✍️ #تفکر_جانبی و گوشهچشمی به آیات الهی:
«و هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر اینکه روزیاش بر عهده خداست، و او قرارگاه و محلِّ مُردناش را میداند. همه اینها در کتابی روشن ثبت است.»
#قرآن_کریم، سورۀ مبارکۀ هود، آیۀ 6
ترجمۀ زندهیاد #محمد_مهدی_فولادوند
https://t.me/tafakorjanbi
«و هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر اینکه روزیاش بر عهده خداست، و او قرارگاه و محلِّ مُردناش را میداند. همه اینها در کتابی روشن ثبت است.»
#قرآن_کریم، سورۀ مبارکۀ هود، آیۀ 6
ترجمۀ زندهیاد #محمد_مهدی_فولادوند
https://t.me/tafakorjanbi
✍ ناگزیری #اصلاح در سهمهای #حبابی مورد حمایت #دولت!
♦#تاریخ بشر پر از بزنگاههایی #بحرانی است، که اغلب بعد از انذاز و هشدار برخی دلسوزان پیش آمده است. کتابهای مقدس چون #قرآن_کریم نیز سرگذشت قومهایی را روایت میکنند که ابتدا به تکذیب و تمسخر پیامبران پرداختهاند و بعد تاوان سرپیچی خود را پس دادهاند.
♦#بحرانهای بزرگ معمولاً وقتی رخ میدهند که پیش از آنها #اصلاح بنیادینی صورت نگرفته باشد. در دوران معاصر و در غیاب پیامبران، این #رسانهها هستند که رسالت آنها را بر عهده دارند و از همین رو هم هست که مطبوعات را رکن چهارم #دموکراسی برشمردهاند.
♦کاری که زمانی #مطبوعات یکتنه و با تعهد به مخاطب انجام میداد، امروز با تساهل و تسامح رسانههای مجازی انجام میدهند. #کانالهای_بورسی هم، اگر واجد حداقل ویژگیهای رسانهای باشند، در شمار رسانههای مجازی قرار میگیرند و در غیر این صورت تنها #دلنوشتههای شخصی به شمار میروند.
♦چند روزی است #تفکر_جانبی از سر التزام و تعهد به مخاطب، یادداشتهایی را در #نقد وضعیت امروز بازار سهام منتشر میکند و نسبت به #حباب نامعقول سهمهای بزرگ مورد حمایت #دولت هشدار میدهد. این یادداشتها بعضاً با واکنش منفی برخی افراد روبرو شده و آنها را تا مرز #هتاکی پیش برده است.
♦حرف #تفکر_جانبی در این یادداشتها یک حقیقت بیشتر نبوده و آن اینکه دولت برای جبران #کسری_بودجهی خود، #تعادل و اعتماد را در بازار سهام از بین برده است و آن را به مرحلهی خطرناکی رسانده است. مرحلهای که از سوی یک عده افراد سودجو و #فرصتطلب دائم با استناد به #حمایت دولت بیپول توجیه میشود.
♦۸۰۰ درصد رشد قیمت سهم زیانده #خودرو و ۶۰۰ درصد رشد قیمت سهم زیاندهی چون #خساپا، آنهم با #پروپاگاندا و فقط ظرف ۳ ماه و به قیمت #سرکوب باقی سهمهای بورس تهران، انحراف بزرگ و خطرناکی از #شفافیت ذاتی بورس است که اگر همین الان متوقف و دچار #اصلاح نشود، در آینده کل بازار را به کام نیستی و نابودی میکشاند.
♦اصلا شوخی نیست اینکه #ارزش_بازار سهمی چون #خودرو با هزاران میلیارد تومان #زیان_انباشته، برابر با کمپانی #رنو فرانسه شود که محصولاتی ممتاز و بازاری معتبر در دنیا دارد. اگر ایرانخودرو و سایپا، در شرایط بحرانی حاضر پادزهر #کرونا را هم میساختند، چنین رشد قیمت بیهنجاری برای آنها متصور نبود. چه رسد به اینکه طبق گزارش امروز مرکز پژوهشهای #مجلس در تامین قطعات خودروهای بیکیفیت خود نیز ماندهاند.
