند. از آن جمله است که من دچار بیماری خشکی مفاصل بودم و جز با مشقت نمی توانستم حرکت کنم.
بنابراین بیرون آمدم و زیارتش کردم و با دو کفش کرباسی به نوقان بازگشتم. صبح که در نوقان بودم، تمام آن درد رفت و تندرست به نیشابور بازگشتم.
⭐فرائد السمطین، جوینی شافعی، ج2، ص220 به نقل از تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری شافعی
#بریده
#امام_رضا
#توسل
#احادیث_اهل_سنت
@AlBasatin
🔴توسل حاکم نیشابوری شافعی متوفی 405 قمری
از علمای متعصب اهل سنت به قبر مطهر حضرت رضا علیه السلام و شفا گرفتن
خداوند مرا از کرامات ترتبش، بهترین کرامت را شناساند. از آن جمله است که من دچار بیماری خشکی مفاصل بودم و جز با مشقت نمی توانستم حرکت کنم.
بنابراین بیرون آمدم و زیارتش کردم و با دو کفش کرباسی به نوقان بازگشتم. صبح که در نوقان بودم، تمام آن درد رفت و تندرست به نیشابور بازگشتم.
⭐فرائد السمطین، جوینی شافعی، ج2، ص220 به نقل از تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری شافعی
#بریده
#امام_رضا
#توسل
#احادیث_اهل_سنت
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴گویاترین سند برای شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم با سم از زبان سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام
امام صادق علیه السلام از پدران گرامیشان علیهم السلام از امام حسن عليه السّلام نقل می کنند که ایشان به اهل خود فرمودند:
من به وسيله سم شهيد مي شوم، همان طور كه پيغمبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شهيد شدند.
گفتند: چه كسى شما را مسموم مي نمايد؟
فرمودند: جعده دختر اشعث بن قيس، زيرا معاويه وى را تحريك مي كند و اين دستور را به او مي دهد.
گفتند: پس جعده را از خانه ات خارج و از خودت دور كن!
فرمودند: چگونه او را خارج كنم در صورتى كه هنوز عملى انجام نداده است اگر من وى را خارج كنم باز هم مرا مي كشد علاوه بر اينكه نزد مردم عذرى خواهد داشت.
⭐قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج1، ص241
مصادر دیگر:
مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص175
بحار الانوار، ج44، ص153
#بریده
#پیامبر
#تاریخ
@AlBasatin
🔴گویاترین سند برای شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم با سم از زبان سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام
امام صادق علیه السلام از پدران گرامیشان علیهم السلام از امام حسن عليه السّلام نقل می کنند که ایشان به اهل خود فرمودند:
من به وسيله سم شهيد مي شوم، همان طور كه پيغمبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم شهيد شدند.
گفتند: چه كسى شما را مسموم مي نمايد؟
فرمودند: جعده دختر اشعث بن قيس، زيرا معاويه وى را تحريك مي كند و اين دستور را به او مي دهد.
گفتند: پس جعده را از خانه ات خارج و از خودت دور كن!
فرمودند: چگونه او را خارج كنم در صورتى كه هنوز عملى انجام نداده است اگر من وى را خارج كنم باز هم مرا مي كشد علاوه بر اينكه نزد مردم عذرى خواهد داشت.
⭐قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج1، ص241
مصادر دیگر:
مناقب ابن شهر آشوب، ج3، ص175
بحار الانوار، ج44، ص153
#بریده
#پیامبر
#تاریخ
@AlBasatin
📚
و علی بن موسی الرضا در طوس درگذشت، به سبب نوشیدنیای که مأمون به او داد پس در همان ساعت درگذشت و این امر در روز شنبه، آخر سال 203 واقع شد. مرقد او در سناباد، بیرون نوقان، کنار قبر [هارون] الرشید، مشهور و محل زیارت مردم است. بارها و بارها آن را زیارت کردم و هیچ دشواریای در زمان اقامتم در طوس به من نرسید که قبر علی بن موسی الرضا -که درود خداوند بر او و جدش باد- را زیارت کرده باشم و از خدا رفع آن [گرفتاری] را خواسته باشم، مگر آنکه خواستۀ من به استجابت رسید و آن دشواری از من برطرف شد؛ این چیزی است که آن را بارها آزمودم و چنین یافتمش. خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیتش -که درود خداوند بر او و آنها باد- بمیراناد!
