بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
4.47K subscribers
1.41K photos
101 videos
126 files
1.49K links
موقوفات دکتر محمود افشار به منظور تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی توسط دکتر محمود افشار در سال ۱۳۳۷ بنیاد گرفته است

تهران - خيابان ولی‌عصر - سه‌راه زعفرانيه - خيابان شهيد عارف‌نسب - کوی دبیرسیاقی - شماره ۶

📞 021-2271-6834
🌐 www.MahmoudAfshar.ir
Download Telegram
⁣⁠⁣⁠بیست‌ و‌ هشتم مردادماه سالروز درگذشت سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی در تهران زاده شد. او فارغ‌التحصیل رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران بود و سال‌ها در دبیرستان‌های پایتخت به دبیری اشتغال داشت.
بهبهانی در سال‌ ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی رادیو ایران و در ۱۳۵۷ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد‌.
او شاعری غزلسرا بود و بخشی از شهرت وی در سرودن غزل‌هایی با اوزان تازه و غیرمتعارف بود.
از مجموعه‌های شعری وی می‌توان به دشت ارژن، یک دریچه آزادی، رستاخیز و خطی ز سرعت و از آتش اشاره کرد. غزلی که می‌خوانید از سروده‌های اوست:

شراب نور

ستاره دیده فروبست و آرمید، بیا
شراب نور به رگ‌های شب دوید، بیا

ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید، بیا

شهاب یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه‌سو خطّ زر کشید، بیا

ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید، بیا

به وقت مرگم اگر تازه می‌کنی دیدار
به‌هوش باش که هنگام آن رسید، بیا

به گام‌های کسان می‌برم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید، بیا

نیامدی که فلک خوشه‌خوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانه‌دانه چید، بیا

امید خاطر سیمینِ دل‌شکسته تویی
مرا مخواه ازین‌ بیش ناامید، بیا


@AfsharFoundation
⁣امروز بحث به میان آمد که اشخاص بی‌طرف، بزرگ‌ترین ایرادشان به شما این است که در اواخر دورۀ زمامداری خود به توده‌ای‌ها خیلی میدان داده بودید. آنها همه‌چیز را تهدید می‌کردند. ایرادکنندگان نتیجه می‌گیرند که اگر وقایع ۲۸ مردادماه ۳۲ نبود، ایران به طرف شوروی‌ها می‌رفت و پشت پردۀ آهنین قرار می‌گرفت. فرمودند:

این‌ها که این‌طور فکر می‌کنند، شعور و فهم سیاسی ندارند. این توده‌ای‌ها که می‌گویند،‌ مگر چه کاری می‌کردند؟ به‌اصطلاح آن مرد (۱)، نعره می‌کشیدند یا روزنامه می‌فروختند. ما که به آنها اجازۀ دیگری نمی‌دادیم و همیشه هم به عوامل انتظامی دستور می‌دادم که از کارهای خلاف رویۀ آنها جلوگیری کنند، امّا ملّیون وقتی اجازۀ میتینگ می‌خواستند، اجازه می‌دادم. نمی‌توانستم اجازه ندهم.
بله عده‌ای از این‌ها نعره می‌کشیدند. مگر کار دیگری هم می‌کردند؟ خوب نعره بکشند. اساساً باید فکر کرد علّت وجودی یا سبب آمدن و بقای دولت من چه بود؟ مگر غیر از این بود که مرا ملّت پشتیبانی می‌کرد؟ دولت مگر غیر از ملّت پشتیبانی دیگری داشت؟ نه، نداشت. خارجی‌ها که موافق نبودند. عده‌ای که نوکر خارجی‌ها بودند و دستشان از کارها به‌کلّی داشت کوتاه می‌شد، موافق نبودند.
[مجلس] سنا مگر با میل به دولت رأی می‌داد؟ از ترس ملّت بود که هروقت به مجلس شورا و سنا می‌رفتیم، رأی اعتماد می‌گرفتیم.
پس وقتی که ملّت دولتی را سر کار می‌آورد و دولت مبعوث ملّت است، نمی‌تواند صدای ملّت را خفه کند و نگذارد مردم حرف خودشان را بزنند. خفه کردن صدای مردم کار سیاست استعماری است. روش آنهاست که نفس کسی درنیاید تا هر کاری دلشان می‌خواهد بکنند. همان‌طوری که در دورۀ ۲۰‌‌ساله کردند و حالا هم می‌کنند تا قرارداد نفت ببندند و کنسرسیوم بیاورند و از این قبیل کارها.
وقتی اجازه داده شد که مردم حرفشان را بزنند و انتقاد کنند، آن‌وقت دولت هر کاری دلش خواست نمی‌تواند بکند. باید به هدف ملّت و آرزوهای ملّت توجه کند. موجودیّت دولت من روی افکار ملّت بود. پس نمی‌شد جلوی اظهار نظرهای مردم را گرفت و خفه‌شان کرد.
به توده‌ای‌ها، اگر مارک معیّنی داشتند، اجازۀ صحبت داده نمی‌شد. دولت هروقت که حس می‌کرد از طرف جمعیت معیّنی خطر هست، قادر بود که جلویش را بگیرد.