♦جالب اینکه به رغم رشد طوفانی قیمت سهمهای یادشده خودرویی، بانکی، پالایشی و فلزی، که فعلا به کام #سفتهبازان است و بعدها قرار است به کام #دولت باشد، هنوز درصد بسیار کمی از سهام چندین و چند میلیاردی آنها جابهجا شده و وقتی کل #شناورشان آزاد شود، بدون شک سیل سهامداران آنها را خواهد برد!
♦#تفکر_جانبی پیشتر هم گفته که #بورس_تهران شامل بیش از ۶۰۰ سهم کوچک و بزرگ است و نمیتوان آن را با #پرسپکتیو_یکنقطهای دید. کل بازار اگر با هم رشد نکند، این پیام غلط به بیرون مخابره میشود که بورس #ماشین_پولسازی است و آن موقع است که سنگاندازیها و بهانهجوییها شروع میشود.
♦در ضمن با این روندی که #دولت در پیش گرفته است، فرداروزی اگر این سهمهای #حبابی توی #صفهای_فروش قفل شوند و مشکل #نقدشوندگی پیدا کنند، چه کسی جوابگو خواهد بود؟ اینجا از آن جاهایی نیست که بگوییم از این ستون به آن ستون فرج است. به ویژه با این الزامات جدیدی که #کرونا در تولید، فروش و صادرات محصولات شرکتها به وجود آورده است.
https://t.me/tafakorjanbi1398
♦#تاریخ بشر پر از بزنگاههایی #بحرانی است، که اغلب بعد از انذاز و هشدار برخی دلسوزان پیش آمده است. کتابهای مقدس چون #قرآن_کریم نیز سرگذشت قومهایی را روایت میکنند که ابتدا به تکذیب و تمسخر پیامبران پرداختهاند و بعد تاوان سرپیچی خود را پس دادهاند.
♦#بحرانهای بزرگ معمولاً وقتی رخ میدهند که پیش از آنها #اصلاح بنیادینی صورت نگرفته باشد. در دوران معاصر و در غیاب پیامبران، این #رسانهها هستند که رسالت آنها را بر عهده دارند و از همین رو هم هست که مطبوعات را رکن چهارم #دموکراسی برشمردهاند.
♦کاری که زمانی #مطبوعات یکتنه و با تعهد به مخاطب انجام میداد، امروز با تساهل و تسامح رسانههای مجازی انجام میدهند. #کانالهای_بورسی هم، اگر واجد حداقل ویژگیهای رسانهای باشند، در شمار رسانههای مجازی قرار میگیرند و در غیر این صورت تنها #دلنوشتههای شخصی به شمار میروند.
♦چند روزی است #تفکر_جانبی از سر التزام و تعهد به مخاطب، یادداشتهایی را در #نقد وضعیت امروز بازار سهام منتشر میکند و نسبت به #حباب نامعقول سهمهای بزرگ مورد حمایت #دولت هشدار میدهد. این یادداشتها بعضاً با واکنش منفی برخی افراد روبرو شده و آنها را تا مرز #هتاکی پیش برده است.
♦حرف #تفکر_جانبی در این یادداشتها یک حقیقت بیشتر نبوده و آن اینکه دولت برای جبران #کسری_بودجهی خود، #تعادل و اعتماد را در بازار سهام از بین برده است و آن را به مرحلهی خطرناکی رسانده است. مرحلهای که از سوی یک عده افراد سودجو و #فرصتطلب دائم با استناد به #حمایت دولت بیپول توجیه میشود.
♦۸۰۰ درصد رشد قیمت سهم زیانده #خودرو و ۶۰۰ درصد رشد قیمت سهم زیاندهی چون #خساپا، آنهم با #پروپاگاندا و فقط ظرف ۳ ماه و به قیمت #سرکوب باقی سهمهای بورس تهران، انحراف بزرگ و خطرناکی از #شفافیت ذاتی بورس است که اگر همین الان متوقف و دچار #اصلاح نشود، در آینده کل بازار را به کام نیستی و نابودی میکشاند.