ابن حبان (354 هـ)، الثقات
#بریده
#توسل
#امام_رضا
http://shatat.rahigh.ir/?p=2428
@AlBasatin
و علی بن موسی الرضا در طوس درگذشت، به سبب نوشیدنیای که مأمون به او داد پس در همان ساعت درگذشت و این امر در روز شنبه، آخر سال 203 واقع شد. مرقد او در سناباد، بیرون نوقان، کنار قبر [هارون] الرشید، مشهور و محل زیارت مردم است. بارها و بارها آن را زیارت کردم و هیچ دشواریای در زمان اقامتم در طوس به من نرسید که قبر علی بن موسی الرضا -که درود خداوند بر او و جدش باد- را زیارت کرده باشم و از خدا رفع آن [گرفتاری] را خواسته باشم، مگر آنکه خواستۀ من به استجابت رسید و آن دشواری از من برطرف شد؛ این چیزی است که آن را بارها آزمودم و چنین یافتمش. خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیتش -که درود خداوند بر او و آنها باد- بمیراناد!
ابن حبان (354 هـ)، الثقات
#بریده
#توسل
#امام_رضا
http://shatat.rahigh.ir/?p=2428
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴درخت بادام
شیخ القمیین و رئیس المحدثین، جناب شیخ صدوق اعلی الله مقامه الشریف از قول ابو واسع نیشابوری روایت می کند:
از جده ام، خديجه بنت حمدان شنيدم كه مي گفت: وقتي حضرت رضا عليه السلام وارد نيشابور شد، در محله ی غربی در خانه ي جدش (جد خدیجه)، بسنده (پسنده یا پسندیده)، اجلال نزول فرمودند. و او به این جهت به بسنده نامیده شد که امام رضا علیه السلام از بین مردم خانه او را انتخاب کردند. و بسنده در زبان فارسی به معنای پسندیده و مرضی است.
موقعي كه حضرت رضا عليه السلام در منزل ما پياده شدند، بادامي را در گوشه اي از خانه ما كاشتند. آن بادام یکساله درختي شد و بارور گرديد.
مردم از جريان آن درخت اطلاع يافتند. بنابراين از بادام آن درخت براي شفای دردهاي خود مي بردند. هر كس دچار مرضي مي شد، از آن بادام مي خورد و شفا مي گرفت.
هر كس به درد چشم مبتلا مي گرديد، و از آن بادام بر چشم خويش مي نهاد، شفا مي يافت.
هر زن حاملی كه وضع حملش دشوار مي شد، و از آن بادام مي خورد، دردش تخفيف پيدا مي كرد و در همان ساعت وضع حمل می کرد.
حتي اگر چهارپايان دچار قولنج مي گرديدند، وقتي از شاخه ي آن درخت بر شکمش مي ماليدند، خوب مي شد.
و همه این ها به برکت امام رضا علیه السلام بود.
⭐شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص142-143
#بریده
#امام_رضا
#توسل
@AlBasatin
🔴درخت بادام
شیخ القمیین و رئیس المحدثین، جناب شیخ صدوق اعلی الله مقامه الشریف از قول ابو واسع نیشابوری روایت می کند:
از جده ام، خديجه بنت حمدان شنيدم كه مي گفت: وقتي حضرت رضا عليه السلام وارد نيشابور شد، در محله ی غربی در خانه ي جدش (جد خدیجه)، بسنده (پسنده یا پسندیده)، اجلال نزول فرمودند. و او به این جهت به بسنده نامیده شد که امام رضا علیه السلام از بین مردم خانه او را انتخاب کردند. و بسنده در زبان فارسی به معنای پسندیده و مرضی است.
