#انتخابات1403 نمایش #آگاهی_ملی بود:
#راه_باریک_آزادی فعلا گشودهاست. معلوم نیست که فردا هم باز باشد
عباس آخوندی، 9/4/1403
1- حدود 60% واجدان حق رای در انتخابات شرکت نکردند. پیام آنان روشن بود. آنان به تبعیض نهادینه شده در حکمرانی موجود معترضند و نمیپذیرند که #شهروند_درجه2 باشند و اقلیتی به عنوان شهروند درجه یک ارادهشان را بر اکثریت جامعه ایران تحمیل کنند. این بخش بزرگ جامعه ایران در نهادهای سیاسی حاکم جایی برای خود نمیبیند. بنابراین، حق داشتند که در انتخابات شرکت نکنند. و حاکمیت باید بداند که اگر این روال ادامه یابد این بخش بزرگتر خواهد شد. زیرا حتی بخشی از کسانی که رای دادهاند با این گروه همنظرند. بههرروی، اینان نتوانستند پیش از دریافت تضامین مدنی لازم در جهت تامین #حقوق_سیاسی خود به دعوت بزرگان ملی این کشور پاسخ مثبت دهند.
2- 40% واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند و ترجیح دادند که از سازوکارهای موجود برای بیان خواستهها و مطالبات خود استفاده کنند. بخشی از این جمعیت، از جمله راهبران ملی و مذهبی ایران که ملت را به مشارکت دعوت کردند پیشقراول تغییر شدند تا به هموطنان خود نشان دهند که از راه باریک آزادی که به همت تلاش و استقامت ملت ایران گشوده شدهاست، باید بهره برد. و این اقدام موثر است. اکنون میتوان باور داشت که در مرحله دوم انتخابات میتوان کاری کرد و اقلیت را به عقب راند.
3- بر اساس قانون مصوب 1378 اعمال شورای نگهبان باید مبتنی بر دلیل و مدرک باشد. و باید به ملت #پاسخگو باشد. این شورا نمیتواند بر اساس ترجیحات اعضای خود برای یک ملت تصمیم بگیرد و از پاسخگویی طفره رود. بیگمان بیتوجهی شورای نگهبان به قانون و حقوق اساسی ملت مصرح در قانون اساسی در پشتکردن اکثریت ملت به صندوقهای رای در سه انتخابات پیدرپی سهم موثری داشتهاست. اینک باید دید فقیهان و حقوقدانان شورای نگهبان چگونه با خدای تعالی، شهروندان ایران و از همه مهمتر وجدان خود روبهرو میشوند.
4- گام بعدیِ تمام جریانهای سیاسی اصلاحطلب، تحولخواه و ملی باید دفاع از سرزمین و تلاش برای آزادی و توسعهی ایران باشد. و این تنها با حضور حداکثری ملت قابل تامین است. باید بپذیریم که بخشی از بیمیلی اکثریت ملت به صندوقهای رای ناشی از رفتار پرفراز و نشیب و غیر منسجم برخی از جریانهای اصلاحطلبی است. لذا، اصلاحات باید از جبههی اصلاحطلبان آغاز گردد. اصالت مواضع اصلاحطلبی، پذیرش مسئولیت و صداقت در رفتار باید استراتژی ما باشد. اکنون که ثابت شد میتوان کاری کرد، باید در مرحله دوم بر هرگونه تردیدی چیره شد و با حضور بر سر صندوقهای رای، ارادهی ملی را حاکم کرد. تغییر روند و تغییر جهت در سیاست ملی بسیار سخت است. لیکن شما میتوانید. تردید نکنید که شما میتوانید. آری به اتفاق جهان میتوان گرفت.
5- و نکته آخر که تجربهی ملتها نشان دادهاست که قاعده، استفاده حداکثری از حقوق سیاسی است. تحریم استثنا است. لذا به سهم خود از تمام ملت درخواست میکنم که در جهت تامین حقوق سیاسی خود از مجرای قانون اقدام کنند. هنوز هم برترین راه، صندوق رای است.
#برای_ایران
#پزشکیان
#ایدهی_ایران
#دولت_ملی_مدرن
#یک_ملت_یک_دولت
#راه_باریک_آزادی فعلا گشودهاست. معلوم نیست که فردا هم باز باشد
عباس آخوندی، 9/4/1403
1- حدود 60% واجدان حق رای در انتخابات شرکت نکردند. پیام آنان روشن بود. آنان به تبعیض نهادینه شده در حکمرانی موجود معترضند و نمیپذیرند که #شهروند_درجه2 باشند و اقلیتی به عنوان شهروند درجه یک ارادهشان را بر اکثریت جامعه ایران تحمیل کنند. این بخش بزرگ جامعه ایران در نهادهای سیاسی حاکم جایی برای خود نمیبیند. بنابراین، حق داشتند که در انتخابات شرکت نکنند. و حاکمیت باید بداند که اگر این روال ادامه یابد این بخش بزرگتر خواهد شد. زیرا حتی بخشی از کسانی که رای دادهاند با این گروه همنظرند. بههرروی، اینان نتوانستند پیش از دریافت تضامین مدنی لازم در جهت تامین #حقوق_سیاسی خود به دعوت بزرگان ملی این کشور پاسخ مثبت دهند.
2- 40% واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند و ترجیح دادند که از سازوکارهای موجود برای بیان خواستهها و مطالبات خود استفاده کنند. بخشی از این جمعیت، از جمله راهبران ملی و مذهبی ایران که ملت را به مشارکت دعوت کردند پیشقراول تغییر شدند تا به هموطنان خود نشان دهند که از راه باریک آزادی که به همت تلاش و استقامت ملت ایران گشوده شدهاست، باید بهره برد. و این اقدام موثر است. اکنون میتوان باور داشت که در مرحله دوم انتخابات میتوان کاری کرد و اقلیت را به عقب راند.
3- بر اساس قانون مصوب 1378 اعمال شورای نگهبان باید مبتنی بر دلیل و مدرک باشد. و باید به ملت #پاسخگو باشد. این شورا نمیتواند بر اساس ترجیحات اعضای خود برای یک ملت تصمیم بگیرد و از پاسخگویی طفره رود. بیگمان بیتوجهی شورای نگهبان به قانون و حقوق اساسی ملت مصرح در قانون اساسی در پشتکردن اکثریت ملت به صندوقهای رای در سه انتخابات پیدرپی سهم موثری داشتهاست. اینک باید دید فقیهان و حقوقدانان شورای نگهبان چگونه با خدای تعالی، شهروندان ایران و از همه مهمتر وجدان خود روبهرو میشوند.