♦اصلا شوخی نیست اینکه #ارزش_بازار سهمی چون #خودرو با هزاران میلیارد تومان #زیان_انباشته، برابر با کمپانی #رنو فرانسه شود که محصولاتی ممتاز و بازاری معتبر در دنیا دارد. اگر ایرانخودرو و سایپا، در شرایط بحرانی حاضر پادزهر #کرونا را هم میساختند، چنین رشد قیمت بیهنجاری برای آنها متصور نبود. چه رسد به اینکه طبق گزارش امروز مرکز پژوهشهای #مجلس در تامین قطعات خودروهای بیکیفیت خود نیز ماندهاند.
♦جالب اینکه به رغم رشد طوفانی قیمت سهمهای یادشده خودرویی، بانکی، پالایشی و فلزی، که فعلا به کام #سفتهبازان است و بعدها قرار است به کام #دولت باشد، هنوز درصد بسیار کمی از سهام چندین و چند میلیاردی آنها جابهجا شده و وقتی کل #شناورشان آزاد شود، بدون شک سیل سهامداران آنها را خواهد برد!
♦#تفکر_جانبی پیشتر هم گفته که #بورس_تهران شامل بیش از ۶۰۰ سهم کوچک و بزرگ است و نمیتوان آن را با #پرسپکتیو_یکنقطهای دید. کل بازار اگر با هم رشد نکند، این پیام غلط به بیرون مخابره میشود که بورس #ماشین_پولسازی است و آن موقع است که سنگاندازیها و بهانهجوییها شروع میشود.
♦در ضمن با این روندی که #دولت در پیش گرفته است، فرداروزی اگر این سهمهای #حبابی توی #صفهای_فروش قفل شوند و مشکل #نقدشوندگی پیدا کنند، چه کسی جوابگو خواهد بود؟ اینجا از آن جاهایی نیست که بگوییم از این ستون به آن ستون فرج است. به ویژه با این الزامات جدیدی که #کرونا در تولید، فروش و صادرات محصولات شرکتها به وجود آورده است.
https://t.me/tafakorjanbi1398
📍 اختصاصی #تفکر_جانبی
✍️ فحشهای رکیک یا پاسخی به #جهادگران_تبیین؟!
همهی ما صرفنظر از اینکه از #فحش استفاده کنیم یا نه، کمابیش ذخیرهای ذهنی از فحشهای معمولی تا فحشهای به اصطلاح آبدار داریم و خواسته و ناخواسته نمونههایی از آنها را در روابط اجتماعی خصمانه و غیرخصمانه (شوخیها و ...) میشنویم. حتی در عرفانیترین متون ادبی ما هم، اگر نگوییم فحش، ردپایی از کلمات برانگیزنده و خلاف عفت عمومی هست که در بازگویی برخی مسایل به آنها پرداخته میشود. حقیقت این است که طبق سنجههای روانشناختی و جامعهشناختی، و نه حتماً اخلاقی، فحش و ناسزا، بسته به گوینده، در ردیف ابزارهای دفاعی یا تهاجمی انسان تعریف شده و در #قرآن کریم نیز حقوقی بر آن مترتب شده است. حتی برخی پا را از این هم فراتر گذاشتهاند و با استناد به آرای پدر علم روانکاوی، یعنی #زیگموند_فروید، فحش را حاصل زمین گذاشتن اسلحهی گرم و سرد دانستهاند (نقل به مضمون). دربارهی ادبیات و جنبههای روانشناختی، جامعهشناختی، مردمشناختی و به طور کلی جوانب فرهنگی فحش و محل کاربرد و نحوهی بهکارگیری آن، پژوهشهای درازدامنی در جهان انجام شده است که میتوان آنها را در اینترنت جستجو کرد. همینطور دربارهی نسبت