موقعي كه حضرت رضا عليه السلام در منزل ما پياده شدند، بادامي را در گوشه اي از خانه ما كاشتند. آن بادام یکساله درختي شد و بارور گرديد.
مردم از جريان آن درخت اطلاع يافتند. بنابراين از بادام آن درخت براي شفای دردهاي خود مي بردند. هر كس دچار مرضي مي شد، از آن بادام مي خورد و شفا مي گرفت.
هر كس به درد چشم مبتلا مي گرديد، و از آن بادام بر چشم خويش مي نهاد، شفا مي يافت.
هر زن حاملی كه وضع حملش دشوار مي شد، و از آن بادام مي خورد، دردش تخفيف پيدا مي كرد و در همان ساعت وضع حمل می کرد.
حتي اگر چهارپايان دچار قولنج مي گرديدند، وقتي از شاخه ي آن درخت بر شکمش مي ماليدند، خوب مي شد.
و همه این ها به برکت امام رضا علیه السلام بود.
⭐شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص142-143
#بریده
#امام_رضا
#توسل
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴فارسی تکلم کردن امام هادی علیه السلام با شاگردشان علی بن مهزیار
روایت زیبایی از دیدار امام هادی علیه السلام با علی بن مهزیار اهوازی است که طی آن، یک ساعت شنی که وی برای امام آورده به کار انداخته می شود. در این دیدار امام چند جمله فارسی می فرماید که لطیف است.
محمد بن حسن صفار قمی از روات برجسته و از اصحاب امام عسکری علیه السلام روایت می کند:
حسن بن علی سرسونی از ابراهیم بن مهزیار روایت کرده است که گفت:
امام هادی علیه السلام نامه ای به علی بن مهزیار نوشتند و از او خواستند تا ابزاری که ساعات را تعیین کند ـ اصطلاحا در این روایت «مقدار» ـ برای ایشان تهیه کند.
ما این وسیله را تهیه کرده، در سال 228 برای ایشان بردیم. وقتی به سیاله رسیدیم، ابن مهزیار نامه ای نوشته و خبر آمدن خود را به امام اطلاع داده، از ایشان اجازه گرفت تا نزد آن حضرت رفته و وقت ملاقات را تعیین کند. همین طور برای ابراهیم [بن مهزیار] هم اجازه گرفت. امام اجازه دادند بعد از ظهر خدمت آن حضرت برسیم. رسیدن ما در یک روز تابستانی بسیار گرم بود. "مسرور" غلام علی بن مهزیار هم همراه ما بود. وقتی به قصر نزدیک شدیم "بلال"، غلام امام، در انتظار بود.
گفت: داخل شوید.
وارد حجره شدیم، در حالی که دچار تشنگی شدیدی بودیم. نشستیم. یکی از غلامان در حالی که کوزه آب خنکی داشت، پیش آمد. از آن آب خوردیم. امام، علی بن مهزیار را خواست و تا بعد از عصر نزد آن حضرت بود. سپس مرا خواست. سلام کردم و اجازه خواستم دست امام را ببوسم. حضرت دستش را داد، من بوسیدم. امام مرا دعا کرد و نشستم، آنگاه برخاسته و خداحافظی کردم. وقتی از در خانه بیرون آمدم، مرا صدا کردند و فرمودند: ای ابراهیم. عرض کردم: لبیک یا سیدی. فرمودند: صبر کن. من همچنان ایستاده بودم، در حالی که مسرور، غلام ما هم با من بود.