4- گام بعدیِ تمام جریانهای سیاسی اصلاحطلب، تحولخواه و ملی باید دفاع از سرزمین و تلاش برای آزادی و توسعهی ایران باشد. و این تنها با حضور حداکثری ملت قابل تامین است. باید بپذیریم که بخشی از بیمیلی اکثریت ملت به صندوقهای رای ناشی از رفتار پرفراز و نشیب و غیر منسجم برخی از جریانهای اصلاحطلبی است. لذا، اصلاحات باید از جبههی اصلاحطلبان آغاز گردد. اصالت مواضع اصلاحطلبی، پذیرش مسئولیت و صداقت در رفتار باید استراتژی ما باشد. اکنون که ثابت شد میتوان کاری کرد، باید در مرحله دوم بر هرگونه تردیدی چیره شد و با حضور بر سر صندوقهای رای، ارادهی ملی را حاکم کرد. تغییر روند و تغییر جهت در سیاست ملی بسیار سخت است. لیکن شما میتوانید. تردید نکنید که شما میتوانید. آری به اتفاق جهان میتوان گرفت.
5- و نکته آخر که تجربهی ملتها نشان دادهاست که قاعده، استفاده حداکثری از حقوق سیاسی است. تحریم استثنا است. لذا به سهم خود از تمام ملت درخواست میکنم که در جهت تامین حقوق سیاسی خود از مجرای قانون اقدام کنند. هنوز هم برترین راه، صندوق رای است.
#برای_ایران
#پزشکیان
#ایدهی_ایران
#دولت_ملی_مدرن
#یک_ملت_یک_دولت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توضیحات مهندس زنگنه در باره کرسنت
روزگار غریبی است برادر. دونان بر مقدرات کشور چیره شدهاند و مردان وطنخواه و درستکردار ایران را به باد تهمتها میگیرند. البته این پدیدهای تازه نیست. لیکن، روزگار با حاکمیت این فرقه متوهم بر مردمان تیره و تار شده است و ثروت این ملت در خوشبینانهترین حالت اینگونه حیف میشود و بر باد میرود. چه شود کرد و چه توان گفت که نوبت، نوبت این مدعیان بیهنر است که صلاحیتشان برای نامز ی ریاست جمهوری تایید میگردد و بزرگان ملی ایران، خانهنشین. اگر کشور دچار #بیدولتی نبود، کی کار بدینجا میکشید؟ به هر روی ویدیوی دوست ارجمندم جناب آقای مهندس زنگنه عزیز که مردی وطنپرست و مدیری زبردست است را در باره کرسنت ببینید.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیهروی شود هر که در او غش باشد.
روزگار غریبی است برادر. دونان بر مقدرات کشور چیره شدهاند و مردان وطنخواه و درستکردار ایران را به باد تهمتها میگیرند. البته این پدیدهای تازه نیست. لیکن، روزگار با حاکمیت این فرقه متوهم بر مردمان تیره و تار شده است و ثروت این ملت در خوشبینانهترین حالت اینگونه حیف میشود و بر باد میرود. چه شود کرد و چه توان گفت که نوبت، نوبت این مدعیان بیهنر است که صلاحیتشان برای نامز ی ریاست جمهوری تایید میگردد و بزرگان ملی ایران، خانهنشین. اگر کشور دچار #بیدولتی نبود، کی کار بدینجا میکشید؟ به هر روی ویدیوی دوست ارجمندم جناب آقای مهندس زنگنه عزیز که مردی وطنپرست و مدیری زبردست است را در باره کرسنت ببینید.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیهروی شود هر که در او غش باشد.
وقتی حضرات به دروغگویی عادت میکنند، هیچ شرم نمیکنند که به دوربین نگه کنند و دروغ بگویند. تصورشان این است که تکرار دروغ، موضوع را عوض میکند و دروغ تبدیل به راست میشود.
آقای جلیلی
دروغ میگویی!
آنچه را هم که به عنوان برنامه مسکن میگویی، جز زمینبازی که به سود زمینخواران منجر میشود، چیز دیگری نیست. گویا زمینخواران مشاوران شما هستند.
آقای جلیلی
دروغ میگویی!
آنچه را هم که به عنوان برنامه مسکن میگویی، جز زمینبازی که به سود زمینخواران منجر میشود، چیز دیگری نیست. گویا زمینخواران مشاوران شما هستند.
Forwarded from عباس آخوندی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢پاسخ مساله مسکن کجاست؟
🔸مسكن براي سه گروه مسأله است:
حاشيه نشينان شهري
ساكنان بافت فرسوده
خانه اولي ها
مسأله مسكن براي هر يك از گروه هاي فوق متفاوت است. حاشيه نشين ها در انتظار رسميت بخشي اند و نيازمند زيرساخت هاي شهري؛ بافت هاي فرسوده رسمي اند و داراي زير ساخت ولي در تله افت فرسودگي افتاده اند و نيازمند بازآفريني شهري اند؛ خانه اولي ها نيز در پي خريد خانه مناسب اند كه مي بايست قدرت خريد آنها تقويت شود تا در محيط شهري مناسب خانه خود را بتوانند خريد كنند...
حال مداخلاتي از جنس مسكن مهر مسائل هيچ يك از گروه هاي فوق را حل نمي كند. گويي مسكن مهر و امثال آن پشت به مسأله كرده اند و اصلا مسأله را به رسميت نشناخته اند ؛ بلكه با آدرس غلط و به صرف تكرار مشغول بي مسألگي خود شده است.
@AbbasAkhoundi
🔸مسكن براي سه گروه مسأله است:
حاشيه نشينان شهري
ساكنان بافت فرسوده
خانه اولي ها
مسأله مسكن براي هر يك از گروه هاي فوق متفاوت است. حاشيه نشين ها در انتظار رسميت بخشي اند و نيازمند زيرساخت هاي شهري؛ بافت هاي فرسوده رسمي اند و داراي زير ساخت ولي در تله افت فرسودگي افتاده اند و نيازمند بازآفريني شهري اند؛ خانه اولي ها نيز در پي خريد خانه مناسب اند كه مي بايست قدرت خريد آنها تقويت شود تا در محيط شهري مناسب خانه خود را بتوانند خريد كنند...
حال مداخلاتي از جنس مسكن مهر مسائل هيچ يك از گروه هاي فوق را حل نمي كند. گويي مسكن مهر و امثال آن پشت به مسأله كرده اند و اصلا مسأله را به رسميت نشناخته اند ؛ بلكه با آدرس غلط و به صرف تكرار مشغول بي مسألگي خود شده است.
@AbbasAkhoundi
ابن را گذاشتم تا آقای جلیلی که میخواهد رییس جمهور شود و مشاورانش دستکم در حد شناخت مساله، مساله مسکن را بفهمند و تا این حد پرتوپلا نگویند. در هر صورت، این کشور دهها دانشگاه دارد و هزاران کارشناس. بیهودهگویی هم حدی دارد.
البته داشتن پشتوانههای قوی در قدرت و رسانه و توان وارونه جلوه دادن حقیقت ممکن است به موفقیت ایشان کمک کند. لیکن، تنها در کوتاه مدت. در بلند مدت باید فکری به حل مساله واقعی کرد.
