یه زن میتونه
7.48K subscribers
21.7K photos
1.64K videos
152 files
4.41K links
تعرفه تبلیغات در کانال یه زن میتونه
👇
@tabadolasan


به چشماتون احترام بزارید
هر کانالی ارزش دیدن نداره ...

https://telegram.me/joinchat/CkpFTT0n5HdZIvDSpvXdnw
Download Telegram
#تربیت_فرزند
#مادرنمونه

وقتی كه كودكان از نظر روحی و عاطفی احساس ناراحتی می‌كنند، وقتی كه كودك عصبانی می‌شود، غمگین و ناراحت است و احساس می‌كند رابطه‌اش با یكی از والدین یا هر دوی آنها دیگر مثل سابق نیست.



‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#همسرانه

یک مرد در کارهای مهم مربوط به زندگی مشترکش مثل خرید منزل، خودرو و ... از همسرش مشورت می گیرد، کاری می کند که توجه همسرش را به خودش بیشتر کند در این صورت مهر و محبت بین آنها هم بیشتر می شود و در نهایت با هم صمیمانه تر رفتار می کنند.



‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
ویژگی مرد زندگی👆

#فایل_اموزشی_مهم

#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون


۹۹ نشانه رابطه ناسالم 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO

❤️دریافت پکیج رایگان
👇👇
@Admiin_moj

ملکه شو و زنان آلفا ☝️

ورود به گروه 7800 نفری روابط👇
@Admiin_moj
#تربیت_فرزند
#مادروپدرنمونه

كودكان نیز درست همانند ما وقتی كه به خاطر كارها و رفتارهای درست‌شان مورد تشویق قرار می‌گیرند و حتی به آنها جایزه داده می‌شود، احساس می‌كنند به خانواده‌شان بیشتر تعلق دارند و برای اطرافیان‌شان مهم هستند.