امام دستور داد مقدار [یعنی ساعت] را نصب کنند [بکار بیندازند]. حضرت آمد، تختی برای آن حضرت گذاشتند نشست. یک تخت هم برای علی بن مهزیار در سمت چپ امام گذاشتند که روی آن نشست. من در کنار ساعت بودم. یک سنگ افتاد.
مسرور [به فارسی] گفت: «هشت».
امام فرمود: ثمانیه؟
گفتیم: بلی ای سرور ما.
آنگاه ما بیرون آمدیم. امام به علی بن مهزیار فرمودند: فردا صبح مسرور را نزد من بفرست. ابن مهزیار او را فرستاد.
وقتی وارد شده بود، امام [به فارسی به وی] فرموده بودند: «بار خدایا چون» ؟ مسرور گفته بود: «نیک یا سیدی» . در این وقت [شخصی به نام] نصر [از آنجا] گذشت.
امام [به فارسی] به مسرور فرمود: «در ببند»
او در را بست. آنگاه عبای خود را روی من انداخت تا مرا از نصر پنهان کند و سپس آنچه می خواست از من پرسید. بعد از آن امام با علی بن مهزیار دیدار کرده و فرمود: همه اینها از ترس نصر [که لابد یکی از مراقبان بوده] بود. علی بن مهزیار گفت: ترس من بیشتر از عمرو بن قرح است.
⭐صفار قمی، بصائر الدرجات، ص337
#بریده
#امام_هادی
#کرامت
@AlBasatin
🔴فارسی تکلم کردن امام هادی علیه السلام با شاگردشان علی بن مهزیار
روایت زیبایی از دیدار امام هادی علیه السلام با علی بن مهزیار اهوازی است که طی آن، یک ساعت شنی که وی برای امام آورده به کار انداخته می شود. در این دیدار امام چند جمله فارسی می فرماید که لطیف است.
محمد بن حسن صفار قمی از روات برجسته و از اصحاب امام عسکری علیه السلام روایت می کند:
حسن بن علی سرسونی از ابراهیم بن مهزیار روایت کرده است که گفت:
امام هادی علیه السلام نامه ای به علی بن مهزیار نوشتند و از او خواستند تا ابزاری که ساعات را تعیین کند ـ اصطلاحا در این روایت «مقدار» ـ برای ایشان تهیه کند.
ما این وسیله را تهیه کرده، در سال 228 برای ایشان بردیم. وقتی به سیاله رسیدیم، ابن مهزیار نامه ای نوشته و خبر آمدن خود را به امام اطلاع داده، از ایشان اجازه گرفت تا نزد آن حضرت رفته و وقت ملاقات را تعیین کند. همین طور برای ابراهیم [بن مهزیار] هم اجازه گرفت. امام اجازه دادند بعد از ظهر خدمت آن حضرت برسیم. رسیدن ما در یک روز تابستانی بسیار گرم بود. "مسرور" غلام علی بن مهزیار هم همراه ما بود. وقتی به قصر نزدیک شدیم "بلال"، غلام امام، در انتظار بود.
گفت: داخل شوید.
وارد حجره شدیم، در حالی که دچار تشنگی شدیدی بودیم. نشستیم. یکی از غلامان در حالی که کوزه آب خنکی داشت، پیش آمد. از آن آب خوردیم. امام، علی بن مهزیار را خواست و تا بعد از عصر نزد آن حضرت بود. سپس مرا خواست. سلام کردم و اجازه خواستم دست امام را ببوسم. حضرت دستش را داد، من بوسیدم. امام مرا دعا کرد و نشستم، آنگاه برخاسته و خداحافظی کردم. وقتی از در خانه بیرون آمدم، مرا صدا کردند و فرمودند: ای ابراهیم. عرض کردم: لبیک یا سیدی. فرمودند: صبر کن. من همچنان ایستاده بودم، در حالی که مسرور، غلام ما هم با من بود.
