VID-20210126-WA0017.mp4
8.1 MB
چهره واقعى يك سرباز مسلمان در اجراى احكام قرآن
سرباز مسلمان میگوید :
"این کنیز مال من است"
پدرش میگوید:
"قرار شد زن و بچه ها پیاده بشن"
سرباز میگوید:
"این مسیحی ست، حکمش فرق دارد"
اين سرباز جوان با استناد به حكم آيه ٢٤ سوره نساء اين بانوى غير مسلمان را بعنوان كنيز خود از ميان اسرا جدا ميكند.
#متن_عربى آيه ٢٤ سوره نساء:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ
#ترجمه:
زنان شوهردار بر شما حرام شده اند، مگر آنها که به تصرف شما درآمده باشند.
طبق حكم اين آيه، سرباز مسلمان ميتواند به زنان اسير تجاوز كند حتى اگر آن زن داراى شوهر باشد.
قابل توجه زنان مسلمانى كه از احكام اسلامى دفاع ميكنند.
سرباز مسلمان میگوید :
"این کنیز مال من است"
پدرش میگوید:
"قرار شد زن و بچه ها پیاده بشن"
سرباز میگوید:
"این مسیحی ست، حکمش فرق دارد"
اين سرباز جوان با استناد به حكم آيه ٢٤ سوره نساء اين بانوى غير مسلمان را بعنوان كنيز خود از ميان اسرا جدا ميكند.
#متن_عربى آيه ٢٤ سوره نساء:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ
#ترجمه:
زنان شوهردار بر شما حرام شده اند، مگر آنها که به تصرف شما درآمده باشند.
طبق حكم اين آيه، سرباز مسلمان ميتواند به زنان اسير تجاوز كند حتى اگر آن زن داراى شوهر باشد.
قابل توجه زنان مسلمانى كه از احكام اسلامى دفاع ميكنند.
در دين مبين اسلام كنيز يك كالاى جنسى است
١) لا باس بان یحل الرجل جاریته لاخیه(وسائل الشیعه ج ۲۱ ص۱۲۶)
#ترجمه: عیبي ندارد كه فردي كنیزش را براى برادر مومنش(براى لذت جنسى) حلال كند
٢) قال ابوعبداالله یا محمد خذ ھذه الجاریه تخدمك و تصیب منھا فاذا خرجت فارددھا الینا(وسائل الشیعه ج ۲۱ص۱۲۶)
#ترجمه: امام صادق: اي محمد(یكى از یارانش) این كنیز را ببر براي اینكه به تو خدمت(جنسى) كند و تو از او لذت جویي و ھرگاه كه خواستى خارج شوى(مسافرت كنى) او را به ما برگردان
#ادمين: شما در اين روايات چيزى به نام كرامت انسانى ميبينيد؟
▪️آيا كسى كه امام و معصوم است چنين بيشرمانه در مورد يك انسان حرف ميزند؟
▪️آيا هنوز معتقديد افرادى مانند صادق و باقر و .. امام و معصوم و از طرف خدا بوده اند؟
▪️آيا هنوز هم فكر ميكنيد داعش خلاف احكام اسلام رفتار ميكرد؟
١) لا باس بان یحل الرجل جاریته لاخیه(وسائل الشیعه ج ۲۱ ص۱۲۶)
#ترجمه: عیبي ندارد كه فردي كنیزش را براى برادر مومنش(براى لذت جنسى) حلال كند
٢) قال ابوعبداالله یا محمد خذ ھذه الجاریه تخدمك و تصیب منھا فاذا خرجت فارددھا الینا(وسائل الشیعه ج ۲۱ص۱۲۶)
#ترجمه: امام صادق: اي محمد(یكى از یارانش) این كنیز را ببر براي اینكه به تو خدمت(جنسى) كند و تو از او لذت جویي و ھرگاه كه خواستى خارج شوى(مسافرت كنى) او را به ما برگردان
#ادمين: شما در اين روايات چيزى به نام كرامت انسانى ميبينيد؟
▪️آيا كسى كه امام و معصوم است چنين بيشرمانه در مورد يك انسان حرف ميزند؟
▪️آيا هنوز معتقديد افرادى مانند صادق و باقر و .. امام و معصوم و از طرف خدا بوده اند؟
▪️آيا هنوز هم فكر ميكنيد داعش خلاف احكام اسلام رفتار ميكرد؟
نکاتی آموزنده از کتاب مستطاب
(منية الصائمين)از آیت الله محمد صادق صدر:
#قسمت_اول
روايت اول در مورد وارد كردن آلت تناسلى يك مرد در آلت تناسلى يك حيوان، در زمانى كه او روزه است.
