Unclesam
1.55K subscribers
30.7K photos
38.6K videos
7.73K files
18.8K links
من برای نبرد با تاریکی شمشیر نمی کشم، چراغ می افروزم !/ زرتشت
Download Telegram
روزه ماه رمضان و چگونگى ورود آن به اسلام

قسمت_اول

هم اکنون که در حال نوشتن اين متن هستم در ماه رمضان قرار داریم.
همگان از خویشان و دوستان از سحر تا غروب نه می خورند و نه می آشامند. افرادی مریض و داراى سختيهائى در سلامتيشان، با وجود مشکلات قلبی عروقی، اعصاب و میگرن و قند و چربی با وجود توصیه دکتر روزه می دارند به طمع ثواب و وعده بهشت.
افراد مشاغل آزاد با تاخیر سر کار می روند. آن هایی هم که سرکار تشریف دارند رمقی برای پاسخگویی ندارند.
همه ی این خسارت های اقتصادی برای کسب رضایت الهی است.
روزه داران سعی می کنند منازعه نکنند و دروغ نگویند و غیبت نکنند تا از فضایل روزه کم نکنند. اما تمام اين تلاشها فقط در همين چند هفته است و ماسكى بر صورت براى دستيابى به ثوابى بيشتر.
اما این روزه رمضان از کجا آمده و چطور بدين صورت درآمده است؟
بدون توضيح بيشتر به سراغ كتاب دينى مسلمانان ميرويم و آيات مرتبط با اين فريضه را مرور ميكنيم.
در قرآن به صراحت گفته شده است كه روزه در اقوام قبل شما هم فرض بوده است.
#متن_عربى:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾
#ترجمه:
اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد.
خوب ديديم كه روزه جزو احكام عبادى اديان قبل از اسلام نيز بوده است ولى در اينجا ميخواهيم ببينيم كه چگونه و به چه صورتى این عبادت به دين اسلام راه پيدا كرده است.
گزارش طبری از ماجرای فرضیت رمضان بنا به نقل از بلعمی جلد سوم صفحات ١٠٥ و ١٠٦ باز همان داستان دیدن پیامبر از روزه دهم محرم یا عاشورا بوده است که یهودیان آن روز را روزه می گرفتند و دیدن روزه ترسایان بود که به مدت ٥٠ روز روزه می گرفتند.
بلعمی در ادامه اشاره می کند كه روزه در اصل فقط ٣٠ روز بوده است ولی ترسایان آن را به ٥٠ روز افزايش داده اند.
مشخص نیست کدامین فرقه از مسیحيان مدت ٥٠ روز را روزه می گرفتند که طبری آن را به کل مسیحیان تعمیم داده است.
علی ای حال برای اولین بار اسلام در مدینه مواجهه با نوعی عبادت می شود که روزه نام دارد و آن را از یهود اقتباس می کند.
امّا آیا براستی ٣٠ روز از ماه رمضان(كل ماه) روزه داشتن احیاء سنت اصلی روزه توسط اسلام بوده است؟

ادامه دارد ....
روزه ماه رمضان و چگونگى ورود آن به اسلام

قسمت_دوم

قدر مسلّم این است که عبادت های اسلام همگی تقلیدی از سایر ادیان است و در ميان ساير اديان و مذاهب قديم، دين یهود نقش پر رنگ تری در الگو قرار گرفتن براى دين ساخته شده توسط محمد بن عبدالله داشته است.
صابئین حرانی که کواکب و الهه قمر و هلال رمز آن ها بوده(كه به اسلام منتقل شده است) نیز ٣٠ روز روزه می گرفتند.
ابن ندیم در كتاب الفهرست در این باره می گوید:
#متن_عربى: يصومون يوم الثامن منه ثلاثين يوما للقمر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٩٥
ابن کثیر هم در تفسیرش به ٣٠ روز روزه صابئین اشاره دارد و می نویسد:
#متن_عربى:
وَقَالَ ابْنُ وَهْبٍ: أَخْبَرَنِي ابْنُ أَبِي الزِّنَادِ عَنْ أبيه، قال: الصابئون هم قَوْمٌ مِمَّا يَلِي الْعِرَاقَ، وَهُمْ بِكُوثَى، وَهُمْ يُؤْمِنُونَ بِالنَّبِيِّينَ كُلِّهِمْ، وَيَصُومُونَ كُلِّ سَنَةٍ ثَلَاثِينَ يَوْمًا، وَيُصَلُّونَ إِلَى الْيَمَنِ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسَ صَلَوَاتٍ،
#منبع : تفسير ابن كثير - ط العلمية نویسنده : ابن كثير جلد : ٣ صفحه : ١٤١
ترجمه:
#ابن_ابی_زناد از پدرش نقل دارد که صابئین قومی در عراق بودند در ناحیه کوثی که به همه پیامبران ایمان داشتند و هر سال سی روز را روزه می گرفتند و به سمت یمن روزی پنج بار نماز می خواندند.
ابن حزم اشاره می کند که این روزه صابئین در ماه رمضان بوده است.
#متن_عربى: وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
#ترجمه: از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید:
وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٨٨
#ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد.

