گر گوهری بِه از جان ممکن بُود، تو آنی...

#سعدی
@fereshteh_rezayi

چنان به موی تو آشفته‌‌ام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست...

#سعدی
@fereshteh_rezayi

عاشق گریختن نتواند
که دست شوق
هر جا که می‌رود
متعلق به دامن است...

#سعدی

@Fereshteh_rezayi

چنانم در دلی حاضر
که جان در جسم
و خون در رگ

#سعدی
@Fereshteh_rezayi

کس را به خلوتِ دلِ من جز تو راه نیست
این در به روی غیرِ تو پیوسته بسته باد...

#سعدی
@fereshteh_rezayi

‌درمان درد عاشقان صبر است و من دیوانه‌ام
نه درد ساڪن می‌شود نه ره به درمان می‌برم

#سعدی
@fereshteh_rezayi

چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم!

#سعدی
@fereshteh_rezayi

ویرانه دلِ ماست که با هر نِگه دوست
صَد بار بَنا گشت و دِگر بار فُرو ریخت...

#سعدی
@fereshteh_rezayi

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

#سعدی
@fereshteh_rezayi

گفتم مگر زِ رفتن، غایب شوی زِ چشمم؟!
آن نیستی که رفتی، آنی که در ضمیری :)

#سعدی
@fereshteh_rezayi

وصالِ توست اگر دل را مرادی هست و مطلوبی
کنارِ توست اگر غم را کناری هست و پایانی!

#سعدی
@fereshteh_rezayi

ویرانه دلِ ماست که با هر نِگه دوست
صَد بار بَنا گشت و دِگر بار فُرو ریخت...

#سعدی
@fereshteh_rezayi

‌                                                 ‌ ‌‌‌    ‌
"گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکت شود، بدیدم و مشتاق‌تر شدم."

#سعدی
@fereshteh_rezayi

اگر هزار غم است از جهانیان بر دل
همین بس است که او غمگسار ما باشد!

#سعدی
@fereshteh_rezayi

بازآ که در فراق تو چشم امیدوار
‏چون گوش روزه‌دار به الله اکبر است...

#سعدی
@fereshteh_rezayi

تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها

تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستان‌ها♥️

#سعدی
@fereshteh_rezayi

دیگری نیست که مِهرِ تو در او شاید بست
چاره بعد از تو ندانیم،
به جز تنهایی...

#سعدی
@fereshteh_rezayi