۱-التصرف الأول:
أن يدخل الرجل (ذكره) في قبل أو دبر البهيمة و هنا يمكن تصحيح الصوم، بالرغم من ذلك التصرف، وإن كان الأفضل و المحبذ شرعاً هو البناء على عدم صحة الصوم. هذا إذا لم يسبب الإنزال أما إذا سببه فسيبطل الصوم من جهة الإنزال
#ترجمه:
حالت اول: اینکه مردی #آلت_تناسلی اش را در جلو یا عقب حیوان داخل کند.
در این حالت ممکن است روزه صحیح باشد على رغم اینکه در آن جای تصرف کردن است؛ و گرچه پسندیده تر این است که بنا، بر عدم صحت روزه باشد.
و این در حالتی است به سبب انزال نباشد اما اگر انزال نمایند پس روزه از این جهت که انزال نموده باطل است [نه از جهت ادخال آلت تناسلی اش در جلو یا عقب حیوان]
#منبع:
كتاب منية الصائمين نوشته آيت الله محمد صادق صدر ص ٩٧-٩٨
#نتيجه_گيرى:
شما در زمانى كه روزه هستيد ميتوانيد آلت تناسليتان را در جلو يا عقب يك حيوان وارد كنيد و روزه تان باطل نميشود تا زمانى كه انزال انجام نشود.
جداً هيچ توضيحى ندارم
(منية الصائمين)از آیت الله محمد صادق صدر:
#قسمت_اول
روايت اول در مورد وارد كردن آلت تناسلى يك مرد در آلت تناسلى يك حيوان، در زمانى كه او روزه است.
۱-التصرف الأول:
أن يدخل الرجل (ذكره) في قبل أو دبر البهيمة و هنا يمكن تصحيح الصوم، بالرغم من ذلك التصرف، وإن كان الأفضل و المحبذ شرعاً هو البناء على عدم صحة الصوم. هذا إذا لم يسبب الإنزال أما إذا سببه فسيبطل الصوم من جهة الإنزال
#ترجمه:
حالت اول: اینکه مردی #آلت_تناسلی اش را در جلو یا عقب حیوان داخل کند.
در این حالت ممکن است روزه صحیح باشد على رغم اینکه در آن جای تصرف کردن است؛ و گرچه پسندیده تر این است که بنا، بر عدم صحت روزه باشد.
و این در حالتی است به سبب انزال نباشد اما اگر انزال نمایند پس روزه از این جهت که انزال نموده باطل است [نه از جهت ادخال آلت تناسلی اش در جلو یا عقب حیوان]
#منبع:
كتاب منية الصائمين نوشته آيت الله محمد صادق صدر ص ٩٧-٩٨
#نتيجه_گيرى:
شما در زمانى كه روزه هستيد ميتوانيد آلت تناسليتان را در جلو يا عقب يك حيوان وارد كنيد و روزه تان باطل نميشود تا زمانى كه انزال انجام نشود.
جداً هيچ توضيحى ندارم
روزه ماه رمضان و چگونگى ورود آن به اسلام
قسمت_اول
هم اکنون که در حال نوشتن اين متن هستم در ماه رمضان قرار داریم.
همگان از خویشان و دوستان از سحر تا غروب نه می خورند و نه می آشامند. افرادی مریض و داراى سختيهائى در سلامتيشان، با وجود مشکلات قلبی عروقی، اعصاب و میگرن و قند و چربی با وجود توصیه دکتر روزه می دارند به طمع ثواب و وعده بهشت.
افراد مشاغل آزاد با تاخیر سر کار می روند. آن هایی هم که سرکار تشریف دارند رمقی برای پاسخگویی ندارند.
همه ی این خسارت های اقتصادی برای کسب رضایت الهی است.
روزه داران سعی می کنند منازعه نکنند و دروغ نگویند و غیبت نکنند تا از فضایل روزه کم نکنند. اما تمام اين تلاشها فقط در همين چند هفته است و ماسكى بر صورت براى دستيابى به ثوابى بيشتر.