(۱) سرتیب حسین آزموده.

[تقریرات مصدق در زندان دربارۀ حوادث زندگی خویش، یادداشت‌شده به اهتمام جلیل بزرگمهر، تنظیم‌شده به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۱۶۶-۱۶۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣شاهنامه و پایان ساسانیان

فصلنامۀ فرهنگی‌هنری رود، شمارۀ ۸، ص ۲۲

این اثر تحقیقی با بررسی همانندی‌ها و تفاوت‌های روایت تاریخی شاهنامه، از پادشاهی شیرویه تا فروپاشی ساسانیان و با مطالعۀ مهم‌ترین منابع تاریخی، ازجمله تاریخ‌های سده‌های نخستین اسلامی و نیز منابع بیزانسی، ارمنی و سریانی می‌کوشد جایگاه روایت شاهنامه از دورۀ ساسانیان را در میان دیگر روایات متون تاریخی بسنجد. این تحقیق بر آن است که روشن کند شاهنامه چه داده‌های تاریخی مهمی از این دورۀ تاریخی عرضه می‌کند که در دیگر منابع نمی‌توان یافت؟ و از همانندی یا تفاوت‌ میان روایت‌ها دربارۀ منابع آنها چه نتیجه‌ای می‌توان گرفت؟ و اینکه سبک و شیوۀ تاریخ‌نگاری و روایت رخدادها در شاهنامه در سنجش با تاریخ‌ سده‌های نخستین اسلامی چگونه بوده است؟
در این اثر همچنین عوامل مختلف خوانش غیرتاریخی شاهنامه در دوران معاصر و همچنین دیدگاه‌های مختلفی که در این باره وجود دارد بررسی و جمع‌بندی شده است؛ از جمله رویکرد تقی‌زاده، پیرنیا (مشیرالدوله)، یارشاطر، زریاب خویی و... در این کتاب مطرح و بررسی شده است.

[شاهنامه و پایان ساسانیان: سنجش شاهنامه با منابع تاریخی از شورش بر خسروپرویز تا مرگ یزدگرد سوم، دکتر زاگرس زند، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣یکم شهریورماه زادروز دکتر بدرالزّمان قریب، منتخب هفدهمین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار

اگر داستان رستم ریشه‌اش در فرهنگ محلّی مردم سیستان باشد، از‌آن‌جایی‌که این ناحیه از دوران‌های کهن به دست اقوام سکایی افتاده و این اقوام مهاجر نام آن را از زرنگیان به سکستان و سیستان تغییر داده‌اند، پیدا شدن متن سغدی داستان رستم فرضیه‌ای را که بنابر آن داستان اصلی رستم میراث فرهنگ آسیای میانه و فرهنگ اقوام ایرانی سکایی است و ریشۀ آن را در گذشتۀ بسیار دور اقوام سکایی ساکن در ماوراء‌النهر جست‌و‌جو می‌کند، نزدیک‌تر به یقین می‌سازد. اگرچه در ادب مردم سکایی دوران وسطی که به زبان ختنی متجلّی است، نامی از رستم نرفته، ولی قوم همسایۀ سکاها، یعنی سغدی‌ها یادبود آن قهرمان باستانی ایران شرقی را در نوشته‌های خود گرامی داشته و دلاوری‌های او را در این داستان کوتاه منعکس کرده‌اند. باآن‌که داستان رستم در زمان ساسانیان ناشناخته نبوده و دیگر نویسندگان اسلامی نیز از او یاد کرده‌اند، تنها فردوسی بود که توانست با سخن‌ سحرآفرین خود چهرۀ رنگ‌رفتۀ رستم را درخشندگی دهد و خاطرۀ آن قهرمان را در دل‌ها زنده کند و او را محبوب مردم سازد.

