بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
4.47K subscribers
1.41K photos
101 videos
126 files
1.49K links
موقوفات دکتر محمود افشار به منظور تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی توسط دکتر محمود افشار در سال ۱۳۳۷ بنیاد گرفته است

تهران - خيابان ولی‌عصر - سه‌راه زعفرانيه - خيابان شهيد عارف‌نسب - کوی دبیرسیاقی - شماره ۶

📞 021-2271-6834
🌐 www.MahmoudAfshar.ir
Download Telegram
⁣توجه ویژه به پردگیان

مونس‌نامه، تألیف «ابوبکر بن خسرو الاستاد» به تصحیح خانم نسرین عسکری توسط انتشارات دکتر محمود افشار منتشر شد. اگر بخواهم به موجزترین شکلی موضوع مونس‌نامه را بیان کنم بهتر است همان را بنویسم که مِرِدیث اُنِز، فهرست‌نگار دستنوشت‌های فارسی موزهٔ بریتانیا، به سال ۱۹۶۸ در معرفی‌ این اثر نوشت: «حکایات، احادیث، کلمات قصار و زندگی‌نامهٔ کوتاه فرزانگان».

این متن مهم، جز فواید لغوی و ادبی‌اش، کهن‌ترین روایت‌های شناخته‌شدهٔ داستان‌های «جامع‌الحکایات» را در دسترس متن‌پژوهان قرار داده و به عنوان پیشینهٔ فارسی بسیاری از داستان‌های «فرج بعد از شدت» و «هزار و یک روز» در خور توجه است.
تاریخ تألیف کتاب هم باید اواخر قرن ششم یا اوایل قرن هفتم باشد؛ زیرا مؤلف مونس‌نامه اثر خود را در فاصلهٔ سال‌های ۵۸۷ تا ۶٠۷ قمری به یکی از اتابکان ایلدگز آذربایجان به نام نصرت‌الدین ابوبکر بن محمد تقدیم کرده است.

اولین نکته‌ای که پس از گشودن کتاب در نظرم آمد توجه ویژهٔ صاحب مونس‌نامه به مخاطبان مؤنث اثر است. مؤلف در دیباچه اول از شرف شعر می‌گوید و فضیلت‌های نظم بر نثر را می‌شمارد:

«نظم بر نثر شرف و تفضیل دارد و هرگز ارباب طبع و اصحاب دانش از نظم نثر نساخته‌اند. و سخن منظوم از منثور آسان‌تر حفظ توانند کرد و در طباع مردم زودتر فرود آید. و سخن منظوم را به وزن‌ها و صوت‌های مختلف شاید خواندن. اما سخن نثر را هیچ عاقل و صاحب‌طبع بر سازها نزند. و نیز بسیار کس باشد که پایهٔ آن ندارد که با سلاطین و امرا و اکابر سخن گوید، احوال خویش در قصیده‌ها و قطعه‌ها درج تواند کرد و در مجلس پادشاهان و محفل اکابر برخوانند و ملوک و سلاطین و صدور و اکابر استماع فرمایند.» (ص۶۶، با تلخیص)

سپس برای این که «اصحاب نظم و نثر» و «ارباب خاطر و طبع» نگویند «چون قوّت طبع و جزالت خاطر بود، این تألیف را چرا منظوم نکرد» عذری آورده که جالب توجه است:

«واجب دیدم این کتاب را به نثر بنیان نهادن، سبب آن که بعضی از خداوندان من مخدرات پردگیانند و بر کار ایشان نثر راست‌تر باشد که زود فهم توانند کرد.» (ص۶۷)

پس از خواندن این سطور به یاد مولوی افتادم آنجا که در پاسخ به منتقدان سخنش گفت:
چون که مجلس بی چنین پیغاره نیست
از حدیث پست نازل چاره نیست!

مؤلف مونس‌نامه منظوم نساختن اثرش را انداخته گردن آن چار عدد زن درباری که در آن روزگار ممکن بوده خوانندهٔ اثرش باشند. نمی‌دانم بانوان راضی به این همه ازخودگذشتگی بوده‌اند یا نه!
و حقیقت خدای عزّ و جل داند.

به نقل از کانال تلگرام بیاض | عاطفه طیّه

https://t.me/atefeh_tayyeh/2151

[مونس‌نامه، ابوبکر بن خسرو الاستاد، تصحیح و تحقیق دکتر نسرین عسکری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣ایران را چرا باید دوست داشت؟