اما این روزه رمضان از کجا آمده و چطور بدين صورت درآمده است؟
بدون توضيح بيشتر به سراغ كتاب دينى مسلمانان ميرويم و آيات مرتبط با اين فريضه را مرور ميكنيم.
در قرآن به صراحت گفته شده است كه روزه در اقوام قبل شما هم فرض بوده است.
#متن_عربى:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾
#ترجمه:
اى كسانى كه ايمان آورده ايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد.
خوب ديديم كه روزه جزو احكام عبادى اديان قبل از اسلام نيز بوده است ولى در اينجا ميخواهيم ببينيم كه چگونه و به چه صورتى این عبادت به دين اسلام راه پيدا كرده است.
گزارش طبری از ماجرای فرضیت رمضان بنا به نقل از بلعمی جلد سوم صفحات ١٠٥ و ١٠٦ باز همان داستان دیدن پیامبر از روزه دهم محرم یا عاشورا بوده است که یهودیان آن روز را روزه می گرفتند و دیدن روزه ترسایان بود که به مدت ٥٠ روز روزه می گرفتند.
بلعمی در ادامه اشاره می کند كه روزه در اصل فقط ٣٠ روز بوده است ولی ترسایان آن را به ٥٠ روز افزايش داده اند.
مشخص نیست کدامین فرقه از مسیحيان مدت ٥٠ روز را روزه می گرفتند که طبری آن را به کل مسیحیان تعمیم داده است.
علی ای حال برای اولین بار اسلام در مدینه مواجهه با نوعی عبادت می شود که روزه نام دارد و آن را از یهود اقتباس می کند.
امّا آیا براستی ٣٠ روز از ماه رمضان(كل ماه) روزه داشتن احیاء سنت اصلی روزه توسط اسلام بوده است؟
ادامه دارد ....
قسمت_اول
هم اکنون که در حال نوشتن اين متن هستم در ماه رمضان قرار داریم.
همگان از خویشان و دوستان از سحر تا غروب نه می خورند و نه می آشامند. افرادی مریض و داراى سختيهائى در سلامتيشان، با وجود مشکلات قلبی عروقی، اعصاب و میگرن و قند و چربی با وجود توصیه دکتر روزه می دارند به طمع ثواب و وعده بهشت.
افراد مشاغل آزاد با تاخیر سر کار می روند. آن هایی هم که سرکار تشریف دارند رمقی برای پاسخگویی ندارند.
همه ی این خسارت های اقتصادی برای کسب رضایت الهی است.
روزه داران سعی می کنند منازعه نکنند و دروغ نگویند و غیبت نکنند تا از فضایل روزه کم نکنند. اما تمام اين تلاشها فقط در همين چند هفته است و ماسكى بر صورت براى دستيابى به ثوابى بيشتر.
اما این روزه رمضان از کجا آمده و چطور بدين صورت درآمده است؟
بدون توضيح بيشتر به سراغ كتاب دينى مسلمانان ميرويم و آيات مرتبط با اين فريضه را مرور ميكنيم.
در قرآن به صراحت گفته شده است كه روزه در اقوام قبل شما هم فرض بوده است.
#متن_عربى:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾
#ترجمه:
اى كسانى كه ايمان آورده ايد روزه بر شما مقرر شده است همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود باشد كه پرهيزگارى كنيد.
خوب ديديم كه روزه جزو احكام عبادى اديان قبل از اسلام نيز بوده است ولى در اينجا ميخواهيم ببينيم كه چگونه و به چه صورتى این عبادت به دين اسلام راه پيدا كرده است.
گزارش طبری از ماجرای فرضیت رمضان بنا به نقل از بلعمی جلد سوم صفحات ١٠٥ و ١٠٦ باز همان داستان دیدن پیامبر از روزه دهم محرم یا عاشورا بوده است که یهودیان آن روز را روزه می گرفتند و دیدن روزه ترسایان بود که به مدت ٥٠ روز روزه می گرفتند.
بلعمی در ادامه اشاره می کند كه روزه در اصل فقط ٣٠ روز بوده است ولی ترسایان آن را به ٥٠ روز افزايش داده اند.
مشخص نیست کدامین فرقه از مسیحيان مدت ٥٠ روز را روزه می گرفتند که طبری آن را به کل مسیحیان تعمیم داده است.
علی ای حال برای اولین بار اسلام در مدینه مواجهه با نوعی عبادت می شود که روزه نام دارد و آن را از یهود اقتباس می کند.