دکتر بدرالزّمان قریب

به نقل از:
[دفترچۀ هفدهمین جایزۀ تاریخی و ادبی دکتر محمود افشار، اهداشده به دکتر بدرالزّمان قریب، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۸۷، ص ۳۲]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣یکم شهریورماه سالروز درگذشت دکتر پرویز ناتل خانلری

بنیاد فرهنگ ایران در سال ۱۳۴۴ تأسیس شد و دکتر خانلری تا روزی که مدیریت آن را داشت، بیش از سیصد جلد کتاب در یازده مجموعه منتشر ساخت. ضمناً پژوهشکده‌ای برای تربیت محقق تأسیس کرد که در آن به‌طور محض مباحث اساسی رشته‌های ایران‌شناسی در مرتبۀ تخصصی تدریس می‌شد. کوشش‌های بسیار مؤثری را برای گسترش زبان فارسی در افغانستان و هندوستان و پاکستان و سرزمین‌های عرب‌زبان (مخصوصاً مصر) آغاز کرد. گام استواری در بیرون‌کشی و تاریخ‌گذاری واژه‌های زبان فارسی از میان متون کهن برای تألیف فرهنگ تاریخی برداشت و جلد اوّل آن کتاب گران‌سنگ ماندگار را منتشر کرد.
در همین دوره خانلری ادارۀ امور فرهنگستان ادب و هنر را پذیرفت و به تأسیس انجمن تاریخ و انجمن موسیقی که از شعب آن بود اقدام کرد. عباس زریاب را به ریاست انجمن تاریخ برگزید و دکتر مهدی برکشلی را به ریاست انجمن موسیقی.
خانلری در سال‌های پایانی زندگی که دچار شکستگی بدنی و خستگی معنوی شد، از کار و پژوهش علمی کناره نکرد. اجازه داد دوباره مجلۀ سخن تجدید چاپ شود. دورۀ سمک عیّار را دوباره به چاپ رسانید. مجموعه‌ای از مقالات اساسی خود را تنظیم کرد که هفتاد سخن نام دارد و دو جلد از آن تا‌کنون پخش شده است. کتاب‌های دستور زبان و تاریخ زبان فارسی‌اش چندین بار چاپ شد. دیوان حافظ را به ‌آراستگی بیشتری به دست مشتاقان رسانید.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۹۷۶-۹۷۷]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ایران ای سرای امید
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین ره پرخون
خورشیدی خجسته رسید
اگرچه دل‌ها پرخون‌ست
شکوه شادی افزون‌ست
سپیدۀ ما گلگون‌ست، وای گلگون‌ست
که دست دشمن در خون‌ست
ای ایران غمت مرساد
جاویدان شکوه تو باد
راه ما، راه حق، راه بهروزی‌ست
اتّحاد، اتّحاد، رمز پیروزی‌ست
صلح و آزادی جاودانه بر همه جهان خوش باد
یادگار خون عاشقان، ای بهار
ای بهار تازه جاودان در این چمن شکفته باش

هوشنگ ابتهاج (سایه)
سخنسرای نامور معاصر و منتخب بیست‌و‌سومین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار


@AfsharFoundation
چهارم شهریورماه سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث

باغ من

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر، با آن پوستینِ سردِ نمناکش.
باغ بی‌برگی،
روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش.

سازِ او باران، سرودش باد.
جامه‌اش شولای عریانی‌ست.
ور جز اینش جامه‌ای باید،
بافته بس شعلۀ زر تارِ پودش باد.

گو بروید، یا نروید، هرچه در هرجا که خواهد، یا نمی‌خواهد؛
باغبان و رهگذاری نیست.
باغ نومیدان،
چشم در راه بهاری نیست.

گر ز چشمش پرتوِ گرمی نمی‌تابد؛
ور به رویش برگِ لبخندی نمی‌روید؛
باغ بی‌برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه‌های سربه‌گردون‌سایِ اینک خفته در تابوتِ
پستِ خاک می‌گوید.

باغ بی‌برگی
خنده‌اش خونی‌ست اشک‌آمیز.
جاودان بر اسبِ یال‌افشانِ زردش، می‌چمد در آن
پادشاه فصل‌ها، پاییز.

مهدی اخوان ثالث
تهران
خردادماه ۱۳۳۵


@AfsharFoundation
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی با همکاری انجمن سرو سایه‌فکن و انجمن دوستداران شاهنامۀ البرز برگزار می‌کند:

نقد کتاب
شاهنامه و پایان ساسانیان


با حضور:

دکتر صفورا برومند
دکتر بهرام پروین گنابادی
دکتر آرزو رسولی

و

دکتر زاگرس زند (مؤلف کتاب)

یکشنبه، ۶ شهریور ۱۴۰۱
ساعت ۱۸


تهران، خیابان ویلا، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، سالن حافظ

در این نشست کتاب شاهنامه و پایان ساسانیان با ۳۰ درصد تخفیف عرضه می‌شود.