البته داشتن پشتوانههای قوی در قدرت و رسانه و توان وارونه جلوه دادن حقیقت ممکن است به موفقیت ایشان کمک کند. لیکن، تنها در کوتاه مدت. در بلند مدت باید فکری به حل مساله واقعی کرد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضرت استاد جلیلی
لطفا دو دقیقه ویدیوی زیر را ببینید. این مرجع مورد ادعای شما است. البته احتمالا به شما گزارش کردهاند و خود شما مستقیما نشنیدهاید. آیا من یک کلمه در باره نساختن مسکن مهر گفتهام؟ شما که بهظاهر متشرع هستید، چه حجت شرعی دارید؟
لطفا دو دقیقه ویدیوی زیر را ببینید. این مرجع مورد ادعای شما است. البته احتمالا به شما گزارش کردهاند و خود شما مستقیما نشنیدهاید. آیا من یک کلمه در باره نساختن مسکن مهر گفتهام؟ شما که بهظاهر متشرع هستید، چه حجت شرعی دارید؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میشه یه کاری کرد
اطلاعات این ویدیو حتما برای شما جذاب است. در آن در باره نوسازی ناوگان هوایی ایران در جهت رقابت با ایرلاینهای منطقه و خریدهای #هواپیماهای_نو بهطور مستقیم از #ایرباس و #بوئینگ سخن میرود. اگر شما بیایید بازهم میشود یک کارهایی کرد.
اطلاعات این ویدیو حتما برای شما جذاب است. در آن در باره نوسازی ناوگان هوایی ایران در جهت رقابت با ایرلاینهای منطقه و خریدهای #هواپیماهای_نو بهطور مستقیم از #ایرباس و #بوئینگ سخن میرود. اگر شما بیایید بازهم میشود یک کارهایی کرد.
برادر ارجمند جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
رییس محترم جمهوری اسلامی ایران
1403/4/17
با سلام و عرض ادب
انتخاب شما را بهعنوان رییس جمهور ایران از سوی ملت سرفراز و باارادهی ایران عزیز از صمیم قلب تبریک میگویم. برای جنابعالی در راه دشواری که در پیش دارید موفقیت و برای ملت ایران بهروزی روزافزون را آرزو دارم. در این ارتباط تنها چند نکته کلیدی را متذکر میشوم:
نخست آنکه در مرحله اول انتخابات بیش از 60% و در مرحله دوم حدود 50% در انتخابات شرکت نکردند. این پدیدهای نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. این نشان از اعتراض به تبعیض نهادینه شده، ناامیدی اجتماعی از بهبودِ شرایط و بیاعتمادی شگرف بخش گستردهای از ملت به فرایندها و نحوهی حکمرانی در کشور است. به جرات می توان گفت بخش بزرگی از کسانی که رای دادهاند نیز انتقاد و اعتراض مشابهی دارند. قاعدتا، این موضوع و یافتن راهکارهای مناسب جهت پرکردن این شکاف ملی و خلق امید اجتماعی باید در دستور کار نخست دولت جنابعالی باشد.
دوم، جنابعالی در این انتخابات جبهه اصلاحات ایران را نمایندگی کردید. این اتفاق بسیار مبارکی بود. شوربختانه از سال 1384 بدین سو، آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی محدود و جامعهی مدنی بهصورت هدفمند و سازمانیافتهای تضعیف شدهاست. در عینِ حال باید توجه داشت که جریانهای سیاسی اصیل چون سنتگرایان مدنی و اصلاحطلبان و تحولخواهان مدرن نهادهایی نیستند که با رویکردهای ایدئولوژیک از میان بروند. بیگمان موفقیت شما در گرو توسعه آزادیها، تقویت جامعه مدنی و همچنین، حفظ پایگاه اجتماعی و سیاسیتان میباشد. جنابعالی و جبهه اصلاحات ایران در راه فرایند تشکیل دولت و پاسخگویی به انتظارات ملت ایران تعهد متقابل دارید. و ملت ایران خواهان و ناظر بر کیفیت عمل به این تعهد است. البته ایران عزیز ما نیازمند شکلگیری فضای فراگیر و همدلانه برای گفتوگوهای داخلی بر مبنای پذیرش تفاوتها و تکثرها است. امیدوارم شما آغازگر این همدلی سیاسی و اجتماعی باشید.
سوم آنکه تحولات سبک زندگی بویژه در نسل جوان و همچنین حضور اجتماعی زنان به عنوان کنشگران همتراز مردان از سوی نظام حکمروایی ایران و سیاستمداران حاکم هنوز بهخوبی درک نشدهاست. آنان اغلب با فروکاست مساله به آموزش و یا مسالههای شکلی، بیتوجه به ژرفای تحولهای ساختاری و نهادی بهوقوع پیوسته از کنار موضوع میگذرند. همین امر بخشی از دلیل دوجامعهای شدن ملت ایران است. توجه به این امر، گام نخست در پرکردن شکاف اجتماعی موجود است.
چهارم، مدتهاست که مساله ایران از دستور کار دولت خارج شده و حاشیه بر متن غلبه یافتهاست. ملت ایران ستون پایدار تمدن ایران در این موقعیت ژئواستراتژیک از خلیج فارس تا آسیای میانه و از شبه قاره هند تا دریاهای مدیترانه و سیا در جهان است. سوءتدبیر و ناترازیها مزمن در اقتصاد، تجارت، انرژی، محیط زیست موجب گسترش فقر و ضعف ساختاری ایران در جهت حفظ موقعیت خود در منطقه و جهان گشتهاست. بیگمان ایران باید تبدیل به مسالهی نخست دولت شود.
پنجم، پدیدهی چند دولتی و یا بهعبارتی بیدولتی مردم را در وضعیت بیپناهی قرار داده است. دولتی که باید نماینده ارادهی ملی ایران باشد تضعیف گشته و امکان حمایت از ملت در برابر دولتهای فراقانونی را ندارد. اینک انتظار از شما این است که به پشتوانهی آرای ملت، دولت رسمی ایران را تشکیل و از مداخله دیگر نهادها در امر دولت جلوگیری نمایید.
ششم، از مشروطه به این سو، ملت ایران در تکاپوی تاسیس دولت ملی مدرن در این کشور است. دستیابی به قانون اساسی در دورانهای مشروطه و جمهوری اسلامی برترین موفقیت ایران در این رهگذر بودهاست. البته که دستیابی به حاکمیت قانون راهی پرفراز و نشیب و پرزحمت است. ملت در این ارتباط هزینههای فراوان پرداخت کردهاست. بیگمان، نقش سیاستمداران ملی با سیاستورزی موثر در دستیابی هرچه بیشتر به حکومت قانون با کیفیت قابل قبول غیر قابل چشمپوشی است. ملت ایران، در این موقعیت تاریخی از جنابعالی انتظار فراوان دارد.
هفتم و نکته آخر، صلح، رفع تنش و اتخاذ سیاست تعادلی در جهان و منطقه است. حتما بر شما پوشیده نیست که یکی از دلیلهای مهم گرایش ملت ایران به اصلاحطلبان و تحولخواهان رویکرد آنان در حوزهی سیاست بینالمللی است. درک عمومی از سیاست خارجی این گرایش فکری، اولویت منافع ملی ایران بر هر امر دیگر، تامین صلح و بستر سازی مناسب برای توسعه روابط تجاری، مالی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با دولتها و ملتهای دیگر است. امید است شاهد تحولات ملموس و قابل مشاهده در کوتاهمدت از سوی دولت شما باشیم.
