✍ سرنوشت #بازار_سهام در صورت تشدید و تداوم #کرونا!
۹۹/۰۱/۰۲
🔴 یک
🔸علیرغم سهلانگاری و لجبازی بخشی از جامعه ایرانی در برخورد با بحران بیسابقهی بیماری #کرونا، هر روز وجوه تازهتری از این بحران آشکار میشود و ناگفتههای بیشتری از آن در مواضع رسمی و رسانههای دولتی بازتاب مییابد. مواضعی که وقتی کنار هم قرار میدهیم، ابعادی بسیار بزرگتر از آمار و اطلاعات اعلامی را نشان میدهد.
🔸برای اینکه ابعاد بحران یادشده را بدانیم، کافیست که به سخنرانی دیروز #آنگلا_مرکل صدراعظم آلمان خطاب به مردم این کشور مراجعه کنیم و اعتراف رهبر یکی از قطبهای پیشرفتهی صنعت و اقتصاد جهان را به ناتوانی در مهار عاجل و عنقریب این بحران ناشناخته ببینیم.
🔸و اما اینکه چرا مسئولان ما هنوز آن طور که باید به بزرگی این بحران اعتراف نمیکنند، باید ریشهی مشکل را در جای دیگری جستجو کرد. به قول #عباس_عبدی (روزنامهنگار و پژوهشگر علوم اجتماعی) در این مورد بعید است که مشکل در فهم مسئولان ما از ابعاد فاجعهآمیز ماجرا باشد، بلکه «آنان خوب میفهمند کاری را که نمیتوانند انجام دهند در محاسباتشان نیاورند.»
🔸ناتوانی مسئولان ما و وقت تلف کردن ناگزیرِ آنها نیز ناگفته ریشه در دو عامل مشخص دارد. یکی نارسایی شدید اقتصادی به ویژه بعد از #تحریمهای آمریکا و دیگری نبود #زیرساختهای پزشکی، صنعتی و سیاسی لازم برای مقابله با یک چنین بحران بزرگ و بیسابقهای.
🔴 دو
🔸در یک چنین شرایط بغرنجی که توصیف شد، ممکن است یک پرسش مهم برای فعالان #حقیقی بازار سرمایه پیش بیاید و آن اینکه آیندهی #بورس در صورت تداوم این شرایط چه خواهد بود و بر سر سرمایههای خُرد و کلان آنها چه خواهد آمد؟
🔸واقعیت این است که پاسخ به پرسش فوق چندان ساده نیست. با این وجود دو دیدگاه کلی در این مورد وجود دارد. عدهای نتیجهی تداوم این شرایط را افزایش رکود و تورم و آنگاه افزایش قیمت سهام در عین پایین آمدن ارزش پول ملی میدانند و عدهای فارغ از شرایط ویژهی ایران در بستر #تحریم، همچنان به رکود بازارهای جهانی اشاره میکنند و از #ریسک سرمایهگذاری در #بازار_بورس میگویند.
🔸در یک نگاه صریح و ساده به پاسخهای فوق، به نظر میرسد حق با گروه نخست باشد که #رکود را مقدمهی #تورم و تورم را مقدمهی رشد قیمت سهام و حفظ نسبی ارزش پول میدانند. در نقطهی مقابل، گروه دوم به چیزی که اشاره نمیکنند سرنوشت سرمایههای مازاد مردم بعد از خروج از بازار سرمایه است. چه، برخلاف نگاه عرفی و عامیانه، هیچگاه پول به تنهایی و بیپشتوانه نمیتواند برای خود ارزش بیافریند و نظریهی #پول_برای_پول مثل تمام نظریههای مشابه محکوم به شکست است.
🔸مثال مشخص این بیارزشی پول در برابر پول را میتوان در #آلمان میانهی جنگ جهانی اول (سال ۱۹۲۳) جستجو کرد. یعنی وقتی که دولت این کشور برای تامین مالی جنگ تصمیم گرفت به جای استفاده از پولِ مالیاتدهندگان از کشورهای دیگر قرض بگیرد. قرضی که بازپرداخت آن به دلیل شکست آلمان در جنگ میسر نشد و در عوض به چاپ پول بیشتر و در نتیجه تورم شدیدتر انجامید و کار را به جایی رساند که مردم برای تامین مایحتاج خود به #مبادلهی_پایاپای کالاها پرداختند و #دستههای_اسکناس به وسیلهای برای بازی بچهها تبدیل شد. نمونهی اخیر این ماجرا را هم که در #ونزوئلا و تورم بالای یک میلیون درصد این کشور شاهد بودیم.
🔸با این تفاصیل، اگرچه محدود شدن تحلیلها به بازخوانی الگوهای تجربهشده ممکن است آنها را در مواجهه با رویدادهای تازه و تجربهنشده غافلگیر کند، اما در جایی که ارزش #پول هرگز ثابت نیست و هر لحظه ممکن است با از بین رفتن جو سیاسی و اقتصادی حاکم، ارزش آن کم و کمتر شود، داشتن سهام یک شرکت بهصرفهتر است یا برای مثال سپردهگذاری در بانک و مقاصد دیگری که به شدت متکی بر ارزش قراردادی پول است؟
🔸از منظر #تفکر_جانبی، بدون شک انتخاب یک سهم مولد و مطمئن در بازار سهام و مشارکت در مالکیت آن، قطعاً بهتر و بالاتر از نگه داشتن پولی است که نه تنها نمیتواند ارزش خود را تحت هر شرایطی تامین و تضمین کند، بلکه سرگردانی آن خود مهمترین عامل ایجاد تورم و بیارزشی پول است.
