زوربا
3.49K subscribers
7.08K photos
856 videos
15 files
2.59K links
Download Telegram
خط صاف #صعود و مرگ بازار!

🔸تا بوده، #شب فرصتی برای اندیشیدن بوده و #روز مجالی برای عمل کردن. #کنفوسیوس حکیم بزرگ #چین باستان عبارت مشهوری دارد و آن اینکه: «به جای لعنت فرستادن به تاریکی، شمعی روشن کن!». شمعی که کنفوسیوس از آن سخن می‌گوید، شمع #خرد و ژرف‌اندیشی است.

🔸باری دوستان عزیز! #اشتغال به بازار سرمایه، آن‌هم در این وانفسای سخت و صعب اقتصادی، شب و روز آدم را یکی می‌کند. آدم را دائم به #تکاپو می‌اندازد و ذهن را گذرگاه شلوغ افکار جور و واجوری می‌کند، که در شرایط عادی بعید است به ذهن هجوم بیاورند.

🔸این شرایط، به ویژه برای کسانی که سرد و گرم بازار را نچشیده‌اند و در بدو ورود به بازار بد آورده‌اند و سرمایه‌شان روندی #نزولی به خود گرفته، طاقت‌فرساتر است. آن‌قدر که دائم به دنبال فرصتی برای #جبران مافات می‌گردند و متأسفانه اغلب هم با شاخه به شاخه شدن وضع را بدتر می‌کنند.

🔸واقعیت این است که بازار سرمایه روی خوش خود را بیشتر به کسانی نشان می‌دهد که #صبوری پیشه کنند. اصلا سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه مترادف با #صبر و مقارن با #آینده‌نگری است. در متون اقتصادی هم که جستجو کنید، #سرمایه‌گذاری به معنای خرید کالایی است که #انتظار داریم سود یا بهره‌ی خود را در #آینده بدهد.

🔸بازار سرمایه، بازار #ندامت نیز هست. کمتر کسی را در این بازار پیدا می‌کنید که این عبارت معروف را از دهان او نشنیده باشید. اینکه فلان سهم را در فلان قیمت داشتم و اگر نگه می‌داشتم الان فلان قدر توی #سود بودم!

🔸این ندامت‌ها به ماهیت #غیرخطی بازار سرمایه برمی‌گردد. در بازار سهام، خط صاف اصلا معنایی ندارد. روند حرکت این بازار خیلی شباهت به #نوار_مغز و قلب دارد. پر است از #خطوط_شکسته و موج‌دار. به عبارتی خط صاف در این بازار، همچنان‌که در نوار قلب و مغز، معنایی جز #مرگ ندارد.

🔸هدف #تفکر_جانبی از به اشتراک گذاشتن این #دل‌نوشت شبانه‌ی بورسی، نه دلداری دادن به #سهام‌داران_خرد، که ستون اصلی بازار هستند، که یادآوری این نکته‌ی مهم است که این روزها نیز به تندی باد می‌گذرد و بازار بالاخره روی خوش خودش را نشان خواهد داد. به ویژه اگر سهمی را با توجه به #ارزش_ذاتی و بنیادی آن خریده باشیم.

https://t.me/tafakorjanbi1398
📍 #دل‌نوشت

✍️ چقدر ناگوار و ناخوشایند و ناخواستنی است اینکه آدم به جای آنکه از افتخارات ملت، دولت و مملکتش بگوید، به جای آنکه گزارش‌گر شادی‌ها، شادکامی‌ها و پیشرفت‌ها باشد، به جای آنکه هاتفِ خبرهای خوش باشد، در کمال شوربختی مجبور باشد دائم از نادانی‌ها، ندانم‌کاری‌ها، ناهماهنگی‌ها، معضلات و مشکلاتِ بی‌پایانی بگوید، که سر تا پای مملکتش را درنوردیده است و امیدی هم به بهبود آن‌ها نیست. یعنی واقعاً حق این مردم نیست که یک خبر خوب بشوند و نفسی به راحتی در کنند؟ ما که راستش، دیگر خسته شدیم و اگر نبود مُسَکنِ خواب و اگر نبود نعمتِ فراموشی‌های گذرا، حتماً تا به حال دق کرده بودیم! خدایا خودت، آری خودت، به این ملت رحم کن و بر آن‌ها رحمت آور، که دیگر نه از خودش و نه از حاکمانش کاری به نیکی ساخته نیست!