امام دستور داد مقدار [یعنی ساعت] را نصب کنند [بکار بیندازند]. حضرت آمد، تختی برای آن حضرت گذاشتند نشست. یک تخت هم برای علی بن مهزیار در سمت چپ امام گذاشتند که روی آن نشست. من در کنار ساعت بودم. یک سنگ افتاد.
مسرور [به فارسی] گفت: «هشت».
امام فرمود: ثمانیه؟
گفتیم: بلی ای سرور ما.
آنگاه ما بیرون آمدیم. امام به علی بن مهزیار فرمودند: فردا صبح مسرور را نزد من بفرست. ابن مهزیار او را فرستاد.
وقتی وارد شده بود، امام [به فارسی به وی] فرموده بودند: «بار خدایا چون» ؟ مسرور گفته بود: «نیک یا سیدی» . در این وقت [شخصی به نام] نصر [از آنجا] گذشت.
امام [به فارسی] به مسرور فرمود: «در ببند»
او در را بست. آنگاه عبای خود را روی من انداخت تا مرا از نصر پنهان کند و سپس آنچه می خواست از من پرسید. بعد از آن امام با علی بن مهزیار دیدار کرده و فرمود: همه اینها از ترس نصر [که لابد یکی از مراقبان بوده] بود. علی بن مهزیار گفت: ترس من بیشتر از عمرو بن قرح است.
⭐صفار قمی، بصائر الدرجات، ص337
#بریده
#امام_هادی
#کرامت
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴فضیلت زیارت امام رضا علیه السلام
يحيى بن سليمان مازنى گويد: امام كاظم عليه السّلام فرمودند:
هركس قبر فرزندم على را زيارت كند، براى او در پيشگاه خدا همانند هفتاد حج نيكو است.
عرض كردم: هفتاد حج؟
فرمودند: آرى، و هفتاد هزار حج.
عرض كردم: هفتاد هزار حج؟
فرمودند: چه بسا كه حجّى مورد پذيرش قرار نمىگيرد.
هركس او را زيارت كند و شبى را در نزد او بيتوته كند بسان كسى است كه خداوند را در عرش زيارت كرده است.
آرى، آنگاه كه روز قيامت فرا رسد بر عرش خداى رحمان چهار تن از پيشينيان و چهار تن از پسينيان خواهند بود.
چهار تن از پيشينيان عبارتند از: نوح، ابراهيم، موسى و عيسى عليهم السّلام
و چهار تن از پسينيان عبارتند از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله، حضرت على، حضرت امام حسن و حضرت امام حسين عليهم السّلام. آنگاه جايگاه آماده مىشود و زائران قبور ائمه عليهم السّلام با ما مىنشينند با اين تفاوت كه بالاترين درجه و نزديكترين هديه از آن زائران قبر فرزندم على عليه السّلام است.
⭐ثقة الاسلام كليني، الكافي، ج4، ص585
شيخ طوسي، تهذيب، ج6، ص85
#بریده
#امام_رضا
#فضائل
@AlBasatin
🔴فضیلت زیارت امام رضا علیه السلام
يحيى بن سليمان مازنى گويد: امام كاظم عليه السّلام فرمودند:
هركس قبر فرزندم على را زيارت كند، براى او در پيشگاه خدا همانند هفتاد حج نيكو است.
عرض كردم: هفتاد حج؟
فرمودند: آرى، و هفتاد هزار حج.
عرض كردم: هفتاد هزار حج؟
فرمودند: چه بسا كه حجّى مورد پذيرش قرار نمىگيرد.
هركس او را زيارت كند و شبى را در نزد او بيتوته كند بسان كسى است كه خداوند را در عرش زيارت كرده است.
آرى، آنگاه كه روز قيامت فرا رسد بر عرش خداى رحمان چهار تن از پيشينيان و چهار تن از پسينيان خواهند بود.