برنامه حضوری برگزار می‌گردد و ورود برای عموم آزاد و رایگان است
.

[شاهنامه و پایان ساسانیان: سنجش شاهنامه با منابع تاریخی از شورش بر خسروپرویز تا مرگ یزدگرد سوم، دکتر زاگرس زند، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]

@AfsharFoundation
تحوّل در آداب کتابت و ترسّل به چاپ دوم رسید.

آداب، رسوم و باورهای رایج در میان کاتبان در بخشی از کتاب‌های «علم انشا» آمده است. رسائل، مکتوبات، منشآت، ترسّل، آیین و آداب کتابت عناوین کتاب‌هایی است که در ادوار مختلف تاریخی در این‌باره تألیف شده است. گردآوری این آداب می‌تواند به فهم و تفسیر بهتر نسخه‌های خطی، اسناد و کتیبه‌های تاریخی منجر شود و راه را برای انجام پژوهش‌های گسترده‌تر در حوزۀ تاریخ کتابت، نسخه‌شناسی و سندشناسی باز کند.

[تحوّل در آداب کتابت و ترسّل، عمادالدین شیخ‌الحکمایی، دکتر محیا شعیبی عمرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۴۰۱]

علاقه‌مندان می‌توانند از ششم تا نوزدهم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.

قیمت با تخفیف: ۵۹۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
جنگنامۀ رستم و زنون.pdf
1.3 MB
جنگنامۀ رستم و زنون

فصلنامۀ فرهنگی‌‌هنری رود
شمارۀ ۸، ص ۲۰

رستم و زنون سومین داستان از دستنویس هفت لشکر گورانی و از آثار ارزشمند حماسه‌های ایرانی به زبان گورانی و به تعبیر دیگر، داستانی از شاهنامۀ گورانی یا شاهنامۀ کردی است. متن گورانی براساس دستنویس کتابخانۀ آستان قدس رضوی تصحیح شده است. مصحح افزون بر تصحیح این دستنویس، با دشواری‌های خاص خود، متن گورانی را به فارسی برگردانده است. این متن دربردارندۀ متن گورانی، آوانگاری متن و ترجمۀ فارسی و یادداشت‌های جامعی دربارۀ این داستان، جایگاه و خاستگاه اساطیری-حماسی و رگه‌های یونانی آن است.

[جنگنامۀ رستم و زنون، به‌ کوشش دکتر آرش اکبری مفاخر، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

عین الوقایع


محمدیوسف هروی، متخلص به ریاضی (۱۲۹۰-۱۳۳۰ق) که همچون پدر و نیاکانش از مردان کشوری و لشکری خاندان ابدالی بوده، عین الوقایع را به‌ قصد بیان تاریخ افغانستان و جنگ‌های آن سامان از ۱۲۰۷ تا ۱۳۲۴ق نوشته و در آن بیشتر به اوضاع هرات و هزاره‌جات توجه داشته است. نویسنده که دو دهۀ پایانی عمر را در مشهد گذرانده، در کتاب خود به برخی وقایع ایران و دیگر کشورهای جهان هم پرداخته است.

[عین الوقایع: تاریخ افغانستان در سال‌های ۱۲۰۷-۱۳۲۴ق، محمدیوسف ریاضی هروی، به‌ کوشش محمدآصف فکرت هروی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]

علاقه‌مندان می‌توانند از هشتم تا بیست و دوم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.

قیمت با تخفیف: ۹۴۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣پان‌ایرانیزم در اندیشۀ دکتر محمود افشار