رییس محترم جمهوری اسلامی ایران
1403/4/17
با سلام و عرض ادب
انتخاب شما را بهعنوان رییس جمهور ایران از سوی ملت سرفراز و باارادهی ایران عزیز از صمیم قلب تبریک میگویم. برای جنابعالی در راه دشواری که در پیش دارید موفقیت و برای ملت ایران بهروزی روزافزون را آرزو دارم. در این ارتباط تنها چند نکته کلیدی را متذکر میشوم:
نخست آنکه در مرحله اول انتخابات بیش از 60% و در مرحله دوم حدود 50% در انتخابات شرکت نکردند. این پدیدهای نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. این نشان از اعتراض به تبعیض نهادینه شده، ناامیدی اجتماعی از بهبودِ شرایط و بیاعتمادی شگرف بخش گستردهای از ملت به فرایندها و نحوهی حکمرانی در کشور است. به جرات می توان گفت بخش بزرگی از کسانی که رای دادهاند نیز انتقاد و اعتراض مشابهی دارند. قاعدتا، این موضوع و یافتن راهکارهای مناسب جهت پرکردن این شکاف ملی و خلق امید اجتماعی باید در دستور کار نخست دولت جنابعالی باشد.
دوم، جنابعالی در این انتخابات جبهه اصلاحات ایران را نمایندگی کردید. این اتفاق بسیار مبارکی بود. شوربختانه از سال 1384 بدین سو، آزادیهای فردی، اجتماعی و سیاسی محدود و جامعهی مدنی بهصورت هدفمند و سازمانیافتهای تضعیف شدهاست. در عینِ حال باید توجه داشت که جریانهای سیاسی اصیل چون سنتگرایان مدنی و اصلاحطلبان و تحولخواهان مدرن نهادهایی نیستند که با رویکردهای ایدئولوژیک از میان بروند. بیگمان موفقیت شما در گرو توسعه آزادیها، تقویت جامعه مدنی و همچنین، حفظ پایگاه اجتماعی و سیاسیتان میباشد. جنابعالی و جبهه اصلاحات ایران در راه فرایند تشکیل دولت و پاسخگویی به انتظارات ملت ایران تعهد متقابل دارید. و ملت ایران خواهان و ناظر بر کیفیت عمل به این تعهد است. البته ایران عزیز ما نیازمند شکلگیری فضای فراگیر و همدلانه برای گفتوگوهای داخلی بر مبنای پذیرش تفاوتها و تکثرها است. امیدوارم شما آغازگر این همدلی سیاسی و اجتماعی باشید.
سوم آنکه تحولات سبک زندگی بویژه در نسل جوان و همچنین حضور اجتماعی زنان به عنوان کنشگران همتراز مردان از سوی نظام حکمروایی ایران و سیاستمداران حاکم هنوز بهخوبی درک نشدهاست. آنان اغلب با فروکاست مساله به آموزش و یا مسالههای شکلی، بیتوجه به ژرفای تحولهای ساختاری و نهادی بهوقوع پیوسته از کنار موضوع میگذرند. همین امر بخشی از دلیل دوجامعهای شدن ملت ایران است. توجه به این امر، گام نخست در پرکردن شکاف اجتماعی موجود است.
چهارم، مدتهاست که مساله ایران از دستور کار دولت خارج شده و حاشیه بر متن غلبه یافتهاست. ملت ایران ستون پایدار تمدن ایران در این موقعیت ژئواستراتژیک از خلیج فارس تا آسیای میانه و از شبه قاره هند تا دریاهای مدیترانه و سیا در جهان است. سوءتدبیر و ناترازیها مزمن در اقتصاد، تجارت، انرژی، محیط زیست موجب گسترش فقر و ضعف ساختاری ایران در جهت حفظ موقعیت خود در منطقه و جهان گشتهاست. بیگمان ایران باید تبدیل به مسالهی نخست دولت شود.
پنجم، پدیدهی چند دولتی و یا بهعبارتی بیدولتی مردم را در وضعیت بیپناهی قرار داده است. دولتی که باید نماینده ارادهی ملی ایران باشد تضعیف گشته و امکان حمایت از ملت در برابر دولتهای فراقانونی را ندارد. اینک انتظار از شما این است که به پشتوانهی آرای ملت، دولت رسمی ایران را تشکیل و از مداخله دیگر نهادها در امر دولت جلوگیری نمایید.
ششم، از مشروطه به این سو، ملت ایران در تکاپوی تاسیس دولت ملی مدرن در این کشور است. دستیابی به قانون اساسی در دورانهای مشروطه و جمهوری اسلامی برترین موفقیت ایران در این رهگذر بودهاست. البته که دستیابی به حاکمیت قانون راهی پرفراز و نشیب و پرزحمت است. ملت در این ارتباط هزینههای فراوان پرداخت کردهاست. بیگمان، نقش سیاستمداران ملی با سیاستورزی موثر در دستیابی هرچه بیشتر به حکومت قانون با کیفیت قابل قبول غیر قابل چشمپوشی است. ملت ایران، در این موقعیت تاریخی از جنابعالی انتظار فراوان دارد.
هفتم و نکته آخر، صلح، رفع تنش و اتخاذ سیاست تعادلی در جهان و منطقه است. حتما بر شما پوشیده نیست که یکی از دلیلهای مهم گرایش ملت ایران به اصلاحطلبان و تحولخواهان رویکرد آنان در حوزهی سیاست بینالمللی است. درک عمومی از سیاست خارجی این گرایش فکری، اولویت منافع ملی ایران بر هر امر دیگر، تامین صلح و بستر سازی مناسب برای توسعه روابط تجاری، مالی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با دولتها و ملتهای دیگر است. امید است شاهد تحولات ملموس و قابل مشاهده در کوتاهمدت از سوی دولت شما باشیم.
به هر روی، می دانم چنین اهداف بلندی در کوتاه مدت محقق نمیشود و میدانم که چنین کاری به تنهایی از عهدهی دولت بر نمیآید. با این حال، شما میتوانید با گامهای استوار خود به جامعه و نیروهای سیاسی اجتماعی این پیام را بدهید که دورهای برای تغییر و تحول و تقویت همبستگی اجتماعی آغاز شده است. اگر مردم نشانههایی از یک اراده جدی را ببینند، همراهی خواهند کرد و دورهای از شور و امید و اراده برای پیشرفت و توسعه کشور اغاز خواهد شد. برای شما و ملت ایران آرزوی توفیق و سرافرازی دارم.
