نقدزی
848 subscribers
155 photos
52 videos
20 files
70 links
ارتباط با ادمین:

@neoshams
Download Telegram
#روزهای_نارنجی
#آزش_لاهوتی
#تنور_جشنواره
#عرفان_رضی_پور (از نویسندگان نقدزی)

📄 عذاب؛ حس مشترک مخاطب و کاراکتر
بی مقدمه؛ دوربین این فیلم پر تکان ترین دوربینی بود که تا امروز دیده ام. دیگر صحبت از دوربین روی دست و دوربین روی کول نیست؛ اینجا با دوربین روی ویبراتور طرف هستیم. فیلم های سینما مستندی که فیلمبردار سراسیمه به دنبال سوژه میدود هم تا این حد پر تکان نیستند.

فیلم بدون پیرنگ اصلی، و با خرده پیرنگ هایی به شیوه ی مدرن داستانش را جلو میبرد. زنی (با بازی هدیه تهرانی) واسط کارگران در فصل چیدن باغهای پرتقال است،و هر 10 دقیقه یک مشکل جدید به مشکلاتش اضافه میشود. این گزاره هنوز پیرنگ نیست. از طرف دیگر تدوین پر است از جامپ کات هایی که ما(و قصه) را جلو می اندازد. واقعا جلو می اندازد!؟ جامپ کات های متوالی این فیلم، در ظاهر فیلم را جلو می اندازد و ریتم را دستخوش تغییر میکند، ولی ما هر بار باید عین یک پازل یا چیستان، بگردیم تکه حذف شده‌ی فیلم در این کات را کشف کنیم. مدام پرش به جلو، بازگشت به عقب.
دوربین فیلم در 50 درصد موارد فلو فوکوس است. این دیگر چه سینماییست. در چند صحنه زن پشت به دوربین است و تصویرش در آینه(که رو به دوربین است) را نظاره میکند. باورتان نمیشود؛ در چنین نمایی زن فوکوس است و تصویرش در آینه فلو. سوژه ی کارگردان کمر و گردن هدیه تهرانی است!؟؟
در یک پلان لانگ تیک، دوربین همراه با هدیه تهرانی از ابتدای باغ تا انتهای آن را طی میکند و یکی یکی نکاتی را به کارگرها گوشزد میکند. موقعیت بسیار دراماتیک است. هم میتوانیم (ممکن بود بتوانیم) به شخصیت اصلی نزدیک شویم، هم رابطه اش با کارگرانش را بهتر درک کنیم. ولی دوربینی که یک لحظه از ارتعاش متوقف نمیشود موقعیت را به هم میزند.

موسیقی متن فیلم (که کلا در دو جا شنیده میشود) حتی انطباق بدوی با موقعیت ندارد. کاراکتر همسر (علی مصفا) شدیدا غیرقابل پیش بینی است. مردی تا این حد بی عار که به نظر می‌رسد عرضه هیچ کاری را ندارد (شغلش تربیت ماهی در آکواریوم است [خنده]) ناگهان حق به جانب و مطالبه گر میشود، و همسرش را ترک میکند و بدتر از آن بازگشتش است که بگذریم.

راستی، خیانت نان روزانه ی این فیلمسازهاست، نه!؟

تنها چیزی که شاید بتواند شما را پای فیلم نگه دارد، بازی درخشان هدیه تهرانی است. بهش تبریک بگوییم

🆔 @naghdzee
نقد #عرفان_رضی_پور بر فیلم مَش (M.A.S.H) اثر #رابرت_آلتمن

"... مش فاقد پلات مرکزی ست. برشی از زندگی چندماهۀ چند جراح در بیمارستانی نظامی ست و اعمالی که برای سرگرم کردن خود انجام می‌دهند..."

رضی پور درباره ی دلایل اقبال این کمدی جنگی در زمان خودش و همین طور جذابیت احتمالی آن برای برخی از مخاطبین امروز توضیح می دهد.

مطالعه ی متن کامل و ثبت نظرات خوانندگان در سایت نقدزی
http://naghdzee.ir/sinMontaghedin.aspx?id=280

@naghdzee
.