من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام
سیب را دست تو دیدم به گناه آمده ام ،
شب و گیسوی تو تا باز به هم پیوستند
من به شبگردی این شهر سیاه آمده ام
#فریدون_مشیری
@zarinrod 💖
سیب را دست تو دیدم به گناه آمده ام ،
شب و گیسوی تو تا باز به هم پیوستند
من به شبگردی این شهر سیاه آمده ام
#فریدون_مشیری
@zarinrod 💖
☘❤️☘
در کوچه باغ ،
« عشق »
میرفت و با صدای حزینش
می خواند :
گاهی گر از ملالِ محبت برانمت
دوری چنان مکن
که به شیون بخوانمت ،
پیوندِ جان جداشدنی نیست ماه من
تن نیستی که جان دهم و وارهانمت
#فریدون_مشیری
به بهانه سالروز جاودانگی
شاعر #کوچه و #مهتاب
#فریدون_مشیری🌷
یادش گرامیست ،گرامی تر باد 🙏
🍂🍁 @Zarinrod
در کوچه باغ ،
« عشق »
میرفت و با صدای حزینش
می خواند :
گاهی گر از ملالِ محبت برانمت
دوری چنان مکن
که به شیون بخوانمت ،
پیوندِ جان جداشدنی نیست ماه من
تن نیستی که جان دهم و وارهانمت
#فریدون_مشیری
به بهانه سالروز جاودانگی
شاعر #کوچه و #مهتاب
#فریدون_مشیری🌷
یادش گرامیست ،گرامی تر باد 🙏
🍂🍁 @Zarinrod