📍لطفا تا آخر بخوانید! 👇
✍ بورس؛ #خواب دولت و #کابوس ملت!
♦دولتها، (به استثنای دولت فرهنگی و اصلاحطلب #محمد_خاتمی)، هیچگاه در باغ سبز به مردم نشان ندادهاند و مردم را در #سود و شادی خود شریک نکردهاند، مگر اینکه پیشتر خوابی برای آنها دیده و یا به قول معروف گندی بالا آورده باشند.
♦خواب این همه #سود به ظاهر بادآورده در بورس هم، اگر بتوان اصلا بدان نام سود داد، بالاخره تعبیر و مشخص خواهد شد که #کابوسی بیش نبوده است. از این کابوسها هم مردم ایران زیاد دیدهاند و نمونهاش چند برابر شدن قیمت #مسکن در سال ۸۵ و چند برابر شدن قیمت #دلار در چند روز و چند ماه آغازین سال ۹۶ بوده است.
♦این رشد #شتابزده و غیرمنطقی #شاخص_کل بورس و به ویژه در نمادهای بزرگ و #زیانده دولتی هم، از هیچ چیز جز یک #تورم بزرگ در آیندهای نه چندان دور حکایت نمیکند. تورمی که از همین حالا با خزیدن #قیمتها آغاز شده و روز به روز چهرهی کریه خود را عریانتر میکند.
♦جز این اگر بود، شک نکنیم که خود #دولت جفتپا وسط معرکه میپرید و بساط این رشد نامعقول قیمت در نمادهای بزرگ و به اصطلاح #شاخصساز را برمیچید. نمادهایی که مرزهای #ناارزندگی را بسیار جابهجا کردهاند و با هیچ منطق اقتصادی هم قابل توجیه نیستند.
♦چند روز پیش #مسعود_نیلی، اقتصاددان و مشاور سابق دولت روحانی، در بخشی از یادداشت خود به همین نکتهی مهم به خوبی اشاره کرده بود. به اینکه چطور چنین تناقضی ممکن است؟ وی در یادداشت خود آورده بود:
♦«یکی از این پدیدههای جالب توجه حال حاضر اقتصاد ایران، همزمانی #بیشفعالی بازار سرمایه و #رکود عمیق (شاید یکی از عمیقترینها) آن است. مدتی است که دو تصویر #متضاد در قاب #اقتصاد ایران جلوهنمایی میکند. در حالیکه بنگاههای اقتصادی در تقلای حیات و ممات، فشارهای کمرشکنی را تحمل میکنند و آینده روشنی برای خود نمیبینند، ارزش #سهام آنها به صورت #جهشی افزایش پیدا میکند. در یک طرف رشدهای #سالانهی صفر یا #منفی تولید و رشدهای منفی بزرگ سرمایهگذاری قرار دارد و در طرف دیگر رشدهای #روزانهی بالا و #مثبت ارزش سهام آنها! داستان چیست؟ چرا مزاج بنگاهها #بلغمی است و مزاج بورس #صفراوی؟»
🔸پ.ن ۱: با این اوصاف به نظر میرسد که #بازار_سرمایه، در برابر تولید روزانه ۲ هزار میلیارد تومان #نقدینگی بیپشتوانه تنها نقش یک #محلل را دارد که میخواهد رشد #دلار و افت #ریال را جبران کند و واسطهی #تنزیل نرخ #تورم در ارزش بازار شرکتها باشد. از این منظر که نگاه کنیم، نه تنها #حبابی در بورس نمیبینیم و نمییابیم، که باید منتظر صدها درصد تغییر قیمت جمیع سهمهای بازار نیز باشیم.
🔸پ.ن ۲: وقتی آدم بینام و نشانی چون #مهناز_صادقی یکباره به عنوان #تحلیلگر_کاربلد سر از تلویزیون درمیآورد و حرف از #شاخص ۸ میلیونی میزند و کسی هم به او متعرض نمیشود و بعد همین آدم تبدیل به #لیدر افراد تازهوارد به بورس میشود، تردید نباید کرد که حق با اوست و او هم بخشی از این #کابوس_تورم است. اینجاست که باید فارغ از تمام #تحلیلهای اقتصادی درست، فقط #سهامداری کرد و به انتظار پایان داستان نشست.
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍ بورس؛ #خواب دولت و #کابوس ملت!
♦دولتها، (به استثنای دولت فرهنگی و اصلاحطلب #محمد_خاتمی)، هیچگاه در باغ سبز به مردم نشان ندادهاند و مردم را در #سود و شادی خود شریک نکردهاند، مگر اینکه پیشتر خوابی برای آنها دیده و یا به قول معروف گندی بالا آورده باشند.
♦خواب این همه #سود به ظاهر بادآورده در بورس هم، اگر بتوان اصلا بدان نام سود داد، بالاخره تعبیر و مشخص خواهد شد که #کابوسی بیش نبوده است. از این کابوسها هم مردم ایران زیاد دیدهاند و نمونهاش چند برابر شدن قیمت #مسکن در سال ۸۵ و چند برابر شدن قیمت #دلار در چند روز و چند ماه آغازین سال ۹۶ بوده است.
