✍️ همه میدانیم که در جمهوری اسلامی صِرف مخالفت با شخص #آیتالله_خامنهای و حکومت وی، راهی است که یکراست به زندان ختم میشود. این مخالفت میتواند در قالب یک ناسزا، یک سری الفاظ کلی و دهانپرکن، و یا طرح اندیشهای باشد که به آگاهی عمومی منجر میشود و بنیانهای دیکتاتوری را به لرزه درمیآورد. این مخالفت نوع سوم از نظر حکومت خطرناکترین نوع مخالفت است و حتی ارزش آن را دارد که مثل #قتلهای_زنجیرهای دههی هفتاد به حذف صریح مخالفان یا ترور علنی کسانی چون #سعیدحجاریان بیانجامد. واقعیت این است که بسیاری از مخالفان جمهوری اسلامی از نوع نخست، بخشی از نوع دوم و تنها عدهی کمی از نوع سوم بودهاند؛ نوع سومی که نه آنچنان که باید مورد اقبال جامعه و تودهی مردم قرار گرفتهاند و نه از سوی نهادهای بینالمللی مدعی آزادی و حقوق بشر مورد حمایت قرار گرفتهاند. #نرگس_محمدی ترکیبی از نوع اول و دوم مخالفان آیتالله خامنهای و حکومت استبدادی او به شمار میآید و جز بیان صریح مخالفت خود با این حکومت و احیانا دم زدن از واژههایی دهانپرکن مثل آزادی، دموکراسی، حقوق بشر و ... کاری نکرده و اثری از خود به جا نگذاشته است. از همین رو هم در بیان سزاواری وی برای دریافت #جایزه_نوبل، یکسر بر امر شخصی، یعنی صرفنظر کردن وی از دیدار بچههایش تأکید میشود! بچههایی که معلوم نیست کی، چطور و برای چه از ایران خارج شدند، وقتی مادرشان در زندان بود؟ بچههایی که حالا متأسفانه فارسی را با لهجهی یک انگلیسیزبان حرف میزنند! پرسش اساسی بنده، صرفنظر از گران تمام شدن این جایزه برای حکومت این است که برای دریافت دقیق اندیشه و آثار فکری و راهگشای نرگس محمدی باید به کجا و کدام منبع مکتوب مراجعه کرد؟! آیا صرف مخالفت با این حکومت و زندانی شدن مکرر، آنهم به صریحترین شکل ممکن، که در جای خود البته میتواند برای عدهای کنشی الهامبخش باشد و قهرمانانه به نظر بیاید، میتواند یک فرد را در جایگاه رهبری فکری یک جریان اصیل آزادیخواهانه قرار بدهد؟!
@zorba1398
@zorba1398