Forwarded from Zartosht Atropatene
درود ... دقیقا تمام دانشجویانی که در این زمینه تاریخ ایران رو فرا میگیرن هر سوالی که براشون شکل میگیره یا شکی دارن در این زمینه بابت این که تاریخ آکادمیک که آموزش داده میشه تا مقطع دکترا هم مجبور به خواندن کتابهای غربی ها هستند و تحقیقات آنها همیشه با واقعیت تاریخ ایران شهر متفاوت هست و مجبور هستن همونو هم آموزش بدن به دانش آموزان.....باید و با تمام انرژی کسانی که مانند شما تریبون دارند و نسبت به اساتید داخلی دسترسی بهتری دارن کتابی مرجع که همراه با حقیقت تاریخ ایران هست نوشته شود و من مطمئنم که در آینده روشن و آگاه ایران همگی مردمان دنیا رو مخصوصا دشمنان این خاک پاک اهورایی با ساختن برنامه ها و آموزش درست تمامی این خزعبلات غربی رو به زباله دان تاریخ بریزیم و تاریخ درست و با شرافت این سرزمین با دانش آموختگان با شرافت و وطن پرست ایران را ابتدا در داخل و سپس با اثبات اشتباهات این دشمنان غربی شروع به آموختن به غربی ها کنیم و اثبات کنیم که حتی هرودوت هم حب و بغض دارد در نوشته هایش....من در آخرین حضورم بابت پایان نامه خیلی از سخنان این برنامه شما رو به زبان آوردم و متاسفانه مورد کم لطفی و انگ نژادپرستی قرار گرفتم و برای همیشه تصمیم به ادامه تحقیقات و یاد گرفتن در محیط خانه و.....گرفتم اما تمامی همکلاسی ها و دوستان بابت این موضوع و تکرار همین تاریخ اشتباه غربی ها همینک اساتید دانشگاه های معتبر ایران هستند متاسفانه....من شما رو واقعا استاد میدانم جدا از وطن پرستی شما کلام های شما باید مستند و با همکاری همانند های شما نوشته مکتوب و تدریس شود اکنون ایرانیان بسیاری در داخل و خارج از کشور هستند که همفکر و نظر شما هستند اما کنار گذاشته شده یا مانند من کلا شغلی انتخاب کردم که ربطی به این زمینه که ۲۰سال از عمر خود را در آن سپری کردم ندارد ...کسانی که اگاه تر هستند با صحبت های شما فقط گریستن و غم در سینه را همراه با عشق به این خاک پاک اهورایی در هنگام دیدن تجربه میکنند....اما باید گفته شود در ابعاد بسیار گسترده و نوشته و بعد آموزش صحیح داده شود ....به امید آگاهی مردم ایران و بازگشتن به گذشته با افتخار و نفیس اجدادی خود...چنان این تازیان رخنه کردند که بسیار سخت است متاسفانه...با تمام احترام و ادب درود میفرستم به شما و سپاس بابت آموزش چهل ساله شما و با این همه بی مهری باز هم تلاش خود را دریغ نمیکنید .... سپاس از شما...شما باعث افتخار ایران و برای من بسیار باعث افتخار هست که شما رو دنبال میکنم .....
جناب مهربان زرتشت ستوده گرامی فرمودید باسک. من 2 سال نیم در باسک زندگی کردم که در اسپانیا هست. یه نشانی دارند به نام لائوبورو(lauburu) که همان گردونه مهر هست وقتی در موردش خواندم دیدم خود رهبر ناسیونالیست های باسک گفته بود که این نشان از خورشید پرستان آمده که منظور مهریان یا همان میتراییان هست. سپاس از چیزهای بسیاری که یاد میدین. جاوید شاه و زنده باد ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برای کنترل مجید شریفواقفی، قرار شد لیلا زمردیان همسر او باشد / مجاهدین شکم مجید را دریدند و از مواد منفجره و آتشزا پر کرده جسد او را منهدم کردند / در این قتل، تقی شهرام، وحید افراخته و حسین سیاهکلاه دست داشتند
لیلا (صدیقه) زمردیان (اسفند ۱۳۲۸–۱۴ دی ۱۳۵۵) از اعضای زن سازمان مجاهدین خلق که در سال ۱۳۵۴ مارکسیست شد. وی با کشاندن مجید شریفواقفی(همسرش سازمانی اش) به قرار تشکیلاتی عامل به قتل رسانیدن وی گردید.[۱][۲]
در روز چهارم خرداد ۱۳۵۳ لیلا زمردیان به همراه همسرش در شرکت جنرال الکتریک بمبگذاری نمودند. در این بمبگذاری سرایدار شرکت جنرال الکتریک کشته شد.[۳] شریف واقفی و لیلا زمردیان هر دو تحت تعقیب کمیته مشترک ضد خرابکاری و مبارزه با تروریسم ساواک بودند. گفته میشود که زمردیان در یک تعقیب و گریز توسط ساواک، در نهایت از فرار ناامید شده و با قرص سیانور خودکشی می کند.