ادامه دارد ....
روزه ماه رمضان و چگونگى ورود آن به اسلام

قسمت_سوم(آخر)

#ابن_حزم اشاره می کند که روزه اى كه صائبين ميگرفتند در ماه رمضان بوده است.
وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید:
وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٨٨
ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد. او در کتابش با عنوان #المختصر فی أخبار البشر ص جلد ١ صفحه ٨١ می گوید:
ولهم الصلاة على الميت بلا ركوع ولا سجود، ويصومون ثلاثين يوماً وإن نقص الشهر الهلالي صاموا تسعاً وعشرين يوماً، وكانوا يراعون في صومهم الفطر والهلال، بحيث يكون الفطر وقد دخلت الشمس الحمل، ويصومون من ربع الليل الأخير إِلى غروب قرص الشمس،
#ترجمه:
و صابئین نیز نماز جنازه می خواندند که رکوع و سجده ندارد و سی روز را روزه می گیرند و اگر ماه هلالی کم شود روزه را بیست و نه روزی می کنند و در زمان دیدن هلال فطر می کنند زیرا خورشید حمل داخل می گردد. روزه صابئین از یک چهارم شب تا غروب خورشید می باشد.
#ابن_جوزی در تلبیس ابلیس صفحه ٦٨ می گوید:
وعليهم صيام شهر أوله الثمان ليال يمضين من آذار وسبعة أيام أولها النسع يبقين من كانون الأَوَّل وسبعة أيام أولها الثمان ليال يمضين من شباط ويختمون صيامهم بالصدقة والذبائح
#ترجمه:
و صابئین نیز در یک ماه روزه می گیرند از هشتم شب که از آذار گذشته و هفت روز از که اولش نسع است که از کانون اول باقی می ماند و هفت روز که اولش هشت شب است که از شباط گذشته و روزه را با صدقه و قربانی ختم می کنند.
دقیقا می بینیم که اسلام به مانند صابئین برای روز عید فطر صدقه یا زکات فطر یا همان فطریه گذاشته است.
اما پیامبر اسلام قبل از هجرت نیز در رمضان در غار حراء می رفت و البته قریش نیز همین کار را می کردند.
اما اینکه ماه رمضان چطور ماه غفران و بخشش بوده نیز ریشه در جاهلیت دارد.
#مقدسی در البدء و التاریخ جلد چهار صفحه ١٤١ می گوید: وكان قريش يتحنثون بحراء في رمضان وكان رسول الله صلى الله عليه وسلم يفعل ذلك لأنّه من البرّ فبينا هو عاكف بحراء
#ترجمه:
و قریش در ماه رمضان به حراء می رفتند تا برای بخشش گناهان نیایش کنند و رسول الله نیز این کار را می کرد زیرا عمل نیکویی بود و در غار حراء معتکف می شد.
این بود مختصرى از كپى شدن روزه از اديان ديگر توسط پيامبر اسلام و حكم آن بر مسلمين بعنوان روزه اسلامى و اینکه اين حكم از سوى الله به اعراب سرزمين حجاز واجب شده است درصورتى كه منشاء آن صائبيان حره بودند.
تقريبا تمامى احكام اسلام يا جزئى از فرهنگ اعراب بوده و يا اينكه از مذاهب و اديان موجود در سرزمين حجاز كپى بردارى شده و بعنوان دستور الله در حلق مردم فرو شده است.

پايان
اشتباه فاحش قرآن در تعريف داستان ابراهيم!

عيب و ايرادت قرآن آنقدر زياد است كه ميتوان چند جلد كتاب قطور را با آنها به رشته تحرير درآورد. قبلا هم به برخى ازين ايرادات اشاره كرده ايم و در اين نوشته هم به يك ايراد فاحش اما مضحك و ابتدايى اشاره خواهيم كرد.
در سوره هود فرشتگان، نخست با ابراهيم از نابودى قوم لوط سخن ميگويند سپس او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند ولى در سوره ذاريات اين موضوع برعكس است.
يعني فرشتگان نخست او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند سپس به ابراهيم مي گويند ما
براي نابودى قوم لوط آمده ايم.
اين قصه يكبار هم در سوره حجر نقل شده كه اگر آن را نيز با اين دو مقايسه كنيم اختلافات بيشتر مي شود دقت كنيد:
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ ﴿۵۲﴾
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿۵۳﴾
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿۵۴﴾
#ترجمه: هنگامى كه فرشتگان بر او وارد شدند سلام كردند. ابراهيم گفت ما از شما بيمناكيم(٥٢)
گفتند نترس ما تورا به پسرى دانا مژده ميدهيم(٥٣)
گفت آيا با اينكه من پير شده ام مرا بشارتم ميدهيد؟ به چه بشارت ميدهيد(٥٤)

١) در سوره هاى ذاريات و هود، ابراهيم سلام فرشتگان را جواب ميدهد سپس گوساله اى كباب شده هم برايشان ميآورد ولى در سوره حجر جواب سلامشان را نمى دهد و اعلام ميكند كه ما از شما ميترسيم.
٢) در سوره هاى ذاريات و هود زن ابراهيم خنده كنان ايستاده و مژده تولد فرزند را به آن زن ميدهند. و او در پاسخ با تعجب مي گويد »حالا كه من پير شده ام به من مژده فرزند ميدهيد؟
«ولي در سوره حجر نه تنها هيچ خبرى از حضور زن نيست بلكه گوينده اين جملة
تعجب آميز نيز خود ابراهيم است.
٣) در سوره هاى ذاريات و حجر فقط به تولد يك فرزند يعنى اسحاق مژده داده ميشود ولى در سوره هود غير از اسحاق به تولد يعقوب هم مژده مي دهند.
٤) در سوره هاي ذاريات و حجر فرشتگان ميگويند »نترس تو به زودى صاحب فرزند خواهى شد، ولى در سوره هود ميگويند »نترس ما براي نابودي قوم لوط آمده ايم نه نابودى تو«.