فحاشی با جنبشهای اعتراضی و انقلابی. اینها البته هیچکدام مذمومیت فرهنگ و ادبیات مبتنی بر فحش را نفی نمیکند و فقط ناظر به فرآیندهایی است که میتواند منجر به شکلگیری چنین کنشی انسانی شود. بحث این وجیزه، تبارشناسی و کالبدشکافی «فحش» نیست و فقط میخواهد به فحشهای رکیکی که این روزها از دهان بخشی از معترضان جوان خطاب به حکومت جمهوری اسلامی و به ویژه رأس آن صادر میشود، اشارهای کند و بگذرد. راستش تا دیروز، بنده نیز با رویکردی سراسر اخلاقگرایانه با فحشهای رکیکی که در جنبش اعتراضیِ اخیر میشنیدم، به شدت مخالف بودم. از دیروز، اما، روی این موضوع بیشتر متمرکز شدهام و با در نظر گرفتن تمام جوانب به آن فکر میکنم. از همین رو هم، ضمن کم شدن از شدت مخالفتام، به این نتیجه رسیدهام که این کنش شاید نه تنها موقتی، که چه بسا به نوعی ضروری باشد. حالا چرا ضروری؟! چون تأثیرگذار است. چون مخاطب دارد. چون به جنگ چیزی از جنس خود رفته است. چون به اصطلاح فلسفی، برابرنهادِ جریان گمراهکنندهای به نام #جهاد_تبیین است که مدتها پیش از سوی #علی_خامنهای فرمان آن به سایبریها و عرزشیها و جوانان #آتشبهاختیار حامی حکومت صادر شد و نتیجهای جز فحشهای رکیک این جماعت به آدمها و اندیشههای منتقد و متعالی نداشت و تازه فاکتور هم میشد و برای فرد فحاش پیآمدهای مالی دندانگیر هم داشت! حقیقتی که همه به کرات در فضای مجازی و پشت اکانتهای فیک و وابسته به حکومت شاهد بودهایم در سالهای اخیر. بیتردید اگر حکومت و صادرکنندهی فرمان توخالیِ #جهاد_تبیین با این رویکردِ پیادهنظام خود مخالفتی داشت و آن را مغایر با مناسبات اخلاقی و انسانی و دینی خود میدید، در مقابلش میایستاد. اتفاقی که در عمل هیچگاه نیفتاد و صدای همهی آدمهای ارزشمند جامعه را هم هر از گاهی درآورد. حالا قضای روزگار بر آن قرار گرفته که جنگ از فضای مجازی به خیابانها و عرصهی عمومی کشیده شده است و اینبار جوانانی مصمم میخواهند برای یک بار هم که شده هم جواب آمر و هم جواب مجری آن فحشها را بدهند و نتیجهی سالها تحقیر و بیاخلاقی آنها را به خودشان بازگردانند و بگویند که بله این هم هست! از اینها مهمتر، کنش اخلاقی و «امر خیر» را نمیتوان محدود به کنش زبانی کرد و اخلاق را در محدودهی تنگ کلام محصور کرد. زندگی اخلاقی و عاری از کژتابیهای زبانی و فرهنگی، تنها زمانی معنا و مصداق دارد، که در یک فضای سراسر اخلاقی و به دور از ریا و دروغ و ظلم و ... تجربه شود. نه در جامعهای مثل جامعهی تحت ستم و سلطهی جمهوری اسلامی که تمام فضیلتها را قربانی خودکامگی نامشروع یک فرد یا جریان ایدئولوژیک ضدبشری کرده است. با این اوصاف آیا حق با معترضان هست که فحش بدهند یا نه؟!
@tafakorjanbi1398
✍️ فحشهای رکیک یا پاسخی به #جهادگران_تبیین؟!