📍اختصاصی #تفکر_جانبی
https://t.me/tafakorjanbi
۹۹/۰۱/۰۲
🔴 یک
🔸علیرغم سهلانگاری و لجبازی بخشی از جامعه ایرانی در برخورد با بحران بیسابقهی بیماری #کرونا، هر روز وجوه تازهتری از این بحران آشکار میشود و ناگفتههای بیشتری از آن در مواضع رسمی و رسانههای دولتی بازتاب مییابد. مواضعی که وقتی کنار هم قرار میدهیم، ابعادی بسیار بزرگتر از آمار و اطلاعات اعلامی را نشان میدهد.
🔸برای اینکه ابعاد بحران یادشده را بدانیم، کافیست که به سخنرانی دیروز #آنگلا_مرکل صدراعظم آلمان خطاب به مردم این کشور مراجعه کنیم و اعتراف رهبر یکی از قطبهای پیشرفتهی صنعت و اقتصاد جهان را به ناتوانی در مهار عاجل و عنقریب این بحران ناشناخته ببینیم.
🔸و اما اینکه چرا مسئولان ما هنوز آن طور که باید به بزرگی این بحران اعتراف نمیکنند، باید ریشهی مشکل را در جای دیگری جستجو کرد. به قول #عباس_عبدی (روزنامهنگار و پژوهشگر علوم اجتماعی) در این مورد بعید است که مشکل در فهم مسئولان ما از ابعاد فاجعهآمیز ماجرا باشد، بلکه «آنان خوب میفهمند کاری را که نمیتوانند انجام دهند در محاسباتشان نیاورند.»
🔸ناتوانی مسئولان ما و وقت تلف کردن ناگزیرِ آنها نیز ناگفته ریشه در دو عامل مشخص دارد. یکی نارسایی شدید اقتصادی به ویژه بعد از #تحریمهای آمریکا و دیگری نبود #زیرساختهای پزشکی، صنعتی و سیاسی لازم برای مقابله با یک چنین بحران بزرگ و بیسابقهای.
🔴 دو
🔸در یک چنین شرایط بغرنجی که توصیف شد، ممکن است یک پرسش مهم برای فعالان #حقیقی بازار سرمایه پیش بیاید و آن اینکه آیندهی #بورس در صورت تداوم این شرایط چه خواهد بود و بر سر سرمایههای خُرد و کلان آنها چه خواهد آمد؟
🔸واقعیت این است که پاسخ به پرسش فوق چندان ساده نیست. با این وجود دو دیدگاه کلی در این مورد وجود دارد. عدهای نتیجهی تداوم این شرایط را افزایش رکود و تورم و آنگاه افزایش قیمت سهام در عین پایین آمدن ارزش پول ملی میدانند و عدهای فارغ از شرایط ویژهی ایران در بستر #تحریم، همچنان به رکود بازارهای جهانی اشاره میکنند و از #ریسک سرمایهگذاری در #بازار_بورس میگویند.
🔸در یک نگاه صریح و ساده به پاسخهای فوق، به نظر میرسد حق با گروه نخست باشد که #رکود را مقدمهی #تورم و تورم را مقدمهی رشد قیمت سهام و حفظ نسبی ارزش پول میدانند. در نقطهی مقابل، گروه دوم به چیزی که اشاره نمیکنند سرنوشت سرمایههای مازاد مردم بعد از خروج از بازار سرمایه است. چه، برخلاف نگاه عرفی و عامیانه، هیچگاه پول به تنهایی و بیپشتوانه نمیتواند برای خود ارزش بیافریند و نظریهی #پول_برای_پول مثل تمام نظریههای مشابه محکوم به شکست است.
🔸مثال مشخص این بیارزشی پول در برابر پول را میتوان در #آلمان میانهی جنگ جهانی اول (سال ۱۹۲۳) جستجو کرد. یعنی وقتی که دولت این کشور برای تامین مالی جنگ تصمیم گرفت به جای استفاده از پولِ مالیاتدهندگان از کشورهای دیگر قرض بگیرد. قرضی که بازپرداخت آن به دلیل شکست آلمان در جنگ میسر نشد و در عوض به چاپ پول بیشتر و در نتیجه تورم شدیدتر انجامید و کار را به جایی رساند که مردم برای تامین مایحتاج خود به #مبادلهی_پایاپای کالاها پرداختند و #دستههای_اسکناس به وسیلهای برای بازی بچهها تبدیل شد. نمونهی اخیر این ماجرا را هم که در #ونزوئلا و تورم بالای یک میلیون درصد این کشور شاهد بودیم.
🔸با این تفاصیل، اگرچه محدود شدن تحلیلها به بازخوانی الگوهای تجربهشده ممکن است آنها را در مواجهه با رویدادهای تازه و تجربهنشده غافلگیر کند، اما در جایی که ارزش #پول هرگز ثابت نیست و هر لحظه ممکن است با از بین رفتن جو سیاسی و اقتصادی حاکم، ارزش آن کم و کمتر شود، داشتن سهام یک شرکت بهصرفهتر است یا برای مثال سپردهگذاری در بانک و مقاصد دیگری که به شدت متکی بر ارزش قراردادی پول است؟
🔸از منظر #تفکر_جانبی، بدون شک انتخاب یک سهم مولد و مطمئن در بازار سهام و مشارکت در مالکیت آن، قطعاً بهتر و بالاتر از نگه داشتن پولی است که نه تنها نمیتواند ارزش خود را تحت هر شرایطی تامین و تضمین کند، بلکه سرگردانی آن خود مهمترین عامل ایجاد تورم و بیارزشی پول است.
📍اختصاصی #تفکر_جانبی
https://t.me/tafakorjanbi