قوم ایرانی هر وقت شوکت و سیادت داشته قدرت خود را برای استقرار امنیت و آسایش و رفاه مردم به کار برده، اقوام زیردست خویش را به ملاطفت و رأفت اداره کرده، مزاحم آداب و رسوم و زبان و خصوصیت قومیت آنها نشده، هرگز به هدم و تخریب آبادی‌ها و قتل عام نفوس نپرداخته و با آنکه از طرف دشمنان مکرر به بلیات نهب و حرق و قتل و چپاول گرفتار گردیده، هنگام قدرت در صدد تلافی برنیامده است. کیش باستانی ما ویرانی و درندگی را مانند بیماری و تاریکی از آثار شیطان و اهریمن خوانده و ایجاد وسایل آبادی و روشنایی و تندرستی را مایۀ تقرب یزدان دانسته است.
در تمام دورۀ سه‌ هزارسالۀ تاریخ ما از صاحبان شوکت آنها که ایرانی حقیقی بوده‌اند، نام خود را به عملیاتی مانند فجایع آشوریان و بابلیان و چنگیزیان و تیموریان و امثال آنها ننگین و ملوث ننموده‌اند ... رفتار سلاطین صفویه با ارامنه نمونه‌ای از این شیوه و طریقه است و دست یافتن کوروش، شاهنشاه ایران، بر بابل بشارت آزادی قوم یهود از اسارت هفتادساله بوده است. هریک از این ادوار شوکت و سلطنت ایرانی را که بنگریم، می‌بینیم در آن دوره آثار و خصایص انسانیت از علم و حکمت و شعر و ادب و زراعت و تجارت و صناعت و کلیۀ لوازم مدنیت رونق و رواج داشته است، ایرانی‌ها خود رأساً به آن امور اشتغال می‌ورزیدند، بیگانگان را هم در این راه تشویق و ترغیب و تقویت و حمایت می‌نمودند. داراها و اردشیرهای ما دانشمندان و حکمای یونان و غیره را به دربار خود دعوت می‌کردند و فلاسفه و علمایی که از وطن خود طرد و تبعید می‌گردیدند، در نزد اکاسره به مهربانی پذیرفته شده و در دارالعلم‌های ما به مطالعات و عملیات علمی اشتغال می‌ورزیدند.‌

[سیاست‌نامۀ ذکاء‌الملک: مقاله‌ها، نامه‌ها و سخنرانی‌های سیاسی محمّدعلی فروغی، به‌کوشش ایرج افشار، هرمز همایون‌پور، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۲۵۳]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به‌زودی منتشر می‌کند:

نامه‌های دوستان
(چاپ دوم)

این کتاب شامل نامه‌های برخی شخصیت‌های علمی، ادبی و سیاسی به محمود افشار یزدی است. بخش عمدۀ کتاب را نامه‌های یازده تن (ادوارد براون، سید حسن تقی‌زاده، سید محمدعلی جمال‌زاده، ابوالحسن حکیم، علی‌اکبر داور، اللّهیار صالح، قاسم غنی، محمود فرخ خراسانی، محمد قزوینی، باقر کاظمی، محمد مصدق) تشکیل می‌دهد (۲۶۴ نامه) و در بخشی مجزا نامه‌هایی از دیگر رجال نامدار عصر (ازجمله اقبال لاهوری، محمدتقی بهار، علی دشتی، علی‌اکبر دهخدا، محمدعلی فروغی، وثوق‌الدوله) آمده است. تصویر دستنوشتۀ برخی نامه‌ها نیز در کتاب به چاپ رسیده است.

[نامه‌های دوستان، گردآوری دکتر محمود افشار، به‌ کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، در دست انتشار]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣بیست و چهارم شهریورماه سالروز درگذشت دکتر عبدالحسین زرّین‌کوب، منتخب دهمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار

حاصل عمر زرین‌کوب عبارت است از پانزده سال تدریس در دبیرستان خرّم‌آباد و بروجرد و تهران. چهل و دو سال تدریس در دانشگاه تهران و دانشگاه‌های دیگر. چهل عنوان کتاب در قلمروهای نقد ادبی، تاریخ ادبیات، تاریخ ایران و اسلام، کلام و فلسفه و عرفان و نقل کتاب‌هایی از زبان‌های دیگر به فارسی، تعداد زیادی مقاله و خطابه (شاید چهارصدتا) که خوشبختانه اغلب آنها به سلیقهٔ خودش در مجموعه‌های شش‌گانه تجدید چاپ شده است. مدیریت روزنامه و مجله، همکاری در تألیف دایرةالمعارف‌های فارسی (مصاحب)، ایرانیکا (آمریکا)، اسلامی (هند)، بزرگ اسلامی ( تهران بزرگ) و تاریخ ایران (کمبریج).
زرین‌کوب دارای شوقی وافر به آموختن و دریافتن، همتی بی‌وقفه به پژوهش و نمایاندن دریافته‌های خود، قلمی توانا و نکته‌پرداز در نوشتن و بازنمودن، طبعی شیوا و گزیده‌گو در سخن‌سرایی ( شعر)، بصیرتی گستره در دستیابی به منابع و مآخذ، بالاخره زبانی مسلط و قدرتی کم‌مانند در تلفیق و آمیختن منطقی مطالب و عرضه‌کردن آنها به‌طور وسیع و به قصد بهره‌بری عموم بود.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۳۱۷-۱۳۱۸]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣حکایت

ارکان دولت سلطان محمود او را سرزنش می‌کردند که ملوک اطراف در پیش او سر بر خاک می‌نهند و سلطان چشم خود وقف جمال ایاز کرده. سلطان را معلوم گشت. می‌خواست که به دست عذری سر زبان اعتراض ایشان را قطع کند. پنهان از همه بفرمود تا دو خروار خیار تلخ بیاوردند. چو بریختند، سلطان به دست خود هر یکی را از ارکان دولت خود خیاری بداد و ایاز را دو دو داد.
همه به‌رسم خدمت سر بر خاک نهادند و خیار بر سر، چون ذوق و طعم او بشناختند، همه بینداختند.
سلطان گفت: چرا انداختید؟
همه گفتند: تلخ بود. ایاز نینداخته بود.
پرسید که ایازا، زآنِ تو تلخ نبود؟
گفت: بلی.
سلطان گفت: پس چرا نینداختی؟
گفت از دستی که هزار نوالۀ شیرین خورده باشند، دو نوالۀ تلخ اگر بیندازند، خوش نبود.

[قصّهٔ سلیمان (ع) (متنی کهن از حوزهٔ زبانی آذربایجان)، ابویعقوب یوسف بن علی بن عمر تبریزی، تصحیح و تحقیق دکتر علیرضا امامی، اردوان امیری‌نژاد، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ص ۳۱۹-۳۲۰]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی

@AfsharFoundation
بیست و هفتم شهریورماه سالروز درگذشت سیّد محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار)

سید محمدحسین بهجت تبریزی (۱۱ دی ۱۲۸۵ - ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) در تبریز زاده شد و دورۀ تحصیلاتش را در زادگاه خود و سپس تهران (مدرسۀ دارالفنون) سپری کرد. او کارمند بانک کشاورزی و استاد افتخاری دانشکدۀ ادبیات تبریز بود‌.
شهریار از بزرگ‌ترین غزل‌سرایان دورۀ خود به شمار می‌آمد که در سرودن انواع دیگر شعر فارسی، مانند قصیده، مثنوی، قطعه، رباعی، دوبیتی و شعر نیمایی نیز مهارت داشت.
از آثار شعری این شاعر نامدار آذربایجانی می‌توان به روح پروانه، صدای خدا، حالا چرا، حیدربابایه سلام و دیوان اشعار اشاره کرد. شعری که می‌خوانید از سروده‌های اوست:

دلی شکسته و چنگی گسسته‌گیسویم
ولی به زخمۀ غیبی هنوز می‌مویم

خمیده تاکم و آشفته بید مجنونی
که سرنگون و سرافکنده بر لب جویم

نهفته قند و سخن پشت آبگینه و من
به شوق طوطی تصویر خود سخن‌گویم

به سحر غمزۀ جانان به جان زنندم تیر
که بسته‌اند به زنجیر سحر و جادویم

نه منحصر به سرود و ترانه‌ام دستان
که داستان به فسون و فسانه می‌گویم

گیاه‌دانۀ عشقم فشرده در دل خاک
چنان‌که دم به دمم می‌دمند می‌رویم

گیاه زرد خزانم در آب و گِل لیکن
به جان و دل گُل مینای باغ مینویم

سر دوراهه رسیدیم و سرنوشت این بود
برو پدر تو ازان‌سو و من ازین‌سویم

برس به دادم و این بند زانوان بگشای
به روز وعده که جان می‌رسد به زانویم

چگونه برجهم از چنبر کمانۀ چرخ
که نه فلک همه چوگان و من یکی گویم

میان دلبر و من غیر من حجابی نیست
گر این حجاب فکندیم من همه اویم

به چنگ رودکی و توسن سمرقندی
چه بیم دشت بخارا و رود آمویم

به بوی یاسمن و زلف سنبلم مفریب
غلام سنبل آن زلف یاسمن‌بویم

به شهر خویش اگر شهریار شیرین‌کار
به شهر خواجه همان سائل سر کویم

@AfsharFoundation
به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید از پانزدهم شهریور تا دهم مهر کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار با ۳۰٪ تخفیف عرضه خواهد شد.

علاقه‌مندان می‌توانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتاب‌های انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ آغاز سال تحصیلی جدید تهیه کنند.

سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکان‌پذیر است.

برای سفارش‌های بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.

