زائران نیابتی ۱۷۹
133 subscribers
268 photos
221 videos
33 files
49 links
به لطف مادر سادات
و به همت شمانیکوکار محترم
برآنیم حسرت ديدار بين الحرمين بر دلها نماند!
ان شاالله
.
با عضويتِ كانال درثواب زيارتِ زائران نيابتي شريك شوید
.
.
ارتباط با ادمین:
🆔️ @zaeran_admin
09125751585
.
لینک اینستاگرام:
instagram.com/zaeranniabati
Download Telegram
زائران نیابتی ۱۷۹
. . #حسابم_با_حسینه سلام قرار نبود من چیزی بنویسم. نوبتم تمام شده بود. ولی چه کنم که این گزارش آخر را که خواندم چشمانم خیس شد؛ دوباره و سه باره خواندم. میخواندم و ذوق می کردم. خوشحال می شدم. بغضم می گرفت. خلاصه اینکه باورم نمیشد. آن روز که #استارت زدیم فکرش…
.
.
#سلام_ارباب_آمده_ایم_آماده

...حالا بار دیگر میخوانم این متن و گزارش را! بسا بارها میخوانم!
ارباب مثل همیشه خریدمان و توفیق شرکت در روضه اش را نصیبمان کرد.
خواسته بودیم #شکر نعمت نوکری اش را نصیبمان کند...
خواسته بودیم #رو_به_جلو حرکت کنیم که توفیقمان داد برای تبلیغات اخیر (بنرها و پوسترها) هزینه کنیم.
و خواسته بودیم که #مبلغ شویم و جذب کنیم و چه شیرین روزیِمان نمود...

در ایام عزای سیدالشهدا، گویا حضرتش به ذهنمان انداخت حلاوت نوکری در کانال زائران نیابتی را به اشتراک بگذاریم و به برکت خودشان نوکران ارباب که در #روضه ها شرکت می کنند را #جذب کنیم...

و حال شما که متن را میخوانید، یا اخیرا عضو شده اید یا از قبل عضو بوده اید؛ در هر صورت همه #هدفی مقدس را در این کانال میجوییم...
قرار است #حرم_نرفته ها کربلایی شوند، آنها که تاکنون مشرف نشده اند و شرایط مالی شان بگونه ای نیست که حالاحالاها بتوانند در فضای بین الحرمین نفس بکشند، اما در تب و تابِ فراق کربلایند!

آه کربلا، کربلا، کربلا...
عجب، الان به ذهنم رسید امشب، شب جمعه ست و کربلا غوغاست...
و مثل فیلمی گزارش زائران نیابتی از شبهای جمعه ای که مشرف بودند دلم را صیقل می دهد...
(همراهان جدید اگر مایلید توصیه میکنیم حتما به گزارش های قبلی سری بزنید و سر فرصت مطالعه کنید)

اگر #گزارش مالی را ببینید #۳۰_نفر در #۲۱_ماه...
راستش را بخواهید #نیتِمان این است #حرم_نرفته ای #نباشد😭، گرچه خیلی بعید به نظر می رسد ولی امیدمان به کرم ارباب است و نگاه مادر قد خمیده اش!

در حال حاضر #موجودی_صندوق حدود #۳میلیون_تومان است (هزینه ۲ نفر) و در حال رایزنی برای راهی کردن #۴_زائر حرم نرفته ایم که در این محرم راهی شوند.
انشاءالله

تعداد اعضای گروه بیشتر شده است. امید که با نیات خالص همگی توفیقاتمان چندین برابر شود...
پس نیت کنیم و به همین جهت در این شب جمعه دلهامان را روانه حرم کنیم:

صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله
صلی الله علیک یا اباعبدالله


@zaeranniabati🌸
#صلی_الله_علیک_باصاحب_الزمان


امروز، عجب روزی بود! همه #غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود، مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز، من و برادر کوچکم سر کنترل تلویزیون جر‌ّ و ‌بحث میکردیم که ناگهان همان صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید، آیه ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می آید.

صدایت آشنا و پر‌رنج بود؛ پدرم بی درنگ از خواب پرید، مادرم با کفـگیر، به زمین تکیه داده بود، من و برادرم کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم، اصلاً مُجریِ تلویزیون و مهمانانِ آن هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ور‌انداز میکردند.
و تو خود را #معرفی کردی:

" ای اهل عالم! من بقیه‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم... "

باورمان نمیشد.‌ آن‌جا بود که گل از گل‌مان شکفت و زیر لب #سلام دادیم:
" سلام ای پسرِ حضرت زهرا "

بعد با طنین محمدی ات ما را خواستی: "...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاری‌مان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی #یاری میطلبم"
وصف نشدنی است. در پوست خود نمیگنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجده شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های های گریه میکرد و من و برادرم به خیابان دویدیم!

خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه هایی که خانه هایشان اسیر سیلاب شده بیرون میریختند، یکی دکمه پیراهنش را بین راه می‌بست، دیگری دست لای موهایش کرده بود تا کمی مرتب شود، عده ای زیر‌ بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفشهای پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می افتاد!

مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک میگفتند. قنادی رایگان شیرینی پخش میکرد و دم گل‌فروشی سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس!

خیلی از نگاه‌ها به ویترین یک تلویزیون‌ فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابره جهانی شود. #نذر ۳۱۳ صلوات کردم مبادا اَجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد، شیشه مغازه غرق بوسه شد. یکی بلندبلند صلوات میفرستاد، دیگری قسم می‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان دیده وخیلی‌ها اشک‌هایشان را با آستین پاک می‌کردند تا یک دل سیر تماشایت کنند.

در این مدت که #علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان می‌شد، دل شیعیانت مثل سیر‌و‌سرکه میجوشید اما کسی فکر نمیکرد به این زودی‌ها ببـیندت.

راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود:
" مَثَلِ ظهور مهدی، مَثَلِ برپایی قیامت است. مهدی نمی آيد مگر ناگهاني "
قسم میخورم این اثرِ دعای توست که تا کنون ما زیر عَلَمت مانده ایم."

ای کاش...


🌸 @zaeranniabati 🌸