#یادداشت
#فیلم
#ترمینال_غرب
مدافع منافع ملی
1- ترمینال غرب فیلمی جسور است. جسارت در انتخاب موضوعی انتقادی علیه مواضع دولت مذاکره کننده که این جسارت در شرایط مرگ و ترس سینما نسبت به یکی از مهمترین پرونده های تعیین کننده سرنوشت کشور اتفاق می افتد. پیش از این تقریباً هیچ فیلمی با موضوع اصلی انرژی هسته ای و مذاکرات هسته ای ندیده بودیم؛ با اینکه حتی اگر با نگاه مثبت هم به مذاکرات نگاه کنیم؛ بار دراماتیک این چند سال مذاکره بسیار بالا و سوژه خیز است. واقعیاتی مثل تعطیلی صنعت هسته ای، اخراج دانشمندان، تهدید های داخلی و خارجی آنها درکنار مسأله فرار مغزها، سرفصل های اصلی موضوعی ترمینال غرب است.
2- کارگردان در ترمینال غرب روی مرز باریک واقعیت و استعاره حرکت می کند. از اسامی استعاری و معنا داری که بعضاً در دیالوگ ها هم تکرار می شود؛ تا فلاش بک هایی با حضور نقش های مشابه شهدای هسته ای. از طرف دیگر فیلم در برخی سکانسها واقع نماست. حضور مادر شهید احمدی روشن در مرکز ترویجی انرژی هسته ای و سخنرانیش برای حضار، مرزی فرا واقعی از حضور یک شخصیت واقعی و نه حتی هنرپیشه دریک فیلم داستانی است.
3- ترمینال غرب فیلمی انتقادی، کمی تلخ و هشدار دهنده است؛ اما با سکه رایج سیاه نمایی در سینمای ایران به کلی فاصله دارد. فیلم امید بخش و روبه جلو ساخته شده و جز پیام ادامه داشتن راه شهدا و جز اسم امید برای شخصیت اصلی اش، روح مبارزه جویی، جهاد و امید به آینده ای روشن را در خود نهادینه کرده است. سکانس تبدیل خانه مادر بزرگ به مرکز ترویجی انرژی هسته ای بسیار خوب، متفاوت و نشاط آور است. از آن سکانس هایی که در سینمای ایران و خصوصاً درفیلم های غیر طنز کمتر دیده ایم.
4- ترمینال غرب یک فیلم سیاسی است که به یکی از پرونده های مهم جاری سیاسی کشور اشاره می کند و خنثی هم نیست و موضع اش را شفاف و روشن بیان می کند؛ اما فیلمی سیاست زده و روزی خور جناح و باندی خاص و نان به نرخ روز خور نیست. شاید یکی از ملی ترین فیلم هایی که در این سالها دیده ام. فیلمی که به شکلی واقعی و نه دکوری منافع ملی را سر دست گرفته و فریاد می زند. از این جهت دلیل عدم اکران عمومی فیلم درسینماها را نفهمیدم. گرچه جشنواره عمار توانسته دراین سالها برای خود شبکه ای قابل اطمینان برای اکران فیلم های متکی به گفتمان انقلاب اسلامی بسازد؛ اما این مسأله مسؤولیت نهادهای دولتی متولی سالن های سینما را که برای دفاع از منافع ملی بودجه می گیرند؛ ساقط نمی کند.
5- از اسم فیلم خوشم آمد. یک اسم با مسمّا و دولایه که هم عنایت به مکانی واقعی در قصه دارد و هم بیان کننده درونمایه اصلی فیلم است. مفهوم موقت بودن و رفت و آمد را هم دارد. از قضا اینجا بکار بردن کلمه ترمینال به دلیل بازمعنایی از کلمه پایانه با مسمی تر است.
6- از نظر فنی ترمینال غرب، فیلمی متوسط است. این اصطلاح که " آیا فیلم درآمده یانه؟" درمورد این فیلم با جواب مثبت روبرو می شود. یعنی تکنیک فیلم سازی متناسب با محتوای ارائه شده در فیلم وجود دارد. البته اشکالات فنی که همیشه در همه فیلم های سینمایی به چشم می خورد؛ اینجا هم دیده می شود. شخصیت پردازی برخی نقش ها ناقص است؛ قصه فرعی تناسب مضمونی با قصه اصلی ندارد. بعضی بازی های متوسط است و میزانس ها در برخی جاها پخته و دقیق نیست. اما می توان همه این ها را به محتوای ملی گرایانه و کار اولی بودن کارگردان بخشید.
