زوربا
✍️ ارزش معاملات خرد امروز بورس تهران نسبت به دیروز حدود ۹ درصد و نسبت به روز معاملاتی قبلتر، حدود ۷۳ افزایش داشت. این افزایش ارزش معاملات خرد البته باز به قیمت عقبنشینی سهامداران خرد حقیقی و خروج پول ۳۶۰ میلیارد تومانی آنها رقم خورد. اینجاست که باید گفت…
✍️ تقسیم کار حقوقیها و نوسانگیرها!
دوستی در واکنش به پست فوق نوشتهاند وظیفهی حقوقی خریدن سهم برای سرپا نگه داشتن سهم است و در ادامه جملهای آوردهاند که راستش نفهمیدیم دقیقاً منظورشان چیست. متأسفانه در بازار سهام یک سری قوانین مندرآوردی و نانوشته شکل گرفته که همه به نفع سهامدار حقوقی و به زیان سهامدار خرد است. برای مثال در عرف بازار چنین عبارتی دهان به دهانِ نوسانگیرها میگردد که قیمت سهم با خرید #حقیقی بالا میرود و با خرید #حقوقی پایین میآید. معنی ناگفتهی عبارت اخیر این است که حقوقیها ضمن خرید در قیمتهای پایینتر، همزمان ارزش سهم را پایین میآورند و حقیقیها با خرید همان سهم در قیمت بالاتر، زمینه را برای فروش حقوقی و کسب سود او فراهم میکنند! منظور نوسانگیرها از این عبارت البته چیز دیگری است و آن اینکه ما اگر زرنگ باشیم در انتهای #قوس_نزول یک سهم، بالا میپریم و همزمان با همان حقوقیها در #قوس_صعود سهم، از همنوعانِ حقیقی خود نوسان میگیریم! بدینترتیب اینجا یک همکاری و تقسیم کار کثیف و غیراخلاقی بین حقوقیها و نوسانگیرها شکل گرفته است؛ حقوقیها وظیفهی پایین آوردن قیمت سهم و خریدهای ارزنده را دارند و نوسانگیرها هم وظیفهی ترساندن و خالی کردن دل سهامداران را در گروهها، سایتها و کانالها! این وسط سهامداران خرد بیخبر هستند که با ترغیب به خرید و فروش مکرر و سهمبهسهم شدن به سودای سود بیشتر، در تلهی آن جماعت گیر میکنند و دستآخر هم به خیال خوشِ خروج با زیان کمتر و ورود در نقطهی خوب به سهمی دیگر، دوباره و دوباره از همان موضع زیان میبینند! متأسفانه این دور تکراری شایع در بازار سرمایهی ماست که با شکلگیری شبکههای اجتماعی و کانالهای ارتباطی گسترده، این بازار را تبدیل به قلک دمدست نوسانگیرها و حقوقیها و پیست مسابقهی بیآغاز و انجام سهامداران خرد کرده است. شاید تنها راه مبارزه با این رویهی کثیف، که هیچ سنخیتی با فلسفه و ماهیت اصلی بازار سهام ندارد (بازاری که باید در خدمت تولید و تعالی کشور باشد و مزد سرمایهگذاران را صادقانه پرداخت کند) فرهنگسازی و پیش گرفتن یک رفتار تحلیلی (انتخاب آگاهانه سهام و پایبندی به اهداف)، نه رفتار روزانه و مبتنی بر ترس و طمع و هیجان، باشد. چیزی که متأسفانه با این حکومت کذاب و دخالت آن در همهی امور، از جمله بازار سرمایه، شاید به راحتی مقدور و میسر نباشد. این را هم گفته باشیم که بازگویی رسانهای همین مسائل به مذاق خیلیها (نوسانگیرها، حقوقیها و پیادهنظام آنها در بازار) خوش نمیآید و قطعاً ما را در معرض لعن و کینه و دشمنی آنها قرار میدهد!
@tafakorjanbi1398
دوستی در واکنش به پست فوق نوشتهاند وظیفهی حقوقی خریدن سهم برای سرپا نگه داشتن سهم است و در ادامه جملهای آوردهاند که راستش نفهمیدیم دقیقاً منظورشان چیست. متأسفانه در بازار سهام یک سری قوانین مندرآوردی و نانوشته شکل گرفته که همه به نفع سهامدار حقوقی و به زیان سهامدار خرد است. برای مثال در عرف بازار چنین عبارتی دهان به دهانِ نوسانگیرها میگردد که قیمت سهم با خرید #حقیقی بالا میرود و با خرید #حقوقی پایین میآید. معنی ناگفتهی عبارت اخیر این است که حقوقیها ضمن خرید در قیمتهای پایینتر، همزمان ارزش سهم را پایین میآورند و حقیقیها با خرید همان سهم در قیمت بالاتر، زمینه را برای فروش حقوقی و کسب سود او فراهم میکنند! منظور نوسانگیرها از این عبارت البته چیز دیگری است و آن اینکه ما اگر زرنگ باشیم در انتهای #قوس_نزول یک سهم، بالا میپریم و همزمان با همان حقوقیها در #قوس_صعود سهم، از همنوعانِ حقیقی خود نوسان میگیریم! بدینترتیب اینجا یک همکاری و تقسیم کار کثیف و غیراخلاقی بین حقوقیها و نوسانگیرها شکل گرفته است؛ حقوقیها وظیفهی پایین آوردن قیمت سهم و خریدهای ارزنده را دارند و نوسانگیرها هم وظیفهی ترساندن و خالی کردن دل سهامداران را در گروهها، سایتها و کانالها! این وسط سهامداران خرد بیخبر هستند که با ترغیب به خرید و فروش مکرر و سهمبهسهم شدن به سودای سود بیشتر، در تلهی آن جماعت گیر میکنند و دستآخر هم به خیال خوشِ خروج با زیان کمتر و ورود در نقطهی خوب به سهمی دیگر، دوباره و دوباره از همان موضع زیان میبینند! متأسفانه این دور تکراری شایع در بازار سرمایهی ماست که با شکلگیری شبکههای اجتماعی و کانالهای ارتباطی گسترده، این بازار را تبدیل به قلک دمدست نوسانگیرها و حقوقیها و پیست مسابقهی بیآغاز و انجام سهامداران خرد کرده است. شاید تنها راه مبارزه با این رویهی کثیف، که هیچ سنخیتی با فلسفه و ماهیت اصلی بازار سهام ندارد (بازاری که باید در خدمت تولید و تعالی کشور باشد و مزد سرمایهگذاران را صادقانه پرداخت کند) فرهنگسازی و پیش گرفتن یک رفتار تحلیلی (انتخاب آگاهانه سهام و پایبندی به اهداف)، نه رفتار روزانه و مبتنی بر ترس و طمع و هیجان، باشد. چیزی که متأسفانه با این حکومت کذاب و دخالت آن در همهی امور، از جمله بازار سرمایه، شاید به راحتی مقدور و میسر نباشد. این را هم گفته باشیم که بازگویی رسانهای همین مسائل به مذاق خیلیها (نوسانگیرها، حقوقیها و پیادهنظام آنها در بازار) خوش نمیآید و قطعاً ما را در معرض لعن و کینه و دشمنی آنها قرار میدهد!
@tafakorjanbi1398