در روز چهارم خرداد ۱۳۵۳ لیلا زمردیان به همراه همسرش در شرکت جنرال الکتریک بمبگذاری نمودند. در این بمبگذاری سرایدار شرکت جنرال الکتریک کشته شد.[۳] شریف واقفی و لیلا زمردیان هر دو تحت تعقیب کمیته مشترک ضد خرابکاری و مبارزه با تروریسم ساواک بودند. گفته میشود که زمردیان در یک تعقیب و گریز توسط ساواک، در نهایت از فرار ناامید شده و با قرص سیانور خودکشی می کند.
لیلا زمردیان همسر سازمانی وی به مرکزیت سازمان خبر داد که مجید قصد تأسیس شاخه اسلامی مجاهدین خلق را دارد و در حال عضوگیری از اعضایی است که هنوز به اسلام وفادارند.[۴] به دنبال آن با ابلاغ سازمان، قراری بین وحید افراخته با مجید در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴ در سه راه بوذرجمهری نو (۱۵ خرداد شرقی) گذاشته میشود. هنگامی که وی بر سر قرار حاضر میشود توسط وحید افراخته و محسن سید خاموشی کشته شده و سپس برای جلوگیری از هویت یابی، جسدش توسط حسین سیاهکلاه و محسن سید خاموشی، سوزانده میشود[۸] و آن را در محل دفن زبالهها در خارج از تهران میاندازند، اما بعد از دستگیری وحید افراخته و محسن سید خاموشی، جسد توسط ساواک کشف و شناسایی میشود.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، تقی شهرام در دادگاه به اتهام دست داشتن در تصفیه فیزیکی مجید شریف واقفی به اعدام محکوم شد.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، تقی شهرام در دادگاه به اتهام دست داشتن در تصفیه فیزیکی مجید شریف واقفی به اعدام محکوم شد.
شریف واقفی در سال ۱۳۴۲ در واقعه پانزده خرداد در قم به رهبری سید روحالله خمینی، در ردیف کفنپوشان برای پشتیبانی از خمینی، راهپیمایی کرد. شریف واقفی با وجود شرایط در آن زمان، عکسها و اعلامیههای سید روحالله خمینی را در کوچه و بازار نصب میکرد.[۴] وی پس از ورود به دانشگاه، همراه با دوستان خود انجمن اسلامی آن دانشگاه را بنیان نهاد. سپس برای مبارزه علیه رژیم پهلوی به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با صعود در سلسله مراتب آن به یکی از رهبران سازمان تبدیل شد. پس از مدتی بعضی از سران این گروه تصمیم گرفتند که ایدئولوژی سازمان را از اسلام به مارکسیسم تغییر دهند. شریف واقفی به شدت با این تصمیم به مخالفت پرداخت؛ که این مخالفت باعث اخراج وی از شورای مرکزی شد.
اختلافات تقی شهرام و بهرام آرام با شریف واقفی به حدی بالا گرفت که در مقالهای با عنوان «پرچم مبارزه ایدئولوژیک را برافراشته تر سازیم» که در آذر ماه ۱۳۵۳ در نشریه سازمان چاپ شد؛ شریف واقفی به شدت مورد انتقاد تشکیلاتی قرار گرفت.[۱]
شریف واقفی در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴ به دلیل اصرار بر هویت اسلامی خود و مخالفت با مارکسیست شدن سازمان مجاهدین خلق و نیز پارهای از اختلافات درون تشکیلاتی بر سر تسلیحات سازمان، به دستور رهبری سازمان، کشته شد.[۵]
اختلافات تقی شهرام و بهرام آرام با شریف واقفی به حدی بالا گرفت که در مقالهای با عنوان «پرچم مبارزه ایدئولوژیک را برافراشته تر سازیم» که در آذر ماه ۱۳۵۳ در نشریه سازمان چاپ شد؛ شریف واقفی به شدت مورد انتقاد تشکیلاتی قرار گرفت.[۱]
شریف واقفی در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴ به دلیل اصرار بر هویت اسلامی خود و مخالفت با مارکسیست شدن سازمان مجاهدین خلق و نیز پارهای از اختلافات درون تشکیلاتی بر سر تسلیحات سازمان، به دستور رهبری سازمان، کشته شد.[۵]
دانشآموختگان این دانشگاه سهم عظیمی از نخبگان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران را تشکیل میدهند.[۵][۶][۶] این مرکز علمی-تحقیقی در رتبهبندی دانشگاههای جهان توسط مؤسسه کیواس، رتبه ۳۸۰ و در بین دانشگاههایی که در ۵۰ سال اخیر تأسیس شدهاند، رتبه ۴۷ را کسب کرد.[۷] پس از انقلاب اسلامی، نام دانشگاه صنعتی آریامهر به احترام مجید شریف واقفی، یکی از رهبران سازمان مجاهدین خلق ایران، به دانشگاه صنعتی شریف تغییر کرد.