#داستان_سفر
راستش ته دلم از اول یه کم نگرانی بود... متاسفانه دیروز زائرانِ ما به نجف نرسیدند!🤔
بندگان خدا را در مهران اسکان دادند.
بابت دلیلش موارد مختلفی تاکنون به ما گفته اند:
بعلت سفر رئیس جمهور مرز بسته شده بوده دیروز.
یا اینکه ویزای این گروه و کاروان حج و زیارتی نیامده بوده.
و موارد دیگر...
که البته دیگر مهم نبود و بندگان خدا دیشب را هم در #مهران ماندند مانند پریشب!
امروز صبح الحمدلله از مرز عبور کرده اند و گمانم دیگر به #نجف رسیده باشند.
پس ان شاالله زائرانِ نیابتیِ عزیز، نماز مغرب و عشاءِ خود را در صحنِ مولایمان امیرالمومنین علیه السلام خوانده اند.
اگرچه شمسا دیروز را جزءِ سفرِ زوار حساب نکرده اند و از روزهای نجف و کربلا کم نمیکنند؛ ولی متاسفانه قسمتمان زیارتِ شبِ جمعه کربلا نبود!😭
نکته ی جالب روحیه ی #شکرگزاری این زائران جوان است. دیشب که با آنها تلفنی صحبت می کردیم و می گفتیم که اذیت شدید. برایمان خیلی جالب بود که میگفتند:
"نه! خیلی هم خوب است. استراحت کردیم و انشاالله با حال بهتری به زیارت می رویم. این یک روز فرصت خوبی شد که دائم ذکر بگوییم و استغفار کنیم و با حال بهتری راهی دیار یار شویم."
به این روحیه ی شکرگزاری این زوار آفرین باید گفت...
🌸 @zaeranniabati 🌸
راستش ته دلم از اول یه کم نگرانی بود... متاسفانه دیروز زائرانِ ما به نجف نرسیدند!🤔
بندگان خدا را در مهران اسکان دادند.
بابت دلیلش موارد مختلفی تاکنون به ما گفته اند:
بعلت سفر رئیس جمهور مرز بسته شده بوده دیروز.
یا اینکه ویزای این گروه و کاروان حج و زیارتی نیامده بوده.
و موارد دیگر...
که البته دیگر مهم نبود و بندگان خدا دیشب را هم در #مهران ماندند مانند پریشب!
امروز صبح الحمدلله از مرز عبور کرده اند و گمانم دیگر به #نجف رسیده باشند.
پس ان شاالله زائرانِ نیابتیِ عزیز، نماز مغرب و عشاءِ خود را در صحنِ مولایمان امیرالمومنین علیه السلام خوانده اند.
اگرچه شمسا دیروز را جزءِ سفرِ زوار حساب نکرده اند و از روزهای نجف و کربلا کم نمیکنند؛ ولی متاسفانه قسمتمان زیارتِ شبِ جمعه کربلا نبود!😭
نکته ی جالب روحیه ی #شکرگزاری این زائران جوان است. دیشب که با آنها تلفنی صحبت می کردیم و می گفتیم که اذیت شدید. برایمان خیلی جالب بود که میگفتند:
"نه! خیلی هم خوب است. استراحت کردیم و انشاالله با حال بهتری به زیارت می رویم. این یک روز فرصت خوبی شد که دائم ذکر بگوییم و استغفار کنیم و با حال بهتری راهی دیار یار شویم."
به این روحیه ی شکرگزاری این زوار آفرین باید گفت...
🌸 @zaeranniabati 🌸
#داستان_سفر
پیامک
یک هفته ای بود که زائر مدام با ما تماس میگرفت و پیگیر تاریخ سفر بود. التهابی شیرین!
تا آخرِ شبِ شنبه هنوز خبری نبود که در آغازین ساعات روز یکشنبه زائر #پیامک داد:
"مدیر کاروان تماس گرفته و گفته که ساعت ۴ بعدازظهر حرکت از #ترمینال_غرب !"
نمی دانم چرا وقتی پیامک را خواندم و دیدم کاملا حس شادی و خوشحالی زائر را در میافتم؛ با آن که صدا نبود و فقط حروف بود! تازه متن هم هیچ احساسی نداشت؛ ولی هر بار، حتی الان هم که پیامک را میخوانم، سرشار از حس خوب و پرنشاط است.