@zorba1398
📍 #دل‌نوشت

✍️ گذشته از دقایق و حقایق اقتصادی، مثل تمام آنات و آرزوهای آدم، یکی از نکات مهم در بازار سرمایه، که شاید کمتر کسی به آن اشاره می‌کند، #نیت سرمایه‌گذار است. نیتِ خوب، آدم را از خیلی آفات و پیآمدهای بد بازار محفوظ می‌دارد و نقشه‌ی راه سهام‌دار می‌شود و حتی به او سود و زیان یا زمان دقیق و درست خرید یا فروش سهامش را هم گوشزد می‌کند. یکی از نیت‌های خوب و پسندیده هم شریک کردن دیگران، به ویژه مستمندان در سودِ سرمایه‌گذاری است. فراموش نکنیم که سود و زیان بازارهای مالی اعتباری است و هر لحظه می‌تواند، بسته به حال و هوای بازار، بر آن افزوده یا از آن کاسته شود. کمک به مستمندان هم که طبق نص صریح قرآن کریم، معامله با خداست و چه سودی بالاتر از سود این معامله؟ برای اینکه این دلنوشت را به پایان ببریم، شما را دعوت به دقت در آیه‌ی ۲۸۴ سوره‌ی مبارکه بقره می‌کنیم، که به پیوست آمده است:

«آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از آنِ خداست. و اگر آنچه در دل‌هاى خود داريد، آشكار يا پنهان كنيد، خداوند شما را به آن محاسبه مى‌كند؛ آنگاه هر كه را بخواهد مى‌بخشد، و هر كه را بخواهد عذاب مى‌كند، و خداوند بر هر چيزى تواناست.»

@tafakorjanbi1398
📍 #دل‌نوشت

✍️ شما را نمی‌دانم، ولی من راستش بدجوری توی این مملکت احساس غریبی می‌کنم. کاش فقط احساس غربت بود. احساس خفت هم به آن اضافه شده است. از اینکه می‌بینم هیچ کاری نمی‌شود کرد، بدجوری دلم می‌گیرد و سرم به درد می‌آید. فرصت‌های زیادی در زندگی نصیب من شد. فرصت‌هایی که خیلی‌ها این روزها آرزوی یکی‌شان را دارند. هم فرصت اقامت در اروپا را داشتم و با پای خودم بازگشتم. هم فرصت‌های شغلی نابی که به همه نه گفتم. همیشه هم با بزرگان حشر و نشر داشتم. منظورم از بزرگان، آدم‌های حسابی است و نه آدم‌های سیاسی. هیچ‌وقت حاضر نشدم نان‌خور دولت و حکومت بشوم، وگرنه به آن حریم امن مادی هم راه‌هایی داشتم. از وقتی محمود احمدی‌نژاد روی کار آمد و همه چیز را به ابتذال کشید و به قهقرا برد، من هم کم‌کم گوشه گرفتم و عزلت پیشه کردم. نقطه‌ضعفم همیشه بی‌تابی در برابر دروغ بود. هنوز هم نمی‌توانم دروغ را تحمل کنم. این یکی بدجوری آزارم می‌دهد. یک بار حتی دین و مذهب و خدا و پیغمبر را بوسیدم و کنار گذاشتم. در عوض سه سال شبانه‌روز نشستم پای کتاب‌های الهیاتی و فلسفی و دست‌آخر دوباره به دین بازگشتم. به آغوش خدایی که از کودکی به من ارث رسیده بود. این خدا، اما دیگر آن خدای بی‌چون و چرای قبلی نبود. خداهای دیگر را نفی نمی‌کرد و چهره‌ای سراسر رحمانی داشت. از آن خداهای شخصی هم نبود، که خیلی‌ها این سال‌ها مدعی داشتنش هستند. از خود همان خدا هم آموختم که آزاد آفریده شده‌ام و باید آزاد فکر کنم و زیر بار حرف زور و زیر دست آدم زورگو نروم. با تمام این حرف‌ها، اعتراف می‌کنم پیش‌بینی امروز را اصلا نمی‌کردم و به ذهنم خطور نمی‌کرد که جامعه‌ی ما تا این حد سقوط کند. فکر نمی‌کردم روزی برسد که حکومت مدعی دین ما، قرآن‌ها را بر سر نیزه کند و همه چیز را فدای یک ایدئولوژی خاص، فدای مصلحت خود کند. خلاصه این روزها خیلی سخت می‌گذرد. بدجوری بوی خیانت و خودخواهی می‌شنوم. بدجوری شاهد رنج کشیدن مردم هستم. گاهی فکر اینکه یک پدرومادر کارگر و مستاجر در این روزها چه می‌کشند، تا مغز استخوانم را به درد می‌آورد. وقتی به بیماران خاص، به آدم‌های بی‌پناه فکر می‌کنم، دلم ناجور می‌سوزد. اگر نبود فرصت و نعمت فراموشی، اگر نبود روزمرگی، و اگر نبود دغدغه‌های معاش و محرک‌های بیرونی، بدون‌شک خلاصی از این حس‌وحال هم ناممکن می‌شد. ولی چه کنیم که به قول علی (ع)، خوابیدن و بیدار شدن چه تصميم‌ها را كه نقش بر آب نمی‌کند!

@tafakorjanbi1398
✍️ #دل‌نوشت یک دی‌ماهی، یک متولد شب #یلدا!

ابرها می‌آیند
ابرها می‌روند
و جز حسرت
بارانی، برفی بر ما ملت گنه‌کار نمی‌بارد!
ای کورش بزرگ
ای داریوش بزرگ
ایران‌زمین
سرزمین محبوب شما
بیش از هر زمان دیگری
دربند دشمن، دروغ و خشک‌سالی است!

۸ دی‌ماه ۱۴۰۲

@zorba1398