♦این رشد #شتابزده و غیرمنطقی #شاخص_کل بورس و به ویژه در نمادهای بزرگ و #زیانده دولتی هم، از هیچ چیز جز یک #تورم بزرگ در آیندهای نه چندان دور حکایت نمیکند. تورمی که از همین حالا با خزیدن #قیمتها آغاز شده و روز به روز چهرهی کریه خود را عریانتر میکند.
♦جز این اگر بود، شک نکنیم که خود #دولت جفتپا وسط معرکه میپرید و بساط این رشد نامعقول قیمت در نمادهای بزرگ و به اصطلاح #شاخصساز را برمیچید. نمادهایی که مرزهای #ناارزندگی را بسیار جابهجا کردهاند و با هیچ منطق اقتصادی هم قابل توجیه نیستند.
♦چند روز پیش #مسعود_نیلی، اقتصاددان و مشاور سابق دولت روحانی، در بخشی از یادداشت خود به همین نکتهی مهم به خوبی اشاره کرده بود. به اینکه چطور چنین تناقضی ممکن است؟ وی در یادداشت خود آورده بود:
♦«یکی از این پدیدههای جالب توجه حال حاضر اقتصاد ایران، همزمانی #بیشفعالی بازار سرمایه و #رکود عمیق (شاید یکی از عمیقترینها) آن است. مدتی است که دو تصویر #متضاد در قاب #اقتصاد ایران جلوهنمایی میکند. در حالیکه بنگاههای اقتصادی در تقلای حیات و ممات، فشارهای کمرشکنی را تحمل میکنند و آینده روشنی برای خود نمیبینند، ارزش #سهام آنها به صورت #جهشی افزایش پیدا میکند. در یک طرف رشدهای #سالانهی صفر یا #منفی تولید و رشدهای منفی بزرگ سرمایهگذاری قرار دارد و در طرف دیگر رشدهای #روزانهی بالا و #مثبت ارزش سهام آنها! داستان چیست؟ چرا مزاج بنگاهها #بلغمی است و مزاج بورس #صفراوی؟»
🔸پ.ن ۱: با این اوصاف به نظر میرسد که #بازار_سرمایه، در برابر تولید روزانه ۲ هزار میلیارد تومان #نقدینگی بیپشتوانه تنها نقش یک #محلل را دارد که میخواهد رشد #دلار و افت #ریال را جبران کند و واسطهی #تنزیل نرخ #تورم در ارزش بازار شرکتها باشد. از این منظر که نگاه کنیم، نه تنها #حبابی در بورس نمیبینیم و نمییابیم، که باید منتظر صدها درصد تغییر قیمت جمیع سهمهای بازار نیز باشیم.
🔸پ.ن ۲: وقتی آدم بینام و نشانی چون #مهناز_صادقی یکباره به عنوان #تحلیلگر_کاربلد سر از تلویزیون درمیآورد و حرف از #شاخص ۸ میلیونی میزند و کسی هم به او متعرض نمیشود و بعد همین آدم تبدیل به #لیدر افراد تازهوارد به بورس میشود، تردید نباید کرد که حق با اوست و او هم بخشی از این #کابوس_تورم است. اینجاست که باید فارغ از تمام #تحلیلهای اقتصادی درست، فقط #سهامداری کرد و به انتظار پایان داستان نشست.
https://t.me/tafakorjanbi1398
✍ اقتصاد در انتظارِ سیاست!
📍دکتر #مسعود_نیلی، اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه شریف، در سرمقاله امروز روزنامهی دنیای اقتصاد:
🌀 پس از برگزاری مناظرات انتخاباتی و مشاهده کیفیت مباحثی که در آن مطرح شده، این روزها نگرانیهای زیادی برای کارشناسان اقتصادی از نظر شرایط پیشروی اقتصاد کشور و نوع تصمیماتی که در انتظار آن است و پیامدهای آن برای عدم تعادلهای اقتصاد کلان، بهوجود آمده است.
🌀 وقتی شرایط مالی دولت بهگونهای است که میتوان درک کرد خزانه چه فشاری را حتی برای پرداخت حقوق ماهانه کارکنان خود تحمل میکند، شنیدن وعدههای مالی عجیب از طرف اکثر نامزدها، بیانگر این واقعیت تاسفبار است که یا سیاستمداران ما با شرایط ملموس اقتصادی کشور فاصلهای بزرگ دارند یا از میزان آگاهی مردم بیاطلاعند یا روی فراموشی مردم پس از گذار بدون مسوولیت از مرحله انتخابات حساب باز کردهاند.
🌀 دولت بعد یا باید فروض سیاسی پیرامونی بودجه ۱۴۰۰ و سالهای بعد از آن را تغییر دهد یا فروض اقتصادی آن را دگرگون کند یا به بودجه ریاضتی تن در دهد یا کشور را گرفتار تورمهای بالا کند و مجددا شاخصهای بدتری را برای مورد نقد قرار گرفتن توسط افکار عمومی و رقبای بعدی خود در انتخابات ۴ سال بعد آماده کند. گزینه پنجمی به ذهن نگارنده نمیرسد.