شب هم تلفنی با هم صحبت کردیم. در راه بودند. بسوی #مهران . وقتی پرسیدم که اوضاع چطور است؟
با آرامشی وصف ناپذیر گفت:
"چطور باید باشد؟! همه چیز عالی است. ما در راه زیارت هستیم..."
پیامک بعدی را حدود ساعت ۸ صبح دوشنبه ارسال کرد:
"سلام و علیکم. الحمدوالله رسیدیم مهران و مهر خروج را زدیم .از زحمات نهایت تشکر میشود .ان شاءالله اجرتان با آقا امام حسین .یا علی"
میبینید متن انشای خاصی ندارد. خیلی معمولی است ولی هربار که میخوانم حالم دگرگون می شود.
فکر نکنید زائر بیسواد هست، نه اتفاقا تحصیلکرده هم هست.
هروقت میخوانم و غلطهای تایپی اش را میبینم با خودم میگویم حتما حال و هوای دلش #کربلایی بوده و چشمانش تار شده که اینطوری نوشته! 😭
خوشحال میشوم که #تشکر کرده نه بخاطر تشکر کردنش، به #امید آن که حتما یادش خواهد بود و #دعاگوی ما زائران نیابتی در اعتاب مقدسه! و البته بخاطر نوع دعایش:
"اجرتان با آقا امام حسین!"
و در آخر "یاعلی" که گفته، کاملا بوی نجف بر مشامم می رسد...
و پیام تلگرامی روز دوشنبه که زائر گفته بود:
"ساعت ۱۴ رسیدیم نجف. ممنون زحمات. دعاگو هستیم."
خیلی مختصر، این بار حس عجله از پیامش کاملا پیدا بود؛ عجله برای زودتر رسیدن به معشوق...
🌸 @zaeranniabati 🌸
پیامک
یک هفته ای بود که زائر مدام با ما تماس میگرفت و پیگیر تاریخ سفر بود. التهابی شیرین!
تا آخرِ شبِ شنبه هنوز خبری نبود که در آغازین ساعات روز یکشنبه زائر #پیامک داد:
"مدیر کاروان تماس گرفته و گفته که ساعت ۴ بعدازظهر حرکت از #ترمینال_غرب !"
نمی دانم چرا وقتی پیامک را خواندم و دیدم کاملا حس شادی و خوشحالی زائر را در میافتم؛ با آن که صدا نبود و فقط حروف بود! تازه متن هم هیچ احساسی نداشت؛ ولی هر بار، حتی الان هم که پیامک را میخوانم، سرشار از حس خوب و پرنشاط است.
شب هم تلفنی با هم صحبت کردیم. در راه بودند. بسوی #مهران . وقتی پرسیدم که اوضاع چطور است؟
با آرامشی وصف ناپذیر گفت:
"چطور باید باشد؟! همه چیز عالی است. ما در راه زیارت هستیم..."
پیامک بعدی را حدود ساعت ۸ صبح دوشنبه ارسال کرد:
"سلام و علیکم. الحمدوالله رسیدیم مهران و مهر خروج را زدیم .از زحمات نهایت تشکر میشود .ان شاءالله اجرتان با آقا امام حسین .یا علی"
میبینید متن انشای خاصی ندارد. خیلی معمولی است ولی هربار که میخوانم حالم دگرگون می شود.
فکر نکنید زائر بیسواد هست، نه اتفاقا تحصیلکرده هم هست.
هروقت میخوانم و غلطهای تایپی اش را میبینم با خودم میگویم حتما حال و هوای دلش #کربلایی بوده و چشمانش تار شده که اینطوری نوشته! 😭
خوشحال میشوم که #تشکر کرده نه بخاطر تشکر کردنش، به #امید آن که حتما یادش خواهد بود و #دعاگوی ما زائران نیابتی در اعتاب مقدسه! و البته بخاطر نوع دعایش:
"اجرتان با آقا امام حسین!"
و در آخر "یاعلی" که گفته، کاملا بوی نجف بر مشامم می رسد...
و پیام تلگرامی روز دوشنبه که زائر گفته بود:
"ساعت ۱۴ رسیدیم نجف. ممنون زحمات. دعاگو هستیم."
خیلی مختصر، این بار حس عجله از پیامش کاملا پیدا بود؛ عجله برای زودتر رسیدن به معشوق...
🌸 @zaeranniabati 🌸