#منبع: يكى از مقالات بهزاد پوربيات
اسلام و پيروانش قومى عارى از منطق و اخلاق و انسانيت
قرآن به یهودیان ميگويد:
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿بقره ۴۷﴾
#ترجمه: اى فرزندان اسرائيل(يهوديان) از نعمتهايم كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه من شما را بر جهانيان برترى دادم ياد كنيد (۴۷)
با اين ادعا، الله يهوديان را بر تمامى انسانها و موجودات برترى داده است.
همچنين قرآن بیش از ٤٠ بار از بنى اسرائیل نام برده است اما در هیچ آيه اى نامى از فلسطین و فلسطینی ها برده نشده است، حتی یک بار !!!
ما انسانها هميشه با مردم فلسطین همدردی كرده ايم و در تلاش برای تعیین سرنوشت و زندگی آرام و صلح آميز آنها هستیم.
اما سئوال اينجاست كه:
آیا تنها یک مسلمان در كل تاريخ وجود داشته است که از نظر تاریخی با مسئله بنى قریظه که توسط محمد و يارانش در مدت زمانى كمتر از یک شبانه روز قتل عام شدند، یا با یهودیان مدینه و خیبر که به زور و با بهانه هاى واهى از خانه های خود اخراج شدند همدرد باشد؟
توحش ذاتى امام اول شيعيان و شلاق زدن كودكان
متن_عربى: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ أَنَّهُ كَانَ يَضْرِبُ بِالسَّوْطِ وَ بِنِصْفِ اَلسَّوْطِ وَ بِبَعْضِهِ يَعْنِي فِي
اَلْحُدُودِ إِذَا أُتِيَ بِغُلاَمٍ أَوْ جَارِيَةٍ لَمْ يُدْرِكَا وَ لَمْ
يَكُنْ يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اَللَّهِ» فَقِيلَ لَهُ كَيْفَ
كَانَ يَضْرِبُ بِبَعْضِهِ قَالَ: كَانَ يَأْخُذُ اَلسَّوْطَ بِيَدِهِ
مِنْ وَسَطِهِ فَيَضْرِبُ بِهِ أَوْ مِنْ ثُلُثِهِ فَيَضْرِبُ بِهِ عَلَى قَدْرِ أَسْنَانِهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُهُمْ بِالسَّوْطِ.
#ترجمه_روايت: امام صادق فرمود: در كتاب على آمده: على در شلاق كودكان تمام تازيانه يا نيم يا قسمتى از آن را بكار ميبرد، و حدّ را اجرا ميكرد هر گاه پسر يا دختر مجرم نابالغى را مى‌آوردند، او حدّى از حدود الهى را معطّل نمى‌گذاشت. از وى پرسيدند: آن حضرت چگونه با قسمتى از تازيانه ميزد؟ فرمود: آن را از وسط‍‌ ميگرفت و ميزد، يا دو بخش آن را از سه بخش رها ميكرد و آنجا را ميگرفت و با آن باندازۀ سنّشان آنها را ميزد.
#منبع: من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ٧٤، ٧٥
لينك صفحه كتاب
@naghde_eslamm
قتل عام دسته جمعى عده اى از مردم طالقان توسط اعراب مسلمان در تجاوز به ايران