فهرست تازه‌ترین کتاب‌های انتشارات دکتر محمود افشار را از طریق پیوند زیر ملاحظه کنید:

https://b2n.ir/Mordad1400.05.09

نشانی: تهران، خیابان ولی‌‌عصر، سه‌راه زعفرانیه، خیابان عارف‌نسب، کوی دبیرسیاقی (لادن)، پلاک ۶

تلفن مرکز پخش و فروش: ۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی

@AfsharFoundation
عین الوقایع.pdf
238.8 KB
عین الوقایع

محمدیوسف هروی، متخلص به ریاضی (۱۲۹۰-۱۳۳۰ق) که همچون پدر و نیاکانش از مردان کشوری و لشکری خاندان ابدالی بوده، عین الوقایع را به‌ قصد بیان تاریخ افغانستان و جنگ‌های آن سامان از ۱۲۰۷ تا ۱۳۲۴ق نوشته و در آن بیشتر به اوضاع هرات و هزاره‌جات توجه داشته است. نویسنده که دو دهۀ پایانی عمر را در مشهد گذرانده، در کتاب خود به برخی وقایع ایران و دیگر کشورهای جهان هم پرداخته است.

[عین الوقایع: تاریخ افغانستان در سال‌های ۱۲۰۷-۱۳۲۴ق، محمدیوسف ریاضی هروی، به‌ کوشش محمدآصف فکرت هروی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
سی‌ام شهریور زادروز فریدون مشیری، منتخب یازدهمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار در تاریخ ۱۳۸۲/۶/۲۴

عدالت


گفت روزی به من خدای بزرگ
نشدی از جهان من خشنود!

این‌همه لطف و نعمتی که مراست
چهره‌ات را به خنده‌ای نگشود!

این هوا، این شکوفه، این خورشید
عشق، این گوهر جهان وجود

این بشر، این ستاره، این آهو
این شب و ماه و آسمان کبود

این‌همه دیدی و نیاوردی
همچو شیطان، سری به سجده فرود!

در همه عمر جز ملامت من
گوش من از تو صحبتی نشنود!

وین زمان هم در آستانۀ مرگ
بی‌ شکایت نمی‌کنی بدرود!

گفتم: آری درست فرمودی
که درست است هرچه حق فرمود

خوش سرایی‌ست این جهان، لیکن
جان آزادگان درآن فرسود

جای این‌ها که برشمردی، کاش
در جهان ذره‌ای عدالت بود

فریدون مشیری

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣زره اسفندیار

در سنت داستانی ایران، اسفندیار زره ویژۀ زخم‌ناپذیر دارد که گواهی‌ها و اشارات مربوط به آن از طریق منابع مکتوب و شفاهی مختلف با سرچشمه‌های روایی جداگانه و کهن در متونی چون شاهنامه، داراب‌نامه، ابومسلم‌نامه، جامع‌التواریخ، بعضی دست‌نویس‌های شاهنامه، یکی از طومارهای نقّالی و دیوان‌ها و منظومه‌های فارسی بر جای مانده و بازتاب یافته است. این جوشن خاص- که باز خاطرنشان می‌کنیم مستندات آن در مآخذ متعدّد نشان اصالت و شناخته‌شدگی‌اش در مآخذ (نوشتاری و گفتاری) روایات پهلوانی ایران است- در شاهنامه بارها بر تن اسفندیار دیده می‌شود. در روایتی ساختۀ دست حضرت داوود (ع) است و از او به زرتشت و سپس گشتاسپ و اسفندیار رسیده است. در گزارشی دیگر میراث نیاکانی اسفندیار از حضرت آدم (ع) و شاهان پیشین ایران و از جنس پوست پلنگ است و غیر از اسفندیار در اختیار کسان دیگری چون داراب و کراس دیو هم قرار می‌گیرد، ولی در همۀ آنها ویژگی اصلی و مهم این درع، زخم‌ناپذیری در برابر رزم‌افزارهاست. این زره به نظر نگارنده احتمالاً در شاهنامه وسیلۀ کارگر نشدن سلاح‌ها بر اندام اسفندیار و سبب نامیدن این پهلوان با صفت «رویین‌تن» است.

[راز رویین‌تنی اسفندیار، دکتر سجاد آیدنلو، انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ص ۱۹۸]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣با دریغ دکتر فرانکلین لوئیس، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیکاگو، درگذشت.