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
💦💜🍃💦💜🍃💦💜🍃


#رهایی_از_شب
#ف_مقیمی
#قسمت_صد_و_بیست_و_یکم

با تمام قدرت ازجا بلند شدم و بهش حمله کردم.درگیری سختی بینمون ایجادشد..او موهای بلندم رو مثل کلافی در دست گرفته بود و به اطراف میکشید تا نتونم بهش آسیبی برسونم.همه ی زورم رو جمع کردم و صورتش رو چنگ کشیدم و در حالیکه یقه ی لباسش رو گرفته بودم به سمت درب خانه کشوندم..چسبوندمش به در و با آرنجم زیر گلوش رو فشار دادم..حالا اونی که به جنون رسیده بود من بودم..
با صدای دورگه ام گفتم:بخاطر اینکارت بد میبینی کثافت...گمشو از خونم بیرون وگرنه زنگ میزنم پلیس بیاد جمعت کنه از این ساختمون..
او در میان تقلاهاش منو هلم داد به گوشه ای و نفس زنان گفت:بهت نشون میدم که کی بد می‌بینه. دختره ی ...(فحش های زشت ناموسی)
خوب کردم به مهری و بقیه گفتم..حالا که با این کار عزیز میشی عزیزترت میکنم..
از روی چوب لباسی روسری ومانتوش رو برداشت و همونطور که اونها رو تنش میکرد در وباز کرد و از خونه خارج شد..
صدای مشاجره او با اشخاصی بلند شد.گوشم رو تیز کردم.همسایه ها پشت در ایستاده بودند و صدای نزاع و دعوای ما رو شنیده بودند.من اینقدر نفس کم آورده بودم که نمیتونستم خودم رو پشت در برسونم ولی میشنیدم که همسایه ها خطاب به ما دونفر شکایت میکنند وحرف از پلیس میزنند..
نسیم درجواب یک نفرشون که پرسید کجا؟ با لحنی لات و عصبی گفت:تو روسننه برو کنار باد بیاد درااااز...صدای همهمه میومد.هرکسی یک چیزی به نسیم میگفت ونسیم جیغ میکشید برید گمشید اونور...گم شید تا خودمو از پله ها پایین ننداختم..
خدایا داشت چه اتفاقی می افتاد؟ صدای ضرب وشتم میومد..مطمئن بودم نسیم آغازگر دعوا بوده. .در باز بود و میترسیدم اونها به داخل سرک بکشند ومنو بی حجاب ببینند.پایه های مبل رو گرفتم و به سختی خودم رو به چوب لباسی پست در رسوندم.چادر سرم کردم و با کلی شرمندگی اونها رو از پشت در نگاه کردم.نسیم و یکی از مردها با هم درگیرشده بودند.نسیم جیغ میکشید وفحشهای بد میداد.دویدم سمتش.
رو به همسایه ها گفتم: تو روخدا بیخیال شین این دیوونست.کار دستمون میده..
نسیم رو که، روی مرد خیمه زده بود و وگوشهای او رو مثل یک حیوان میکشید از او جدا کردم و با التماس گفتم:نسیم ولش کن دیوونه. .ولش کن..
نسیم که نه روسری سرش بود نه حال وروز درست حسابی ای داشت منو هل داد تا از پله ها پایین بره ولی زنها مانعش شدند. مرد همسایه ای که از من متنفر بود داد زد نزارید فرار کنه..آقا رضا رو خونین ومالین کرده..
من رو کردم به او و با التماس و وحشت گفتم:تو روخدا آقای رحمتی.. اون تو حال خودش نیس.شما ببخشید. .
آقای رحمتی با عصبانیت خطاب بهم گفت:تو دهنت رو ببند که هرچی میکشیم زیر سرتوست. اینجا رو کردی کثافت خونه ..گمشو از جلو چشممون....به پیغمبر اگه همین امشب تکلیف تو رو روشن نکنم بی خیال نمیشم..هر روز یک بساط..یک بازی جدید..ما تو این ساختمون جوون داریم..بچه داریم. .معلوم نیست چه غلطی میکنی تو این ساختمون..
اون چی میگفت؟؟ چقدر صریح و رک منو مورد بی حرمتی قرار داد؟!!
گفتم: من چیکار کردم که خودم خبر ندارم؟
بجای اینکه جوابم رو بدن شروع کردن به باهم حرف زدن درمورد من و عدم امنیت ساختمون.
نگاهی به نسیم انداختم که زیر بازوی زنها تقلا میکرد!
لعنت به این دستها که در رو به روی او باز کرد.. لیلا خانوم همون همسایه ای که اونروز برام آش ترخینه آورد از پله ها نفس زنان بالا اومد وگفت: در ورودی رو قفل کردم ولش کنید ببینم کجا میخواد بره..
رحمتی گفت:آ باریکلا..الان پلیس میرسه تکلیفمون روشن میشه..
نسیم تهدیدم کرد..تهدید نه!! داشت التماس میکرد ولی به شیوه ی خودش!
_ عسل به این عوضیها بگو ولم کنن وگرنه هرچی دیدی از چشم خودت دیدی..
لیلا خانوم با صورتی درهم نگاهم کرد و خطاب به باقی همسایه ها گفت:یکی به داد این بنده خدا برسه! ببین این وحشی با سروصورت این چیکار کرده؟
بعد اومد سمتم و با دقت به اجزای صورتم نگاه
کرد و گفت:نچ نچ نچ نچ ...ببین چیکارش کرده..چادرت چرا خونیه؟!زنگ بزنید اورژانس!

بالاخره یک نفر فهمید که من حالم خوب نیست.!!
یکی از خانمها گفت: ما هم با همین مساله مشکل داریم..امروز سرو کله میشکنن فردا قتل!! بخدا دیشب به صمدی گفتم پاشو از این ساختمون بریم اینجا محل زندگی نیست.. ما بچه نوجوون داریم..
رحمتی از همه آتیشش تندتر بود! گفت:
شما چرا بری خانوم؟؟ اونی که باید بره یکی دیگست..
با پاهایی خسته وارد خونه م شدم. اینبار تقاص کدوم کارمو دادم؟ اشتباهم کجا بود؟! یعنی الانم در آغوش خدا بودم؟! یعنی باز تماشا میکردم؟؟
ادامه دارد...
#همسرانه

عطر زنان یکی از مهمترین عوامل تحریک مردان است. از لباس‌ها، کفش‌ها و آرایشی استفاده کنید که هم با سلیقه و شخصیت شما جور باشد هم همسرتان



‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#همسرانه

اگر با همسرتان لیست خرید بنویسید، فرصت خوبی برای گذراندن فضا و زمان مشترک است و می تواند به راهی برای نشان دادن عشق تبدیل شود.



‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#همسرانه

به همسرتان احترام بگذارید : یکی از ساده ترین راه ها صدازدن همسر به شکلی محترمانه است. یادتان باشد خیلی از اوقات رفتارهای بی ادبانه تند از رفتارهای ساده تری شروع می شود.



‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#همسرانه

زن و شوهرها باید توجه
داشته باشند که کمک
همسرشان به آن ها،
عشق و علاقه او را
نشان می دهد.


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
ویژگی مرد زندگی👆

#فایل_اموزشی_مهم

#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون


۹۹ نشانه رابطه ناسالم 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO

❤️دریافت پکیج رایگان
👇👇
@Admiin_moj

ملکه شو و زنان آلفا ☝️

ورود به گروه 7800 نفری روابط👇
@Admiin_moj
#تربیت_فرزند #مادروپدرنمونه

اگر فرزند شما در انجام تکالیف
درسی اش دچار اشتباه شده
از او انتقاد نکنید درعوض به
او فرصت دهید مساله را با
امتحان کردن راه حل های
مختلف حل کند. این کار باعث
بالارفتن قدرت خلاقیت در
فرزندتان می شود.


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#همسرانه

۳ کار را فراموش نکنید
زن ها برای داشتن یک
رابطه موفق نیاز دارند
که هم صحبت کنند،
هم توجه کافی دریافت کنند
و هم با همسرشان ارتباط
حسی و فیزیکی داشته باشند
تا احساس صمیمیت بیشتری کنند.




‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#همسرانه

وقتی یک زن ساکت است،
باید مرد از او علت سکوتش
را بپرسد، مردها باید همیشه
احساسات همسرشان را بررسی کنند.


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
پذیرش و رشد ....👆

#فایل_اموزشی_مهم

#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون


۳۹ تکنیک روابط 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO

❤️دریافت پکیج رایگان
👇👇
@Admiin_moj

ملکه شو و زنان آلفا ☝️

ورود به گروه 7800 نفری روابط👇
@Admiin_moj
#همسرانه

زنان روحیه لطیف
و حساس تری داشته
و نیاز دارند احساسات
خود را بزبان بیاورند.


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#همسرانه

زندگی زناشویی‌تان را همیشه
شاداب و پویا نگه دارید.
از مسافرت و تعطیلات
آخر هفته برای پرشور
کردن زندگی زناشویی‌تان
استفاده کنید.