برادر شما- عباس آخوندی
برادر شما- عباس آخوندی
بازخوانی روابط ایران با اتحادیه اروپا و منطقه:
نگاهی به برجام و جنگ اوکراین
عباس آخوندی، 18/4/1403
انتخابات زودرس ایران فرصتی برای بازخوانی رابطهی ایران با اتحادیه اروپا و منطقهی منا و امکان ایجاد همگرایی حداکثری در سطح جهانی در رویارویی با اسرائیل را فراهم آورده است. این فرصتی یگانه است که هم بر امنیت و توسعه پایدار ایران اثر میگذارد و هم امنیت منطقه را از رهگذر محاصره سیاسی و دفاعی اسرائیل در منطقه و جهان تضمین میکند و هم مخاطره داعش و گروههای سلفی را کاهش میدهد. مهم بهرهبرداری درست از این موقعیت است. و این باید هنر برادر ارجمندمان آقای دکتر پزشکیان باشد.
جبهه اصلاحات ایران همواره جانبدار روابط تعاملی با جهان و ایفای نقش مثبت در تحولات جهانی بوده است. این موضوع در بیانات آقای دکتر پزشکیان هم با فراوانی بالا تکرار میشد. اینک زمان برداشتن یک گام عملی فراهم آمدهاست. سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیروزی آقای پزشکیان را تبریک گفته و آمادگی تعامل با دولت جدید را در راستای سیاست تعامل حیاتی اعلام داشتهاست. واقعیت آن است که روابط ایران و غرب پس از خروج امریکا با ریاست ترامپ از توافق برجام دچار سردی گشت و اتفاقات تلخی در پیِ آن در تعامل دوسویه و چندسویه دیدهشد. هر چند انتظار میرفت که با آمدن بایدن خون تازهای در رگهای برجام دمیده شود، این اتفاق نیز نیفتاد و این فرصت تاریخی هدر رفت. اینک زمان قضاوت در بارهی مسببان این فرصتسوزی از دو سو نیست. لیکن، به هر روی، نمیتوان از نتایج زیانبار امنیتی و همچنین خسارات اقتصادی و ارتباطی آن چشمپوشی کرد. با آمدن بایدن در اواخر دولت دوازدهم، مذاکرات سازندهای صورت گرفت و انتظار میرفت که برجام احیا شود. آقای روحانی امضای توافق را به دولت سیزدهم موکول کرد. به ظاهر این اقدام در جهت احترام به دولت بعدی و شاید با هماهنگی با دیگر مقامات صورت گرفت. لیکن، از منظر منافع ملی از دید من، این توکیل کار درستی نبود و ایشان میبایست مخاطره این کار را شخصا میپذیرفت و کار را تمام میکرد. از منظر حقوقی ایشان تا 12 مرداد 1400 رییس جمهور و امضاءاش معتبر بود و میبایست به وظیفهی خود عمل میکرد.
بههرروی، علیرغم آنکه روابط ترامپ و اتحادیه اروپا شکرآب بود، و فرصتی برای جداسازی اروپا از امریکا در ارتباط با ایران فراهم آمدهبود، روابط ایران و اروپا مدیریت نشد و به رویارویی، سردی و تلخی گرایید. اینک ایران شواهد فراوانی برای بدعهدی اروپائیان، بهویژه در ارتباط به توافقهای برجام در دست دارد و اروپائیان نیز ایران را در پارهای موارد، بهویژه در ارتباط با جنگ اوکراین سرزنش میکنند. بیگمان، ملت ایران نمیتواند زیانهایی که از ناحیه اروپائیان در شرایط سخت شیوع کرونا دید را فراموش کند. در این بستر پُرتعارض، همراهی کماثر و پُرزیان ایران و روسیه در جنگ اوکراین بزرگترین اشتباه استراتژیک سیاست خارجی ایران در دوران اخیر بودهاست. بههرروی، در زمانی که اتحادیه اروپا با روسیه در حال جنگ بود، این همکاری کموزن ایران و روسیه، تنها متضمن ضرر برای ایران بود و سودی در برنداشت و اتحادیه را علیه ایران بسیج کرد.
در این فضای تلخ روابط، اسرائیل با امنیتیسازی روابط ایران و کشورهای منطقه برندهی نهایی میدان بود. او توانست که روابطش را با تعدادی از کشورهای جنوب خلیج فارس عادی کند و با عربستان سعودی وارد مذاکرات نیمه پنهان شود که به نظر میرسد تا پیش از عملیات طوفان الاقصی پیشرفت زیادی هم داشت. اینک به نظر میرسد در پایان دورهی بایدن، توقف جنگ اوکراین و عدم امکان پیروزی یکی بر دیگری، عملیات وحشیانه نسلکشی و پاکسازی نژادی که اسرائیل در غزه و کرانه باختری مرتکب شد و وجدان عمومی جهانیان را متاثر ساخت و افکار عمومی دنیا را علیه خود بسیج کرد و اتفاقاتی که در دادگاه کیفری بینالمللی رخ داد، عملیات طوفان الاقصی و پیامدهای آن در جهان اسلام و انتخابات زودرس ایران تمام مولفههای موثر بر سیاست جهانی در این منطقه تغییر یافته و امکان یک بازخوانی واقعی فراهم آمدهاست. مهم فرصتشناسی و استفاده بهموقع از آنهاست.
نگاهی به برجام و جنگ اوکراین
عباس آخوندی، 18/4/1403
انتخابات زودرس ایران فرصتی برای بازخوانی رابطهی ایران با اتحادیه اروپا و منطقهی منا و امکان ایجاد همگرایی حداکثری در سطح جهانی در رویارویی با اسرائیل را فراهم آورده است. این فرصتی یگانه است که هم بر امنیت و توسعه پایدار ایران اثر میگذارد و هم امنیت منطقه را از رهگذر محاصره سیاسی و دفاعی اسرائیل در منطقه و جهان تضمین میکند و هم مخاطره داعش و گروههای سلفی را کاهش میدهد. مهم بهرهبرداری درست از این موقعیت است. و این باید هنر برادر ارجمندمان آقای دکتر پزشکیان باشد.
جبهه اصلاحات ایران همواره جانبدار روابط تعاملی با جهان و ایفای نقش مثبت در تحولات جهانی بوده است. این موضوع در بیانات آقای دکتر پزشکیان هم با فراوانی بالا تکرار میشد. اینک زمان برداشتن یک گام عملی فراهم آمدهاست. سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیروزی آقای پزشکیان را تبریک گفته و آمادگی تعامل با دولت جدید را در راستای سیاست تعامل حیاتی اعلام داشتهاست. واقعیت آن است که روابط ایران و غرب پس از خروج امریکا با ریاست ترامپ از توافق برجام دچار سردی گشت و اتفاقات تلخی در پیِ آن در تعامل دوسویه و چندسویه دیدهشد. هر چند انتظار میرفت که با آمدن بایدن خون تازهای در رگهای برجام دمیده شود، این اتفاق نیز نیفتاد و این فرصت تاریخی هدر رفت. اینک زمان قضاوت در بارهی مسببان این فرصتسوزی از دو سو نیست. لیکن، به هر روی، نمیتوان از نتایج زیانبار امنیتی و همچنین خسارات اقتصادی و ارتباطی آن چشمپوشی کرد. با آمدن بایدن در اواخر دولت دوازدهم، مذاکرات سازندهای صورت گرفت و انتظار میرفت که برجام احیا شود. آقای روحانی امضای توافق را به دولت سیزدهم موکول کرد. به ظاهر این اقدام در جهت احترام به دولت بعدی و شاید با هماهنگی با دیگر مقامات صورت گرفت. لیکن، از منظر منافع ملی از دید من، این توکیل کار درستی نبود و ایشان میبایست مخاطره این کار را شخصا میپذیرفت و کار را تمام میکرد. از منظر حقوقی ایشان تا 12 مرداد 1400 رییس جمهور و امضاءاش معتبر بود و میبایست به وظیفهی خود عمل میکرد.
