💕می گویند:
مردی در امامزاده ای اختیار از کف داد
و در صحن امامزاده ادرار کرد...
مردم خشمگین شدند و به سمت او
هجوم بردند و خواستند که او را
بکشند...
مرد که هوش و فراستی بسیار داشت گفت:
ایهاالناس! من قادر به ادرارکردن نبودم؛ امامزاده مرا شفا داد...
به یکباره مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند...
مردم ما اینگونه اند!
#علی_اکبر_دهخدا
🖌کانال فرهنگی زاگرس نشینان📕
https://t.me/Zteachers_IT
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
مردی در امامزاده ای اختیار از کف داد
و در صحن امامزاده ادرار کرد...
مردم خشمگین شدند و به سمت او
هجوم بردند و خواستند که او را
بکشند...
مرد که هوش و فراستی بسیار داشت گفت:
ایهاالناس! من قادر به ادرارکردن نبودم؛ امامزاده مرا شفا داد...
به یکباره مردم ادرار او را به عنوان تبرک به سر و صورت خود مالیدند...
مردم ما اینگونه اند!
#علی_اکبر_دهخدا
🖌کانال فرهنگی زاگرس نشینان📕
https://t.me/Zteachers_IT
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
خدا رفتگان همه را بیامرزد پدر من خدا بیامرز، مثل همه حاجی های جاهای دیگر نان نخور بود! یعنی مال خودش از گلوش پایین نمیرفت. اما خدا بیامرز ننم جور آقام نبود. او میگفت مال مرد به زن وفا نمی کند. شلوار مرد که دو تا شد فکر زن نو می افتد . از اینجهت هنوز آقام پاش بسر کوچه نرسیده بود که میرفت سرپشت بام زنهای همسایه را صدا میکرد «خاله ربابه هو، آبجی رقیه هوووو، ننه فاطمه هوهوهو ۰۰۰»، آنوقت یکدفعه میدیدیم اطاق پر میشد از خواهرخوانده های ننم!
آنوقت ننم فوراً سماور را آتش میکرد. آب قلیان را میریخت؛ مینشست با آنها در ددل کردن. مقصود ازین کار دو چیز بود: یکی خوش گذرانی، دیگری آب بستن به مال خدابیامرز بابام که شلوارش دو تا نشود.
#روزنگار، ۷ اسفند، درگذشت
#علی_اکبر_دهخدا
https://t.me/Zteachers_IT
⇃🍃🌺🍃
◈◈◈══⇃🍃🌸🍃 🌺🍃═════════◈◈
آنوقت ننم فوراً سماور را آتش میکرد. آب قلیان را میریخت؛ مینشست با آنها در ددل کردن. مقصود ازین کار دو چیز بود: یکی خوش گذرانی، دیگری آب بستن به مال خدابیامرز بابام که شلوارش دو تا نشود.
#روزنگار، ۷ اسفند، درگذشت
#علی_اکبر_دهخدا
https://t.me/Zteachers_IT
⇃🍃🌺🍃
◈◈◈══⇃🍃🌸🍃 🌺🍃═════════◈◈
عالمی را پرسیدند: خوب بودن را کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ!
دیگران حیران شدند و گفتند: ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد!
#روزنگار، ۷ اسفند، درگذشت
#علی_اکبر_دهخدا
https://t.me/Zteachers_IT
⇃🍃🌺🍃
◈◈◈══⇃🍃🌸🍃 🌺🍃═════════◈◈
عالم فرمود: یک روز قبل از مرگ!
دیگران حیران شدند و گفتند: ولی زمان مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود: پس هر روز زندگی را روز آخر فکر کن و خوب باش شاید فردایی نباشد!
#روزنگار، ۷ اسفند، درگذشت
#علی_اکبر_دهخدا
https://t.me/Zteachers_IT
⇃🍃🌺🍃
◈◈◈══⇃🍃🌸🍃 🌺🍃═════════◈◈
اين مرد بزرگ «علی اکبر دهخدا»ست
مرد تنهایی که در خلوت خويش - با ساده ترين ابزار - لغت نامه ی عظيمش را فيش برداری و تدوين می کند.
و بدينگونه است که فرهنگ عظيم دهخدا گردآوری و چاپ می شود و دراختيارما قرار می گيرد/ فرهنگی چون خورشيد که ما تا هنوزها بايد ازآن تغذيه کنیم چون هنوز جايگزين سزاواری نيافته است:
ای مرغ سحر، چو این شب تار-
بگذاشت ز سر سیاهکاری-
وز نفحه ی روحبخش اسحار،
رفت از سر خفتگان خماری،
بگشود گره ز زلف زر تار،
محبوبه ی نیلگون عماری،
یزدان به کمال شد پدیدار،
واهریمن زشتخو حصاری،
یاد آر ز شمع مرده، یاد آر...
بخش اول شعر: دهخدا
امروز هفتم اسفند ماه سالروز درگذشت #علی_اکبر_دهخدا ادیب، لغتشناس، سیاستمدار و شاعر ایرانی است که برای شاهکارش لغتنامه شهرت فراگیر دارد.
┄┅══✼⚜✼══┅┄
https://t.me/Zteachers_IT
┄┅══✼⚜✼══┅┄
مرد تنهایی که در خلوت خويش - با ساده ترين ابزار - لغت نامه ی عظيمش را فيش برداری و تدوين می کند.
و بدينگونه است که فرهنگ عظيم دهخدا گردآوری و چاپ می شود و دراختيارما قرار می گيرد/ فرهنگی چون خورشيد که ما تا هنوزها بايد ازآن تغذيه کنیم چون هنوز جايگزين سزاواری نيافته است:
ای مرغ سحر، چو این شب تار-
بگذاشت ز سر سیاهکاری-
وز نفحه ی روحبخش اسحار،
رفت از سر خفتگان خماری،
بگشود گره ز زلف زر تار،
محبوبه ی نیلگون عماری،
یزدان به کمال شد پدیدار،
واهریمن زشتخو حصاری،
یاد آر ز شمع مرده، یاد آر...
بخش اول شعر: دهخدا
امروز هفتم اسفند ماه سالروز درگذشت #علی_اکبر_دهخدا ادیب، لغتشناس، سیاستمدار و شاعر ایرانی است که برای شاهکارش لغتنامه شهرت فراگیر دارد.
┄┅══✼⚜✼══┅┄
https://t.me/Zteachers_IT
┄┅══✼⚜✼══┅┄