امّا آیا براستی ٣٠ روز از ماه رمضان(كل ماه) روزه داشتن احیاء سنت اصلی روزه توسط اسلام بوده است؟
ادامه دارد ....
روزه ماه رمضان و چگونگى ورود آن به اسلام
قسمت_دوم
قدر مسلّم این است که عبادت های اسلام همگی تقلیدی از سایر ادیان است و در ميان ساير اديان و مذاهب قديم، دين یهود نقش پر رنگ تری در الگو قرار گرفتن براى دين ساخته شده توسط محمد بن عبدالله داشته است.
صابئین حرانی که کواکب و الهه قمر و هلال رمز آن ها بوده(كه به اسلام منتقل شده است) نیز ٣٠ روز روزه می گرفتند.
ابن ندیم در كتاب الفهرست در این باره می گوید:
#متن_عربى: يصومون يوم الثامن منه ثلاثين يوما للقمر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٩٥
ابن کثیر هم در تفسیرش به ٣٠ روز روزه صابئین اشاره دارد و می نویسد:
#متن_عربى:
وَقَالَ ابْنُ وَهْبٍ: أَخْبَرَنِي ابْنُ أَبِي الزِّنَادِ عَنْ أبيه، قال: الصابئون هم قَوْمٌ مِمَّا يَلِي الْعِرَاقَ، وَهُمْ بِكُوثَى، وَهُمْ يُؤْمِنُونَ بِالنَّبِيِّينَ كُلِّهِمْ، وَيَصُومُونَ كُلِّ سَنَةٍ ثَلَاثِينَ يَوْمًا، وَيُصَلُّونَ إِلَى الْيَمَنِ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسَ صَلَوَاتٍ،
#منبع : تفسير ابن كثير - ط العلمية نویسنده : ابن كثير جلد : ٣ صفحه : ١٤١
ترجمه:
#ابن_ابی_زناد از پدرش نقل دارد که صابئین قومی در عراق بودند در ناحیه کوثی که به همه پیامبران ایمان داشتند و هر سال سی روز را روزه می گرفتند و به سمت یمن روزی پنج بار نماز می خواندند.
ابن حزم اشاره می کند که این روزه صابئین در ماه رمضان بوده است.
#متن_عربى: وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
#ترجمه: از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید:
وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٨٨
#ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد.
ادامه دارد ....
قسمت_دوم
قدر مسلّم این است که عبادت های اسلام همگی تقلیدی از سایر ادیان است و در ميان ساير اديان و مذاهب قديم، دين یهود نقش پر رنگ تری در الگو قرار گرفتن براى دين ساخته شده توسط محمد بن عبدالله داشته است.
صابئین حرانی که کواکب و الهه قمر و هلال رمز آن ها بوده(كه به اسلام منتقل شده است) نیز ٣٠ روز روزه می گرفتند.
ابن ندیم در كتاب الفهرست در این باره می گوید:
#متن_عربى: يصومون يوم الثامن منه ثلاثين يوما للقمر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٩٥
ابن کثیر هم در تفسیرش به ٣٠ روز روزه صابئین اشاره دارد و می نویسد:
#متن_عربى:
وَقَالَ ابْنُ وَهْبٍ: أَخْبَرَنِي ابْنُ أَبِي الزِّنَادِ عَنْ أبيه، قال: الصابئون هم قَوْمٌ مِمَّا يَلِي الْعِرَاقَ، وَهُمْ بِكُوثَى، وَهُمْ يُؤْمِنُونَ بِالنَّبِيِّينَ كُلِّهِمْ، وَيَصُومُونَ كُلِّ سَنَةٍ ثَلَاثِينَ يَوْمًا، وَيُصَلُّونَ إِلَى الْيَمَنِ كُلَّ يَوْمٍ خَمْسَ صَلَوَاتٍ،
#منبع : تفسير ابن كثير - ط العلمية نویسنده : ابن كثير جلد : ٣ صفحه : ١٤١
ترجمه:
#ابن_ابی_زناد از پدرش نقل دارد که صابئین قومی در عراق بودند در ناحیه کوثی که به همه پیامبران ایمان داشتند و هر سال سی روز را روزه می گرفتند و به سمت یمن روزی پنج بار نماز می خواندند.
ابن حزم اشاره می کند که این روزه صابئین در ماه رمضان بوده است.