بههرروی، علیرغم آنکه روابط ترامپ و اتحادیه اروپا شکرآب بود، و فرصتی برای جداسازی اروپا از امریکا در ارتباط با ایران فراهم آمدهبود، روابط ایران و اروپا مدیریت نشد و به رویارویی، سردی و تلخی گرایید. اینک ایران شواهد فراوانی برای بدعهدی اروپائیان، بهویژه در ارتباط به توافقهای برجام در دست دارد و اروپائیان نیز ایران را در پارهای موارد، بهویژه در ارتباط با جنگ اوکراین سرزنش میکنند. بیگمان، ملت ایران نمیتواند زیانهایی که از ناحیه اروپائیان در شرایط سخت شیوع کرونا دید را فراموش کند. در این بستر پُرتعارض، همراهی کماثر و پُرزیان ایران و روسیه در جنگ اوکراین بزرگترین اشتباه استراتژیک سیاست خارجی ایران در دوران اخیر بودهاست. بههرروی، در زمانی که اتحادیه اروپا با روسیه در حال جنگ بود، این همکاری کموزن ایران و روسیه، تنها متضمن ضرر برای ایران بود و سودی در برنداشت و اتحادیه را علیه ایران بسیج کرد.
در این فضای تلخ روابط، اسرائیل با امنیتیسازی روابط ایران و کشورهای منطقه برندهی نهایی میدان بود. او توانست که روابطش را با تعدادی از کشورهای جنوب خلیج فارس عادی کند و با عربستان سعودی وارد مذاکرات نیمه پنهان شود که به نظر میرسد تا پیش از عملیات طوفان الاقصی پیشرفت زیادی هم داشت. اینک به نظر میرسد در پایان دورهی بایدن، توقف جنگ اوکراین و عدم امکان پیروزی یکی بر دیگری، عملیات وحشیانه نسلکشی و پاکسازی نژادی که اسرائیل در غزه و کرانه باختری مرتکب شد و وجدان عمومی جهانیان را متاثر ساخت و افکار عمومی دنیا را علیه خود بسیج کرد و اتفاقاتی که در دادگاه کیفری بینالمللی رخ داد، عملیات طوفان الاقصی و پیامدهای آن در جهان اسلام و انتخابات زودرس ایران تمام مولفههای موثر بر سیاست جهانی در این منطقه تغییر یافته و امکان یک بازخوانی واقعی فراهم آمدهاست. مهم فرصتشناسی و استفاده بهموقع از آنهاست.
ایران قاعدتا باید از پیشنهاد اتحادیه اروپا برای آغاز یک دورهی مذاکرات سازنده و سریع در جهت توسعه روابط، احیای برجام، مساله اوکراین و امنیت منطقه استقبال نماید. در هر صورت، اینکه تصور کنیم میتوانیم قدرتهای بزرگ دنیا اعم از چین، روسیه، اتحادیه اروپا و امریکا را از مذاکرات امنیت منطقه کنار بگذاریم، تصوری غیر واقعی است. این سیاست در چهار دهه گذشته به شکست انجامیده است و باید از آن عبور کرد. مشکل بزرگ در این ارتباط فارغ از عدم امکان نادیدهانگاشتن منافع قطبهای جهانی قدرت در منطقه، تمایل قطعی و غیرقابل چشمپوشی کشورهای منطقه برای دخالت دادن آنان در امنیت منطقه است. فراتر آنکه مشارکت ندادن آنان چه سودی دارد؟ قاعدتا وقتی شریک باشند از توافقها پشتیبانی و زمانی که نباشند کارشکنی خواهند کرد . کشورهای منطقه نیز از آمدن جناب پزشکیان استقبال نمودهاند. از این حسن توجه نیز باید بیشترین بهره را برد. زمان آن است که دست کم ایران پیشتاز یک پیمان منع تجاوز و فراتر از آن، استقرار یک نظم امنیتی منطقهای با همکاری قطبهای جهانی قدرت باشد. قاعدتا یکی از اهداف این نظم باید مقابله با نسلکشی و پایان دادن به سیستم آپارتاید در اسرائیل و پشتیبانی از حقوق سیاسی فلسطینیان در سرتاسر سرزمین فلسطین از بحر تا نهر متکی بر ارادهی ملی آنان باشد.
این قلم پس از طوفان الاقصی مقالهای مستوفا در این باره نوشته است که میتوان بدان مراجعه نمود، عباس آخوندی، بازخوانی مسالهی ایران، فلسطین و امنیّت منطقهی خلیج فارس: ضرورتِ تغییر انگارهی کلی، آگاهی نو، اسفندماه 1402
و همچنین https://t.me/AbbasAkhoundi/1142
این قلم پس از طوفان الاقصی مقالهای مستوفا در این باره نوشته است که میتوان بدان مراجعه نمود، عباس آخوندی، بازخوانی مسالهی ایران، فلسطین و امنیّت منطقهی خلیج فارس: ضرورتِ تغییر انگارهی کلی، آگاهی نو، اسفندماه 1402
و همچنین https://t.me/AbbasAkhoundi/1142
به نظر میرسد باتوجه به ابعاد گسترده فاجعهی #آتشسوزی_جنگلهای_زاگرس نیاز است که ستاد بحران کشور با مدیریت شخص #معاون_اول ریاست جمهوری تشکیل شود و تمام امکانات نیروهای مدنی و نظامی را جهت مهار آتش بکار گیرد. هفته آتی کشور نیمهتعطیل است و ممکن است خسارات بسیار فزاینده باشد.
به احترام مردان مرد آقایان #رضا_خسروی و #محمد_امیری که کاری کارستان کردند، سر تعظیم فرود میآوریم. دست مریزاد. تعمیر نیروگاه در حالت آماده به کار زمانی دشوار میشود که بدانیم دمای محیط توربین نزدیک به ۷۰ درجه و رطوبت بالای ۹۰ درصد است. به عبارت دیگر نیروها باید در یک دریای آب جوش عملیات میکردند.
کار ۹ صبح آغاز شد، ۱۸ ساعت عملیات پیچیده مهندسی بدون وقفه ادامه یافت و ساعت ۳ بامداد فردای آن روز تعمیرات نیروگاه رامین اهواز با موفقیت به انتها رسید. یک رکورد بینظیر جهانی در زمان تعمیر ثبت شد و نیروگاه بدون ثانیهای توقف به تامین برق پرداخت.