فرانکلین دین لوئیس (۲ مرداد ۱۳۴۰ - ۲۹ شهریور ۱۴۰۱) پس از پایان تحصیلات مقدماتی و متوسطه وارد دانشگاه برکلی شد و زیر نظر استادانی چون ویلیام برینر، محمود امیدسالار و ژاله پیرنظر در رشتۀ مطالعات خاور نزدیک تحصیل کرد. سپس دورۀ دکتری را در گروه زبان‌ها و تمدن‌های خاور نزدیک دانشگاه شیکاگو گذراند. رسالۀ دکتری او که دربارۀ زندگی و آثار سنایی و تثبیت سبک غزل در شعر فارسی بود، برندۀ جایزۀ بنیاد مطالعات ایرانیان در سال ۱۹۹۵ شد.
او استاد زبان و ادبیات فارسی در گروه زبان‌ها و تمدن‌های خاور نزدیک در دانشگاه شیکاگو و معاون مرکز مطالعات خاورمیانه در آن دانشگاه بود و سابقۀ تدریس در مرکز مطالعات خاورمیانه و آسیای شرقی دانشگاه اموری و همکاری با مرکز مطالعات خاورمیانه را نیز در کارنامه داشت.
دکتر لوئیس از برجسته‌ترین مولوی‌پژ‌وهان معاصر غرب بود و کتاب محققانۀ او به نام مولانا: دیروز، امروز، شرق تا غرب که نخستین بار در سال ۲۰۰۰ منتشر شد، تا کنون چندین جایزه دریافت کرده و دو بار نیز به فارسی ترجمه شده است. آنچه به تحقیقات فرانکلین لوئیس در حوزۀ مطالعات ایرانشناسی اصالت و گستردگی بخشیده، تسلط وی به زبان فارسی است.
وی علاوه بر نگارش مقالاتی دربارۀ عطار، حافظ و سعدی، در زمینۀ ادبیات معاصر فارسی نیز تحقیقات و ترجمه‌هایی داشته که ترجمۀ داستان معصومۀ شیرازی از محمدعلی جمال‌زاده و رمان چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم از زویا پیرزاد از آن جمله است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت این پژوهشگر را به خانوادۀ ایشان و دوستداران زبان و ادبیات فارسی تسلیت می‌گوید. یاد و نامش گرامی باد.

@AfsharFoundation
⁣یکم مهرماه زادروز حسین منزوی

حسین منزوی (۱ مهر ۱۳۲۵ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳) یکی از بزرگ‌ترین غزلسرایان معاصر بود که نگاهی تازه به غزل داشت و تحولی در زبان و مضامین آن ایجاد کرد. او در سرودن شعر نیمایی و ترانه نیز توانمند بود. از آثار شعری وی می‌توان به حنجرۀ زخمی تغزل، با سیاوش از آتش (برگزیدۀ غزل‌ها) و از ترمه و تغزل (برگزیدۀ اشعار) اشاره کرد. شعری که می‌خوانید از سروده‌های اوست:

ایرانم! ای از خون یاران، لاله‌زاران!
ای لاله‌زار بی‌خزان از خون یاران!

ایرانم! ای معشوق ناب! ای ناب نایاب!
وی عاشقانت بی‌شمار بی‌شماران!

یک چشم تو خندان و یک چشم تو گریان
چون شادخواران در کنار سوگواران

ایران من! آه ای زده از شعر حافظ
زیباترین گل را به گیسوی بهاران

ای خون دامن‌گیر بابک در رگانت
جاری‌ترین سیلاب سرخ روزگاران

پیش بهار تو، بهشت از جلوه افتاد
ای باغ‌ها پیش کویرت شرمساران

ای رودهایت رهشناسان رسیدن
وز شوق پیوستن به دریا، بی‌قراران

ایران من! لختی بمان تا بازپیچد
در گوشت آواز بلند سربه‌داران

لختی بمان تا آن سواران سرآمد
همراهی‌ات را سر برآرند از غباران

می‌خوانم آوازی برایت عاشقانه
همراهی‌ام با رعد و برق و باد و باران

از این شکستن‌ها مکن پروا که آخر
پیروزی ای ایران! به‌رغم نابکاران

نام تو را بر صخره‌ای بی‌مرگ کندند
ایران من! ای یادگار یادگاران!

حسین منزوی

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣با دریغ دکتر ناصر تکمیل همایون، جامعه‌شناس، مورّخ و استاد پژوهشکدۀ مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درگذشت.

ناصر تکمیل همایون (۲ آذر ۱۳۱۵ - ۲۵ آبان ۱۴۰۱) در قزوین زاده شد. او تحصیلات مقدماتی و متوسطه را در مدارس تهران سپری کرد و در سال ۱۳۳۳ به دانشگاه تهران راه یافت. وی تا سال ۱۳۳۷ دوره‌های کارشناسی فلسفه و علوم تربیتی و کارشناسی ارشد علوم اجتماعی را در آن دانشگاه گذراند و سپس برای ادامۀ تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه سوربن به تحصیل در رشته‌های تاریخ و جامعه‌شناسی پرداخت. وی در سال ۱۳۵۲ با دفاع از رسالۀ خود با عنوان «تاریخ‌نگاری دورۀ قاجار» به اخذ دکترا در رشتۀ تاریخ نائل شد. پس از آن به تحصیل در مقطع دکتری جامعه‌شناسی روی آورد. او «تغییرات سیاسی در ایران عهد قاجار» را به‌عنوان موضوع رسالۀ خود برگزید و با دفاع از آن در سال ۱۳۵۶ موفق به دریافت دکترای جامعه‌شناسی شد.
دکتر تکمیل همایون پس از بازگشت به ایران در مؤسسۀ تحقیقات و برنامه‌ریزی علمی و آموزشی مشغول به کار شد و به تدریس در دانشگاه ملّی و سپس دانشکدۀ علوم اجتماعی مجتمع دانشگاهی ادبیات و علوم انسانی و مجتمع دانشگاهی علوم اداری و بازرگانی اشتغال یافت. او بعد از انقلاب به سمت معاونت فرهنگی وزیر فرهنگ و هنر و دبیری شورای عالی فرهنگ برگزیده شد و مدتی نیز در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی به پژوهش اشتغال داشت تا اینکه به استخدام مؤسسۀ تحقیقات و مطالعات فرهنگی (پژوهشگاه علوم انسانی فعلی) درآمد و تا اواخر عمر پربار خود با آن پژوهشگاه همکاری علمی داشت.
از جمله آثار دکتر ناصر تکمیل همایون می‌توان به تاریخ ایران در یک نگاه،‌ آموزش و پرورش در ایران، خلیج فارس، گسترۀ فرهنگی و مرزهای تاریخی ایران‌زمین و دکتر محمد مصدق در دوران سلطنت قاجار اشاره کرد. او همچنین اثری در موضوع هویت ملی به نام ایران جان در آستانۀ رونمایی داشت.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت دکتر ناصر تکمیل همایون را به خانوادۀ محترم وی، جامعۀ دانشگاهی و علمی و مردم میهن‌دوست ایران تسلیت می‌گوید. یاد و نامش گرامی باد.