چهار تن از پيشينيان عبارتند از: نوح، ابراهيم، موسى و عيسى عليهم السّلام
و چهار تن از پسينيان عبارتند از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله، حضرت على، حضرت امام حسن و حضرت امام حسين عليهم السّلام. آنگاه جايگاه آماده مىشود و زائران قبور ائمه عليهم السّلام با ما مىنشينند با اين تفاوت كه بالاترين درجه و نزديكترين هديه از آن زائران قبر فرزندم على عليه السّلام است.
⭐ثقة الاسلام كليني، الكافي، ج4، ص585
شيخ طوسي، تهذيب، ج6، ص85
#بریده
#امام_رضا
#فضائل
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴هدیه حضرت رضا علیه السلام به دعبل شاعر
برادر دعبل می گوید:
پس از آنكه آقايم ابو الحسن رضا علیه السلام به برادرم دعبل پيراهنى ابريشمى و سبز رنگ و انگشترى كه نگينش عقيق بود به همراه چند درهم رضوى عطا كرد و خواستيم به سوى قم حركت كنيم امام فرمودند:
اى دعبل! به سوى قم حركت كن پس به درستى كه تو در قم سودمند خواهى بود و به او فرمودند:
از اين پيراهن نگهدارى كن كه در آن هزار شب و در هر شب هزار ركعت نماز گزاردهام و در آن هزار بار قرآن را ختم نمودهام.
⭐امالی شیخ طوسی، مجلس دوازدهم، ص359
#بریده
#امام_رضا
#فضائل
@AlBasatin
🔴هدیه حضرت رضا علیه السلام به دعبل شاعر
برادر دعبل می گوید:
پس از آنكه آقايم ابو الحسن رضا علیه السلام به برادرم دعبل پيراهنى ابريشمى و سبز رنگ و انگشترى كه نگينش عقيق بود به همراه چند درهم رضوى عطا كرد و خواستيم به سوى قم حركت كنيم امام فرمودند:
اى دعبل! به سوى قم حركت كن پس به درستى كه تو در قم سودمند خواهى بود و به او فرمودند:
از اين پيراهن نگهدارى كن كه در آن هزار شب و در هر شب هزار ركعت نماز گزاردهام و در آن هزار بار قرآن را ختم نمودهام.
⭐امالی شیخ طوسی، مجلس دوازدهم، ص359
#بریده
#امام_رضا
#فضائل
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴 اول فدایی نبوت
عالم بزرگ اهل سنت حاکم نیشابوری به سند خود از حكیم بن جبیر از على بن حسین (امام سجاد) علیهما السّلام روایت می کند که ایشان فرمودند:
اولین کسی که جانش را در راه رضای خدا فدا نمود، علی بن ابی طالب (علیهما السلام) بود، آن وقتی که بر بستر پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله) خوابیده بود و این شعر را زمزمه میکرد:
با جان خود حفظ كردم، بهترين كسى را كه بر زمين قدم نهاد،
و بهترين كس را كه دور خانه كعبه و حجر اسماعيل طواف كرد،
رسول وقتى ترسيد، مبادا نيرنگى به او بزنند، پروردگار ذوالجلال، او را از مكر دشمن حفظ كرد،
رسول خدا در غار با ايمنى و آرامش بيتوته كرد؛ آرى، در غار و در حفظ خدا و پوشش خداوند بود،
و من در بسترش خوابيدم و مراقب دشمنان بودم، كه كى من را پاره پاره مىكنند، درحالى كه خود را براى كشته شدن و اسير گشتن آماده كرده بودم.