در کتاب قلاده النحر(ج ١ ص ٥٢٢) از مورخ بزرگ و فقیه ابی محمد الطیب بن عبد الله بن احمد بن علی بامخرمه الهجرانی در وقایع سال ٩٠ هجری اعدام دسته جمعی مردم طالقان توسط اعراب مسلمان ذکر شده است:
#متن_عربى: وفیها: ظفر قتیبه بن مسلم بأهل طالقان، فقتل منهم صبرا مقتلة عظيمة لم یسمع بمثلها وصلب سماطين کل سماط أربعة فراسخ في نظام واحد
#ترجمه:
و در آن سال(سال ٩٠) قتیبه بن مسلم بر اهل طالقان پیروز شد پس آنقدر از آنان را به قتل رساند که کسی مانند آن نشنیده و صفي از مردم(طالقان) را به طول #چهار_فرسخ به دار کشید!
اين فقط يك نمونه از توحش مسلمانان و جناياتى است كه بر ايرانيان روا داشته اند.
آنوقت آخوندهاى هرزه زاده ميگويند ايرانيان با آغوش باز اسلام را پذيرفتند، چطور ميشود با آغوش باز توحش و بربريت و كثافت را پذيرفت؟؟
دستور به قتل عام زنان و کودکان و بزرگسالان در اسلام ناب و مکتب اهل بیت.
در يكى از معتبرترين كتب شيعه روايتى آمده اينچنين:
#متن_عربى: عنه عن علي بن محمد القاساني عن القاسم بن محمد عن سليمان بن داود المنقري ابي أيوب قال: اخبرني حفص بن غياث: كتب إلي بعض اخواني ان اسأل ابا عبد الله عن مدينة من مدائن الحرب هل يجوز ان يرسل عليهم الماء أو يحرقون بالنيران أو يرمون بالمنجنيق حتى يقتلوا وفيهم النساء والصبيان والشيخ الكبير والاسارى من المسلمين والتجار؟ فقال : يفعل ذلك بهم ولا يمسك عنهم لهؤلاء ولا دية عليهم للمسلمين ولا كفارة.
#ترجمه:
«حفص بن غياث» گفت: از امام صادق درباره شهرى از شهرهاى جنگى سؤال كردم كه آيا جايز است به آنجا آب رها كنيم؟
همچنین در حالى كه در آن شهر، زنان، اطفال و پيرمردان و حتى اسيران مسلمان و تجار هستند، آيا مى‌توانيم (آب ببنديم ) يا آنجا را آتش بزنيم و يا با منجنيق خراب كنيم؟
امام فرمود: اين كار را با آنها انجام دهيد، به خاطر وجود اينها در شهر، نمى‌توان دست از كفار برداشت، و هيچ ديه و كفّاره‌اى هم به عهده مسلمانان ‌نيست
#منبع:
تهذيب الأحكام(شيخ طوسی)-ج۶-ص۱۴۲
تودهنى امام على به آخوندها و اعتراف به اينكه خانه اش نه درب دارد و نه سقف و آنرا با شاخ و برگ درخت خرما پوشانده است
در يك روايت بسيار معتبر كه در بسيارى از كتب علماى شيعه آمده است، على امام اول شيعيان ميگويد كه خانه اش نه سقف دارد و نه درب، و سقف خانه و درب آنرا با شاخ و برگهاى درخت خرما پوشانده است.
در ادامه متن عربى و ترجمه روايت و همچنين تعدادى از منابع اين روايت به همراه لينكشان را خدمتتان ارائه ميكنم.
#متن_عربی:
ونحن أهل بيت محمد لا سقوف لبيوتنا ولا أبواب ولا ستور إلا الجرائد وما أشبهها
#ترجمه: خانه های ما اهل بیت نه سقف دارد و نه درب، جز اجزایی از برگ های درخت خرما.
▪️حالا برو بزن تو سرت و زار بزن كه ميخ در رفته تو پهلوى فاطمه!
▪️منابع:
١) بحار الأنوار - العلامة المجلسي - ج ٣٨ - الصفحة ١٧٥
٢) الاختصاص - شيخ مفيد ص ١٣٢
٣) الخصال - شيخ صدوق ج ١ ص ٣٧٣
٤) حيات اميرالمؤمنين عن لسانه ج٢ ص٢٤٢
٥) كتاب ماساة الزهراء ج ٢
٦) كتاب ارشاد القلوب ج ٢ ص ٣٤٣
امام هادى، يك ريگ را مكيد و در دهانم گذاشت، بعد از آن من ٧٣ زبان حرف ميزدم

