@zambur
بسم الله الرحمن الرحیم
لانتوری اثر هیچکاک
1- ابتدا گمان کردم فیلمی که جناب ایوبی به پشت صحنه اش رفته اند باید شاهکاری باشد درنوع خود اما درونمایه قصه لانتوری که بیشتر با نامش تماشاگر را جذب می کند؛ بسیار کوتاهتر از زمان واقعی فیلم است. یک اسید پاشی حاصل از ماجرایی عشقی که می توانست ساده تر و روانتر روایت شود؛ تبدیل شده به فیلمی کشدار و پر از مونولوگ های کسالت بار که بخش زیادی از آن محتوایی و نه روایی است و بیشترشان کله سخنگوست و نه نریتیو(صدایی که تصویر را همراهی می کند). بعد از سکانس عفو باید فیلم تمام می شد اما کارگردان شاید با قلقلک جشنواره های خارجی باز چند مونولوگ شعاری و نخ نما به کار اضافه کرده است.
شاهد مثال جمله جامعه شناس فیلم است که مثلا با تحلیل وقایعی مثل اسید پاشی و تقبیح آنها و در حقیقت با وصف حال فیلم برای پذیرش درجشنواره های خارجی می گوید:
"زمین مثل بادکنکه و به هرجاش سوزن بزنی می ترکه. هولوکاست!!!!!!!!، ناکازاکی، هیروشیما، سردشت و حلبچه زخمهایی هستن که روی پیکر کره زمین باقی موندن."
2- لانتوری به همان درد مزمن سینمای روشنفکری ایران مبتلاست. استفاده از قصه های جنایی برای پمپاژ سیاهی، فلاکت و عقب ماندگی به مخاطب؛ بجای قصه گویی و سعی درساخت فیلمی باورپذیر و جذاب. فکر کنید اگر هیچکاک تصمیم داشت مثل روشنفکرهای ما فیلم بسازد؛ کارهای جنایی اش چه فاجعه ای می شد! لابد در 5 دقیقه اول قتل اتفاق می افتاد و 90 دقیقه خانواده دنبال رضایت از اولیای دم بر می آمدند. این درد مشترک بیشتر سینمای ایران است که ضعف قصه گویی را با خشونت و اروتیک سیاهی بپوشانند.
#ایران #سینما #فیلم #نقد_فیلم #لانتوری
https://telegram.me/zambur
بسم الله الرحمن الرحیم
لانتوری اثر هیچکاک
1- ابتدا گمان کردم فیلمی که جناب ایوبی به پشت صحنه اش رفته اند باید شاهکاری باشد درنوع خود اما درونمایه قصه لانتوری که بیشتر با نامش تماشاگر را جذب می کند؛ بسیار کوتاهتر از زمان واقعی فیلم است. یک اسید پاشی حاصل از ماجرایی عشقی که می توانست ساده تر و روانتر روایت شود؛ تبدیل شده به فیلمی کشدار و پر از مونولوگ های کسالت بار که بخش زیادی از آن محتوایی و نه روایی است و بیشترشان کله سخنگوست و نه نریتیو(صدایی که تصویر را همراهی می کند). بعد از سکانس عفو باید فیلم تمام می شد اما کارگردان شاید با قلقلک جشنواره های خارجی باز چند مونولوگ شعاری و نخ نما به کار اضافه کرده است.
شاهد مثال جمله جامعه شناس فیلم است که مثلا با تحلیل وقایعی مثل اسید پاشی و تقبیح آنها و در حقیقت با وصف حال فیلم برای پذیرش درجشنواره های خارجی می گوید:
"زمین مثل بادکنکه و به هرجاش سوزن بزنی می ترکه. هولوکاست!!!!!!!!، ناکازاکی، هیروشیما، سردشت و حلبچه زخمهایی هستن که روی پیکر کره زمین باقی موندن."
2- لانتوری به همان درد مزمن سینمای روشنفکری ایران مبتلاست. استفاده از قصه های جنایی برای پمپاژ سیاهی، فلاکت و عقب ماندگی به مخاطب؛ بجای قصه گویی و سعی درساخت فیلمی باورپذیر و جذاب. فکر کنید اگر هیچکاک تصمیم داشت مثل روشنفکرهای ما فیلم بسازد؛ کارهای جنایی اش چه فاجعه ای می شد! لابد در 5 دقیقه اول قتل اتفاق می افتاد و 90 دقیقه خانواده دنبال رضایت از اولیای دم بر می آمدند. این درد مشترک بیشتر سینمای ایران است که ضعف قصه گویی را با خشونت و اروتیک سیاهی بپوشانند.
#ایران #سینما #فیلم #نقد_فیلم #لانتوری
https://telegram.me/zambur
Telegram
زمبور
عسل زنبور هاي نيش دار شيرين تر است