#شانزده_روز
شانزده روز تا اربعین باقی است!
اما امروز پنجشنبه است و #شب_جمعه ...
شانزده روز یعنی #دو ، هشت روز دیگر!
اما امشب که شب جمعه است، #دو شبِ جمعهی دیگر چه حال و هوایی است ...
درست دو روز قبل #اربعین ...
مختصر دو کلام درددل کنم، کوتاه!
به یاد زیارتهای مختصر شب جمعه که نمی توانی بمانی و جمعیت شلوغی بین الحرمین و صحن شریف امانت نمی دهد!
خدا میداند که شب جمعه ی دو هفته ی بعد ما کجا هستیم؟
درست همین موقع ها...
در ایران و وطنمان هستیم و توفیق شرکت در روضه را داریم؟!
نمیدانم شاید هم در بیمارستان و گرفتار باشیم و حسرت به دل مانده!
ولی حرف دل همه تان را بزنم. کاش #کربلا باشیم.
البته نه! بسا که برخی بگویند ما بنا داریم #مشایه نماییم و پیاده از نجف به کربلا مشرف شویم و شب جمعه ی دوهفته ی بعد درست همین اوقات در #موکب مشغول استراحت هستیم.
آه موکب! آه مشایه! آه اربعین! آه کربلا!
آه که اگر امسال مشرف نشویم!
و شاید هم امسال اصلا در قید حیات نباشیم و اربعین را درک نکنیم
اما در این #شب_شهادت خانم حضرت رقیه خدا را به #سه_ساله ارباب قسم میدهیم که امسال را هم راهی مان کند و بلکه امسال در مشایه حجتش را #زیارت کنیم و جمال یار ندیده از دنیا نرویم...
نمی توانم بنویسم. حالم خوب نیست. گفتم آه موکب! خاطرات سفر قبلی رهایم نمی کند.
اصلا همین قدر بس باشد و وقتتان را نگیرم. هرکس برود و با خاطرات سفر اربعینش دلخوش باشد و این شب جمعه ای خلوت کند با ارباب و یاد لحظهلحظهی شیرین ترین سفر دنیایش باشد و گامگام، نوشیدنی ترین پیاده روی عمرش...
اگر دلت هوایی شده، پایان راه را ببین آنجا که در ورودی کربلا مادرش آمده خوش آمد بگوید!
راستی شب جمعه مادر هم کربلاست
ضریح مقدسش را جلوی چشم ببین و هم ناله با مادر بگو
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
🌸 @zaeranniabati 🌸
شانزده روز تا اربعین باقی است!
اما امروز پنجشنبه است و #شب_جمعه ...
شانزده روز یعنی #دو ، هشت روز دیگر!
اما امشب که شب جمعه است، #دو شبِ جمعهی دیگر چه حال و هوایی است ...
درست دو روز قبل #اربعین ...
مختصر دو کلام درددل کنم، کوتاه!
به یاد زیارتهای مختصر شب جمعه که نمی توانی بمانی و جمعیت شلوغی بین الحرمین و صحن شریف امانت نمی دهد!
خدا میداند که شب جمعه ی دو هفته ی بعد ما کجا هستیم؟
درست همین موقع ها...
در ایران و وطنمان هستیم و توفیق شرکت در روضه را داریم؟!
نمیدانم شاید هم در بیمارستان و گرفتار باشیم و حسرت به دل مانده!
ولی حرف دل همه تان را بزنم. کاش #کربلا باشیم.
البته نه! بسا که برخی بگویند ما بنا داریم #مشایه نماییم و پیاده از نجف به کربلا مشرف شویم و شب جمعه ی دوهفته ی بعد درست همین اوقات در #موکب مشغول استراحت هستیم.
آه موکب! آه مشایه! آه اربعین! آه کربلا!
آه که اگر امسال مشرف نشویم!
و شاید هم امسال اصلا در قید حیات نباشیم و اربعین را درک نکنیم
اما در این #شب_شهادت خانم حضرت رقیه خدا را به #سه_ساله ارباب قسم میدهیم که امسال را هم راهی مان کند و بلکه امسال در مشایه حجتش را #زیارت کنیم و جمال یار ندیده از دنیا نرویم...
نمی توانم بنویسم. حالم خوب نیست. گفتم آه موکب! خاطرات سفر قبلی رهایم نمی کند.
اصلا همین قدر بس باشد و وقتتان را نگیرم. هرکس برود و با خاطرات سفر اربعینش دلخوش باشد و این شب جمعه ای خلوت کند با ارباب و یاد لحظهلحظهی شیرین ترین سفر دنیایش باشد و گامگام، نوشیدنی ترین پیاده روی عمرش...
اگر دلت هوایی شده، پایان راه را ببین آنجا که در ورودی کربلا مادرش آمده خوش آمد بگوید!
راستی شب جمعه مادر هم کربلاست
ضریح مقدسش را جلوی چشم ببین و هم ناله با مادر بگو
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
🌸 @zaeranniabati 🌸