⭐حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج3، ص5
#بریده
#امیرالمومنین
#فضائل
@AlBasatin
🔴 اول فدایی نبوت
عالم بزرگ اهل سنت حاکم نیشابوری به سند خود از حكیم بن جبیر از على بن حسین (امام سجاد) علیهما السّلام روایت می کند که ایشان فرمودند:
اولین کسی که جانش را در راه رضای خدا فدا نمود، علی بن ابی طالب (علیهما السلام) بود، آن وقتی که بر بستر پیامبر اکرم(صلیالله علیه و آله) خوابیده بود و این شعر را زمزمه میکرد:
با جان خود حفظ كردم، بهترين كسى را كه بر زمين قدم نهاد،
و بهترين كس را كه دور خانه كعبه و حجر اسماعيل طواف كرد،
رسول وقتى ترسيد، مبادا نيرنگى به او بزنند، پروردگار ذوالجلال، او را از مكر دشمن حفظ كرد،
رسول خدا در غار با ايمنى و آرامش بيتوته كرد؛ آرى، در غار و در حفظ خدا و پوشش خداوند بود،
و من در بسترش خوابيدم و مراقب دشمنان بودم، كه كى من را پاره پاره مىكنند، درحالى كه خود را براى كشته شدن و اسير گشتن آماده كرده بودم.
⭐حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج3، ص5
#بریده
#امیرالمومنین
#فضائل
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴نامیدن حضرت محسن علیه السلام قبل از ولادت
شیخ کلینی به اسناد خود از امام صادق علیه السلام روایت می کند که ایشان به نقل از پدرشان از جدشان (امام سجاد علیه السلام) می فرمایند:
امیرالمومنین على عليه السلام فرمودند: اولادتان را قبل از این که به دنیا بیایند، نامگذاری کنید. و اگر نمی دانید که پسر یا دختر هستند، پس آن ها را به نام هایی که برای دختر و پسر است بنامید. پس آن كودكانى كه از شما سقط مى شوند و نامى بر آنان نمى گذاريد روز قيامت كه شما را ملاقات مى كنند خواهند گفت:
چرا نام ما را تعيين نكرديد، در صورتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم، كودك حضرت فاطمه را قبل از اينكه متولد شود "محسن" ناميد؟!
⭐شیخ کلینی، کافی، ج6، کتاب العقیقه، باب الاسماء و الکنی، ص18، حدیث2
#بریده
#حضرت_محسن
@AlBasatin
🔴نامیدن حضرت محسن علیه السلام قبل از ولادت
شیخ کلینی به اسناد خود از امام صادق علیه السلام روایت می کند که ایشان به نقل از پدرشان از جدشان (امام سجاد علیه السلام) می فرمایند:
امیرالمومنین على عليه السلام فرمودند: اولادتان را قبل از این که به دنیا بیایند، نامگذاری کنید. و اگر نمی دانید که پسر یا دختر هستند، پس آن ها را به نام هایی که برای دختر و پسر است بنامید. پس آن كودكانى كه از شما سقط مى شوند و نامى بر آنان نمى گذاريد روز قيامت كه شما را ملاقات مى كنند خواهند گفت:
چرا نام ما را تعيين نكرديد، در صورتى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم، كودك حضرت فاطمه را قبل از اينكه متولد شود "محسن" ناميد؟!
⭐شیخ کلینی، کافی، ج6، کتاب العقیقه، باب الاسماء و الکنی، ص18، حدیث2
#بریده
#حضرت_محسن
@AlBasatin
البساتین | محمدرضا معینی
Photo
📚
🔴البکائون خمسة
شيخ صدوق رحمه الله در كتاب خصال، به سندش از امام صادق عليه السلام روايت كرده: افرادى كه فوق العاده گريه كردند پنج نفر بودند: آدم، يعقوب، يوسف فاطمه، دختر حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم و على بن الحسين عليهم السلام.
حضرت آدم از فراق بهشت به قدرى گريه كرد كه اثر اشك در دو گونه ى صورت مباركش نظير جوى باقى ماند.
حضرت يعقوب به قدرى از فراق يوسف گريه نمود كه چشمان خود را از دست داد و حتی به او گفتند: به خداوند سوگند يوسف را از خاطر نخواهى برد تا آنكه افسرده يا نابود گردى.