#متن_عربى: وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
#ترجمه: از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید:
وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٨٨
#ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد.
ادامه دارد ....
روزه ماه رمضان و چگونگى ورود آن به اسلام
قسمت_سوم(آخر)
#ابن_حزم اشاره می کند که روزه اى كه صائبين ميگرفتند در ماه رمضان بوده است.
وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید:
وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٨٨
ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد. او در کتابش با عنوان #المختصر فی أخبار البشر ص جلد ١ صفحه ٨١ می گوید:
ولهم الصلاة على الميت بلا ركوع ولا سجود، ويصومون ثلاثين يوماً وإن نقص الشهر الهلالي صاموا تسعاً وعشرين يوماً، وكانوا يراعون في صومهم الفطر والهلال، بحيث يكون الفطر وقد دخلت الشمس الحمل، ويصومون من ربع الليل الأخير إِلى غروب قرص الشمس،
#ترجمه:
و صابئین نیز نماز جنازه می خواندند که رکوع و سجده ندارد و سی روز را روزه می گیرند و اگر ماه هلالی کم شود روزه را بیست و نه روزی می کنند و در زمان دیدن هلال فطر می کنند زیرا خورشید حمل داخل می گردد. روزه صابئین از یک چهارم شب تا غروب خورشید می باشد.
#ابن_جوزی در تلبیس ابلیس صفحه ٦٨ می گوید:
وعليهم صيام شهر أوله الثمان ليال يمضين من آذار وسبعة أيام أولها النسع يبقين من كانون الأَوَّل وسبعة أيام أولها الثمان ليال يمضين من شباط ويختمون صيامهم بالصدقة والذبائح
#ترجمه:
و صابئین نیز در یک ماه روزه می گیرند از هشتم شب که از آذار گذشته و هفت روز از که اولش نسع است که از کانون اول باقی می ماند و هفت روز که اولش هشت شب است که از شباط گذشته و روزه را با صدقه و قربانی ختم می کنند.
دقیقا می بینیم که اسلام به مانند صابئین برای روز عید فطر صدقه یا زکات فطر یا همان فطریه گذاشته است.
اما پیامبر اسلام قبل از هجرت نیز در رمضان در غار حراء می رفت و البته قریش نیز همین کار را می کردند.
اما اینکه ماه رمضان چطور ماه غفران و بخشش بوده نیز ریشه در جاهلیت دارد.
#مقدسی در البدء و التاریخ جلد چهار صفحه ١٤١ می گوید: وكان قريش يتحنثون بحراء في رمضان وكان رسول الله صلى الله عليه وسلم يفعل ذلك لأنّه من البرّ فبينا هو عاكف بحراء
#ترجمه:
و قریش در ماه رمضان به حراء می رفتند تا برای بخشش گناهان نیایش کنند و رسول الله نیز این کار را می کرد زیرا عمل نیکویی بود و در غار حراء معتکف می شد.
این بود مختصرى از كپى شدن روزه از اديان ديگر توسط پيامبر اسلام و حكم آن بر مسلمين بعنوان روزه اسلامى و اینکه اين حكم از سوى الله به اعراب سرزمين حجاز واجب شده است درصورتى كه منشاء آن صائبيان حره بودند.
تقريبا تمامى احكام اسلام يا جزئى از فرهنگ اعراب بوده و يا اينكه از مذاهب و اديان موجود در سرزمين حجاز كپى بردارى شده و بعنوان دستور الله در حلق مردم فرو شده است.
پايان
قسمت_سوم(آخر)
#ابن_حزم اشاره می کند که روزه اى كه صائبين ميگرفتند در ماه رمضان بوده است.
