زوربا
✍️ به قول ظریفی، #تحلیل_تکنیکال دربارهی بورس ایران، یعنی «توجیه گذشته و توهم دربارهی آینده». چه کسانی با این گزاره موافق هستند؟!
📍 اختصاصی #تفکر_جانبی
✍️ بورس تهران؛ #تکنیکال یا #بنیادی؟!
🟢 در مباحث جامعهشناسی هنر، دو نظریهی کلیدی با عناوین #بازتاب و #شکلدهی داریم، که از تاثیر و تأثر هنر و هنرمند نسبت به جامعه و محیط اطراف حکایت دارند. طبق نظریهی بازتاب، هنرمند آن چیزی را که در جامعه جریان دارد، در هنر خود منعکس میکند. در نظریهی شکلدهی، اما، اعتقاد بر این است که هنرمند با اثر خود بر جامعه اثر میگذارد و بدان شکل میدهد.
🔵 از منظر مقایسه، میتوان گفت در بازار سرمایه هم، تحلیل #بنیادی و #تکنیکال بسیار شبیه به نظریههای فوقالذکر هستند. در این بین، تحلیل بنیادی شاید شبیه نظریهی بازتاب باشد و تحلیل تکنیکال شبیه نظریهی شکلدهی. این تناظر البته در جایی معتبر است که بازار محرکهای درست و دقیق خودش را داشته باشد و از دستکاری و دخالت دولت (حکومت) مصون و مبرا باشد.
🔴 در بازار سرمایهی ما، که دخالت حکومت متأسفانه حرف اول و آخر را میزند (نمونهاش خبرهای مربوط به برجام، قطعی برق و گاز شرکتها، قیمتگذاری دستوری، وضع عوارض سنگین صادراتی و ...) و بازار دچار ریسکهای غیرسیستماتیک (ریسکهای تحمیلشده از بیرون) است، پرداختن به تحلیل تکنیکال و چارتها نمیتواند تکیهگاه محکمی برای سرمایهگذاران باشد و در مقام مقایسه، بیشتر از آنکه جنبهی پیشبینیپذیر کردن بازار یا #شکلدهی به روند آن را داشته باشد، نقش #بازتابی دارد و بیشتر درونهی بازار را، آنهم بعد از وقوع، بازنمایی میکند.
🟡 به عبارت دیگر، عدهای به رغم آگاهی از این واقعیتها و دیدن درونهی واقعی بازار سرمایهی ایران، سعی دارند برای #نوسانگیری هم که شده، تحلیل تکنیکال را با چاشنی روانشناسی عامیانه، به جای تحلیل بنیادی به سهامداران قالب کنند و به آنها بقبولانند که این چارتها هستند که صرفنظر از #ارزش_ذاتی سهمها و مفروضات بنیادی، اقبال بازار را به آنها برمیانگیزند. حال آنکه میدانیم اصلا اینطور نیست و اگر در برخی موارد چنین نتیجهای به دست میآید، مقطعی و حاصل همگرایی برخی اخبار جهتمند است.
@tafakorjanbi1398
✍️ بورس تهران؛ #تکنیکال یا #بنیادی؟!
🟢 در مباحث جامعهشناسی هنر، دو نظریهی کلیدی با عناوین #بازتاب و #شکلدهی داریم، که از تاثیر و تأثر هنر و هنرمند نسبت به جامعه و محیط اطراف حکایت دارند. طبق نظریهی بازتاب، هنرمند آن چیزی را که در جامعه جریان دارد، در هنر خود منعکس میکند. در نظریهی شکلدهی، اما، اعتقاد بر این است که هنرمند با اثر خود بر جامعه اثر میگذارد و بدان شکل میدهد.
🔵 از منظر مقایسه، میتوان گفت در بازار سرمایه هم، تحلیل #بنیادی و #تکنیکال بسیار شبیه به نظریههای فوقالذکر هستند. در این بین، تحلیل بنیادی شاید شبیه نظریهی بازتاب باشد و تحلیل تکنیکال شبیه نظریهی شکلدهی. این تناظر البته در جایی معتبر است که بازار محرکهای درست و دقیق خودش را داشته باشد و از دستکاری و دخالت دولت (حکومت) مصون و مبرا باشد.
🔴 در بازار سرمایهی ما، که دخالت حکومت متأسفانه حرف اول و آخر را میزند (نمونهاش خبرهای مربوط به برجام، قطعی برق و گاز شرکتها، قیمتگذاری دستوری، وضع عوارض سنگین صادراتی و ...) و بازار دچار ریسکهای غیرسیستماتیک (ریسکهای تحمیلشده از بیرون) است، پرداختن به تحلیل تکنیکال و چارتها نمیتواند تکیهگاه محکمی برای سرمایهگذاران باشد و در مقام مقایسه، بیشتر از آنکه جنبهی پیشبینیپذیر کردن بازار یا #شکلدهی به روند آن را داشته باشد، نقش #بازتابی دارد و بیشتر درونهی بازار را، آنهم بعد از وقوع، بازنمایی میکند.
🟡 به عبارت دیگر، عدهای به رغم آگاهی از این واقعیتها و دیدن درونهی واقعی بازار سرمایهی ایران، سعی دارند برای #نوسانگیری هم که شده، تحلیل تکنیکال را با چاشنی روانشناسی عامیانه، به جای تحلیل بنیادی به سهامداران قالب کنند و به آنها بقبولانند که این چارتها هستند که صرفنظر از #ارزش_ذاتی سهمها و مفروضات بنیادی، اقبال بازار را به آنها برمیانگیزند. حال آنکه میدانیم اصلا اینطور نیست و اگر در برخی موارد چنین نتیجهای به دست میآید، مقطعی و حاصل همگرایی برخی اخبار جهتمند است.
@tafakorjanbi1398