◾️مهدى شيعيان، شخصيتى موهوم، يا امام منتظر؟
#قسمت_دوم
محمد رضا مظفر میگوید: عقیده ما در مورد مجتھد جامع الشرایط این است که در زمان غیبت، نائب امام ؛ باشد، پس مجتھد حاکم و رئیس مطلق است و در قضاوتھا و رفع اختلافات میان مردم مثل امام است و کسی که او را رد کند مانند این است کـه امام را رد کرده باشد، و رد امام مثل رد خداوند متعال است، و این در حد شرک به خدا
است!!
ھمچنانکه در حدیثى از #امام_صادق نقل شده است که:
مجتھد جامع الشرایط تنھا در فتوا مرجع نیست بلکه ولایت عام دارد، و حق حکم و قضـاوت و فصـل میان مردم را دارد، و این از ویژگیھای او اسـت و جـز بـا اجـازه او کسـی حـق نـدارد، ھمچنانکه اجرای حد و تعزیرات جز با امر و حکم او انجام نمیشـود، و در امـوالی کـه حق امام است، حق دارد و این منزلت و ریاست را امام ؛ به مجتھد جامع الشـرایط
داده است تا در زمان غیبت نائب او باشد. بنابراین نائب امام نامیده میشود.(منبع: عقائد الامامیة، مظفر، ص٣٤-٣٥)
با استناد به اين حديث، #شیعیان به تشکیل دولت و احكام اجتهادى من درآوردى فقهايشان اقدام کردند که در نظـر
بسیاری از شیعیان جز از طرف #مھدی_منتظر، اجرای آنھا درست نیست و برخلاف اصول مذهبشان ميباشد
يكى از بزرگترين علماى شيعه، آیت الله #محمد_آصـف_محسـنی در مورد استفاده شيعيان از #امام_زمان در زمان غيبت مـیگویـد:
امکـان بھره گرفتن ما در مسائل دینی از امام زمان در زمان غیبت چیزی اسـت کـه جـز فـرد بیعقل آن را قبول نمیکند( منبع: مشروعة بحارالانوار، ص٢٢٣ / ج ٢ )
پس چه فرقی میان قتل و مرگ و غیبت او برای شیعه وجـود دارد؟!
چـرا کـه آنھـا
حتی در زمان #غیبت_صغری بھره ای دینی از او نمیبرند، و تنها بهره آنها اين بود كه حاصل دسترنج خود را دو دستى به نواب اربعه ايشان به نام سهم امام تقديم كنند كه آنها بدون ريخت قطره اى عرق جبين، امورات زندگى مرفه خود را بگردانند.
صدالبته تمام اين فرضيات زمانى قابل قبول است كه ما پيش فرض تولد او را پذيرفته باشيم.
ادامه دارد ....
#قسمت_دوم
محمد رضا مظفر میگوید: عقیده ما در مورد مجتھد جامع الشرایط این است که در زمان غیبت، نائب امام ؛ باشد، پس مجتھد حاکم و رئیس مطلق است و در قضاوتھا و رفع اختلافات میان مردم مثل امام است و کسی که او را رد کند مانند این است کـه امام را رد کرده باشد، و رد امام مثل رد خداوند متعال است، و این در حد شرک به خدا
است!!
ھمچنانکه در حدیثى از #امام_صادق نقل شده است که:
مجتھد جامع الشرایط تنھا در فتوا مرجع نیست بلکه ولایت عام دارد، و حق حکم و قضـاوت و فصـل میان مردم را دارد، و این از ویژگیھای او اسـت و جـز بـا اجـازه او کسـی حـق نـدارد، ھمچنانکه اجرای حد و تعزیرات جز با امر و حکم او انجام نمیشـود، و در امـوالی کـه حق امام است، حق دارد و این منزلت و ریاست را امام ؛ به مجتھد جامع الشـرایط
داده است تا در زمان غیبت نائب او باشد. بنابراین نائب امام نامیده میشود.(منبع: عقائد الامامیة، مظفر، ص٣٤-٣٥)
با استناد به اين حديث، #شیعیان به تشکیل دولت و احكام اجتهادى من درآوردى فقهايشان اقدام کردند که در نظـر
بسیاری از شیعیان جز از طرف #مھدی_منتظر، اجرای آنھا درست نیست و برخلاف اصول مذهبشان ميباشد
يكى از بزرگترين علماى شيعه، آیت الله #محمد_آصـف_محسـنی در مورد استفاده شيعيان از #امام_زمان در زمان غيبت مـیگویـد:
امکـان بھره گرفتن ما در مسائل دینی از امام زمان در زمان غیبت چیزی اسـت کـه جـز فـرد بیعقل آن را قبول نمیکند( منبع: مشروعة بحارالانوار، ص٢٢٣ / ج ٢ )
پس چه فرقی میان قتل و مرگ و غیبت او برای شیعه وجـود دارد؟!
چـرا کـه آنھـا
حتی در زمان #غیبت_صغری بھره ای دینی از او نمیبرند، و تنها بهره آنها اين بود كه حاصل دسترنج خود را دو دستى به نواب اربعه ايشان به نام سهم امام تقديم كنند كه آنها بدون ريخت قطره اى عرق جبين، امورات زندگى مرفه خود را بگردانند.
صدالبته تمام اين فرضيات زمانى قابل قبول است كه ما پيش فرض تولد او را پذيرفته باشيم.
ادامه دارد ....