#ترجمه_روايت: ابو هاشم جعفرى گفت خدمت حضرت هادى رسيدم به زبان هندى با من صحبت كرد ولى من نميتوانستم جواب بدهم جلو امام يک ظرف بود پر از ريگ يک ريگ از ميان آنها برداشت و در دهان خود گذاشت مدتى مكيد سپس آن را به طرف من انداخت من نيز در دهان گذاشتم بخدا سوگند از خدمت امام مرخص نشده بودم كه هفتاد و سه زبان ميتوانستم صحبت كنم اولى آنها زبان هندى بود.
#متن_عربى: حدّثنا أبو هاشم الجعفريّ قال: دخلت على أبي الحسن فكلّمني بالهنديّة، فلم احسن أن أردّ عليه، و كان بين يديه ركوة ملأ حصا، فتناول حصاة واحدة و وضعها في فيه و مصّها مليّا، ثمّ رمى بها إليّ فوضعتها في فمي، فو اللّه ما برحت من عنده حتى تكلّمت بثلاثة و سبعين لسانا أوّلها الهنديّة
#منبع: مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر و دلائل الحجج على البشر نویسنده: علامه سيد هاشم بحرانى جلد: ٧ صفحه: ٤٥١ و٤٥٢
لينك آنلاين اين صفحه كتاب
اين روايت در كتاب اعلام الورى و ديگر كتب معتبر حديث شيعه نيز آورده شده است.
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️على بن ابيطالب بسيار زشت و شكم گنده و قد كوتاه بود
#ترجمه_روايت:
هنگامی که رسول الله پیشنهاد علی برای ازدواج با فاطمه را با او در میان گذاشت، فاطمه گفت: تصمیم تو بر تصمیم من مقدم است، ولی من از زنان قریش شنیدم که میگویند علی شکمش بزرگ است، و دست دراز و کچل است، و پیشانی اش پهن، چشمانش درشت و کتفش مانند کتف شتر پهن است و مال و سرمایه ای ندارد.
▪️منابع:
-تفسير القمي نویسنده: علي بن ابراهيم القمي جلد: ٢ صفحه: ٣٣٦
-بحار الأنوار -مؤسسةالوفاء نویسنده: العلامة المجلسي جلد: ٤٣ صفحه: ٩٩
-اللمعة البيضاء نویسنده : التبريزي الأنصاري جلد: ١ صفحه: ٢٤٢
-الموسوعة الكبرى عن فاطمة الزهراء نویسنده: إسماعيل الأنصاري الزنجاني ج ٣ ص ٣٩٢
-البرهان في تفسير القرآن نویسنده: السيد هاشم الحسيني البحراني ج ٥ ص ١٩٣
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
امام على خطاب به حسن، زنانت را در خانه زندانى كن و اجازه نده هيچ مردى به جز تو را ببينند
#متن_عربى:
عن أبي عبد الله قال: قال أمير المؤمنين في رسالته إلى الحسن إياك ومشاورة النساء فإن رأيهن إلى الافن، وعزمهن إلى الوهن، واكفف عليهن من أبصارهن بحجابك إياهن فان شدة الحجاب خير لك ولهن من الارتياب، وليس خروجهن بأسد من دخول من لا يوثق به عليهن، فإن استطعت أن لا يعرفن غيرك من الرجال فافعل.
#ترجمه: از امام صادق نقل است که امیر المومنین در نامه ای به امام حسن نوشت: و بر حذر باش از مشورت با زنان، زيرا نظر آنان رو به نابودى و ناقص است و تصميم آنان سست است.راى اين كه ديده شان به نامحرمان نيفتد آنها (زنان) را در پرده نگه دار زيرا هر چه بيشتر در پرده باشند براى تو و آنها بهتر است و بيرون رفتن آنها بدتر از اين نيست كه اشخاص نامطمئن بر آنان وارد كنى . اگر توانى كارى كنى كه مردى جز تو را نشناسند اين كار را بكن
#منبع: وسائل الشيعه، نوشته حر العاملى ج ٢٠، ص ٦٤

▪️امام صادق: اى مردان زنانتان را در حانه زندانى كنيد
متن روايت: از امام صادق نقل است که أمير المؤمنين على گفت: مردان از زمين خلق شده‌اند و همانا اهتمام آنان در زمين است و زنان از مردان آفريده شده و همانا اهتمام آنان در مردان است.
پس اي مردان، زنانتان را زندانی كنيد.
#منبع: وسائل الشيعة ط-آل البیت، الحر العاملي، الشيخ أبو جعفر جلد: ٢٠ صفحه: ٦٤
▪️در واقع اسلام زنان را زنده به گور كرده است
علامه قزوينى؛ هرچه در مورد دفن حسين و كشتگان كربلا نوشته اند، همه دروغ و نامعتبر است
حتما شنيده ايد كه ملاها ميگويند يك شير آمد از اجساد مراقبت كرد يا سجاد طى الارض كرد و امد نعشها را دفن كرد و هزاران دروغ ديگر
▪️علامه قزوينى ميگويد:
#ترجمه: از آنجایی که در کتب معتبر، کیفیت و جزئیات دفن حسین و افرادی که با او کشته شده بودند با ذکر خصوصیات مفصل آن وجود ندارد، آنچه که برخی متاخرین در مورد دفن حسین نوشته‌اند، سندی از روایات و تواریخ قابل اعتماد و اطمینان ندارد که بتواند انسان را راضی کند. و تنها قول مشهور و مسلم که از روایات بر آمده و تواریخ معتبر نیز آن را تایید می‌کنند، دفن حسین توسط قومی از بنی أسد است.
#متن_عربى: اذ ليس في الكتب المعتبرة كيفية دفنه عليه السلام و من قتل معه بخصوصياته مفصلا. و ما ذكره المتأخرون ببعض الخصوصيات لا سند له تسكن اليه النفس من رواية يعتمد عليها أو تاريخ يطمأن به، الا أن المشهور و المسلم و وردت به الرواية و أيدت بالتواريخ المعتمدة حضور قوم من بني أسد عند دفنه.
#منبع: الامام الحسين و أصحابه؛ ج۱، ص۴۱۱
▪️مذهب نيست كه قصه تخيلى كودكان است
از ديد اسلام، اختلاس كردن جرم نيست و مجازاتى ندارد