کار ۹ صبح آغاز شد، ۱۸ ساعت عملیات پیچیده مهندسی بدون وقفه ادامه یافت و ساعت ۳ بامداد فردای آن روز تعمیرات نیروگاه رامین اهواز با موفقیت به انتها رسید. یک رکورد بینظیر جهانی در زمان تعمیر ثبت شد و نیروگاه بدون ثانیهای توقف به تامین برق پرداخت.
🔹منا و تعادل ناپایدار جهان سیاست
🖋عباس آخوندی، مرداد 1403
🔻در جهان چند قطبی موجود شاید منطقهای به ناپایداری منا نباشد. البته این خود بخشی ناشی از تعادل ناپایدار غرب در جهان در حال گذار از تک قطبی به چند قطبی و بخشی دیگر ناشی از پویایی تحولات درونی منطقه منا است. در موقعیتهای این چنینی نیروهای تازه نفس هرچند کوچک میتوانند جریان غالب را به سوهایی کاملا ناشناخته هدایت کنند که هیچکس آن را پیشبینی نمیکردهاست. از اینرو فهم پویایی جهان موجود و داشتن دورنمایی از جهان آینده و کنش درست، با ظرفیت همافزایی جهانی مبتنی بر سبک زندگی نو و اقدام بهموقع در هدایت تحولات جهانی نقش تعیین کننده خواهد داشت. بیگمان، در این موقعیت، قدرت سخت نقش تعیین کنندگی پیشین را نخواهد داشت و قدرت نرم مبتنی بر بازگشت به گذشته چون حرکتهای منشعب از اخوانالمسلمین در منطقه منا راه بهجایی نخواهند برد و بیشتر خرابی بهبار میآورند. جهان اسلام نیاز به اندیشه و پویایی تازه مبتنی بر فهم تازه از توحید و شرک در جهان پسا مدرن و منطبق با فلسفهی نو از زندگی دارد. جهان در حال حرکت بر لبهی تیغ است. ببینیم تا به کدام سو تمایل پیدا میکند.
🔻گفته میشود که نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل 79 بار در کنگره امریکا مورد تشویق قرار گرفتهاست. این در حالی است که تعداد جانباختگان فلسطینی در غزه به حدود 39هزار شهید، تعداد مجروحان حملات جنایتکارانه اسرائیل به بیش از 200هزار تن رسیده است. و تعداد آوارگان رقمی بیش از 800هزار نفر را نشان میدهد. جنایات جنگی، پاکسازی نژادی و اعمال تبعیضهای آپارتایدی نتانیاهو و همدستان او در دیوان کیفری بینالمللی به ثبت رسیده و احکام محکومیت مقدماتی آن صادر شدهاست. بدیهی است که تشویق و پشتیبانی همهجانبه از چنین رژیم جنایتکاری مورد پذیرش هیچ وجدان بیدار انسانی در هیچ کجای جهان نیست. و این اقدام موجب هیچ افتخاری برای کنگره و مردم امریکا نمیباشد. البته در ماههای گذشته شاهد خیزش اجتماعی وجدانهای بشری در دانشگاهها و جامعهی مدنی امریکا، اروپا و سایر قارهها بودیم. فراتر آنکه بسیاری از دولتها در قارههای مختلف نیز آشکارا از رفتار اسرائیل اعلام بیزاری کردند. بیگمان، تکیهی نتانیاهو و متحدانش به نیزه راه بهجایی نمیبرد و چز سقوط سرنوشتی ندارد. و این خود بزرگترین نشانه بر وضعیت تعادل ناپایدار جریان غالبِ موجود در جهان سیاست است. تاریخ نشان داده است که نیروهای سرکوب دیر و یا زود تسلیم نیروی اجتماعی میشوند.
🔻متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://vrgl.ir/D7HNr
🖋عباس آخوندی، مرداد 1403
🔻در جهان چند قطبی موجود شاید منطقهای به ناپایداری منا نباشد. البته این خود بخشی ناشی از تعادل ناپایدار غرب در جهان در حال گذار از تک قطبی به چند قطبی و بخشی دیگر ناشی از پویایی تحولات درونی منطقه منا است. در موقعیتهای این چنینی نیروهای تازه نفس هرچند کوچک میتوانند جریان غالب را به سوهایی کاملا ناشناخته هدایت کنند که هیچکس آن را پیشبینی نمیکردهاست. از اینرو فهم پویایی جهان موجود و داشتن دورنمایی از جهان آینده و کنش درست، با ظرفیت همافزایی جهانی مبتنی بر سبک زندگی نو و اقدام بهموقع در هدایت تحولات جهانی نقش تعیین کننده خواهد داشت. بیگمان، در این موقعیت، قدرت سخت نقش تعیین کنندگی پیشین را نخواهد داشت و قدرت نرم مبتنی بر بازگشت به گذشته چون حرکتهای منشعب از اخوانالمسلمین در منطقه منا راه بهجایی نخواهند برد و بیشتر خرابی بهبار میآورند. جهان اسلام نیاز به اندیشه و پویایی تازه مبتنی بر فهم تازه از توحید و شرک در جهان پسا مدرن و منطبق با فلسفهی نو از زندگی دارد. جهان در حال حرکت بر لبهی تیغ است. ببینیم تا به کدام سو تمایل پیدا میکند.
🔻گفته میشود که نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل 79 بار در کنگره امریکا مورد تشویق قرار گرفتهاست. این در حالی است که تعداد جانباختگان فلسطینی در غزه به حدود 39هزار شهید، تعداد مجروحان حملات جنایتکارانه اسرائیل به بیش از 200هزار تن رسیده است. و تعداد آوارگان رقمی بیش از 800هزار نفر را نشان میدهد. جنایات جنگی، پاکسازی نژادی و اعمال تبعیضهای آپارتایدی نتانیاهو و همدستان او در دیوان کیفری بینالمللی به ثبت رسیده و احکام محکومیت مقدماتی آن صادر شدهاست. بدیهی است که تشویق و پشتیبانی همهجانبه از چنین رژیم جنایتکاری مورد پذیرش هیچ وجدان بیدار انسانی در هیچ کجای جهان نیست. و این اقدام موجب هیچ افتخاری برای کنگره و مردم امریکا نمیباشد. البته در ماههای گذشته شاهد خیزش اجتماعی وجدانهای بشری در دانشگاهها و جامعهی مدنی امریکا، اروپا و سایر قارهها بودیم. فراتر آنکه بسیاری از دولتها در قارههای مختلف نیز آشکارا از رفتار اسرائیل اعلام بیزاری کردند. بیگمان، تکیهی نتانیاهو و متحدانش به نیزه راه بهجایی نمیبرد و چز سقوط سرنوشتی ندارد. و این خود بزرگترین نشانه بر وضعیت تعادل ناپایدار جریان غالبِ موجود در جهان سیاست است. تاریخ نشان داده است که نیروهای سرکوب دیر و یا زود تسلیم نیروی اجتماعی میشوند.