وَلَهُم صلوَات خمس فِي الْيَوْم وَاللَّيْلَة تقرب من صلوَات الْمُسلمين وَيَصُومُونَ شهر رَمَضَان
از اعیاد صابئین گویا عید فطر هم بوده که به نوعی اقتباس عید فطر هم می تواند از این کانال باشد چنانچه ابن ندیم می گوید:
وأعيادهم عيد يسمى عيد فطر
#منبع: الفهرست نویسنده : ابن النديم :صفحه :٣٨٨
ابوالفداء کار را در این مورد تمام می کند و صراحتا شباهت صابئین را با اسلام چه در نماز و چه در روزه شرح می دهد. او در کتابش با عنوان #المختصر فی أخبار البشر ص جلد ١ صفحه ٨١ می گوید:
ولهم الصلاة على الميت بلا ركوع ولا سجود، ويصومون ثلاثين يوماً وإن نقص الشهر الهلالي صاموا تسعاً وعشرين يوماً، وكانوا يراعون في صومهم الفطر والهلال، بحيث يكون الفطر وقد دخلت الشمس الحمل، ويصومون من ربع الليل الأخير إِلى غروب قرص الشمس،
#ترجمه:
و صابئین نیز نماز جنازه می خواندند که رکوع و سجده ندارد و سی روز را روزه می گیرند و اگر ماه هلالی کم شود روزه را بیست و نه روزی می کنند و در زمان دیدن هلال فطر می کنند زیرا خورشید حمل داخل می گردد. روزه صابئین از یک چهارم شب تا غروب خورشید می باشد.
#ابن_جوزی در تلبیس ابلیس صفحه ٦٨ می گوید:
وعليهم صيام شهر أوله الثمان ليال يمضين من آذار وسبعة أيام أولها النسع يبقين من كانون الأَوَّل وسبعة أيام أولها الثمان ليال يمضين من شباط ويختمون صيامهم بالصدقة والذبائح
#ترجمه:
و صابئین نیز در یک ماه روزه می گیرند از هشتم شب که از آذار گذشته و هفت روز از که اولش نسع است که از کانون اول باقی می ماند و هفت روز که اولش هشت شب است که از شباط گذشته و روزه را با صدقه و قربانی ختم می کنند.
دقیقا می بینیم که اسلام به مانند صابئین برای روز عید فطر صدقه یا زکات فطر یا همان فطریه گذاشته است.
اما پیامبر اسلام قبل از هجرت نیز در رمضان در غار حراء می رفت و البته قریش نیز همین کار را می کردند.
اما اینکه ماه رمضان چطور ماه غفران و بخشش بوده نیز ریشه در جاهلیت دارد.
#مقدسی در البدء و التاریخ جلد چهار صفحه ١٤١ می گوید: وكان قريش يتحنثون بحراء في رمضان وكان رسول الله صلى الله عليه وسلم يفعل ذلك لأنّه من البرّ فبينا هو عاكف بحراء
#ترجمه:
و قریش در ماه رمضان به حراء می رفتند تا برای بخشش گناهان نیایش کنند و رسول الله نیز این کار را می کرد زیرا عمل نیکویی بود و در غار حراء معتکف می شد.
این بود مختصرى از كپى شدن روزه از اديان ديگر توسط پيامبر اسلام و حكم آن بر مسلمين بعنوان روزه اسلامى و اینکه اين حكم از سوى الله به اعراب سرزمين حجاز واجب شده است درصورتى كه منشاء آن صائبيان حره بودند.
تقريبا تمامى احكام اسلام يا جزئى از فرهنگ اعراب بوده و يا اينكه از مذاهب و اديان موجود در سرزمين حجاز كپى بردارى شده و بعنوان دستور الله در حلق مردم فرو شده است.
پايان
اشتباه فاحش قرآن در تعريف داستان ابراهيم!
عيب و ايرادت قرآن آنقدر زياد است كه ميتوان چند جلد كتاب قطور را با آنها به رشته تحرير درآورد. قبلا هم به برخى ازين ايرادات اشاره كرده ايم و در اين نوشته هم به يك ايراد فاحش اما مضحك و ابتدايى اشاره خواهيم كرد.
در سوره هود فرشتگان، نخست با ابراهيم از نابودى قوم لوط سخن ميگويند سپس او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند ولى در سوره ذاريات اين موضوع برعكس است.
يعني فرشتگان نخست او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند سپس به ابراهيم مي گويند ما
براي نابودى قوم لوط آمده ايم.
اين قصه يكبار هم در سوره حجر نقل شده كه اگر آن را نيز با اين دو مقايسه كنيم اختلافات بيشتر مي شود دقت كنيد:
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ ﴿۵۲﴾
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿۵۳﴾
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿۵۴﴾
#ترجمه: هنگامى كه فرشتگان بر او وارد شدند سلام كردند. ابراهيم گفت ما از شما بيمناكيم(٥٢)
گفتند نترس ما تورا به پسرى دانا مژده ميدهيم(٥٣)
گفت آيا با اينكه من پير شده ام مرا بشارتم ميدهيد؟ به چه بشارت ميدهيد(٥٤)
١) در سوره هاى ذاريات و هود، ابراهيم سلام فرشتگان را جواب ميدهد سپس گوساله اى كباب شده هم برايشان ميآورد ولى در سوره حجر جواب سلامشان را نمى دهد و اعلام ميكند كه ما از شما ميترسيم.