در دين اسلام طبق آيه ٣٨ #سوره_مائده بايد دست دزد قطع شود حال آنكه اگر كسى #اختلاس و كلاهبردارى كند دستش قطع نميشود و اصولاً اين دين مبين با اختلاسگر و كلاهبردار سر دشمنى ندارد و اختلاس و كلاهبردارى و چپاول اموال مردم مشمول حكم اين آيه نميشود. ( یک علتش اینه که شغل آخوندهای بیشرف کلاهبرداریه)
حكم اين آيه تنها براى دزديهاى كوچك ثابت است و كاربرد دارد، اين مسئله به صورت يك حكم كلى در اسلام مطرح شده و مربوط به مذهب خاصى نيست و شيعه و سُنى هم ندارد. اينهم مدرك از كتب معتبر مسلمين:
#روايت_اول- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ خَشْرَمٍ قَالَ: حَدَّثَنَا
عِيسَى بْنُ يُونُسَ، عَنْ ابْنِ جُرَيْجٍ، عَنْ أَبِي الزُّبَيْرِ،
عَنْ جَابِرٍ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ:
«لَيْسَ عَلَى خَائِنٍ، وَلَا مُنْتَهِبٍ، وَلَا مُخْتَلِسٍ
قَطْعٌ»: هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ، وَالعَمَلُ عَلَى هَذَا عِنْدَ أَهْلِ العِلْمِ
#ترجمه: جابر عبدالله انصارى از پيامبر اسلام نقل كرده است كه دست خائن و چپاولگر و مختلس قطع نميشود.
اين روايت حسن و صحيح است و نزد اهل علم به آن عمل ميشود.
#منبع: سنن الترمذى، ابوعيسى ترمذى،أبواب الحدود، باب جاء في الخائن والمختلس و المنتهب، جلد ٤ صفحه ٥٢ تحقيق وتعليق: احمد محمد شاكر
لينك منبع:
#روايت_دوم- حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا حَفْصٌ،
عَنْ أَشْعَثَ، عَنْ أَبِي الزُّبَيْرِ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: قَالَ
رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «لَيْسَ فِي
الْغُلُولِ قَطْعٌ»
#روايت_سوم- حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا
حَفْصٌ، عَنْ حَجَّاجٍ، عَنْ أَبِي الزُّبَيْرِ، عَنْ جَابِرٍ،
قَالَ: «لَيْسَ فِي الْغُلُولِ قَطْعٌ»
#ترجمه: طبق حديث جابر از پيامبر اسلام نقل است كه در كلاهبردارى دست قطع نميشود
#منبع: مصنف ابن ابى شعبه، كتاب الحدود ، باب فِي الرَّجُلِ يُؤْخَذُ وَقَدْ غَلَّ، مَا عَلَيْهِ
الناشر: مكتبة الرشد - الرياض ، جلد ٥ صفحه ٥٣٠
لينك منبع:
#روايت_چهارم: محمد بن جعفر الكوفي، عن محمد بن عبد الحميد، عن سيف بن عميرة، عن منصور ابن حازم قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: يقطع النباش والطرار، ولا يقطع المختلس
#منبع:
فروع الكافى، شيخ كلينى، كتاب الحدود ، باب حد النباش، جلد ٧ صفحه ٢٢٩
#ترجمه: منصور بن حازم ميگويد از امام صادق شنيدم كه مى فرمود دست كفن دزد و جيب بُر قطع ميشود اما دست اختلاسگر قطع نميشود
#علامه_مجلسى نيز در مرأة العقول اين حديث را بر ظاهر صحيح دانسته است و درباره آن ميگويد
الحديث السادس :
صحيح على الظاهر
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، محمد باقر بن محمدتقى مجلسى جلد : ٢٣ صفحه : ٣٥٧
پس مشخص شد كه علت اين اختلاسها در كشور چه بوده است و چرا دست اختلاسگران در چپاول اموال مردم باز است. از ديد اسلام، اختلاس كردن جرم نيست و مجازاتى ندارد.
▪️امام صادق: اعراب مسلمان با تجاوز به ایران حق خود را پس گرفتند!

برخلاف تصور عامه که تجاوز اعراب مسلمان به ایران را عملی بر خلاف آموزه‌های اصیل اسلامی می‌دانند، در روایات میخوانیم که امام صادق ضمن تأیید و تصدیق این حملات، به صراحت می‌گوید «چون مسلمانان در برخورداری از نعمات دنیوی مستحق‌ترند، پس تجاوز اعراب مسلمان به ایرانیان مصداق پس گرفتن حقشان بوده!»
#متن_عربی: وظلمهم كسرى وقيصر ومن كان دونهم من قبائل العرب والعجم بما كان في أيديهم مما كان المؤمنون أحق به منهم فقد قاتلوهم بإذن الله عز وجل لهم في ذلك
#ترجمه: كسرا و قيصر و ديگر مشركان عرب و عجم نيز به آنان (مؤمنان) ستم كردند؛ چون دنيا را كه مؤمنان براى استفاده از آن، سزاوارتر بودند، به دست گرفته بودند؛ و در نتيجه، مؤمنان با اجازۀ الهى (كه در اين آيه داده شده است) با آنان نيز نبرد كردند (و حق خود را بازگرداندند).
#منبع: الكافي کلینی؛ جلد ۵ ، صفحه ۱۷
#پی‌نوشت: اعتراف آخوندهای حوزه علمیه به موافقت و تأیید اصل تجاوز به ایران نزد شخص علی‌بن‌ابیطالب را نیز از (اینجا) بخوانید
@Naghde_Eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️امام على و تائيد حمله و تجاوز وحشيانه به ايران
على در نهج البلاغه در مورد تجاوز وحشيانه به ايران ميگويد:
ان هذا الامر لم يكن نصره و لا خذلانه بكثره و لابقله و هو دين الله الذي اظهره و جنده الذي اعده و امده حتي بلغ ما بلغ و طلع حيث طلع و نحن علي موعود من الله و الله منجز وعده و ناصر جنده
#ترجمه:
شكست و پيروزي در اين جنگ با زيادى و كمى نيروهاى جنگجو ميسر نشده است، زيرا اين دين خدا بوده كه او آن را آشكار كرده و اين سپاهيان لشكريان خداوند هستند كه خداوند آنها را مهيا ساخته و يارى رسانده است تا به اينجا رسيده است و ما با اميد به وعده خداوند حركت كرده ايم و خداوند حتما وعده اش را وفا كرده و سپاهش را پيروز خواهد گردانيد.
#منبع: نهج البلاغه خطبه ١٤٦
حالا آخوندهاى شياد دروغگو عر بزنند كه على و اولادش مخالف تجاوز به ايران بودند.
@naghde_eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️فرزندان امام على نماد بى غيرتى

