✍ آقای #محسن_رنانی، اقتصاددان و عضو هیئتعلمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان یادداشت مبسوطی نوشته و به طور خلاصه در آن ادعا کرده است که صرفنظر از نتیجهی این انتخابات ریاستجمهوری، همهی شرایط آمادهی نوعی افقگشایی ملی است و برگزاری آرام این انتخابات شرط تحقق این افقگشایی است. نمیدانم آقای رنانی چطور به چنین نتیجهای رسیدهاند و قبل از نوشتن این یادداشت چه تناول فرمودهاند. فقط میدانم کاملاً در اشتباه هستند. چه، حکومتی که تمام درها و دریچهها را به روی گفتگوی ملی میبندد، تنها یک راه را پیش روی ملت میگذارد و آن اینکه حق خود را به صورت قهری بازپس بگیرند. در ضمن هیچ نشانهای از گشایش در رفتار حکومت نیست که بخواهد به گشایش افقی مثبت برای ملت بیانجامد و اگر افقی هم در این بین باز شود، قطعاً به روی منافع ملی نیست. حکومتی که حافظ منافع ملی باشد، هیچ وقت اجازه نمیدهد که شرایط بدون هیچ دلیل منطقی به این بنبستهایی برسد که الان رسیده است. خودمان را با این حرفها بیش از این گول نزنیم.
@tafakorjanbi1398
@tafakorjanbi1398
✍️ ایران در سایه خشونت؟
📍 دکتر #محسن_رنانی، اقتصاددان
خشونت شاخ و دم ندارد. وقتی در تحلیل سیاست یا در بحث توسعه میگوییم فضا «خشونتآمیز» است، به معنی پرتاب سنگ و چماق و گلوله به سوی هم نیست، بلکه به معنی «وجود احتمال خشونت» است. یعنی وجود نگرانی هر یک از مدعیان قدرت یا مطالبهگران میدان سیاست یا نهادها و کنشگران جامعه مدنی از این که طرف مقابل، با رفتاری غیرقابل پیشبینی، قدرت یا منافع او را تضعیف یا تخریب کند. یعنی «ترس از این که» یکی از طرفین بازی، دست به رفتاری خارج از قانون یا خارج از عرف یا خارج از اصول و قواعد پذیرفته شده بزند، بهگونهای که ممکن است موجب ضربه به قدرت یا منافع طرف مقابل شود.
همین که من اکنون در نوشتن این یادداشت باید دهها ملاحظه و خط قرمز را رعایت کنم، چون «نمیدانم» در صورت عبور از خط قرمزها چه برخوردی با من خواهد شد؛ همینکه در ماه گذشته نهادهایی مانع برگزاری آزادانه مراسم بدْرود و خاکسپاری پیکر شاعر و نویسنده ایرانی، بکتاش آبتین، شدند؛ همین که حکومت به زندانیان سیاسی عنوان زندانیان امنیتی میدهد تا دادگاههای آنها را غیرعلنی برگزار کند؛ همین که هر روز منتظریم خبر تجمع اعتراضی یکی از قشرها یا گروههای اجتماعی نظیر معلمان، بازنشستگان، جانبازان، کارگران یا رانندگان را بشنویم؛ همینکه فعالیت برخی از کانونها و انجمنهای صنفی در کشور غیرقانونی اعلام میشود؛ همین که دنبال بهانه میگردند تا جمعیت امام علی را منحل کنند؛ همین که منتقدان و معارضان نظام در خارج از کشور، به جای تلاش برای گفتوگو با یکدیگر و گفتوگو با حکومت، یکسره از براندازی سخن میگویند؛ همین که حکومت وقتی یک مخالف یا کسی که به جاسوسی متهم است را دستگیر میکند حتما میکوشد از او اعترافات تلویزیونی بگیرد و پخش کند؛ همین که در انتخابات ریاستجمهوری همه رقیبان جدی رد صلاحیت میشوند؛ همین که علیرغم بحران آب و گاز در کشور، دولت، جرأت نمیکند قیمتگذاری آب و گاز را واقعی کند یا آنها را سهمیهبندی کند یا کشت برخی اقلام کشاورزی را ممنوع کند؛ همین که به یک مرجع تقلید به خاطر دیدارش با یک سیاستمدار منتقد حمله میشود؛ همینکه رهبران محصور جنبش سبز را نه محاکمه میکنند نه آزاد؛ همین که ایرانیان، بالاترین نرخ خرید خانه در ترکیه را دارند؛ همینکه هی وزارت خارجه تضمین میدهد اما کسی از ایرانیان مهاجر، بازنمیگردد؛ همینکه نمیدانند ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنند یا نه و هی اخبار ضدونقیض درز میدهند؛ همین که بعد از فروریختن بورس در سال گذشته، هیچ مقامی جرأت نکرد از مردم عذرخواهی کند؛ همینکه مقامات ارشد کشور سالهاست در نشست عمومی با خبرنگاران شرکت نمیکنند؛ همین که نتایج تحقیق درباره سقوط هواپیمای اوکراینی را منتشر نمیکنند؛ همینکه از ۲۵۰ حزب دارای مجوز، ۱۴۰ تای آنها غیرفعال هستند و از ۱۱۰ تای فعال هم هیچ خبری نیست؛ و دهها «همینکه»ی دیگر، همگی به معنی «ترس بالقوه»ی یک گروه از گروههای دیگر و به معنی «ظرفیت بالقوه خشونت» در جامعه ماست. در یک کلام، جامعه ما در زیر «سایه خشونت» زیست میکند.