🔻متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://vrgl.ir/D7HNr
Forwarded from عکس نگار
🔲تروریسم دولتی اسرائیل:یک گام تا جنگ تمام عیار
🖋عباس آخوندی، 10 مرداد 1403
🔻اسرائیل با ترور شهید اسماعیل هنیه در خاک ایران، منطقه منا را در آستانه یک جنگ تمام عیار قرار داد. وقت آن است که شورا امنیت سازمان ملل و تمام قدرتهای بزرگ جهانی شامل امریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا و همچنین تمام سازمانها و کشورهای بزرگ منطقه شامل سازمان همکاری اسلامی، شورای همکاری خلیج فارس، ایران، عربستان، ترکیه، مصر و سایران نه تنها در دام بازی اسرائیل در نیفتند، بلکه طی یک اجماع و همکاری بینالمللی علیه تروریسم دولتی، جهان را از مخاطره درغلتیدن در یک جنگ تمام عیار رهایی بخشند.
🔻اسرائیل مسئولیت این عملیات را تاکنون نپذیرفته است. لیکن کیست که نداند تنها رژیمی که بهطور مستمر از زمان تاسیس تاکنون طراح و مجری مستمر عملیات تروریسم دولتی بودهاست، تنها اوست. این رژیم در نه ماه گذشته بهطور هولناکی درگیر پاکسازی نژادی در غزه بود و آشکارا ایدهی نابودی حماس و سران آن را اعلام و پیگرفتهاست. بیگمان، مسئولیت اسرائیل در این باره مورد پذیرش تمام سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی جهان است.
🔻اینکه ج.ا. ایران در اقدامات تلافیجویانه، پشیمانساز و امنیتآفرین چه پاسخ درخوری به این تجاوز و اقدام هولناک بدهد در صلاحیت فرماندهی کل قوا و نیروهای امنیتی آن است و این قلم نمیتواند به آن بپردازد. از اینرو، تمرکز این یادداشت بر اقدامات سیاسی ممکن است. شایسته است در این ارتباط، به شرایط سیاسی جهان در زمانی که در آن بهسر میبریم توجه کنیم.
🔻نخست آنکه اسرائیل در یک سال گذشته بیش از هر زمان در افکار عمومی جهانیان منفور شده و پرده از نقاب انداخته است. اگر نسل جدید واجد هیچ خاطرهای از جنایات این رژِیم در دهههای 40 تا 70 قرن گذشته میلادی نیست، اینبار با مشاهدهی آشکار نسلکشی، زن و کودک کشی این رژیم، به ماهیت نژادپرستانه، آپارتایدی و تروریستی آن پیبرده است. و سازمانهای بینالمللی از جمله دادگاه کیفر بینالمللی بر آن صحه گذاشته است. افزون بر این، مقاومت نه ماهه ملت فلسطین تمام افسانهی شکستناپذیری این رژیم را به باد داد. و این رژیم بیش از هرزمان ضعیف و زبون شدهاست. و طرحهای توسعهطلبانه آن در منطقه و عادیسازی روابطش با سایر کشورها در محاق قرار گرفتهاست. از اینرو، تنها راه نجات خود را در شروع یک درگیری و جنگ تمام عیار در منطقه میبیند. احتراز سایر کشورها از جنگ را نباید حمل بر ترس آنان کرد. بلکه آن تدبیری خردورزانه از سوی سایر کشورها در برابر گرازی زخمخورده و وحشی است. باید آن را مهار کرد. نه آنکه با سرشاخ شد.
🔹مابقی یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://vrgl.ir/agwft
🖋عباس آخوندی، 10 مرداد 1403
🔻اسرائیل با ترور شهید اسماعیل هنیه در خاک ایران، منطقه منا را در آستانه یک جنگ تمام عیار قرار داد. وقت آن است که شورا امنیت سازمان ملل و تمام قدرتهای بزرگ جهانی شامل امریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا و همچنین تمام سازمانها و کشورهای بزرگ منطقه شامل سازمان همکاری اسلامی، شورای همکاری خلیج فارس، ایران، عربستان، ترکیه، مصر و سایران نه تنها در دام بازی اسرائیل در نیفتند، بلکه طی یک اجماع و همکاری بینالمللی علیه تروریسم دولتی، جهان را از مخاطره درغلتیدن در یک جنگ تمام عیار رهایی بخشند.
🔻اسرائیل مسئولیت این عملیات را تاکنون نپذیرفته است. لیکن کیست که نداند تنها رژیمی که بهطور مستمر از زمان تاسیس تاکنون طراح و مجری مستمر عملیات تروریسم دولتی بودهاست، تنها اوست. این رژیم در نه ماه گذشته بهطور هولناکی درگیر پاکسازی نژادی در غزه بود و آشکارا ایدهی نابودی حماس و سران آن را اعلام و پیگرفتهاست. بیگمان، مسئولیت اسرائیل در این باره مورد پذیرش تمام سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی جهان است.
🔻اینکه ج.ا. ایران در اقدامات تلافیجویانه، پشیمانساز و امنیتآفرین چه پاسخ درخوری به این تجاوز و اقدام هولناک بدهد در صلاحیت فرماندهی کل قوا و نیروهای امنیتی آن است و این قلم نمیتواند به آن بپردازد. از اینرو، تمرکز این یادداشت بر اقدامات سیاسی ممکن است. شایسته است در این ارتباط، به شرایط سیاسی جهان در زمانی که در آن بهسر میبریم توجه کنیم.
🔻نخست آنکه اسرائیل در یک سال گذشته بیش از هر زمان در افکار عمومی جهانیان منفور شده و پرده از نقاب انداخته است. اگر نسل جدید واجد هیچ خاطرهای از جنایات این رژِیم در دهههای 40 تا 70 قرن گذشته میلادی نیست، اینبار با مشاهدهی آشکار نسلکشی، زن و کودک کشی این رژیم، به ماهیت نژادپرستانه، آپارتایدی و تروریستی آن پیبرده است. و سازمانهای بینالمللی از جمله دادگاه کیفر بینالمللی بر آن صحه گذاشته است. افزون بر این، مقاومت نه ماهه ملت فلسطین تمام افسانهی شکستناپذیری این رژیم را به باد داد. و این رژیم بیش از هرزمان ضعیف و زبون شدهاست. و طرحهای توسعهطلبانه آن در منطقه و عادیسازی روابطش با سایر کشورها در محاق قرار گرفتهاست. از اینرو، تنها راه نجات خود را در شروع یک درگیری و جنگ تمام عیار در منطقه میبیند. احتراز سایر کشورها از جنگ را نباید حمل بر ترس آنان کرد. بلکه آن تدبیری خردورزانه از سوی سایر کشورها در برابر گرازی زخمخورده و وحشی است. باید آن را مهار کرد. نه آنکه با سرشاخ شد.
🔹مابقی یادداشت را در لینک زیر بخوانید:
https://vrgl.ir/agwft
تبریک به تمام آنانی که دلی در سینه دارند و سپاس از تمام کسانی که آشکار و پنهان در این ارتباط کوشیدند و از کسانی که تصمیم درست گرفتند. #كبری_غلامی