من از لفظ «پان‌ایرانیزم» مفهوم و مطلب سیاسی را بدان‌گونه که ترکان از «پان‌تورانیزم» یا «پان‌تورکیزم» می‌طلبند نمی‌خواهم. «پان‌ایرانیزم» در نظر من باید «ایده‌آل» یا هدف اشتراک مساعی تمام ساکنین قلمرو زبان فارسی باشد در حفظ زبان و ادبیات مشترک باستانی و احیاء آن در بخش‌هایی که امروز مرده است و ایجاد همان ادبیات تا به حکم تجدد و تازه شدن محکوم به زوال نگردد. من از «پان‌ایرانیزم» منظورم آن است که ملل و اقوامی که به زبان فارسی سخن می‌گویند یا می‌گفته‌اند و ساختمان بزرگ ادبیات فارسی را به مشارکت یکدیگر برپا ساخته‌ و باز استعداد آن را دارند که بزرگ‌تر کنند از هم پراکنده یا نسبت به هم بیگانه نشوند، بلکه دست به دست هم داده این بنای بزرگ تاریخ را عظیم‌تر و بلندتر و زیباتر برآورند...
خلاصه مقصود من از «ایده‌آل پان‌ایرانیزم» یا پاسبانی قلمرو زبان فارسی یا هر عنوان دیگری که شما می‌خواهید بگذارید، این است که کلیۀ مردمی که به زبان فارسی سخن گفته یا می‌گویند، به زبان‌ها یا لهجه‌های دیگر پیوستگی دارند، ولی زبان کتبی یا ادبی آنها فارسی است (مانند آذربایجان که هم‌اکنون به ترکی صحبت می‌نمایند و به فارسی شعر می‌گویند و نگارش می‌کنند) با ما گرد این کانون بزرگ ادبی و تاریخی جمع باشیم و کسانی که می‌خواهند هر روز به عنوانی ما را اخلاقاً از هم پراکنده کنند از خود برانیم.

[آینده (سال سوم) مهر ۱۳۲۳- اسفند ۱۳۲۴، مؤسس و مدیر مسئول دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۴۰۴-۴۰۵]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣دهم شهریورماه، سالروز درگذشت دکتر احسان یارشاطر، بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامۀ ایرانیکا و استاد پیشین مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیای نیویورک

در میان همۀ هنرهای ایرانی شعر به‌سبب گستردگی دامنۀ آن از مقام ویژه و برجستگی خاصی برخوردار است؛ چه نه‌تنها کامل‌ترین عرصۀ ظهور احساسات هنری و ذوقی مردم است، بلکه گنجینۀ ژرف‌ترین اندیشه‌ها و احساسات آنان نیز هست. با بهره‌جویی از عام‌ترین علایق هنری و گرایش‌های فکری، شعر فارسی به صورت مهم‌ترین صحنۀ تجلی جهان‌بینی مردم ایران درآمده است، تا آنجا که دیگر هنرهای ایرانی در مقایسه با شعر همه میدانی تنگ دارند و منظری محدود.
در نقاشی ایرانی با آن گونه استاد رنگ و خطی سر و کار داریم که مانند آدم خوش‌خوراک که جز به‌ خوراکی‌های لذیذ التفات ندارد، از نمایاندن روی زشت زندگی گریزان است. کار چنین نقاشی با نغمه‌های محزون موسیقی ایرانی که درد عمیق را با تفکری درونی و آرامی‌بخش و صفاپرور آمیخته اختلافی آشکار دارد. این محدودیت‌هایی را که در مورد نقاشی برشمردم، در شعر فارسی نمی‌یابیم؛ شعری که آدمی را با همۀ شادی و اندوهش، با همۀ عشق و کینه‌اش،‌ با همۀ عقل و جنونش در طی حیاتی ناپایدار در جهانی رازناک و بی‌کرانه و ناشناختنی وصف ‌می‌کند. با جذب مایه‌های عرفانی، شعر فارسی به اندیشه‌های ژرف‌تر، به دیدگاهی وسیع‌تر و احساسی شریف‌تر دست می‌یابد. این مایۀ فلسفی و دید عرفانی شعر فارسی را نه‌تنها عرصۀ تجلی احساسات و عواطف هنری ساخته، بلکه آن را به پناهگاهی مبدل کرده است که در آن افراد جوینده و اندیشه‌گر می‌توانند هم به طلب رضا و آرامش باطن و هم به دریافت الهام و ارشاد برخیزند.
گرچه موسیقی و معماری ایرانی نیز می‌توانند به‌حق مدعی ویژگی‌های والا و الهام‌بخش باشند، اما این شعر فارسی است که به‌علت غنای معنی و ژرفای بینشش در طی قرون بر دیگر هنرهای ایرانی پیشی گرفته است. به‌سبب چنین ویژگی‌ها و به اعتبار وسیلۀ کار پربارش که کلمه باشد، گویاترین وسیله‌ای است که می‌تواند ما را به یافتن ویژگی‌های مشترک هنرهای ایرانی رهنمون شود.

[«برخی از ویژگی‌های شعر فارسی و هنر ایرانی»، ایران‌نامه، سال ۸، شمارۀ ۱ (زمستان ۱۳۶۸)، ص ۵۸-۶۷ ]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
هفت لشکر به چاپ دوم رسید.