@AfsharFoundation
⁣⁠⁣⁣⁠چهاردهم آذرماه سالروز درگذشت دکتر غلامحسین یوسفی، ادیب، پژوهشگر، مترجم، استاد دانشگاه و منتخب دومین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار

یاد وطن

هر صبح و شام یاد عزیزان کنم
سیری به سوی مرز خراسان کنم

گر در بهشت جای دهندم به مهر
باز آرزوی خطّۀ ایران کنم

آن کشور کهن که به فرهنگ او
بس افتخار در همه کیهان کنم

آنجا که کسب معرفت و مردمی
در مکتب محبّت و عرفان کنم

آنجای مانده است دل و جان من
اینجا چگونه خاطرْ شادان کنم؟

دور از وطن چو مرغم اندر قفس
کو آن فضا که در آن جولان کنم؟

اینجا هزار صنعت و زیبایی است
اما چه سود حاصل از آن کنم؟

بیگانه را چو خویش نیارم گرفت
هرچند جدّ و جهد فراوان کنم

حسرت برم که کاش توانستمی
من نیز ملک خود چو گلستان کنم

از یمن دانش و هنر قرن بیست
هم‌میهنان خویش تن‌آسان کنم

چون بنگرم به مردم کوشای غرب
دل را ز کاهلیش پشیمان کنم

صدها دریغ خیزد از جان من
کان را نمی‌توانم پنهان کنم

لیکن دلم به عشق وطن می‌تپد
وینک ز دور با او پیمان کنم

پیمان کنم که تا به تنم جان بود
در راه او نثار تن و جان کنم

غلامحسین یوسفی
پاریس، مهرماه ۱۳۴۲

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
بیستم آذرماه سالروز درگذشت احمد منزوی، نویسنده، پژوهشگر، فهرست‌نگار و نسخه‌شناس بزرگ معاصر و منتخب نوزدهمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار

... منزوی در پاکستان دو کار سترگ را در نهایت استواری و هوشیاری و با شور علمی و دور از هر گونه لاف و گزاف به انجام رسانید: یکی فهرست نسخه‌های خطی همان مرکز [مرکز تحقیقات زبان فارسی ایران و پاکستان] است که به نام فهرست کتابخانۀ گنج‌بخش در چهار جلد به چاپ رسید. دیگری فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی کتابخانه‌های پاکستان است که در چهارده مجلّد است.
اینکه گفتم احمد منزوی به هوشیاری چنین خدمتی را سرانجام داد از این بابت است که او خوب دریافته بود که فرهنگ ایرانی و مخصوصاً آنچه به زبان فارسی نوشته شده است، روزگاران دراز در شبه‌قاره با زندگی مردم پیوستگی ژرف داشته است و بر ماست که آن مآثر درخشان را بشناسیم و از آن چشمه‌ها، مشتاقان جام‌های ده‌منی بنوشند. او بهترین راه را شناختن و شناساندن نسخه‌هایی دانست که به زبان فارسی در شهرها و روستاهای دوردست آن سرزمین متروک مانده است و عاشقان دلخسته ندارد. در سراسر این فهرست‌ها دو انگیزه مشهود است: یکی شناساندن آثاری که از فرهنگ ایرانی به مدت چند قرن مورد علاقه و خواندن ساکنان فارسی‌دان شبه‌قاره بوده و از آنها نسخه‌نویسی می‌شده است و ما امروز درمی‌یابیم که مردم آن صفحات به چه متونی دلبستگی داشته‌اند. دیگر اینکه ما از تألیفات و نوشته‌هایی که بومیان هند به زبان فارسی از قرن ششم به بعد تألیف کرده‌اند آگاه می‌شویم و از این راه رگه‌های پیوند مربوط به فرهنگ ایرانی را از میان آن نوشته‌ها به‌آسانی به دست می‌آوریم.
شاید همه ندانید که منزوی بسیاری از صفحات این فهرست‌ها را در حال و وضعی سیاه کرده‌ است که چندی خود را محکوم و راضی بدان کرده بود تا در گوشۀ انبارگونۀ مرکز بیتوته کند و شب را به‌سختی به پگاه برساند، به امید آنکه بامدادان نسخه‌های کرم‌خوردۀ هندی را لابه‌لا بگرداند و از آن صحیفه‌ها و دفترها، تازه‌هایی را به دوستداران و پیوندناگسستگان زبان فارسی عرضه کند.