حسن و حسين فرزندان امام اول شيعيان پشت سر مروان نماز ميخواندند در حالى كه پس از نماز به پدرشان لعن و نفرين ميفرستاد.
#الف) علي بن جعفر في كتابه عن أخيه موسى بن جعفر قال: صلّى حسن و حسين خلف مروان ، و نحن نصلّي معهم.
#ترجمه: راوى ميگويد حسن و حسين پشت سر مروان نماز ميخواندند و ما هم با آنها نماز خوانديم.
#منبع:
وسائل الشيعه آل البيت ، ج ٨ ص ٣٠١
) وصلى حسن وحسين وراء مروان
#ترجمه: حسن و حسين بن على پشت سر مروان نماز ميخواندند.
#منبع:
مسائل علي بن جعفر ومستدركاتها، علي بن جعفر العريضي، ج ١ ص ١٤٤
@Naghde_Eslamm
www.eslam.nu
▪️ايرادات و اشتباهات قرآن!

اين بخش: سوره اعراف(آيه ١٧٥)

قرآن، كتاب دينى مسلمانان داراى هزاران ايراد و اشكال نوشتارى، لغوى، ادبى، تاريخى و حتى ساختارى است كه با كمى تحقيق دقيق و بررسى آيات آن ميتوان چندين كتاب قطور از آنها تهيه كرد البته تاكنون كسانى تعداد زيادى از ايرادات نوشتارى آيات قرآن را نوشته اند و در قالب كتاب و مقالات مختلف ارائه داده اند اما من در جائى نديده ام كه اينكار را با زبان ساده و عاميانه ارائه كنند كه همه اقشار جامعه بتوانند آن را درك كرده و استفاده كنند. اما من در اين نوشتار به زبان بسيار ساده به چند آيه از سوره اعراف ميپردازم و ايرادات آنها را خدمتتان ارائه ميكنم.
▪️ آيه اول: وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﴿۱۷۵﴾
#ترجمه:
و داستان آن كس را كه نشانه هاى خود را به او داده بوديم برايشان بخوان كه به آنها بى اعتنا شد آنگاه شيطان او را دنبال كرد و از گمراهان شد (۱۷۵)
▪️بررسى اشكالات اين آيه:
نويسنده قرآن خطاب به محمد(دريافت كننده قرآن) ميگويد؛
داستان شخصى كه قبلا به او نشانه هايمان را  داديم و اعتنا نكرد را براى مردم بخوان، خوب تا اينجا مشكلى نيست و چيز عجيبى وجود ندارد اما در ادامه موضوع عجيب ميشود و ميگويد؛
چون (آن شخص) اعتنا نكرد به آيات ما سپس شيطان پيرو او شد(فاتبعه الشيطان)!
يعنى آن شخص آيات و نشانه ها را ديده و گفته است؛ بيخيال بابا اينا چيه من كه باور ندارم، بعد ناگهان شيطان مى آيد و راه مى افتد دنبال اين شخص و پيرو او ميشود!!
طبق تعريف خود قرآن اين انسانها هستند كه بدنبال شيطان راه مى افتتد و گمراه ميشوند، نه اينكه شيطان بيفتند دنبال انسان و گمراه شود.
▪️سئوال؛ دليل اين اشتباه چيست؟
پاسخ: دليل اين اشتباه مضحك و فاحش فعل جمله است.
اگر به جاى جمله فاتبعهُ الشيطان(شيطان پيرو او شد) مينوشت؛ فاتبع الشيطان(سپس دنباله رو شيطان شد) مشكل حل ميشد و اين ايراد احمقانه بوجود نمى آمد.
وجود ه در انتهاى فعل "فاتبع و تبديل آن به "فاتبعه كل معناى آيه را بصورت مضحكى تغيير داده است.
اين يك مورد بسيار ساده از اشتباهات فاحش قرآن بود در قسمتهاى بعدى به مواردى برميخوريم كه از تعجب دهان انسان باز ميماند ازين همه اشكال كودكانه.