هفت لشکر کتابی به نثر فارسی عامیانه و به طرز سخن‌پردازی نقالان است. طوماری جامع است که همۀ اساطیر ملّی و داستان‌های حماسی ایرانی را از آغاز کار کیومرث تا پایان زندگی بهمن بازگو می‌کند. تاریخ کتابت یگانه دستنویس آن به دوران ناصرالدّین‌شاه قاجار باز می‌گردد، اما نشانه‌هایی از فارسی کهن‌تر از عهد قاجار هم در آن نمودار است. کتاب گنجینه‌ای ارزنده از واژگان و تعبیرات فارسی عامیانه و مصطلحات نقالان است و گذشته از این روایت‌های آن برای پژوهش در اساطیر ملّی ایران و حماسه‌های فارسی ارزشمند است. مقدمه و تعلیقات کتاب هم سخنانی نو و خواندنی را در این موضوعات به خواننده عرضه می‌کند.

[هفت لشکر: طومار جامع نقالان از کیومرث تا بهمن، تصحیح و توضیح مهران افشاری، مهدی مداینی، انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]

علاقه‌مندان می‌توانند از دوازدهم تا بیست‌ و‌ سوم شهریور، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

قیمت با تخفیف: ۲۱۰۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار منتشر کرد:

لغت محلی شوشتر

لغت محلی شوشتر، کتابی است از مؤلفی ناشناخته که بنا بر قرائن موجود در متن، در اوايل دورۀ قاجار می‌زیسته و از نوادگان سیّد نعمت‌الله جزایری شوشتری است. اگرچه مؤلف در نقل بعضی از مدخل‌های فارسی از فرهنگ‌های دیگر مانند فرهنگ جهانگیری و برهان قاطع بهره برده است، اما اهمّیت این کتاب در گردآوری پاره‌ای از واژه‌ها، مثل‌ها، چیستان‌ها و ذکر بخش‌هایی هرچند اندک از نظام آوایی و نکاتی از صرف و نحو گویش شوشتری است که در مطالعات گویش‌پژوهی مفید است. شرح بازی‌های محلی و بعضی از آداب و رسوم شوشتر و اطلاعات تاریخی و جغرافیایی (بیشتر دربارۀ شوشتر و اطراف آن) از وجوه اهمیت این کتاب است.

[لغت محلی شوشتر، از مؤلفی ناشناخته در سدۀ سیزدهم هجری، تصحیح و تحقیق دکتر مهدی کدخدای طراحی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]

علاقه‌مندان می‌توانند از چهاردهم تا بیست و هشتم شهریورماه، این کتاب را با ۳۰٪ تخفیف از دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار تهیه کنند.

برای سفارش‌های بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.

قیمت با تخفیف: ۱۷۵۰۰۰ تومان
تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید از پانزدهم شهریور تا دهم مهر کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه خواهد شد.

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتاب‌های انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ آغاز سال تحصیلی جدید تهیه کنند.

سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکان‌پذیر است.

برای سفارش‌های بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.

فهرست تازه‌ترین کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:

https://b2n.ir/Mordad1400.05.09

نشانی: تهران، خیابان ولی‌‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، کوی دبیرسیاقی (لادن)، پلاک ۶

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی

@AfsharFoundation
⁣شانزدهم شهریورماه سالروز درگذشت ژیلبر لازار، منتخب بیست و چهارمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار

خدمتگزار راستین زبان فارسی

در ۱۶ شهریورماه ۱۳۹۷، زبان فارسی یکی از خدمتگزاران ارزشمند و روشمند خود را از دست داد؛ ژیلبر لازار، استاد ارزندۀ فرانسوی که عمری پربار و دراز داشت و بیشترین سال‌های آن را در خدمت زبان فارسی گذراند.
در یکی از آخرین ملاقات‌هایم در فرانسه، در ضیافت شام همایشی که دانشجویان پیشینش که خود استادان ارزنده‌ای شده‌اند، برای بزرگداشت و بررسی کارهای او برگزار کرده بودند و چند تن از زبان‌شناسان ایرانی نیز حضور داشتند، من در کنار ایشان ایستاده بودم. با نوعی غرور چنین گفت که «من از خود راضی هستم؛ چون به‌عنوان استاد مطالعات زبان فارسی آنچه لازم بوده است برای رشتۀ کاری‌ام انجام داده‌ام و کم نگذاشته‌ام. برای این زبان دستور نوشته‌ام. حتی در تجدید نظری هم که شده است شرکت کرده‌ام. دربارۀ نثر کهن فارسی هم تحقیق کرده‌ام. اشعار پراکندۀ قدیمی‌ترین شاعران پارسی را که دور از دسترس بود، فراهم آورده‌ام. مجموعه‌های شعر فارسی را منتشر و به فرانسه ترجمه کرده‌ام و سرانجام واژه‌نامۀ فارسی به فرانسه هم نوشته‌ام و ازاین‌رو بسیار خوشحالم که عمرم را در راستای هدفم گذرانده‌ام. الآن هم هیچ مشکلی ندارم جز اینکه گوشم نمی‌شنود.»
خوشبختانه در سال ۱۳۹۶، یک سال پیش از درگذشتش، بیست و چهارمین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار،‌ با نظر موافق همۀ هیئت گزینش کتاب و جایزۀ این بنیاد که من هم افتخار دارم یکی از آنها باشم، به استاد لازار تعلق گرفت و من مأموریت یافتم که این موضوع را به اطلاع او برسانم ... او با خوش‌وقتی تمام از این پیشنهاد استقبال کرد و با رضایت تمام پذیرفت و یادی صمیمانه و محبت‌آمیز از زنده‌یاد ایرج افشار کرد و سپس از اینکه به‌دلیل ناتوانی ناشی از سن بالا نمی‌تواند به ایران سفر کند، معذرت خواست.
خوشبختانه در حرکتی بجا و مناسب، استاد محقق داماد در تیرماه ۱۳۹۶، در محل سفارت ایران در فرانسه، این جایزه را به ایشان تقدیم کردند و استاد لازار در پاسخ، سخنرانی کوتاه ولی پرمطلبی ایراد کرد و در آغاز گله‌ای کرد و گفت که وقتی خبر این جایزه را به من دادند بسیار تعجب کردم که چطور به یاد من افتاده‌اند؟! من در این مدت و با این همه خدمتی که برای زبان فارسی کرده‌ام هیچ جایزه‌ای نگرفته‌ام و هیچ تشکری از من نشده است و هیچ‌یک از مراکز ایران‌شناسی و دانشگاهی در ایران خبری از من نگرفتند و بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نخستین مرکزی است که یادی از من کرد و این جایزه را به من داد و من از ایشان سپاسگزارم.

دکتر ژاله آموزگار
عضو شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار


[«خاطراتی از استاد ژیلبر لازار، خدمتگزار راستین زبان فارسی»، گزارش میراث، دورۀ سوم، سال دوم، شمارۀ سوم و چهارم (پاییز و زمستان ۱۳۹۶)، ص ۴۷-۴۹ ]

@AfsharFoundation
به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید از پانزدهم شهریور تا دهم مهر کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه خواهد شد.

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتاب‌های انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ آغاز سال تحصیلی جدید تهیه کنند.

سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکان‌پذیر است.

برای سفارش‌های بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.

فهرست تازه‌ترین کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:

https://b2n.ir/Mordad1400.05.09

نشانی: تهران، خیابان ولی‌‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، کوی دبیرسیاقی (لادن)، پلاک ۶

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی

@AfsharFoundation
⁣دکتر ژاله آموزگار‌ به‌ عضویت شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزیده شد.

ژاله آموزگار در ۱۲ آذر ۱۳۱۸ در خوی زاده شد. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود و تبریز به پایان رساند و در سال ۱۳۳۵ به دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی‌ دانشگاه تبریز راه یافت. خانم آموزگار پس از فارغ‌التحصیلی با کسب رتبۀ اول از آن دانشگاه، راهی فرانسه شد و در دانشگاه سوربن به تحصیل در رشتۀ زبان‌های ایرانی و ادبیات مزدیسنی پرداخت. وی در سال ۱۳۴۷ به ایران بازگشت و مدتی در بنیاد فرهنگ ایران مشغول به کار و پژوهش شد. دکتر آموزگار از سال ۱۳۴۹ تدریس در گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران را آغاز کرد و در سال ۱۳۸۵ با درجۀ استادی از آن دانشگاه بازنشسته شد‌.

دکتر ژاله آموزگار در طول زندگانی پربار خود آثار علمی شایانی عرضه کرده است که از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: تاریخ اساطیری ایران؛ ترجمۀ ایران باستان از ماریان موله؛ ترجمۀ ارداویراف‌نامه (ارداویرازنامه) از فیلیپ ژینیو.
کتاب‌های زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن؛ اسطورۀ زندگی زردشت؛ و ترجمۀ نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانه‌ای ایرانیان از آرتور کریستن‌سن نیز حاصل همکاری ایشان با دکتر احمد تفضلی است.