ایرج افشار

به نقل از:

[دفترچۀ نوزدهمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار، اهداشده به استاد احمد منزوی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۰،‌ ص ۵۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFondation
⁣⁠⁣بیست و هفتم آذرماه سالروز درگذشت محمّدتقی دانش‌پژوه

دانش‌پژوه در تمام سفرهای داخلی و خارجی خود یگانه همّش بر آن بوده است که به مجموعه‌های نسخ خطی دست بیابد و به فهرست‌برداری آنها بپردازد. بی‌دلیل نیست که مستشرقان شوروی گفته‌اند که دانش‌پژوه در قبال سؤال تنظیم‌کنندگان برنامۀ سفر خود در آن کشور گفته بوده است که من فقط سه چیز می‌خواهم: کتابخانه، مسجد و گورستان (البته روشن است که برای ثبت و ضبط کتابه‌های قبور قدیم). نتیجۀ کار بزرگ و نادرالمثال دانش‌پژوه آن است که فؤاد سزگین در تألیف معتبر و مهم خود به نام Geschichte des arabischen Schrifttums و نیز بریگل در تحریر روسی کتاب‌شناسی مشهور Persian Literature; A Bio-bibliographical Survey تألیف استوری عالم فقید انگلیسی از فهارس دانش‌پژوه استفادۀ شایان برده‌اند. آن‌چنان‌که بی‌تردید می‌توان گفت که اگر بیست و چند جلد فهرست دانش‌پژوه نبود، آن دو تألیف به کمال وضع موجود نرسیده بود.
مجموعۀ فهرست‌های دانش‌پژوه منبع بزرگ و از مراجع اساس اخذ اطلاعات کتاب‌شناسی اسلامی برای تمام کسانی است که در طول بیست سال اخیر در ایران و خارج از ایران به تحقیق در مباحث مختلف مربوط به فرهنگ ایران و اسلام پرداخته‌اند.
ارجاعاتی که در مقدمه‌ها و مراجع و مصادر کتب منتشرشده در این مدت به آثار دانش‌پژوه و حتی راهنمایی‌های شفاهی او شده است گواهی است روشن‌تر بر این نکته.
دانش‌پژوه در تهیۀ فهارس خود برخلاف اکثر فهرست‌نویسان شرقی و علی‌الخصوص ایرانی سعی کرده است که فهارس و مراجع مغربی یعنی آثار شرق‌شناسان و آن هم در اکثر زبان‌ها را ببیند و به دیدۀ نقد بنگرد.
خصوصیت دیگر فهرست‌های دانش‌پژوه آن است که او در معرفی نسخه‌ها از معرفی متن و تحقیق در احوال مؤلف و سنجش و بیان احتمالات غافل نمانده است، ولو آنکه مجبور شده باشد که چندین صفحه مطلب دربارۀ نسخه‌ای منفرد اختصاص دهد که از حدّ یک فهرست معمولی خارج باشد. بعضی از آگاهان این کار او را بسیار می‌پسندند و بعضی از خرده‌گیران هم نمی‌پسندند.
اگر تا کنون در تاریخ کتاب‌شناسی اسلامی تألیفات ابن‌الندیم و حاجی خلیفه و شیخ آقا بزرگ طهرانی از مآخذ اصلی و اولی بود، اینک فهرست‌هایی که دانش‌پژوه از نسخه‌های خطی و میکروفیلم‌ها منتشر کرده است در کنار آن آثار برای همیشه و به‌طور زوال‌ناپذیر مرجع مسلّم در تحقیقات اسلامی و ایرانی خواهد بود.