بر اساس مطالعات #داگلاس_نورث، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳، بذر توسعه فقط آنگاه جوانه میزند که جامعه از زیر سایه خشونت، عبور کرده باشد. وقتی سایه خشونت روزبهروز سنگینتر میشود به معنی آن است که ما روزبهروز از «امکان توسعه» دورتر میشویم. از نظر نورث، توسعه وقتی امکان تحقق مییابد که منافع، منابع و رانتهای کشور نه در بستری از تهدید، خشونت و رقابتهای مخرب و حذفی، بلکه بر بستری از عقلانیت و گفتوگو و همکاری و رقابتهای قاعدهمند توزیع شود یا تخصیص یابد.
پس از نیمقرن نظریهپردازی علمی برای مساله توسعه، امروز تقریبا در میان عالمان توسعه اجماع وجود دارد که همه آنچه که به عنوان عامل (یا مانع) توسعه در جوامع مختلف مطرح میشود، نقش خود را از طریق کاهش (یا افزایش) احتمال یا «ظرفیت بالقوه خشونت» بازی میکند. یعنی ممکن است کشوری هیچگاه درگیر جنگ و خونریزی نباشد اما وجود ظرفیت بالقوه خشونت، نمیگذارد پیششرطهای توسعه در آن محقق شود. ناکامی جمهوری اسلامی در تحقق دستاورهای مطلوب در حوزه رفاه و توسعه کشور، و شکست پیدرپی برنامههای توسعه و سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور را از این دریچه (وجود دائمی ظرفیت بالقوه خشونت در داخل یا با خارج) باید دید.
@tafakorjanbi1398
📍 دکتر #محسن_رنانی، اقتصاددان
خشونت شاخ و دم ندارد. وقتی در تحلیل سیاست یا در بحث توسعه میگوییم فضا «خشونتآمیز» است، به معنی پرتاب سنگ و چماق و گلوله به سوی هم نیست، بلکه به معنی «وجود احتمال خشونت» است. یعنی وجود نگرانی هر یک از مدعیان قدرت یا مطالبهگران میدان سیاست یا نهادها و کنشگران جامعه مدنی از این که طرف مقابل، با رفتاری غیرقابل پیشبینی، قدرت یا منافع او را تضعیف یا تخریب کند. یعنی «ترس از این که» یکی از طرفین بازی، دست به رفتاری خارج از قانون یا خارج از عرف یا خارج از اصول و قواعد پذیرفته شده بزند، بهگونهای که ممکن است موجب ضربه به قدرت یا منافع طرف مقابل شود.
همین که من اکنون در نوشتن این یادداشت باید دهها ملاحظه و خط قرمز را رعایت کنم، چون «نمیدانم» در صورت عبور از خط قرمزها چه برخوردی با من خواهد شد؛ همینکه در ماه گذشته نهادهایی مانع برگزاری آزادانه مراسم بدْرود و خاکسپاری پیکر شاعر و نویسنده ایرانی، بکتاش آبتین، شدند؛ همین که حکومت به زندانیان سیاسی عنوان زندانیان امنیتی میدهد تا دادگاههای آنها را غیرعلنی برگزار کند؛ همین که هر روز منتظریم خبر تجمع اعتراضی یکی از قشرها یا گروههای اجتماعی نظیر معلمان، بازنشستگان، جانبازان، کارگران یا رانندگان را بشنویم؛ همینکه فعالیت برخی از کانونها و انجمنهای صنفی در کشور غیرقانونی اعلام میشود؛ همین که دنبال بهانه میگردند تا جمعیت امام علی را منحل کنند؛ همین که منتقدان و معارضان نظام در خارج از کشور، به جای تلاش برای گفتوگو با یکدیگر و گفتوگو با حکومت، یکسره از براندازی سخن میگویند؛ همین که حکومت وقتی یک مخالف یا کسی که به جاسوسی متهم است را دستگیر میکند حتما میکوشد از او اعترافات تلویزیونی بگیرد و پخش کند؛ همین که در انتخابات ریاستجمهوری همه رقیبان جدی رد صلاحیت میشوند؛ همین که علیرغم بحران آب و گاز در کشور، دولت، جرأت نمیکند قیمتگذاری آب و گاز را واقعی کند یا آنها را سهمیهبندی کند یا کشت برخی اقلام کشاورزی را ممنوع کند؛ همین که به یک مرجع تقلید به خاطر دیدارش با یک سیاستمدار منتقد حمله میشود؛ همینکه رهبران محصور جنبش سبز را نه محاکمه میکنند نه آزاد؛ همین که ایرانیان، بالاترین نرخ خرید خانه در ترکیه را دارند؛ همینکه هی وزارت خارجه تضمین میدهد اما کسی از ایرانیان مهاجر، بازنمیگردد؛ همینکه نمیدانند ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنند یا نه و هی اخبار ضدونقیض درز میدهند؛ همین که بعد از فروریختن بورس در سال گذشته، هیچ مقامی جرأت نکرد از مردم عذرخواهی کند؛ همینکه مقامات ارشد کشور سالهاست در نشست عمومی با خبرنگاران شرکت نمیکنند؛ همین که نتایج تحقیق درباره سقوط هواپیمای اوکراینی را منتشر نمیکنند؛ همینکه از ۲۵۰ حزب دارای مجوز، ۱۴۰ تای آنها غیرفعال هستند و از ۱۱۰ تای فعال هم هیچ خبری نیست؛ و دهها «همینکه»ی دیگر، همگی به معنی «ترس بالقوه»ی یک گروه از گروههای دیگر و به معنی «ظرفیت بالقوه خشونت» در جامعه ماست. در یک کلام، جامعه ما در زیر «سایه خشونت» زیست میکند.
بر اساس مطالعات #داگلاس_نورث، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳، بذر توسعه فقط آنگاه جوانه میزند که جامعه از زیر سایه خشونت، عبور کرده باشد. وقتی سایه خشونت روزبهروز سنگینتر میشود به معنی آن است که ما روزبهروز از «امکان توسعه» دورتر میشویم. از نظر نورث، توسعه وقتی امکان تحقق مییابد که منافع، منابع و رانتهای کشور نه در بستری از تهدید، خشونت و رقابتهای مخرب و حذفی، بلکه بر بستری از عقلانیت و گفتوگو و همکاری و رقابتهای قاعدهمند توزیع شود یا تخصیص یابد.
پس از نیمقرن نظریهپردازی علمی برای مساله توسعه، امروز تقریبا در میان عالمان توسعه اجماع وجود دارد که همه آنچه که به عنوان عامل (یا مانع) توسعه در جوامع مختلف مطرح میشود، نقش خود را از طریق کاهش (یا افزایش) احتمال یا «ظرفیت بالقوه خشونت» بازی میکند. یعنی ممکن است کشوری هیچگاه درگیر جنگ و خونریزی نباشد اما وجود ظرفیت بالقوه خشونت، نمیگذارد پیششرطهای توسعه در آن محقق شود. ناکامی جمهوری اسلامی در تحقق دستاورهای مطلوب در حوزه رفاه و توسعه کشور، و شکست پیدرپی برنامههای توسعه و سند چشمانداز ۲۰ ساله کشور را از این دریچه (وجود دائمی ظرفیت بالقوه خشونت در داخل یا با خارج) باید دید.
@tafakorjanbi1398
✍️ مغولیت مدرن!
📍 #محسن_رنانی، اقتصادان
♦️مغولان عصر جاهلیت، ساختمانها را تخریب کردند و تنها را به خاک و خون کشیدند، اما به تدریج که حاکم شدند و امنیت برقرار شد، دست از خشونت برداشتند و متمدن شدند. نخست مسلمان شدند و سپس زبان فارسی آموختند، آنگاه به ترویج فرهنگ و معماری و اقتصاد پرداختند، نخستین پول کاغذی را در ایران منتشر کردند و حتی خودشان به زبان فارسی شعر گفتند. در این آمدورفتِ مغولان، دین و اخلاق مردم دست نخورده ماند و حتی مایه انسجام و تقویت همبستگی جامعه ایران شد.
♦️مغولانِ مدرن اما کار دیگری میکنند؛ آنان ساختمان تخریب نمیکنند، حتی ساختمان و صنعت هم میسازند؛ اما آرامآرام، با ابزاری نَرم به نام تورم، نه تنها فقرا را که توان دفاع از خود ندارند، به فلاکت میکشانند، بلکه ارزشهای انسانی و اخلاقی کل جامعه را نابود می کنند. آنگاه جامعهای که اخلاق و ارزشهای انسانی و ایمانی نداشته باشد و بخش بزرگی از آن هم فقیر و به حاشیه رانده شده باشد، در چرخهای از تخریب نسلها خودبهخود نابود خواهد شد
♦️تصورش را بکنید که هر روز که از خانه بیرون میآییم، ببینیم دیشب مغازهداران سنگهای ترازوهای خود را کمی تراشیدهاند و سنگها سبکتر شده اند، این رفتار چه بلایی بر سر اخلاق و اقتصاد خواهد آورد؟ از زمان خلقت حضرت آدم تاکنون، تنها دو کشور، یکی شیلی و دیگری جمهوری اسلامی رکورددار طولانی ترین دوره (بیش از ۴۰ سال) تورم دو رقمی تاریخ هستند.
♦️پینوشه را نهضتهای مردمی به زیر نکشید، تورمهای سنگین هر ساله و اقتصاد ورشکسته شیلی مجبورش کرد که تسلیم شود. در ایران اما چهار دهه تورم دو رقمی، فقط حکومت و اقتصاد را به ورطه ورشکستگی نینداخته است، بلکه تورم بالا و مستمر، به عنوان مهمترین دستاورد ملموس حکومت دینی، اخلاق و ایمان مردم را نیز به یغما برده است.
♦️سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه کشور همین ماه ابلاغ شد. در این سیاستها، هدف گذاری شده که طی ۵ سال نرخ تورم، تک رقمی و رشد اقتصادی به ۸% برسد. از این پس جمهوری اسلامی با ساختار موجود هرگز نخواهد توانست به این هدف دست یابد. جمهوری اسلامی در بیست سال اخیر، روزبهروز و به طور منظم «درجه انعطافپذیری» و «درجه کنترلپذیری» سیستمیاش کاهش پیدا کرده است. این دو شاخص در هر سیستمی در بلندمدت و به طور مستمر کاهش پیدا کند، نشانه آن است که آن سیستم پیر شده و انرژی حیاتبخش آن روزبهروز با سرعت بیشتری کاهش خواهد یافت.
♦️شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد در بیست سال اخیر ساختار سیاسی موجود، روزبهروز کنترلپذیری وانعطافپذیریاش کاهش یافته است. آخرینش همین برخورد با زلف زنان بود. ببینید سیستمی که غرق در بحران است، با چه سطح عقلانیتی یکباره تصمیم میگیرد زلف زنان را با مشت آهنین مدیریت کند و این موضوع اصلا چه اولویتی دارد؟ این تازهترین نمونه کاهش انعطافپذیری سیستم است. اما در عین حال در همین مساله ساده، میبینیم سطح کنترلپذیری آن هم چقدر پایینٔتر آمده است. یعنی با آن اُشتلُمهای سنگین و بگیر و ببندهای خشن شروع کردند ولی به دوهفته نکشید که متوجه شدند که نمیشود و نمیتوانند مساله را مدیریت کنند، بعد زمزمه کردند که برباد دادن زلف زنان «تخلف» است نه «جرم».
♦️بدون تحولات ساختاری در نظام سیاسی و بدون بازسازی اعتبار جهانی از یک سو و اعتماد داخلی از سوی دیگر، امکان رکورد زدن در هیچ زمینهای برای حکومت وجود ندارد. اگر هم در برخی زمینههای نظامی رکورد زدهایم، به خاطر تزریق بیحساب بودجههای محرمانه بوده است. همان بودجههایی که حاصل فروش نفت بوده است و باید برای بهبود نظام آموزش و سلامت و تامیناجتماعی و ... به کار گرفته میشد. هزینه آن رکورد زدنها، همین بحرانهایی است که امروز در حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی گریبان ما را گرفته است.
♦️پیرمردی را در نظر بگیرید که از آغاز جوانیاش همیشه ادعا کرده است که میخواهد قله دماوند را فتح کند در این مدت نیز دهها بار تلاش کرده است اما فقط چند بار قلههای کوچک پایین کوه را فتح کرده است. حالا اگر دوباره اعلام کند که در سالهای آینده میخواهد قله دماوند را فتح کند چه کسی باور میکند؟ چه چیزی در ساختار بدنی این پیرمرد عوض شده است؟ آیا جوانتر شده است؟ آیا مفاصلش قویتر شده است؟ آیا عضلاتش ورزیدهتر شده است؟ آیا کوه، هموارتر یا کوتاهتر شده است؟ هیچ. تازه در سالهای آینده، او پیرتر و ناتوان تر هم خواهد شد. پیشبینی امکانناپذیری تحقق آرزوی این پیرمرد، قدرت تحلیلی سطح بالایی نیاز ندارد، عقل سلیم، کافی است.
@tafakorjanbi1398
📍 #محسن_رنانی، اقتصادان
♦️مغولان عصر جاهلیت، ساختمانها را تخریب کردند و تنها را به خاک و خون کشیدند، اما به تدریج که حاکم شدند و امنیت برقرار شد، دست از خشونت برداشتند و متمدن شدند. نخست مسلمان شدند و سپس زبان فارسی آموختند، آنگاه به ترویج فرهنگ و معماری و اقتصاد پرداختند، نخستین پول کاغذی را در ایران منتشر کردند و حتی خودشان به زبان فارسی شعر گفتند. در این آمدورفتِ مغولان، دین و اخلاق مردم دست نخورده ماند و حتی مایه انسجام و تقویت همبستگی جامعه ایران شد.
♦️مغولانِ مدرن اما کار دیگری میکنند؛ آنان ساختمان تخریب نمیکنند، حتی ساختمان و صنعت هم میسازند؛ اما آرامآرام، با ابزاری نَرم به نام تورم، نه تنها فقرا را که توان دفاع از خود ندارند، به فلاکت میکشانند، بلکه ارزشهای انسانی و اخلاقی کل جامعه را نابود می کنند. آنگاه جامعهای که اخلاق و ارزشهای انسانی و ایمانی نداشته باشد و بخش بزرگی از آن هم فقیر و به حاشیه رانده شده باشد، در چرخهای از تخریب نسلها خودبهخود نابود خواهد شد
♦️تصورش را بکنید که هر روز که از خانه بیرون میآییم، ببینیم دیشب مغازهداران سنگهای ترازوهای خود را کمی تراشیدهاند و سنگها سبکتر شده اند، این رفتار چه بلایی بر سر اخلاق و اقتصاد خواهد آورد؟ از زمان خلقت حضرت آدم تاکنون، تنها دو کشور، یکی شیلی و دیگری جمهوری اسلامی رکورددار طولانی ترین دوره (بیش از ۴۰ سال) تورم دو رقمی تاریخ هستند.
♦️پینوشه را نهضتهای مردمی به زیر نکشید، تورمهای سنگین هر ساله و اقتصاد ورشکسته شیلی مجبورش کرد که تسلیم شود. در ایران اما چهار دهه تورم دو رقمی، فقط حکومت و اقتصاد را به ورطه ورشکستگی نینداخته است، بلکه تورم بالا و مستمر، به عنوان مهمترین دستاورد ملموس حکومت دینی، اخلاق و ایمان مردم را نیز به یغما برده است.
♦️سیاستهای کلی برنامه هفتم توسعه کشور همین ماه ابلاغ شد. در این سیاستها، هدف گذاری شده که طی ۵ سال نرخ تورم، تک رقمی و رشد اقتصادی به ۸% برسد. از این پس جمهوری اسلامی با ساختار موجود هرگز نخواهد توانست به این هدف دست یابد. جمهوری اسلامی در بیست سال اخیر، روزبهروز و به طور منظم «درجه انعطافپذیری» و «درجه کنترلپذیری» سیستمیاش کاهش پیدا کرده است. این دو شاخص در هر سیستمی در بلندمدت و به طور مستمر کاهش پیدا کند، نشانه آن است که آن سیستم پیر شده و انرژی حیاتبخش آن روزبهروز با سرعت بیشتری کاهش خواهد یافت.
♦️شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد در بیست سال اخیر ساختار سیاسی موجود، روزبهروز کنترلپذیری وانعطافپذیریاش کاهش یافته است. آخرینش همین برخورد با زلف زنان بود. ببینید سیستمی که غرق در بحران است، با چه سطح عقلانیتی یکباره تصمیم میگیرد زلف زنان را با مشت آهنین مدیریت کند و این موضوع اصلا چه اولویتی دارد؟ این تازهترین نمونه کاهش انعطافپذیری سیستم است. اما در عین حال در همین مساله ساده، میبینیم سطح کنترلپذیری آن هم چقدر پایینٔتر آمده است. یعنی با آن اُشتلُمهای سنگین و بگیر و ببندهای خشن شروع کردند ولی به دوهفته نکشید که متوجه شدند که نمیشود و نمیتوانند مساله را مدیریت کنند، بعد زمزمه کردند که برباد دادن زلف زنان «تخلف» است نه «جرم».
♦️بدون تحولات ساختاری در نظام سیاسی و بدون بازسازی اعتبار جهانی از یک سو و اعتماد داخلی از سوی دیگر، امکان رکورد زدن در هیچ زمینهای برای حکومت وجود ندارد. اگر هم در برخی زمینههای نظامی رکورد زدهایم، به خاطر تزریق بیحساب بودجههای محرمانه بوده است. همان بودجههایی که حاصل فروش نفت بوده است و باید برای بهبود نظام آموزش و سلامت و تامیناجتماعی و ... به کار گرفته میشد. هزینه آن رکورد زدنها، همین بحرانهایی است که امروز در حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی گریبان ما را گرفته است.
♦️پیرمردی را در نظر بگیرید که از آغاز جوانیاش همیشه ادعا کرده است که میخواهد قله دماوند را فتح کند در این مدت نیز دهها بار تلاش کرده است اما فقط چند بار قلههای کوچک پایین کوه را فتح کرده است. حالا اگر دوباره اعلام کند که در سالهای آینده میخواهد قله دماوند را فتح کند چه کسی باور میکند؟ چه چیزی در ساختار بدنی این پیرمرد عوض شده است؟ آیا جوانتر شده است؟ آیا مفاصلش قویتر شده است؟ آیا عضلاتش ورزیدهتر شده است؟ آیا کوه، هموارتر یا کوتاهتر شده است؟ هیچ. تازه در سالهای آینده، او پیرتر و ناتوان تر هم خواهد شد. پیشبینی امکانناپذیری تحقق آرزوی این پیرمرد، قدرت تحلیلی سطح بالایی نیاز ندارد، عقل سلیم، کافی است.
@tafakorjanbi1398
✍️ فروپاشی این حکومت در آیندههای نه چندان دور قطعی و از روز روشنتر است، منتها مطمئن نیستم که این فروپاشی حتماً و قطعاً به نفع مردم باشد! شاید به همین خاطر هم هست که دکتر #محسن_رنانی، اقتصاددان در پایان یادداشت اخیر خود، ضمن هشدار جدی به حکومت دربارهی طغیان مردم، آورده است: «این آخرین فرصت نظام است که با حضور اقتدار و کاریزمای رهبری، دست به تحولات ضروری در خویش بزند.». شک ندارم که این حرف رنانی، بیش از آنکه دفاع از قدرت رهبر و دلسوزی برای نظام حکمرانی موجود باشد، ناظر به خطر کمینکردهی بزرگی در داخل حکومت است که تمامیت کشور و آیندهی ملت را تهدید میکند!
@zorba1398
@zorba1398
✍️ چکیدهی آخرین یادداشت دکتر #محسن_رنانی:
سقوط هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان مییابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمیدانم تا کی و تا چه حد میتواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق مرحله چهارم شود؛ اما میتواند با تغییر رویه، پیش از آن که با «انقلاب از پایین»، مرحله چهارم سقوط نیز رخ دهد، از طریق «انقلاب از بالا»، احتمال فروپاشی را کاهش دهد.
🔸پ.ن: پیشنهاد میکنم اصل این یادداشت مهم را در لینک زیر مطالعه بفرمایید. به نظرم، دکتر رنانی حق مطلب را دربارهی وضعیت حال و آیندهی ایران در این یادداشت به صراحت و سادگی ادا کرده است:
https://www.renani.net/index.php/texts/poetry/898-2023-02-16-17-23-19
@zorba1398
سقوط هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان مییابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمیدانم تا کی و تا چه حد میتواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق مرحله چهارم شود؛ اما میتواند با تغییر رویه، پیش از آن که با «انقلاب از پایین»، مرحله چهارم سقوط نیز رخ دهد، از طریق «انقلاب از بالا»، احتمال فروپاشی را کاهش دهد.
🔸پ.ن: پیشنهاد میکنم اصل این یادداشت مهم را در لینک زیر مطالعه بفرمایید. به نظرم، دکتر رنانی حق مطلب را دربارهی وضعیت حال و آیندهی ایران در این یادداشت به صراحت و سادگی ادا کرده است:
https://www.renani.net/index.php/texts/poetry/898-2023-02-16-17-23-19
@zorba1398
تارنمای محسن رنانی
سقوط
چکیده: سقوط هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان می یابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمیدانم تا کی و تا چه حد میتواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق…
✍️ بخشی از یادداشت اخیر دکتر #محسن_رنانی:
«من نمیدانم #روسیه تا چه حد در تصمیمات راهبردی ما دخالت دارد؛ من نمی دانم کسانی که از تحریم و انزوای ایران سودهای کلان میبرند تا چه حد در مراکز تصمیمگیری #نفوذ دارند؛ من نمیدانم #اسرائيل که تا راهبردیترین حوزههای نظامی ما رسوخ کرده است آیا در مراکز تصمیمسازی سیاسی ما نیز حضور پنهان دارد یا نه؛ من نمیدانم کسانی که انحصارات اقتصادیشان فقط در شرایط نابسامان کشور تامین و تضمین میشود چقدر قدرت سیاسی پشت پرده دارند؛ من نمیدانم مقامات اصلی کشور اصلا در جریان واقعیات جامعه هستند یا نه؛ اما امیدوارم هیچکدام از این بدگمانیها درست نباشد و نظام تدبیر بتواند فارغ از این شرایط دست به تصمیمات بزرگ بزند که اکنون، آری همین اکنون که دوباره احساس تسلط و قدرت میکند، وقت آن است.»
🔸پ.ن: بعید میدانم آقای خامنهای دست به اصلاحات اساسی بزند. چه، همچنان که #مانس_اشپربر در کتاب «نقد و تحلیل جباریت» عنوان میکند «اگر قدرتی به عامل خوف و وحشت متوسل شود، دیگر هیچگاه نباید از آن دست بردارد، وگرنه خود از بین میرود.»
@zorba1398
«من نمیدانم #روسیه تا چه حد در تصمیمات راهبردی ما دخالت دارد؛ من نمی دانم کسانی که از تحریم و انزوای ایران سودهای کلان میبرند تا چه حد در مراکز تصمیمگیری #نفوذ دارند؛ من نمیدانم #اسرائيل که تا راهبردیترین حوزههای نظامی ما رسوخ کرده است آیا در مراکز تصمیمسازی سیاسی ما نیز حضور پنهان دارد یا نه؛ من نمیدانم کسانی که انحصارات اقتصادیشان فقط در شرایط نابسامان کشور تامین و تضمین میشود چقدر قدرت سیاسی پشت پرده دارند؛ من نمیدانم مقامات اصلی کشور اصلا در جریان واقعیات جامعه هستند یا نه؛ اما امیدوارم هیچکدام از این بدگمانیها درست نباشد و نظام تدبیر بتواند فارغ از این شرایط دست به تصمیمات بزرگ بزند که اکنون، آری همین اکنون که دوباره احساس تسلط و قدرت میکند، وقت آن است.»
🔸پ.ن: بعید میدانم آقای خامنهای دست به اصلاحات اساسی بزند. چه، همچنان که #مانس_اشپربر در کتاب «نقد و تحلیل جباریت» عنوان میکند «اگر قدرتی به عامل خوف و وحشت متوسل شود، دیگر هیچگاه نباید از آن دست بردارد، وگرنه خود از بین میرود.»
@zorba1398
زوربا
✍️ چکیدهی آخرین یادداشت دکتر #محسن_رنانی: سقوط هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان مییابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمیدانم تا کی و تا چه حد میتواند، با مقاومت،…
✍️ فاجعه آنجاست که دکتر #محسن_رنانی در مقدمهی یادداشت اخیرش اعتراف کرده که #محمدجواد_ظریف، وزیر خارجهی سابق کشورمان بعد از دو ماه تلاش موفق نشده، یادداشت او را به دفتر آقای خامنهای برساند! معنای دیگر چنین سخنی این میتواند باشد که صدای هیچکس در این مملکت به گوش رهبر نمیرسد، مگر ملازمانی که یا نفوذیاند، یا متوهم، و یا متقلب!
@zorba1398
@zorba1398
✍️ بخشی از یادداشت مهم اخیر دکتر #محسن_رنانی:
«این روزها هیچکدام از اخباری که میشنویم، نشانی از "خردمندی سیستماتیک" حکومت در خود ندارد. از یک سو غرب دارد به سرعت به سوی اجماعی جهانی علیه حکومت ایران میرود؛ ایرانیان مهاجر نیز برای اولینبار در تاریخ بعد از انقلاب، به سوی همبستگی و هماهنگی در کنشگری و سیاستورزی رفتهاند. در داخل نیز به مرحله همآیندی بحرانها رسیدهایم و تصمیمگیری در بیشتر حوزهها در حالت انتظار و ابهام قرار دارد. "زندگی انفعالی" در جریان است اما "زندگی فعال" در تعلیق است و همه منتظر تحولی یا گشایشی هستند؛ تحولی که نمیدانند چیست و از جایی که نمیدانند کجاست. تیغه قیچی از درون و بیرون بر روی حکومت در حال بسته شدن است، و یک حادثه کافی است تا دو تیغه این قیچی را به هم برساند.»
@zorba1398
«این روزها هیچکدام از اخباری که میشنویم، نشانی از "خردمندی سیستماتیک" حکومت در خود ندارد. از یک سو غرب دارد به سرعت به سوی اجماعی جهانی علیه حکومت ایران میرود؛ ایرانیان مهاجر نیز برای اولینبار در تاریخ بعد از انقلاب، به سوی همبستگی و هماهنگی در کنشگری و سیاستورزی رفتهاند. در داخل نیز به مرحله همآیندی بحرانها رسیدهایم و تصمیمگیری در بیشتر حوزهها در حالت انتظار و ابهام قرار دارد. "زندگی انفعالی" در جریان است اما "زندگی فعال" در تعلیق است و همه منتظر تحولی یا گشایشی هستند؛ تحولی که نمیدانند چیست و از جایی که نمیدانند کجاست. تیغه قیچی از درون و بیرون بر روی حکومت در حال بسته شدن است، و یک حادثه کافی است تا دو تیغه این قیچی را به هم برساند.»
@zorba1398
✍️ امامجمعهی تعطیل اهواز چه میگوید؟! کجای قرآن دربارهی ساکنان مریخ سخن گفته است؟!! 🤔
🔸پ.ن: وقتی مملکت تعطیل و به قول دکتر #محسن_رنانی «زندگی انفعالی» جای «زندگی فعال» را بگیرد، کمکم کلاغها هم آوازخوان میشوند!!
@zorba1398
🔸پ.ن: وقتی مملکت تعطیل و به قول دکتر #محسن_رنانی «زندگی انفعالی» جای «زندگی فعال» را بگیرد، کمکم کلاغها هم آوازخوان میشوند!!
@zorba1398
✍️ دکتر #محسن_رنانی، اقتصاددان:
سوالِ امروز سرمایهگذران این است چگونه سرمایه خود را از کشور خارج کنند!
🔴 در زمان ریاستجمهوری مرحوم #هاشمی_رفسنجانی سئوال سرمايهگذاران از من به عنوان یک مشاور اقتصادی اين بود که: سرمايۀ خود را به استان سيستان و بلوچستان ببریم برای پرورش شترمرغ چون برای سرمايهگذاری در آن مناطق تسهيلات با سود اندک ارائه میشود يا اینکه سرمايه را به استان اصفهان ببریم برای ايجاد کارخانه سنگبری؟ يعنی در آن دوران سرمايهگذار حاضر بود در همه جای ايران سرمايهگذاری کند و نگاه میکرد که کجا برای او سودآورتر است.
🔴 در دوران ریاستجمهوری آقای #سیدمحمد_خاتمی سئوال فعالان اقتصادی اين بود که سرمايۀ خود را در اصفهان، تبريز يا مشهد برای کارخانۀ فولادسازی استفاده کنیم يا در تهران روی پتروشيمی و خودرو سرمايهگذاری کنیم؟ در اين دوره دیگر سئوال سرمايهگذار حول منطقۀ سرمايهگذاری در حاشيۀ کشور نبود، بلکه ميخواست فقط سرمايهاش در مراکز استانهای بزرگ متمرکز شود.
🔴 در زمان ریاستجمهوری #محمود_احمدینژاد سئوال سرمايهگذاران اين شد که سرمايه را صرف خريد دلار کنیم يا طلا و زمين بخریم؟! درواقع دیگر کسی دنبال سرمایهگذاری در تولید نبود و تنها به دنبال کسب سودهایی بود که در بازارهای یادشده از طریق دلالی کسب میشد.
🔴 اما امروز سوال سرمايهگذاران اين است که سرمايه را به امارات و ترکیه ببریم يا در ارمنستان و گرجستان خانه بخریم یا سرمايهگذاری کنیم؟!
🔴 روند اين سوالات نشان ميدهد افق اقتصاد ايران مسدود شده. يعنی دیگر سرمايهگذار احساس نمیکند که در ۲۰ سال آينده همین نظم اقتصادی وجود داشته باشد یا در صورت وجود همین نظام هم به سرمايۀ او آسیبی نرسیده و سود قابلقبولی کرده باشد.
🔴 امروز سرمايهگذاران سوالشان اين است که سرمايۀ خود را چگونه و کجا از کشور خارج کنند. بخش بزرگی از افزايش قيمت دلار هم ناشی از سرمايههايی است که در حال خارج شدن از کشور است، چون سرمايهگذار نمیداند در تحريم يک ماه ديگر، در انتخابات دو سال دیگر یا در اعتراضات بعدی چه بلايی بر سر ثروت او خواهد آمد.
@zorba1398
سوالِ امروز سرمایهگذران این است چگونه سرمایه خود را از کشور خارج کنند!
🔴 در زمان ریاستجمهوری مرحوم #هاشمی_رفسنجانی سئوال سرمايهگذاران از من به عنوان یک مشاور اقتصادی اين بود که: سرمايۀ خود را به استان سيستان و بلوچستان ببریم برای پرورش شترمرغ چون برای سرمايهگذاری در آن مناطق تسهيلات با سود اندک ارائه میشود يا اینکه سرمايه را به استان اصفهان ببریم برای ايجاد کارخانه سنگبری؟ يعنی در آن دوران سرمايهگذار حاضر بود در همه جای ايران سرمايهگذاری کند و نگاه میکرد که کجا برای او سودآورتر است.
🔴 در دوران ریاستجمهوری آقای #سیدمحمد_خاتمی سئوال فعالان اقتصادی اين بود که سرمايۀ خود را در اصفهان، تبريز يا مشهد برای کارخانۀ فولادسازی استفاده کنیم يا در تهران روی پتروشيمی و خودرو سرمايهگذاری کنیم؟ در اين دوره دیگر سئوال سرمايهگذار حول منطقۀ سرمايهگذاری در حاشيۀ کشور نبود، بلکه ميخواست فقط سرمايهاش در مراکز استانهای بزرگ متمرکز شود.
🔴 در زمان ریاستجمهوری #محمود_احمدینژاد سئوال سرمايهگذاران اين شد که سرمايه را صرف خريد دلار کنیم يا طلا و زمين بخریم؟! درواقع دیگر کسی دنبال سرمایهگذاری در تولید نبود و تنها به دنبال کسب سودهایی بود که در بازارهای یادشده از طریق دلالی کسب میشد.
🔴 اما امروز سوال سرمايهگذاران اين است که سرمايه را به امارات و ترکیه ببریم يا در ارمنستان و گرجستان خانه بخریم یا سرمايهگذاری کنیم؟!
🔴 روند اين سوالات نشان ميدهد افق اقتصاد ايران مسدود شده. يعنی دیگر سرمايهگذار احساس نمیکند که در ۲۰ سال آينده همین نظم اقتصادی وجود داشته باشد یا در صورت وجود همین نظام هم به سرمايۀ او آسیبی نرسیده و سود قابلقبولی کرده باشد.
🔴 امروز سرمايهگذاران سوالشان اين است که سرمايۀ خود را چگونه و کجا از کشور خارج کنند. بخش بزرگی از افزايش قيمت دلار هم ناشی از سرمايههايی است که در حال خارج شدن از کشور است، چون سرمايهگذار نمیداند در تحريم يک ماه ديگر، در انتخابات دو سال دیگر یا در اعتراضات بعدی چه بلايی بر سر ثروت او خواهد آمد.
@zorba1398
✍️ دکتر #محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان و از منتقدان حکومت:
«به #مسعود_پزشکیان رأی خواهم داد چون معتقدم ملت ایران در مرحلهی اول ضمن اعلام آن «نه» بزرگ، با رأی به پزشکیان انگشت پای خود را نیز «لایِ در» گذاشت. اکنون با یک همت دیگر در مرحله دوم میتوانیم پای خودمان را بهطور کامل لای در بگذاریم.»
@zorba1398
«به #مسعود_پزشکیان رأی خواهم داد چون معتقدم ملت ایران در مرحلهی اول ضمن اعلام آن «نه» بزرگ، با رأی به پزشکیان انگشت پای خود را نیز «لایِ در» گذاشت. اکنون با یک همت دیگر در مرحله دوم میتوانیم پای خودمان را بهطور کامل لای در بگذاریم.»
@zorba1398