دکتر آموزگار به پاس خدمات علمی ارزنده‌‌اش جوایزی نیز دریافت کرده‌ است که «جایزۀ لژیون دونور» از وزارت فرهنگ فرانسه و «جایزۀ سرو ایرانی» از جملۀ آنهاست.

دکتر آموزگار که از سال‌ ۱۳۸۵ عضو هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار است، در شهریورماه ۱۴۰۱ به عضویت شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درآمد.

@AfsharFoundation

⁣بیستم شهریورماه زادروز دکتر جلال خالقی مطلق، عضو هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

⁣نام و حدود ایران

پیش از اسلام کشور ما را به‌یقین از آغاز ساسانیان «ایران/ ایرانشهر» می‌نامیدند و به احتمال بسیار این نام را ساسانیان از اشکانیان گرفته بودند. ایران جمع ایر (پارسی میانه: ēr به معنی «نژاده، آزاده») است. پس ایران در اصل به معنی «آزادگان، احرار» است، یعنی نام قوم به کشور داده شده است. در شاهنامه حتّی هنوز ایران به معنی «ایرانیان» بارها به کار رفته و در معنی «کشور ایران» بیش از هزار بار. در متون دیگر فارسی نیز درصدِ کاررفت «ایران» بسیار بالاتر از «فارس» و «عجم» است و تازه همان اندازه کاربردِ نسبتاً اندکِ دو اصطلاحِ اخیر نیز در واقع اقتباس از زبان عربی است و نه لفظی رایج در زبان فارسی. از آنجا که اعراب بیشتر با ایالت فارس سر و کار داشتند که با آن همسایه بودند و در زمان ساسانیان پایتخت کشور نیز بود، سراسرِ ایران را «فارس» می‌نامیدند، همچنانکه یونانیان نیز که بیشتر با دولتِ هخامنشیِ پارسی‌نژاد و پارس‌نشین رابطه داشتند، ایران را «پِرسیس» می‌نامیدند و این نام از زبان آنها به زبانهای دیگر اروپایی رفت. و باز برای مثال فرانسوی‌ها کشور آلمان را به نام یکی از اقوام ژرمنهای غربی، یعنی آله مانن (به معنی «همۀ مردان») که با آنها همسایه بودند «آلمان» می‌نامند، در حالی که رومیان همسایۀ امپراطوری خود را «گرمانیا» می‌خواندند، ولی خودِ مردمِ آلمان کشور خود را «دویچلاند» می‌گویند (و در زبان انگلیسی «ژرمنی»).
امّا هدف از تصویب جامعۀ ملل به درخواست دولت ایران در پاییز ۱۹۳۴، تا از ۲۲ مارس ۱۹۳۵ (برابر با اول فروردین ۱۳۱۴) «ایران» جانشین «پرشیا» (فارس) گردد چه بود؟
تردیدی نیست که موضوع «نژاد آریایی» که در آن زمان یکی از واردات ایران از آلمان بود و هنوز هم کسانی از ساده‌لوحی بدان دلبسته‌اند، در این تغییر نام نقش داشت. ولی در کنار آن هراس دولت از سوءاستفادۀ همسایۀ شمالی (در آن زمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی) از نام «پرشیا» (فارس) بود که همیشه اندیشۀ رخنه در وحدت کشور ما به قصد رسیدن به آبهای خلیج فارس را در سر داشت، ولی به هر علتی این تغییر نام صورت گرفته باشد، موضوع بر سر تغییر نام «پرشیا» به «ایران» در ارتباطات بین‌المللی بود و نه در خودِ ایران که نام رسمی کشور همیشه ایران/ ایرانشهر بود، مگر در هفت قرن نخستین هجری که کشورِ چندحکومتی ما اصلاً یک نام واحد و رسمی/ اداری نداشت، نه ایران و نه فارس و نه عجم. اینکه پیش از سلسلۀ پهلوی نام رسمی کشور ما در میان خود ما ایران بود، چیزی نیست که کسی نداند، ولی کسانی هستند که دوست دارند خود را «به کوچۀ علی چپ بزنند». این نکته جالب است که با آنکه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آرزوی تغییر نام ایران به فارس برآورده نشد، ولی بقایای حزب توده هنوز از درد این سقط جنین می‌نالند. تا این اندازه نفرت و کینه و عداوت نسبت به میهن خود چنان شگفت‌انگیز است که باید آن را قاب گرفت و به دیوار دوزخ آویخت.

دکتر جلال خالقی مطلق

[به یاد ایرج افشار (دفتر اول)، به کوشش دکتر جواد بشری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۲۷۷-۲۷۹]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation