#دلنوشته
قسمت دوم
سلام آقا که الان روبروتونم...
سلام بر همه ی شما زایران نیابتی
اما قبلش سلام به ارباب بی کفن مان
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
راستش من بلد نیستم ادیبانه بنویسم.
هفته ها بود که شب های جمعه ادمین کانال زائران نیابتی کلیپ "سلام آقا ..."
را شبهای جمعه در کانال می گذاشتند. خدا می داند که چه #شبهای_جمعه که دلم می پرید و چشمهام پر #اشک می شد و #بغض گلویم را می فشرد. برخی هفته ها می خواستم خفه شوم. ششهایم هوای #کربلا می خواست.
سرتان را درد نیاورم. هفته پیش دم غروب وضو گرفتم و از زیباترین سرازیری دنیا یعنی همان باب القبله ی #حرم ارباب راهی صحن و سرایش شدم و آنجا بود که با خودم این اشعار را زمزمه می کردم و یاد شبهای جمعه ای بودم که دور از کربلا بودم و در داغ هجران داشتم می مردم.
به ناگاه #یاد شما #زائران_نیابتی افتادم و این بار اشعار و سلامم را از جانب شما خدمت حضرتش عرضه داشتم.
خدا را شکر که این هفته کلیپ را در کانال نگذاشتید...
این هفته شب جمعه حالت خفگی دارم. اگرچه هوا خوب است و باد هم می آید ولی با این همه دارم خفه می شوم...
انگار هوای گرم و شلوغ شب جمعه ی هفته ی پیش را می خواهد...
هوای کربلا را ...
و فقط راه نفس را خواندن این اشعار باز می کند...
سلام آقا. سلام آقا که الان روبروتونم
من اینجام و زیارت نامه می خونم
حسین جانم...
بذار سایه ات همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه
......
و حالا باید دوباره شبهای جمعه را بشمارم و دلتنگ باشم تا دوباره حرم قسمتم شود
خدا کند که آن شب جمعه، شب جمعه ی قبل #اربعین باشد...
🌸 @zaeranniabati 🌸
قسمت دوم
سلام آقا که الان روبروتونم...
سلام بر همه ی شما زایران نیابتی
اما قبلش سلام به ارباب بی کفن مان
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
راستش من بلد نیستم ادیبانه بنویسم.
هفته ها بود که شب های جمعه ادمین کانال زائران نیابتی کلیپ "سلام آقا ..."
را شبهای جمعه در کانال می گذاشتند. خدا می داند که چه #شبهای_جمعه که دلم می پرید و چشمهام پر #اشک می شد و #بغض گلویم را می فشرد. برخی هفته ها می خواستم خفه شوم. ششهایم هوای #کربلا می خواست.
سرتان را درد نیاورم. هفته پیش دم غروب وضو گرفتم و از زیباترین سرازیری دنیا یعنی همان باب القبله ی #حرم ارباب راهی صحن و سرایش شدم و آنجا بود که با خودم این اشعار را زمزمه می کردم و یاد شبهای جمعه ای بودم که دور از کربلا بودم و در داغ هجران داشتم می مردم.
به ناگاه #یاد شما #زائران_نیابتی افتادم و این بار اشعار و سلامم را از جانب شما خدمت حضرتش عرضه داشتم.
خدا را شکر که این هفته کلیپ را در کانال نگذاشتید...
این هفته شب جمعه حالت خفگی دارم. اگرچه هوا خوب است و باد هم می آید ولی با این همه دارم خفه می شوم...
انگار هوای گرم و شلوغ شب جمعه ی هفته ی پیش را می خواهد...
هوای کربلا را ...
و فقط راه نفس را خواندن این اشعار باز می کند...
سلام آقا. سلام آقا که الان روبروتونم
من اینجام و زیارت نامه می خونم
حسین جانم...
بذار سایه ات همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه
......
و حالا باید دوباره شبهای جمعه را بشمارم و دلتنگ باشم تا دوباره حرم قسمتم شود
خدا کند که آن شب جمعه، شب جمعه ی قبل #اربعین باشد...
🌸 @zaeranniabati 🌸