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
💦💜🍃💦💜🍃💦💜🍃


#رهایی_از_شب
#قسمت_صد_و_بیست_و_دوم

در رو بستم و گوشهامو محکم گرفتم تا صدای فحاشیهای نسیم وتهمتهای همسایه ها رو نشنوم. .دست وصورتم خونین بود و قلبم درد میکرد اونوقت همسایه ها بجای نگران شدن به فکر آینده ی فرزندانشون بودند ومنو تهدیدم میکردند..
اشکهام بی اختیار پایین میریخت..
چشمم به دانه ی سبز رنگ تسبیح در گوشه ی آشپزخونه افتاد..بی توجه به صداهای تهدید آمیز پشت در به آشپزخونه رفتم و دانه های تسبیح رو از روی زمین با اشک و آه برداشتم..با هردانه ای که پیدا میکردم صورت حاج مهدوی به خاطرم میومد و ناله هام بیشتر میشد..کف آشپزخونه پراز خون بود..ولی برام اهمیتی نداشت. من فقط دنبال دانه های تسبیح بودم..
صدای آژیر پلیس میومد. .ولی برای من مهم نبود..من در زیر کابینت ها دنبال دانه های تسبیح میگشتم!!
در رو محکم میکوبیدند اما چه اهمیت داشت هنوز ده دانه از یادگار الهام پیدا نشده بود!!
از پشت در صدام میزدند در و باز کنم ولی من باز چشمم دنبال دانه ها بود!!
دوباره در زدند.چاره ای نداشتم!
دانه‌های تسبیح رو توی جیبم انداختم.
سمت در رفتم..چادرم رو محکم دور خودم پیچیدم.
حدس اینکه پشت در چه خبره زیاد سخت نبود!! همسایه ها و مامور کلانتری مقابلم ایستاده بودند.
مامور کلانتری گفت:همسایه هاتون از شماشکایت دارند باید با ما به اداره ی پلیس تشریف بیارید..
ساعتی بعد من در کلانتری بودم! چشم آقام روشن! اون هم بخاطر شکایت همسایه ها..
افسر مربوطه نگاهی به سرو وضعم وکبودیهای صورتم انداخت.
_با کی درگیر شدی؟؟
سکوت کردم! چون داشتم فکر میکردم شاید همه ی اینها یک خوابه.. قدرت حرف زدن نداشتم.مثل وقتایی که تو کابوسهای ترسناک هرچی سعی میکنی لب باز کنی اما نمیشه..
نسیم مثل بلبل حرف میزد و میگفت از همتون
شکایت میکنم..
افسربهش گفت: زدی مرد به این گنده گی رو داغون کردی شکایتم داری؟فعلن تو این پرونده شاکی یکی دیگست.
من فقط نگاه میکردم.
افسر ازم پرسید:تعریف کن علت درگیری چی بود؟
جواب ندادم!
نسیم گفت: یک بگو مگوی دوستانه!! الآن مگه مشکل ما دونفریم که از اون خانوم سوال میکنی؟؟
دستم رو با حرص مشت کردم.او چطور جرات میکرد مدام منو دوست خودش صدا کنه؟
افسر با کنایه بهش گفت:تو همیشه با دوستات اینطوری بگو مگو میکنی؟؟
نسیم لال شد.
افسر از شاکی پرسید: آقای ترابی، اینا تو خونه بگو مگوی ساده کردن شما چرا با این خانوم درگیر شدی؟
آقارضا که تمام سرو صوراش زخم بود گفت: جناب سروان چی بگم؟!! ما دیدیم از خونه ی این خانوم سروصدا میاد گفتیم بریم ببینیم چه خبره..در هم زدیم اینا باز نکردن.صدای بزن  بزن خیلی زیاد بود بعد این خانوم عین جن با سروشکل به هم ریخته اومد بیرون..خب حقیقتش منم ترسیدم نکنه بلایی سر همسایه مون آورده باشه بزنه فرار کنه فقط ازش پرسیدم خانوم کجا که ایشونم این بلا روسرم آورد..
افسر رو کرد به نسیم و با لحنی تمسخرآمیز گفت: و تو هم یه جواب دوستانه دادی به سوال این آقا هان؟!!
نسیم سرش رو پایین انداخت و با لحن آرومتری گفت:من عصبانی بودم.اگه این آقا وسط دعوا و اون حال وروز من خودشو دخالت نمیداد این اتفاق نمی افتاد.
افسر رو کرد به من:با شما چیکار کنیم حالا؟
همسایه هات میگن آدمهای نامربوط به خونت میان.نمونه ش هم حی وحاضر اینجا حاضره!
بهت نمیاد اهل این صحبتها باشی راست میگن اینا؟
گلوم رو صاف کردم:من با کسی رفت وآمدی ندارم.به غیر از این خانوم و نامزدش هیچ آدم نامربوطی پاش به خونم وانشده.من ده ساله تو این ساختمون زندگی میکنم بدون هیچ مشکلی..این حرف همسایه هام یک تهمته..تهمتی که به وسیله همین خانوم و نامزدش پخش شده تو ساختمون
افسر با تعجب نگاهمون کرد وگفت:مگه این خانوم دوستت نیست؟
گفتم:نه..
پرسید: پس اگه دوستت نیست تو خونت چیکار میکرده؟
ادامه دارد
#همسرانه

کمبود عشق و محبت
در زندگی زناشویی
در بیشتر مواقع
می‌تواند یکی از
عوامل افزایش
وزن باشد.


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#ممسرانه

«زن کار پرداز شما نیست
که همه ی کارهای زندگیتان
را به دوش او بگذارید،
بعد هم او را مواخذه کنید.
این زن یک گل است در دست
شما! هر کس هستیدباش
دانشمند یا سیاستمدار
او یک گل است»


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash
#تربیت_فرزند #مادرانه

وقتی کودکان احساس امنیت
و حمایت کنند، نسبت به قضاوت
هایشان اعتماد بیشتری دارند
و در نتیجه هنگام رویارویی
با یک فرصت به موقع آن را
کشف و از آن استفاده می کنند.



‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@BanooMalakeBash