ادامه دارد ....
https://t.me/naghde_eslamm/38081
Forwarded from نقدى بر اسلام
▪️امام على، شيعيان مانند يك گله بز ميمانند!
خلاصه متن عربى روايت:
حدثنا به علي بن الحسين، قال: حدثنا محمد بن يحيى العطار، قال: مزاحم العبدي، عن عكرمة بن صعصعة، عن أبيه، قال: كان علي عليه السلام يقول: لا تنفك هذه الشيعة حتى تكون بمنزلة المعز، لا يدري الخابس على أيها يضع يده، فليس لهم شرف يشرفونه، ولا سناد يستندون إليه في أمورهم.
#منبع:
كتاب الغيبة نویسنده: محمد بن ابراهيم النعماني جلد: ١ صفحه: ١٩٥ حديث ١
لينك منبع
در تصوير بالا كه چاپ ديگرى است ص ١٣٨ ميباشد
#ترجمه:
علی می گوید: این شیعه همواره همچون گله بز خواهند بود که برای ستمگر زورگو بی‌تفاوت است که دست روی کدام‌ یک می‌گذارند، نه جایگاه بلندی خواهند داشت که به آن پناهنده شوند و نه پشتیبانی که در کارهایشان به آن دلگرم باشند.
#سئوال: چرا بز ؟ آيا بدليل اين است كه گله بز نياز به چوپان دارد؟
قضاوت با شما
@Nghde_Eslamm
Forwarded from نقدى بر اسلام
از ديد اسلام، اختلاس كردن جرم نيست و مجازاتى ندارد

در دين اسلام طبق آيه ٣٨ #سوره_مائده بايد دست دزد قطع شود حال آنكه اگر كسى #اختلاس و كلاهبردارى كند دستش قطع نميشود و اصولاً اين دين مبين با اختلاسگر و كلاهبردار سر دشمنى ندارد و اختلاس و كلاهبردارى و چپاول اموال مردم مشمول حكم اين آيه نميشود.
حكم اين آيه تنها براى دزديهاى كوچك ثابت است و كاربرد دارد، اين مسئله به صورت يك حكم كلى در اسلام مطرح شده و مربوط به مذهب خاصى نيست و شيعه و سُنى هم ندارد. اينهم مدرك از كتب معتبر مسلمين:
#روايت_اول- حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ خَشْرَمٍ قَالَ: حَدَّثَنَا
عِيسَى بْنُ يُونُسَ، عَنْ ابْنِ جُرَيْجٍ، عَنْ أَبِي الزُّبَيْرِ،
عَنْ جَابِرٍ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ:
«لَيْسَ عَلَى خَائِنٍ، وَلَا مُنْتَهِبٍ، وَلَا مُخْتَلِسٍ
قَطْعٌ»: هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ، وَالعَمَلُ عَلَى هَذَا عِنْدَ أَهْلِ العِلْمِ
#ترجمه: جابر عبدالله انصارى از پيامبر اسلام نقل كرده است كه دست خائن و چپاولگر و مختلس قطع نميشود.
اين روايت حسن و صحيح است و نزد اهل علم به آن عمل ميشود.
#منبع: سنن الترمذى، ابوعيسى ترمذى،أبواب الحدود، باب جاء في الخائن والمختلس و المنتهب، جلد ٤ صفحه ٥٢ تحقيق وتعليق: احمد محمد شاكر
لينك منبع:
#روايت_دوم- حَدَّثَنَا
أَبُو بَكْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا حَفْصٌ،
عَنْ أَشْعَثَ، عَنْ أَبِي الزُّبَيْرِ، عَنْ جَابِرٍ، قَالَ: قَالَ
رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «لَيْسَ فِي
الْغُلُولِ قَطْعٌ»
#روايت_سوم- حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ قَالَ: حَدَّثَنَا
حَفْصٌ، عَنْ حَجَّاجٍ، عَنْ أَبِي الزُّبَيْرِ، عَنْ جَابِرٍ،
قَالَ: «لَيْسَ فِي الْغُلُولِ قَطْعٌ»
#ترجمه: طبق حديث جابر از پيامبر اسلام نقل است كه در كلاهبردارى دست قطع نميشود
#منبع: مصنف ابن ابى شعبه، كتاب الحدود ، باب فِي الرَّجُلِ يُؤْخَذُ وَقَدْ غَلَّ، مَا عَلَيْهِ
الناشر: مكتبة الرشد - الرياض ، جلد ٥ صفحه ٥٣٠
لينك منبع:
#روايت_چهارم: محمد بن جعفر الكوفي
، عن محمد بن عبد الحميد، عن سيف بن عميرة، عن منصور ابن حازم قال: سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول: يقطع النباش والطرار، ولا يقطع المختلس
#منبع:
فروع الكافى، شيخ كلينى، كتاب الحدود ، باب حد النباش، جلد ٧ صفحه ٢٢٩
#ترجمه: منصور بن حازم ميگويد
از امام صادق شنيدم كه مى فرمود دست كفن دزد و جيب بُر قطع ميشود اما دست اختلاسگر قطع نميشود
#علامه_مجلسى نيز در مرأة العقول اين حديث را بر ظاهر صحيح دانسته است و درباره آن ميگويد
الحديث السادس :
صحيح على الظاهر
مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، محمد باقر بن محمدتقى مجلسى جلد : ٢٣ صفحه : ٣٥٧
پس مشخص شد كه علت اين اختلاسها
در كشور چه بوده است و چرا دست اختلاسگران در چپاول اموال مردم باز است.
www.eslam.nu
@naghde_eslamm