همهی ما صرفنظر از اینکه از #فحش استفاده کنیم یا نه، کمابیش ذخیرهای ذهنی از فحشهای معمولی تا فحشهای به اصطلاح آبدار داریم و خواسته و ناخواسته نمونههایی از آنها را در روابط اجتماعی خصمانه و غیرخصمانه (شوخیها و ...) میشنویم. حتی در عرفانیترین متون ادبی ما هم، اگر نگوییم فحش، ردپایی از کلمات برانگیزنده و خلاف عفت عمومی هست که در بازگویی برخی مسایل به آنها پرداخته میشود. حقیقت این است که طبق سنجههای روانشناختی و جامعهشناختی، و نه حتماً اخلاقی، فحش و ناسزا، بسته به گوینده، در ردیف ابزارهای دفاعی یا تهاجمی انسان تعریف شده و در #قرآن کریم نیز حقوقی بر آن مترتب شده است. حتی برخی پا را از این هم فراتر گذاشتهاند و با استناد به آرای پدر علم روانکاوی، یعنی #زیگموند_فروید، فحش را حاصل زمین گذاشتن اسلحهی گرم و سرد دانستهاند (نقل به مضمون). دربارهی ادبیات و جنبههای روانشناختی، جامعهشناختی، مردمشناختی و به طور کلی جوانب فرهنگی فحش و محل کاربرد و نحوهی بهکارگیری آن، پژوهشهای درازدامنی در جهان انجام شده است که میتوان آنها را در اینترنت جستجو کرد. همینطور دربارهی نسبت فحاشی با جنبشهای اعتراضی و انقلابی. اینها البته هیچکدام مذمومیت فرهنگ و ادبیات مبتنی بر فحش را نفی نمیکند و فقط ناظر به فرآیندهایی است که میتواند منجر به شکلگیری چنین کنشی انسانی شود. بحث این وجیزه، تبارشناسی و کالبدشکافی «فحش» نیست و فقط میخواهد به فحشهای رکیکی که این روزها از دهان بخشی از معترضان جوان خطاب به حکومت جمهوری اسلامی و به ویژه رأس آن صادر میشود، اشارهای کند و بگذرد. راستش تا دیروز، بنده نیز با رویکردی سراسر اخلاقگرایانه با فحشهای رکیکی که در جنبش اعتراضیِ اخیر میشنیدم، به شدت مخالف بودم. از دیروز، اما، روی این موضوع بیشتر متمرکز شدهام و با در نظر گرفتن تمام جوانب به آن فکر میکنم. از همین رو هم، ضمن کم شدن از شدت مخالفتام، به این نتیجه رسیدهام که این کنش شاید نه تنها موقتی، که چه بسا به نوعی ضروری باشد. حالا چرا ضروری؟! چون تأثیرگذار است. چون مخاطب دارد. چون به جنگ چیزی از جنس خود رفته است. چون به اصطلاح فلسفی، برابرنهادِ جریان گمراهکنندهای به نام #جهاد_تبیین است که مدتها پیش از سوی #علی_خامنهای فرمان آن به سایبریها و عرزشیها و جوانان #آتشبهاختیار حامی حکومت صادر شد و نتیجهای جز فحشهای رکیک این جماعت به آدمها و اندیشههای منتقد و متعالی نداشت و تازه فاکتور هم میشد و برای فرد فحاش پیآمدهای مالی دندانگیر هم داشت! حقیقتی که همه به کرات در فضای مجازی و پشت اکانتهای فیک و وابسته به حکومت شاهد بودهایم در سالهای اخیر. بیتردید اگر حکومت و صادرکنندهی فرمان توخالیِ #جهاد_تبیین با این رویکردِ پیادهنظام خود مخالفتی داشت و آن را مغایر با مناسبات اخلاقی و انسانی و دینی خود میدید، در مقابلش میایستاد. اتفاقی که در عمل هیچگاه نیفتاد و صدای همهی آدمهای ارزشمند جامعه را هم هر از گاهی درآورد. حالا قضای روزگار بر آن قرار گرفته که جنگ از فضای مجازی به خیابانها و عرصهی عمومی کشیده شده است و اینبار جوانانی مصمم میخواهند برای یک بار هم که شده هم جواب آمر و هم جواب مجری آن فحشها را بدهند و نتیجهی سالها تحقیر و بیاخلاقی آنها را به خودشان بازگردانند و بگویند که بله این هم هست! از اینها مهمتر، کنش اخلاقی و «امر خیر» را نمیتوان محدود به کنش زبانی کرد و اخلاق را در محدودهی تنگ کلام محصور کرد. زندگی اخلاقی و عاری از کژتابیهای زبانی و فرهنگی، تنها زمانی معنا و مصداق دارد، که در یک فضای سراسر اخلاقی و به دور از ریا و دروغ و ظلم و ... تجربه شود. نه در جامعهای مثل جامعهی تحت ستم و سلطهی جمهوری اسلامی که تمام فضیلتها را قربانی خودکامگی نامشروع یک فرد یا جریان ایدئولوژیک ضدبشری کرده است. با این اوصاف آیا حق با معترضان هست که فحش بدهند یا نه؟!
@tafakorjanbi1398