🌀 اصلاحات ساختاری اقتصاد دو پیشنیاز فنی و سیاسی دارد که اولی با کیفیت مناسب بوروکراسی و قدرت طراحی برنامههای اصلاحی قابل تامین است و دومی با پشتیبانی کامل کل نظام سیاسی قابل تحقق خواهد بود. یک گروه از سیاسیون ما امکان تامین اولی را دارد، اما از دومی محروم است و گروه دیگر، دومی را دارد، اما نمیتواند اولی را فراهم کند.
🌀 در مجموع به نظر میرسد بسیار بیش از آنچه ما میتوانیم در انتخابمان تاثیرگذار باشیم، محدودیتهای مالی پیشروی دولت بعد تعیینکننده خواهد بود. چوب ادب بودجه هنوز بخشی از سیاستمداران ما را نوازش نکرده و آنان را که از قضا بسیار هم بر سرنوشت کشور اثرگذارند، در فضایی به دور از واقعیات نگاه داشته است. شاید این انتخابات باعث شود که این جناح از سیاسیون ما هم با پیامدهای اجتنابناپذیر محدودیت منابع آشنا شده و کارگاه آموزشی حکمرانی ۴ سال آینده آنان، منجر به گشایشهایی بلندمدت برای آیندگان شود.
@tafakorjanbi1398
📍دکتر #مسعود_نیلی، اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه شریف، در سرمقاله امروز روزنامهی دنیای اقتصاد:
🌀 پس از برگزاری مناظرات انتخاباتی و مشاهده کیفیت مباحثی که در آن مطرح شده، این روزها نگرانیهای زیادی برای کارشناسان اقتصادی از نظر شرایط پیشروی اقتصاد کشور و نوع تصمیماتی که در انتظار آن است و پیامدهای آن برای عدم تعادلهای اقتصاد کلان، بهوجود آمده است.
🌀 وقتی شرایط مالی دولت بهگونهای است که میتوان درک کرد خزانه چه فشاری را حتی برای پرداخت حقوق ماهانه کارکنان خود تحمل میکند، شنیدن وعدههای مالی عجیب از طرف اکثر نامزدها، بیانگر این واقعیت تاسفبار است که یا سیاستمداران ما با شرایط ملموس اقتصادی کشور فاصلهای بزرگ دارند یا از میزان آگاهی مردم بیاطلاعند یا روی فراموشی مردم پس از گذار بدون مسوولیت از مرحله انتخابات حساب باز کردهاند.
🌀 دولت بعد یا باید فروض سیاسی پیرامونی بودجه ۱۴۰۰ و سالهای بعد از آن را تغییر دهد یا فروض اقتصادی آن را دگرگون کند یا به بودجه ریاضتی تن در دهد یا کشور را گرفتار تورمهای بالا کند و مجددا شاخصهای بدتری را برای مورد نقد قرار گرفتن توسط افکار عمومی و رقبای بعدی خود در انتخابات ۴ سال بعد آماده کند. گزینه پنجمی به ذهن نگارنده نمیرسد.
🌀 اصلاحات ساختاری اقتصاد دو پیشنیاز فنی و سیاسی دارد که اولی با کیفیت مناسب بوروکراسی و قدرت طراحی برنامههای اصلاحی قابل تامین است و دومی با پشتیبانی کامل کل نظام سیاسی قابل تحقق خواهد بود. یک گروه از سیاسیون ما امکان تامین اولی را دارد، اما از دومی محروم است و گروه دیگر، دومی را دارد، اما نمیتواند اولی را فراهم کند.
🌀 در مجموع به نظر میرسد بسیار بیش از آنچه ما میتوانیم در انتخابمان تاثیرگذار باشیم، محدودیتهای مالی پیشروی دولت بعد تعیینکننده خواهد بود. چوب ادب بودجه هنوز بخشی از سیاستمداران ما را نوازش نکرده و آنان را که از قضا بسیار هم بر سرنوشت کشور اثرگذارند، در فضایی به دور از واقعیات نگاه داشته است. شاید این انتخابات باعث شود که این جناح از سیاسیون ما هم با پیامدهای اجتنابناپذیر محدودیت منابع آشنا شده و کارگاه آموزشی حکمرانی ۴ سال آینده آنان، منجر به گشایشهایی بلندمدت برای آیندگان شود.
@tafakorjanbi1398
✍ #مسعود_نیلی اقتصاددان برجسته و رئیس دانشکدهی اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف، در نشست گروهی اقتصاددانان با #ابراهیم_رئیسی:
♦«تامین مالی، تامین انرژی، تامین خدمات و بودجه عمومی، خدمات اجتماعی و نظام مبادله با دنیا، ۶ مشکل اولویتدار کشور است و کارکردهای این زنجیره در حال حاضر به طور کامل مختل است. اقتصاد ایران در آستانه وقوع یک شرایط تورمی شدید غیرقابل کنترل است.»
@tafakorjanbi1398
♦«تامین مالی، تامین انرژی، تامین خدمات و بودجه عمومی، خدمات اجتماعی و نظام مبادله با دنیا، ۶ مشکل اولویتدار کشور است و کارکردهای این زنجیره در حال حاضر به طور کامل مختل است. اقتصاد ایران در آستانه وقوع یک شرایط تورمی شدید غیرقابل کنترل است.»
@tafakorjanbi1398
✍️ آیا ظرفیت سیاسی و اجتماعی برای اصلاح ابرچالشها وجود دارد؟
📍 #محسن_جلالپور
📌گفتوگوی اخیر #مسعود_نیلی با هفتهنامه تجارت فردا بدون شک یکی از مهمترین گفتوگوهای تمام سالهای گذشته او به شمار میرود. اقتصاددان صبور و سرشناس، در این مجال، صریحتر از همیشه تعارفها را کنار میگذارد و خطاب به سیاستمدارانی که قرار است سکان سیاستگذاری را در دست گیرند، آخرین هشدارها را میدهد.
📌مسعود نیلی وضع موجود را بیش از هر چیز مدیون دو راهبرد غلط میداند؛ اول اینکه سیاستمدار، استقلال کشور را معادل تعارض با نظام بینالمللی تعریف کرده و دیگر اینکه عدالت را معادل مصرف ارزان دولتی میداند.
در توصیف گرفتاری اول، همین بس که امروز ایران جزو کشورهای بیثبات برای سرمایهگذاری است و سهمی از میلیاردها دلار سرمایه جهانی نبرده است. با هیچ کشوری رابطه اقتصادی مبتنی بر قواعد دیپلماسی ندارد و اگر وضع به همین منوال پیش رود، در آینده نهچندان دور، شباهتهای زیادی به مدل #کره_شمالی پیدا میکند که کشوری تنهاست و رابطه خاصی با دیگر کشورها ندارد.
📌هفته گذشته، #محمد_طبیبیان در گردهمایی تجار و فعالان بخش خصوصی در کلابهاوس جمله تاملبرانگیزی مطرح کرد. او گفت: «یحتمل، تنها کشوری هستیم که کارکنان وزارت امور خارجهاش حقوق میگیرند که ما با دنیا رابطه نداشته باشیم.». این جمله را بگذارید کنار جمله #موسی_غنینژاد که او نیز چندی پیش از چرخه معیوبی سخن گفت که در آن حکمرانان با سیاستگذاری نادرست باعث تشدید نابرابری میشوند و بعد برای رفع این نابرابری و به بهانه حمایت از اقشار ضعیف، تصمیم خطای دیگری میگیرند که مجدداً نابرابری را بیشتر و اقشار ضعیف را ضعیفتر میکند. نکته دردناک این است که تابلوی این سیاستها هم عدالت اجتماعی است.
📌جای دوری نرویم، همین روزها که جمع کثیری از مردم کشورمان آب برای آشامیدن ندارند و بسیاری دیگر، از داشتن برق محرومند، عدهای از سیاستمداران «شیفته خدمت» یک بار دیگر تابلو عدالت در دست گرفتهاند و میخواهند مسکن رایگان به مردم ببخشند و فقر را با توزیع منابع دولتی، ریشهکن کنند.
📌چرا این روش به نتیجه نمیرسد؟
به طور مشخص، یکی از مهمترین شعارهایی که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی به کرات شنیده شد، موضوع «عدالت» بود که هم در جامعه تقاضای زیادی داشت و هم انقلابیون به تحقق آن ایمان داشتند. در نتیجه وقتی انقلابیون به قدرت رسیدند، برای تحقق شعار عدالت، طیف وسیعی از کالاها و خدمات دولتی را رایگان یا ارزان کردند. «آب» و «برق» دو کالایی بودند که در سالهای آغازین استقرار جمهوری اسلامی به عنوان مهمترین مصادیق عدالت معرفی و شناخته شدند و امروز هر دو کالا در ایران به دلیل عدم تعادل در تولید و مصرف، وضعیت بحرانی دارند.
📌انقلابیون در تلاشی ستودنی و قابل احترام، هزاران روستا را لولهکشی کردند و شبکه برق را فراگیر کردند و این را مصداق عدالت دانستند اما امروز نه آبی وجود دارد که در لولهها انتقال داده شود و نه برقی که از طریق شبکهها به دوردستها برسد. حتما خبرها را خواندهاید که در حال حاضر هزاران روستا با تانکر، آبرسانی میشود و روزانه، برق خیلی از شهرها و روستاها نیز قطع میشود تا تولید و مصرف برق، همتراز شود. از این دست مثالها زیاد میشود مطرح کرد و سیاستمداران در سالهای گذشته، با برداشتهای ناصحیح از عدالت، انبوهی از منابع را بر باد دادند.
📌شکی نیست که طی مسیر با دو راهبرد خطایی که مسعود نیلی مطرح کرد، ممکن نیست. مخاصمه با جهان اگر ادامه پیدا کند، ایران در مسیر کره شمالی شدن قرار میگیرد و ایران روز به روز منزویتر و تنهاتر میشود.
عدالت را معادل مصرف ارزان دولتی دانستن هم، تداوم اتلاف منابع و سرکوب انگیزههای بخش خصوصی را رقم میزند تا جایی که نه دولت میتواند از عهده وظایف اصلی خود برآید و نه بخش خصوصی میماند که تولید ادامه پیدا کند. این مسیر نیز به فقر بیشتر جامعه ایران منجر میشود.
@tafakorjanbi1398
📍 #محسن_جلالپور
📌گفتوگوی اخیر #مسعود_نیلی با هفتهنامه تجارت فردا بدون شک یکی از مهمترین گفتوگوهای تمام سالهای گذشته او به شمار میرود. اقتصاددان صبور و سرشناس، در این مجال، صریحتر از همیشه تعارفها را کنار میگذارد و خطاب به سیاستمدارانی که قرار است سکان سیاستگذاری را در دست گیرند، آخرین هشدارها را میدهد.
📌مسعود نیلی وضع موجود را بیش از هر چیز مدیون دو راهبرد غلط میداند؛ اول اینکه سیاستمدار، استقلال کشور را معادل تعارض با نظام بینالمللی تعریف کرده و دیگر اینکه عدالت را معادل مصرف ارزان دولتی میداند.
در توصیف گرفتاری اول، همین بس که امروز ایران جزو کشورهای بیثبات برای سرمایهگذاری است و سهمی از میلیاردها دلار سرمایه جهانی نبرده است. با هیچ کشوری رابطه اقتصادی مبتنی بر قواعد دیپلماسی ندارد و اگر وضع به همین منوال پیش رود، در آینده نهچندان دور، شباهتهای زیادی به مدل #کره_شمالی پیدا میکند که کشوری تنهاست و رابطه خاصی با دیگر کشورها ندارد.
📌هفته گذشته، #محمد_طبیبیان در گردهمایی تجار و فعالان بخش خصوصی در کلابهاوس جمله تاملبرانگیزی مطرح کرد. او گفت: «یحتمل، تنها کشوری هستیم که کارکنان وزارت امور خارجهاش حقوق میگیرند که ما با دنیا رابطه نداشته باشیم.». این جمله را بگذارید کنار جمله #موسی_غنینژاد که او نیز چندی پیش از چرخه معیوبی سخن گفت که در آن حکمرانان با سیاستگذاری نادرست باعث تشدید نابرابری میشوند و بعد برای رفع این نابرابری و به بهانه حمایت از اقشار ضعیف، تصمیم خطای دیگری میگیرند که مجدداً نابرابری را بیشتر و اقشار ضعیف را ضعیفتر میکند. نکته دردناک این است که تابلوی این سیاستها هم عدالت اجتماعی است.
📌جای دوری نرویم، همین روزها که جمع کثیری از مردم کشورمان آب برای آشامیدن ندارند و بسیاری دیگر، از داشتن برق محرومند، عدهای از سیاستمداران «شیفته خدمت» یک بار دیگر تابلو عدالت در دست گرفتهاند و میخواهند مسکن رایگان به مردم ببخشند و فقر را با توزیع منابع دولتی، ریشهکن کنند.
📌چرا این روش به نتیجه نمیرسد؟
به طور مشخص، یکی از مهمترین شعارهایی که در جریان پیروزی انقلاب اسلامی به کرات شنیده شد، موضوع «عدالت» بود که هم در جامعه تقاضای زیادی داشت و هم انقلابیون به تحقق آن ایمان داشتند. در نتیجه وقتی انقلابیون به قدرت رسیدند، برای تحقق شعار عدالت، طیف وسیعی از کالاها و خدمات دولتی را رایگان یا ارزان کردند. «آب» و «برق» دو کالایی بودند که در سالهای آغازین استقرار جمهوری اسلامی به عنوان مهمترین مصادیق عدالت معرفی و شناخته شدند و امروز هر دو کالا در ایران به دلیل عدم تعادل در تولید و مصرف، وضعیت بحرانی دارند.
📌انقلابیون در تلاشی ستودنی و قابل احترام، هزاران روستا را لولهکشی کردند و شبکه برق را فراگیر کردند و این را مصداق عدالت دانستند اما امروز نه آبی وجود دارد که در لولهها انتقال داده شود و نه برقی که از طریق شبکهها به دوردستها برسد. حتما خبرها را خواندهاید که در حال حاضر هزاران روستا با تانکر، آبرسانی میشود و روزانه، برق خیلی از شهرها و روستاها نیز قطع میشود تا تولید و مصرف برق، همتراز شود. از این دست مثالها زیاد میشود مطرح کرد و سیاستمداران در سالهای گذشته، با برداشتهای ناصحیح از عدالت، انبوهی از منابع را بر باد دادند.
📌شکی نیست که طی مسیر با دو راهبرد خطایی که مسعود نیلی مطرح کرد، ممکن نیست. مخاصمه با جهان اگر ادامه پیدا کند، ایران در مسیر کره شمالی شدن قرار میگیرد و ایران روز به روز منزویتر و تنهاتر میشود.
عدالت را معادل مصرف ارزان دولتی دانستن هم، تداوم اتلاف منابع و سرکوب انگیزههای بخش خصوصی را رقم میزند تا جایی که نه دولت میتواند از عهده وظایف اصلی خود برآید و نه بخش خصوصی میماند که تولید ادامه پیدا کند. این مسیر نیز به فقر بیشتر جامعه ایران منجر میشود.
@tafakorjanbi1398
✍️ #مسعود_نیلی، اقتصاددان:
«در چارچوب پیشفرضهای سیاسی موجود، چه داخلی و چه خارجی، هیچگونه چشماندازی برای انجام #اصلاحات_اقتصادی در ایران قابل تصور نیست. نقطه شروع مسیر اصلاح، دیگر اقتصاد نیست.»
@zorba1398
«در چارچوب پیشفرضهای سیاسی موجود، چه داخلی و چه خارجی، هیچگونه چشماندازی برای انجام #اصلاحات_اقتصادی در ایران قابل تصور نیست. نقطه شروع مسیر اصلاح، دیگر اقتصاد نیست.»
@zorba1398
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✍️ هزینههای کمرشکن آقای خامنهای برای مردم و مملکت!
🟢 دکتر #مسعود_نیلی، دبیر پیشین ستاد هماهنگی اقتصادی دولت دوازدهم و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف:
میانگین تورم سالانه ایران در سالهای تحریم ۳۶.۴ درصد و در سالهای غیرتحریم با تمام سوءمدیریتها ۱۶.۴ درصد بوده است. اگر تحریمها نبود، نرخ ارز اکنون ۱۰ هزار یا در نهایت ۱۲ هزار تومان بیشتر نبود. اگر تحریم نبود، ارز تکنرخی میشد و دستکم ۳.۵ درصد رشد اقتصادی بادوام میداشتیم.
@zorba1398
🟢 دکتر #مسعود_نیلی، دبیر پیشین ستاد هماهنگی اقتصادی دولت دوازدهم و عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف:
میانگین تورم سالانه ایران در سالهای تحریم ۳۶.۴ درصد و در سالهای غیرتحریم با تمام سوءمدیریتها ۱۶.۴ درصد بوده است. اگر تحریمها نبود، نرخ ارز اکنون ۱۰ هزار یا در نهایت ۱۲ هزار تومان بیشتر نبود. اگر تحریم نبود، ارز تکنرخی میشد و دستکم ۳.۵ درصد رشد اقتصادی بادوام میداشتیم.
@zorba1398
✍️ ایران؛ اگر جمهوری اسلامی نبود!
🟢 متن سخنرانی تکاندهنده دکتر #مسعود_نیلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف:
چهل سال پیش وقتی پا به عرصه علم اقتصاد گذاشتم، سوالهایی بزرگ در سر داشتم. میخواستم بدانم چگونه میتوان به یک کشور توسعهیافته تبدیل شد. در مسیر شکلگیری و تحولات رویاهایم، توسعهیافتگی کشورم را در گاز با قطر، در نفت با عربستان، در توریسم و صنعت با ترکیه و در موقعیت ممتاز جغرافیایی با امارات به عنوان کشورهایی که هرکدام بهطور منفرد فقط یکی از مواهب ما را دارند، مورد سنجش و ارزیابی قرار میدادم.
وقتی فشار مشکلات طاقتفرسا میشود، به رویاهایم میاندیشم. با خودم میگویم، کشوری که در گاز رتبه دوم جهانی را دارد، حتما میتوانسته اقلاً به اندازه نصف همسایهاش قطر، گاز صادر کند. کشوری که دارای رتبه چهارم در برخورداری از ذخایر نفتی است، یقیناً میتوانسته به اندازه ۴ میلیون بشکه نفت در روز صادر کند. ما حتماً قادر بودهایم که با مشارکت تولیدکنندههای صنعتی معتبر جهانی بزرگترین خودروساز و بزرگترین سازنده لوازم خانگی و ماشینآلات و تجهیزات در منطقه پیرامونی خود باشیم و بدون تردید ورود حداقل به اندازه نیمی از تعداد گردشگرانی که به ترکیه میروند به ایران تصوری خیالی محسوب نمیشده است.
با این محاسبات، ما میتوانستهایم در مجموع، حدود ۳۵۰ میلیارد دلار صادرات و تولید ناخالص داخلی در حدود ۱۲۰۰ میلیارد دلار داشته باشیم. تحقق تورم ۳ درصد و نرخ بیکاری در همین حدود و رشد اقتصادی بیش از ۵ درصدی آرزوهایی خیالی تلقی نمیشده است. در چنین اقتصادی، فقر و بیکاری از کشور رخت بر میبست و بیمعنی میشد؛ دیگر کودکی زبالهگردی نمیکرد؛ آن جوان رعنا، کولبری نمیکرد؛ آن آموزگار سختکوش، مسافرکشی نمیکرد و آن بانوی زحمتکش، از فشار فقر به مرگ دستهجمعی خانوادهاش رو نمیآورد.
در آن رویای شیرین، بهترین دانشگاههای جهان با دانشگاههای خوب ما همکاری تنگاتنگی میداشتند و جوانان تربیتیافته ما در مراکز تحقیق و توسعه میتوانستند هوش مصنوعی را به درون صنایع پتروشیمی و خودرو و دیگر صنایع ببرند. ما میتوانستیم در مرز تکنولوژی، سازنده خودروهای برقی و خودروهای بدون سرنشین باشیم. ما میتوانستیم صادرکننده بزرگ صنعتی و خدماتی منطقه باشیم و کمآبی را کنترل کنیم. ایران میتوانست مرکز مالی منطقه بزرگ پیرامونی خود باشد و از این طریق مسالهای به نام تنگنای تامین مالی فعالیتهای اقتصادی موضوعیت پیدا نمیکرد. زنان جوان و تحصیلکرده ما بهجای تحمل نرخهای بیکاری بیش از ۵۰ درصد، میتوانستند در کارخانجات و مراکز خدماتی پیشرفته کشور عزیزمان فعالیت کنند. شک نکنید که تعداد زاد و ولد نیز در آن حالت به مراتب بیشتر از حالت هشداردهنده فعلی میشد که شوربختانه به محرکهای عجیب و ناکارآمدی که هر روز اعلام میشود پاسخی نمیدهد.
دولت ما میتوانست بدون آنکه در تنگنای کسری بودجه مزمن باشد، با بودجه سالانه در حدود ۲۵۰ میلیارد دلار، خدمات عمومی را با کیفیت ممتاز ارایه کند، کارشناسانی با توان را به استخدام درآورد، سالانه بیش از ۶۰ میلیارد دلار در زیرساختها سرمایهگذاری کند. آموزش و بهداشت را با کیفیتی قابل قبول در اقصا نقاط کشور عرضه کند. حملونقل عمومی را توسعه مکفی دهد بهگونهای که جابهجایی بار و مسافر با قیمتهای واقعی انرژی به راحتی انجام شود.
آخر چطور ممکن است کشوری تا این اندازه ثروتمند، اینگونه فقیر باشد؟ آیا این باورکردنی است که کشوری با رتبه دوم گاز و رتبه چهارم در نفت، نهتنها در تامین انرژی جهانی جایگاهی نداشته باشد بلکه حتی در تامین انرژی مورد نیاز خود نیز دچار استیصال باشد؟ چطور میتوان پذیرفت که برای کشوری با این حجم عظیم از منابع، دولتی با کسری بودجه مزمن و رو به افزایش، ارایهدهنده خدماتی با کیفیت نازل باشد؟ تعداد قابل توجهی از کشورهای جهان که فاقد هرگونه منابع طبیعی خدادادی بودهاند چگونه توانستهاند تورمهای پایدار زیر ۵ درصد و نرخهای بیکاری زیر ۵ درصد و رشدهای اقتصادی بیش از ۵ درصد داشته باشند؟
وقتی سال ۱۳۹۶ نام این مشکلات را ابرچالش گذاشتم هدفم آن بود که عظمت مشکلات و کفایت آنها را برای مرگ تدریجی یک کشور که مادر عزیز همه ما محسوب میشود گوشزد کنم. از آن روز تاکنون، هر یک روز و یک ساعتی که گذشته، به زمان مرگ این مادر مهربان نزدیکتر شدهایم. در این فاصله و در سالهای آتی، در مسیر این مرگ تدریجی، سیاستمداران ما چه جشنها و شادمانیها که در کنار این بیمار درحال احتضار برگزار نکنند و چه صدآفرینها که به موفقیتهای خود نگویند و از همه بدتر دو گروهی هستند که یک گروه به غارت منابع باقیمانده مشغول است و دیگری با جهل و تعصب، مسیر رو به مرگ را تسریع میکند. بدترین نوع شکست حکمرانی، شکست در تشخیص موقعیت است.
@zorba1398
🟢 متن سخنرانی تکاندهنده دکتر #مسعود_نیلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف:
چهل سال پیش وقتی پا به عرصه علم اقتصاد گذاشتم، سوالهایی بزرگ در سر داشتم. میخواستم بدانم چگونه میتوان به یک کشور توسعهیافته تبدیل شد. در مسیر شکلگیری و تحولات رویاهایم، توسعهیافتگی کشورم را در گاز با قطر، در نفت با عربستان، در توریسم و صنعت با ترکیه و در موقعیت ممتاز جغرافیایی با امارات به عنوان کشورهایی که هرکدام بهطور منفرد فقط یکی از مواهب ما را دارند، مورد سنجش و ارزیابی قرار میدادم.
وقتی فشار مشکلات طاقتفرسا میشود، به رویاهایم میاندیشم. با خودم میگویم، کشوری که در گاز رتبه دوم جهانی را دارد، حتما میتوانسته اقلاً به اندازه نصف همسایهاش قطر، گاز صادر کند. کشوری که دارای رتبه چهارم در برخورداری از ذخایر نفتی است، یقیناً میتوانسته به اندازه ۴ میلیون بشکه نفت در روز صادر کند. ما حتماً قادر بودهایم که با مشارکت تولیدکنندههای صنعتی معتبر جهانی بزرگترین خودروساز و بزرگترین سازنده لوازم خانگی و ماشینآلات و تجهیزات در منطقه پیرامونی خود باشیم و بدون تردید ورود حداقل به اندازه نیمی از تعداد گردشگرانی که به ترکیه میروند به ایران تصوری خیالی محسوب نمیشده است.
با این محاسبات، ما میتوانستهایم در مجموع، حدود ۳۵۰ میلیارد دلار صادرات و تولید ناخالص داخلی در حدود ۱۲۰۰ میلیارد دلار داشته باشیم. تحقق تورم ۳ درصد و نرخ بیکاری در همین حدود و رشد اقتصادی بیش از ۵ درصدی آرزوهایی خیالی تلقی نمیشده است. در چنین اقتصادی، فقر و بیکاری از کشور رخت بر میبست و بیمعنی میشد؛ دیگر کودکی زبالهگردی نمیکرد؛ آن جوان رعنا، کولبری نمیکرد؛ آن آموزگار سختکوش، مسافرکشی نمیکرد و آن بانوی زحمتکش، از فشار فقر به مرگ دستهجمعی خانوادهاش رو نمیآورد.
در آن رویای شیرین، بهترین دانشگاههای جهان با دانشگاههای خوب ما همکاری تنگاتنگی میداشتند و جوانان تربیتیافته ما در مراکز تحقیق و توسعه میتوانستند هوش مصنوعی را به درون صنایع پتروشیمی و خودرو و دیگر صنایع ببرند. ما میتوانستیم در مرز تکنولوژی، سازنده خودروهای برقی و خودروهای بدون سرنشین باشیم. ما میتوانستیم صادرکننده بزرگ صنعتی و خدماتی منطقه باشیم و کمآبی را کنترل کنیم. ایران میتوانست مرکز مالی منطقه بزرگ پیرامونی خود باشد و از این طریق مسالهای به نام تنگنای تامین مالی فعالیتهای اقتصادی موضوعیت پیدا نمیکرد. زنان جوان و تحصیلکرده ما بهجای تحمل نرخهای بیکاری بیش از ۵۰ درصد، میتوانستند در کارخانجات و مراکز خدماتی پیشرفته کشور عزیزمان فعالیت کنند. شک نکنید که تعداد زاد و ولد نیز در آن حالت به مراتب بیشتر از حالت هشداردهنده فعلی میشد که شوربختانه به محرکهای عجیب و ناکارآمدی که هر روز اعلام میشود پاسخی نمیدهد.
دولت ما میتوانست بدون آنکه در تنگنای کسری بودجه مزمن باشد، با بودجه سالانه در حدود ۲۵۰ میلیارد دلار، خدمات عمومی را با کیفیت ممتاز ارایه کند، کارشناسانی با توان را به استخدام درآورد، سالانه بیش از ۶۰ میلیارد دلار در زیرساختها سرمایهگذاری کند. آموزش و بهداشت را با کیفیتی قابل قبول در اقصا نقاط کشور عرضه کند. حملونقل عمومی را توسعه مکفی دهد بهگونهای که جابهجایی بار و مسافر با قیمتهای واقعی انرژی به راحتی انجام شود.
آخر چطور ممکن است کشوری تا این اندازه ثروتمند، اینگونه فقیر باشد؟ آیا این باورکردنی است که کشوری با رتبه دوم گاز و رتبه چهارم در نفت، نهتنها در تامین انرژی جهانی جایگاهی نداشته باشد بلکه حتی در تامین انرژی مورد نیاز خود نیز دچار استیصال باشد؟ چطور میتوان پذیرفت که برای کشوری با این حجم عظیم از منابع، دولتی با کسری بودجه مزمن و رو به افزایش، ارایهدهنده خدماتی با کیفیت نازل باشد؟ تعداد قابل توجهی از کشورهای جهان که فاقد هرگونه منابع طبیعی خدادادی بودهاند چگونه توانستهاند تورمهای پایدار زیر ۵ درصد و نرخهای بیکاری زیر ۵ درصد و رشدهای اقتصادی بیش از ۵ درصد داشته باشند؟
وقتی سال ۱۳۹۶ نام این مشکلات را ابرچالش گذاشتم هدفم آن بود که عظمت مشکلات و کفایت آنها را برای مرگ تدریجی یک کشور که مادر عزیز همه ما محسوب میشود گوشزد کنم. از آن روز تاکنون، هر یک روز و یک ساعتی که گذشته، به زمان مرگ این مادر مهربان نزدیکتر شدهایم. در این فاصله و در سالهای آتی، در مسیر این مرگ تدریجی، سیاستمداران ما چه جشنها و شادمانیها که در کنار این بیمار درحال احتضار برگزار نکنند و چه صدآفرینها که به موفقیتهای خود نگویند و از همه بدتر دو گروهی هستند که یک گروه به غارت منابع باقیمانده مشغول است و دیگری با جهل و تعصب، مسیر رو به مرگ را تسریع میکند. بدترین نوع شکست حکمرانی، شکست در تشخیص موقعیت است.
@zorba1398