زیرباران ☔️
9.48K subscribers
19.6K photos
3.52K videos
91 files
429 links
مرایادتومی انداخت باران توراباران به باران گریه کردم
Download Telegram
#زادروز_خسرو_آواز_ایران گرامی🌹

پردهٔ دلکش بزن، ای یار دلنشین!
ناله برآر از قفس، ای بلبل حزین!

#ملک‌الشعرا_بهار


🌺🌺🌺🌸🌸🌸
🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺🍃
🍀


تضمینی زیبا از "شهراد میدری"
به بهانه زادروز ایشان


(شیرم و از دست آهویت فراری می شوم
میروم در گوشه ای مشغول زاری می شوم)*

می گریزم از تو و روح از تن من می رود
بعد از آن در خویش گرمِ سوگواری می شوم

می گریزم از تو قلبم نیست همراهم ولی
از تو که رد می شوم از خویش عاری می شوم

من که کوهی بوده ام وقتی نباشی پیش من
قطره قطره آب، مثل رود، جاری می شوم

بی نگاه تو، دو چشمم چشمه ای جوشنده است
من خودم همراه آن، ابر بهاری می شوم

گر که تو خورشید من باشی بتابی بر دلم
پیش تو چون برف آب از شرمساری می شوم


#سیدحسین_عمادی_سرخی

*از: شهراد میدری

#۲۰مهر / #زادروز_شهراد_میدری
🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺🍃
🍀

آنچه در مکتوب من ظاهر نشد نام من است
وآنچه قاصد را به خاطر نیست پیغام من است

غیر بر من می برد حسرت که هم بزم توام
کاش نوشد قطره ای زین می که در جام‌ من است

می توانم از تغافل بر سر رحم آرمت
دشمن من این دل بی صبر و آرام‌ من است

در خیال جستن از دام‌ من آن وحشی غزال
من به این خوش کرده ام خاطر که در دام من است

"آذر" آن ظالم که بی موجب مرا بدنام کرد
هیچ می گوید که این بیچاره بدنام من است؟

#آذر_بیگدلی

🍃💞🍃🍃💞🍃🍃💞

#۷دی / #زادروز




🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🍀🍃
🍃🍂🍀🍃🍂
🍂🌺🍂
🍀 🍂
🌺🍃
🍀

تا کی به درت نالیم هر شب من و دربان ها؟
آن ها ز فغان من، من از ستم آن ها

دامان تو ام شاید کز سعی به دست آید
لیک آه که می باید زد دست به دامان ها

یک بار برون آور زان چاک گریبان سر
چون رفته فرو بنگر سرها به گریبان ها

ای جسم تو جان پاک، در راه تو جان ها خاک
هر سو گذری چالاک بر باد رود جان ها

صد تیر فزون یا کم از تو به دل چاکم
گم گشته و از خاکم پیدا شده پیکان ها

نازم ز طبیبان یاد، دارم به دل ناشاد
درد تو و نتوان داد این درد به درمان ها

تا چند دلت لرزد زین غم که خطش سر زد ؟
این سبزه تو را ارزد آذر به گلستان ها

#آذر_بیگدلی
💠🌀💠
#۷دی / #زادروز




🍀
🌺🍂
🍂🍀🍂
🍃🍂🌺🍃🍂
🍃🍂🍀🍃🍂🌺🍃
ششم اسفند #زادروز
بزرگ مرد ادبيات پارسي، استاد
#هوشنگ_ابتهاج
"سایه‌"ي نازنین، پیام‌آور مهر
و وفاداري گرامي..

تن شریفش بی‌گزند
و جان گرامي‌اش آرام
و خاطرش آسوده!



ای مرغِ آشیانِ وفا خوش خبر بیا
با ارمغان قول و غزل از سفر بیا

پیک امید باش و پیام آور بهار
همراه بوی گل چو نسیم سحر بیا

زان خرمن شکفتهٔ جانهای آتشین
برگیر خوشه‌ای و چو گل شعله‌ور بیا

دوشت به خواب دیدم و گفتم که آمدی
ای خوش‌ترین خوش آمده، بار دگر بیا

#هوشنگ_ابتهاج
#زادروز

سیمین خلیلی معروف به سیمین بـِهْبَهانی (زادهٔ ۲۸ تیر ۱۳۰۶ تهران – درگذشتهٔ ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ تهران)، نویسنده، شاعر غزل‌سرای معاصر ایرانی و از اعضای کانون نویسندگان ایران بود. سیمین بهبهانی در طول زندگی‌اش بیش از ۶۰۰ غزل سرود که در ۲۰ کتاب منتشر شده‌اند.شعرهای سیمین بهبهانی موضوعاتی هم‌چون عشق به وطن، زلزله، انقلاب، جنگ، فقر، تن‌فروشی، آزادی بیان و حقوق برابر برای زنان را در بر می‌گیرند. او به خاطر سرودن غزل فارسی در وزن‌های بی‌سابقه به «نیمای غزل» معروف است.
سیمین بهبهانی که به علت مشکلات تنفسی و قلبی در بیمارستان پارس تهران بستری بود، از پانزدهم مرداد در کما به سر می‌برد و سرانجام ساعت یک بامداد روز سه شنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۹۳ خورشیدی برابر با ۱۹ اوت ۲۰۱۴ میلادی، در سن ۸۷ سالگی درگذشت.پیکر او با حضور مردم و ادیبان و هنرمندان از مقابل تالار وحدت تشییع شد و در بهشت زهرا در مقبره خانوادگی و کنار پدرش به خاک سپرده شد.
یک روز بی‌گمان؛
سر می‌زند جایی و خورشید می‌شود.
تا دوست داری‌ام؛
تا دوست دارمت

#سیاوش_کسرایی

#زادروز
(۵ اسفند ۱۳۰۵
۱۹بهمن ۱۳۷۳)
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود، چشمی غزلخوان داشتم

حال اگرچه هیچ نذری عهده دارِ وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم

ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم

بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!

ساده از «من بی تو می میرم» گذشتی خوب من
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم

لحظه ی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم

#کاظم_بهمنی
۱۲ اسفند #زادروز
ای روزهای خوب که در راهید!
ای جاده‌های گم‌شده در مه!
ای روزهای سخت ادامه!
از پشت لحظه‌ها به در آیید
ای روز آفتابی!
ای مثل چشم‌های خدا آبی!
ای روز آمدن!
ای مثل روز، آمدنت روشن!
این روزها که می‌گذرد، هرروز
در انتظار آمدنت هستم!
اما
با من بگو که آیا، من نیز
در روزگار آمدنت هستم؟


"قیصر امین‌پور"

#زادروز

(زاده ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ شوشتر -- درگذشته ۸ آبان ۱۳۸۶ تهران) شاعر، نویسنده و مدرس دانشگاه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بر ریشه ام تیشه مزن! حیف است افتادن من
در خشکساران شما سبزم بلوطم کهنم

ای جملگی دشمن من!‌ جز حق چه گفتم به سخن؟
پاداش دشنام شما آهی به نفرین نزنم

هفتاد سال این گُله جا ماندم که از کف نرود
یک متر و هفتاد صدم: گورم به خاک وطنم

#زادروز_سیمین_بهبهانی 🌻🌻
.


از یاد نَبَر که از یاد نبُردَمت!

از یاد نبَر که تمامِ این سالها،
با هر زنگِ نابهنگام تلفن از جا پریدم،
گوشی را برداشتم
و به جای صدای تو،
صدای همسایه ای،
دوستی،
دشمنی را شنیدم!

از یاد نبَر که همیشه،
بعد از شنیدن آهنگِ «جان مریم»
در اتاقِ من باران بارید!


یغما_گلرویی

#زادروز 🌻
عمری‌ست انتظار تو ای ماه می‌کشم
در انتظار مهر رخت آه می‌کشم

شیرین لبا، ز تلخی هجر تو همچو نی
از بندبند، نالۀ جانگاه می‌کشم

سرگشتگی، ز دیدۀ من شد نصیب دل
دل را ز دست دیده، به هر راه می‌کشم

سر تا به پای، غرق تمنّا شود دلم
در لوح دیده، روی تو هر گاه می‌کشم

کوه غمی که رنج فراقت به دل نهاد
در آرزوی وصل تو چون کاه می‌کشم

یکدم ز مهر بر سر مشفق قدم گذار
عمری‌ست انتظار تو ای ماه می‌کشم

#مشفق_کاشانی

#زادروز
‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
تو سراب موج گندم ، تو شراب سیب داری
تو سر فریب "آری!" تو سر فریب داری

لب بی وفای او کی به تو شهد می چشاند
چه توقعی است آخر ، که تو از طبیب داری

شب دل بریدن ماست چه اتفاق خوبی
چمدان ببند بی من  سفری قریب داری

پس از این مگو خیانت به حکایت یهودا
که مسیح نیست آن کس که تو بر صلیب داری

چه شکایتی است از من که چرا به غم دچارم
تو که از سروده های دل من نصیب داری

فاضل_نظری
#زادروز