حضرت يوسف به قدرى براى پدرش گريست كه اهل زندان ناراحت شدند و به وى گفتند : يا بايد شب گريان و روز ساكت شوى و يا اينكه روز گريان و شب ساكت باشى. يوسف با يكى از پيشنهادهاى ايشان موافقت نمود.
حضرت فاطمه سلام الله علیها در فراق پيغمبر به قدرى گريه كرد كه اهل مدينه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه ى كثرت گريه ات ما را اذيت مى كنى. لذا حضرت زهرا از مدينه خارج و به سوى قبر شهدا مى رفت، وقتى ناراحتي هاى قلبى خود را با گريستن خالى مى كرد به سوى مدينه باز مى گشت.
حضرت على بن الحسين عليهماالسلام مدت بيست يا چهل سال (تردید از راوی) بر حضرت حسين علیه السلام گريست. هيچ غذايى در مقابل آن حضرت نمى گذاشتند مگر اينكه گريان مى شد.
كار آن حضرت به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت: اى پسر رسول خدا! فداى تو شوم، من مى ترسم تو خود را (به واسطه ى كثرت گريه) هلاك نمايى! فرمود: چاره اى نيست جز اينكه از غم و اندوه خود به خداوند شكايت كنم. من چيزهايى را مى دانم كه شما نمى دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه عليهاالسلام نمى شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى كند.
⭐شیخ صدوق، خصال، ج1، ص272-273
#بریده
#حضرت_زهرا
#امام_سجاد
#امام_حسین
#مصائب
@AlBasatin
🔴البکائون خمسة
شيخ صدوق رحمه الله در كتاب خصال، به سندش از امام صادق عليه السلام روايت كرده: افرادى كه فوق العاده گريه كردند پنج نفر بودند: آدم، يعقوب، يوسف فاطمه، دختر حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم و على بن الحسين عليهم السلام.
حضرت آدم از فراق بهشت به قدرى گريه كرد كه اثر اشك در دو گونه ى صورت مباركش نظير جوى باقى ماند.
حضرت يعقوب به قدرى از فراق يوسف گريه نمود كه چشمان خود را از دست داد و حتی به او گفتند: به خداوند سوگند يوسف را از خاطر نخواهى برد تا آنكه افسرده يا نابود گردى.
حضرت يوسف به قدرى براى پدرش گريست كه اهل زندان ناراحت شدند و به وى گفتند : يا بايد شب گريان و روز ساكت شوى و يا اينكه روز گريان و شب ساكت باشى. يوسف با يكى از پيشنهادهاى ايشان موافقت نمود.
حضرت فاطمه سلام الله علیها در فراق پيغمبر به قدرى گريه كرد كه اهل مدينه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه ى كثرت گريه ات ما را اذيت مى كنى. لذا حضرت زهرا از مدينه خارج و به سوى قبر شهدا مى رفت، وقتى ناراحتي هاى قلبى خود را با گريستن خالى مى كرد به سوى مدينه باز مى گشت.
حضرت على بن الحسين عليهماالسلام مدت بيست يا چهل سال (تردید از راوی) بر حضرت حسين علیه السلام گريست. هيچ غذايى در مقابل آن حضرت نمى گذاشتند مگر اينكه گريان مى شد.
كار آن حضرت به جايى رسيد كه يكى از غلامانش به وى گفت: اى پسر رسول خدا! فداى تو شوم، من مى ترسم تو خود را (به واسطه ى كثرت گريه) هلاك نمايى! فرمود: چاره اى نيست جز اينكه از غم و اندوه خود به خداوند شكايت كنم. من چيزهايى را مى دانم كه شما نمى دانيد. من يادآور قتلگاه فرزندان فاطمه عليهاالسلام نمى شوم مگر اينكه گريه راه گلويم را مسدود مى كند.
⭐شیخ صدوق، خصال، ج1، ص272-273
#بریده
#حضرت_زهرا
#امام_سجاد
#امام_حسین
#مصائب
@AlBasatin