منتشر شده در روزنامه #شهر_آرا
سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۶
https://telegram.me/zambur
#فیلم
#ترمینال_غرب
مدافع منافع ملی
1- ترمینال غرب فیلمی جسور است. جسارت در انتخاب موضوعی انتقادی علیه مواضع دولت مذاکره کننده که این جسارت در شرایط مرگ و ترس سینما نسبت به یکی از مهمترین پرونده های تعیین کننده سرنوشت کشور اتفاق می افتد. پیش از این تقریباً هیچ فیلمی با موضوع اصلی انرژی هسته ای و مذاکرات هسته ای ندیده بودیم؛ با اینکه حتی اگر با نگاه مثبت هم به مذاکرات نگاه کنیم؛ بار دراماتیک این چند سال مذاکره بسیار بالا و سوژه خیز است. واقعیاتی مثل تعطیلی صنعت هسته ای، اخراج دانشمندان، تهدید های داخلی و خارجی آنها درکنار مسأله فرار مغزها، سرفصل های اصلی موضوعی ترمینال غرب است.
2- کارگردان در ترمینال غرب روی مرز باریک واقعیت و استعاره حرکت می کند. از اسامی استعاری و معنا داری که بعضاً در دیالوگ ها هم تکرار می شود؛ تا فلاش بک هایی با حضور نقش های مشابه شهدای هسته ای. از طرف دیگر فیلم در برخی سکانسها واقع نماست. حضور مادر شهید احمدی روشن در مرکز ترویجی انرژی هسته ای و سخنرانیش برای حضار، مرزی فرا واقعی از حضور یک شخصیت واقعی و نه حتی هنرپیشه دریک فیلم داستانی است.
3- ترمینال غرب فیلمی انتقادی، کمی تلخ و هشدار دهنده است؛ اما با سکه رایج سیاه نمایی در سینمای ایران به کلی فاصله دارد. فیلم امید بخش و روبه جلو ساخته شده و جز پیام ادامه داشتن راه شهدا و جز اسم امید برای شخصیت اصلی اش، روح مبارزه جویی، جهاد و امید به آینده ای روشن را در خود نهادینه کرده است. سکانس تبدیل خانه مادر بزرگ به مرکز ترویجی انرژی هسته ای بسیار خوب، متفاوت و نشاط آور است. از آن سکانس هایی که در سینمای ایران و خصوصاً درفیلم های غیر طنز کمتر دیده ایم.
4- ترمینال غرب یک فیلم سیاسی است که به یکی از پرونده های مهم جاری سیاسی کشور اشاره می کند و خنثی هم نیست و موضع اش را شفاف و روشن بیان می کند؛ اما فیلمی سیاست زده و روزی خور جناح و باندی خاص و نان به نرخ روز خور نیست. شاید یکی از ملی ترین فیلم هایی که در این سالها دیده ام. فیلمی که به شکلی واقعی و نه دکوری منافع ملی را سر دست گرفته و فریاد می زند. از این جهت دلیل عدم اکران عمومی فیلم درسینماها را نفهمیدم. گرچه جشنواره عمار توانسته دراین سالها برای خود شبکه ای قابل اطمینان برای اکران فیلم های متکی به گفتمان انقلاب اسلامی بسازد؛ اما این مسأله مسؤولیت نهادهای دولتی متولی سالن های سینما را که برای دفاع از منافع ملی بودجه می گیرند؛ ساقط نمی کند.
5- از اسم فیلم خوشم آمد. یک اسم با مسمّا و دولایه که هم عنایت به مکانی واقعی در قصه دارد و هم بیان کننده درونمایه اصلی فیلم است. مفهوم موقت بودن و رفت و آمد را هم دارد. از قضا اینجا بکار بردن کلمه ترمینال به دلیل بازمعنایی از کلمه پایانه با مسمی تر است.
6- از نظر فنی ترمینال غرب، فیلمی متوسط است. این اصطلاح که " آیا فیلم درآمده یانه؟" درمورد این فیلم با جواب مثبت روبرو می شود. یعنی تکنیک فیلم سازی متناسب با محتوای ارائه شده در فیلم وجود دارد. البته اشکالات فنی که همیشه در همه فیلم های سینمایی به چشم می خورد؛ اینجا هم دیده می شود. شخصیت پردازی برخی نقش ها ناقص است؛ قصه فرعی تناسب مضمونی با قصه اصلی ندارد. بعضی بازی های متوسط است و میزانس ها در برخی جاها پخته و دقیق نیست. اما می توان همه این ها را به محتوای ملی گرایانه و کار اولی بودن کارگردان بخشید.
منتشر شده در روزنامه #شهر_آرا
سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۶
https://telegram.me/zambur
Telegram
زمبور
عسل زنبور هاي نيش دار شيرين تر است