[نادره‌کاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۱۷۰-۱۱۷۱]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣⁣⁠⁣بیست و هشتم آذرماه سالروز درگذشت دکتر محمود افشار

کردستان و وحدت ملّی ایران

از آنجا که کردها از نژاد ایرانی هستند و زبان کردی نیز یکی از زبان‌های مهم ایرانی می‌باشد، برای ایران «مسئلۀ کرد» وجود ندارد، هرچند در اثر تحریکات خارجی، مانند طغیان شیخ عبیدالله در زمان قاجارها و سمیتقو در زمان پهلوی اول و قاضی محمد و حزب دموکراتش در زمان پهلوی دوم گاهی برای ایران «مسئله» ساخته‌اند که خوشبختانه حل و فصل شده‌ است.
کردهای ایران خودشان را با سایر ایرانیان متفاوت نمی‌دانند. اگر گاهی اختلاف مذهبی شیعه و سنی به‌واسطۀ سوء سیاست دولت‌های گذشته یا تحریکات خارجی موجب اختلاف بوده، چندی است که اکثریت مردم متوجه شده‌اند که تفاوت در طریقۀ مذهب، خاصه که دین اصلی یکی می‌باشد نباید موجب تفرقه میان ملتی گردد. چون کردها مانند دیگر ایرانیان از نژاد ایرانی (آرین) می‌باشند و زبانشان هم یکی از گویش‌های آریایی (ایرانی) می‌باشد، اصولاً احساس دوگانگی با سایر مردم ایران ندارند، مگر گاهی به‌سبب تحریک خارجیان یا افراد جاه‌طلب داخلی. اما این وضع در کشورهای دیگر اینطور نیست، و در آنجاها به‌راستی یک «مسئلۀ کرد» وجود دارد.
در هرحال ایران یک کشور بیگانه نیست که کردستان را گرفته و استعمار کرده باشد و حال کردها بخواهند خود را از آن مستقل نمایند. به تاریخ نگاه کنید. خواهید دید که همیشه کردستان، مانند استان همسایه‌اش آذربایجان عضو لاینفک ایران بوده است و درحقیقت خود ایران است. کرد یکی از طوایف اصلی ایران و ایرانی است و لازم نیست که در ایرانیت حل شود. چنین عملی تحصیل حاصل است. عمومیت یافتن زبان مشترک در کنار زبان محلی کردی برای حسن تفاهم بیشتر میان افراد و اقوام یک ملت است، آن هم زبان‌هایی که خواهر و برادرند.

[افغان‌نامه، تألیف دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۳، ص ۴۳۹-۳۵۰]

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
⁣⁠⁣⁠⁠بیست و نهم آذرماه سالروز درگذشت دکتر محمدعلی هدایتی از اعضای شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار

سید محمدعلی هدایتی، فرزند حاج سید احمد هدایتی، از قضات عدلیۀ قدیم و رئیس شعبۀ دیوان عالی کشور، در سال ۱۲۹۲ در تهران به دنیا آمد. او پس از به پایان رساندن دورۀ ابتدایی و متوسطه، وارد مدرسۀ عالی حقوق و علوم سیاسی شد و مدرک لیسانس گرفت. سپس به استخدام وزارت دادگستری درآمد و حدود سه سال بازپرس قضایی بود. وی مدتی بعد برای ادامۀ تحصیل به سوئیس رفت و در ۱۳۱۷ موفق به أخذ دكترای دولتی حقوق كیفری از دانشكدۀ ژنو شد. او در همین سال، دیپلم عالی جرم‌شناسی را از مدرسۀ عالی جرم‌شناسی پاریس دریافت كرد.
دکتر هدایتی در سال ۱۳۱۹ به ایران بازگشت و به عنوان دانشیار به استخدام دانشكدۀ حقوق دانشگاه تهران درآمد و تا رتبۀ استادی پیش رفت. او بعدها به معاونت و سپس ریاست دانشکدۀ حقوق رسید و مدتی نیز ریاست وزارت دادگستری را بر عهده داشت. دکتر هدایتی از اعضای پیوستۀ كمیسیون تدوین قانون آیین دادرسی كیفری بود و در بسیاری از كنفرانس‌های بین‌المللی نمایندگی ایران را بر عهده داشت. از وی چندین اثر تحقیقی بر جای مانده است که از آن جمله می‌توان به حقوق جزا و اقدامات تأمینی (به فارسی و فرانسوی)؛ آیین دادرسی كیفری؛ مجموعه قراردادهای بین‌المللی چندجانبهٔ ایران در ادوار جامعۀ ملل و سازمان ملل؛ وضعیت سیاسی- اجتماعی ایران در سال‌های ۱۹۵۰- ۱۹۵۱ میلادی (به فرانسوی) و خاطرات سفر به مكه (آذر ۱۳۴۳ ) اشاره کرد.
دکتر هدایتی در تاریخ ۸ دی ۱۳۳۷ با سمت متولی منصوص به عضویت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درآمد و تا ۱۰ آبان ۱۳۶۳ این سمت را بر عهده داشت.
او در ۲۹ آذر ۱۳۶۵ در سوئیس درگذشت و پیكرش در شهر ری به خاك سپرده شد.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی

@AfsharFoundation
با دریغ سید احمد وکیلیان، نویسنده، پژوهشگر فرهنگ عامه و سردبیر فصل‌نامۀ فرهنگ مردم درگذشت.

بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار درگذشت زنده‌یاد سید احمد وکیلیان را به خانوادۀ وی و مردم فرهنگ‌دوست ایران تسلیت می‌گوید. یاد و نامش گرامی باد.

@AfsharFoundation