٢) در سوره هاى ذاريات و هود زن ابراهيم خنده كنان ايستاده و مژده تولد فرزند را به آن زن ميدهند. و او در پاسخ با تعجب مي گويد »حالا كه من پير شده ام به من مژده فرزند ميدهيد؟
«ولي در سوره حجر نه تنها هيچ خبرى از حضور زن نيست بلكه گوينده اين جملة
تعجب آميز نيز خود ابراهيم است.
٣) در سوره هاى ذاريات و حجر فقط به تولد يك فرزند يعنى اسحاق مژده داده ميشود ولى در سوره هود غير از اسحاق به تولد يعقوب هم مژده مي دهند.
٤) در سوره هاي ذاريات و حجر فرشتگان ميگويند »نترس تو به زودى صاحب فرزند خواهى شد، ولى در سوره هود ميگويند »نترس ما براي نابودي قوم لوط آمده ايم نه نابودى تو«.
#منبع: يكى از مقالات بهزاد پوربيات
عيب و ايرادت قرآن آنقدر زياد است كه ميتوان چند جلد كتاب قطور را با آنها به رشته تحرير درآورد. قبلا هم به برخى ازين ايرادات اشاره كرده ايم و در اين نوشته هم به يك ايراد فاحش اما مضحك و ابتدايى اشاره خواهيم كرد.
در سوره هود فرشتگان، نخست با ابراهيم از نابودى قوم لوط سخن ميگويند سپس او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند ولى در سوره ذاريات اين موضوع برعكس است.
يعني فرشتگان نخست او و زنش را به تولد يك پسر بشارت ميدهند سپس به ابراهيم مي گويند ما
براي نابودى قوم لوط آمده ايم.
اين قصه يكبار هم در سوره حجر نقل شده كه اگر آن را نيز با اين دو مقايسه كنيم اختلافات بيشتر مي شود دقت كنيد:
إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ ﴿۵۲﴾
قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿۵۳﴾
قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ ﴿۵۴﴾
#ترجمه: هنگامى كه فرشتگان بر او وارد شدند سلام كردند. ابراهيم گفت ما از شما بيمناكيم(٥٢)
گفتند نترس ما تورا به پسرى دانا مژده ميدهيم(٥٣)
گفت آيا با اينكه من پير شده ام مرا بشارتم ميدهيد؟ به چه بشارت ميدهيد(٥٤)
١) در سوره هاى ذاريات و هود، ابراهيم سلام فرشتگان را جواب ميدهد سپس گوساله اى كباب شده هم برايشان ميآورد ولى در سوره حجر جواب سلامشان را نمى دهد و اعلام ميكند كه ما از شما ميترسيم.
٢) در سوره هاى ذاريات و هود زن ابراهيم خنده كنان ايستاده و مژده تولد فرزند را به آن زن ميدهند. و او در پاسخ با تعجب مي گويد »حالا كه من پير شده ام به من مژده فرزند ميدهيد؟
«ولي در سوره حجر نه تنها هيچ خبرى از حضور زن نيست بلكه گوينده اين جملة
تعجب آميز نيز خود ابراهيم است.
٣) در سوره هاى ذاريات و حجر فقط به تولد يك فرزند يعنى اسحاق مژده داده ميشود ولى در سوره هود غير از اسحاق به تولد يعقوب هم مژده مي دهند.
٤) در سوره هاي ذاريات و حجر فرشتگان ميگويند »نترس تو به زودى صاحب فرزند خواهى شد، ولى در سوره هود ميگويند »نترس ما براي نابودي قوم لوط آمده ايم نه نابودى تو«.
#منبع: يكى از مقالات بهزاد پوربيات
اسلام و پيروانش قومى عارى از منطق و اخلاق و انسانيت
قرآن به یهودیان ميگويد:
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿بقره ۴۷﴾
#ترجمه: اى فرزندان اسرائيل(يهوديان) از نعمتهايم كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه من شما را بر جهانيان برترى دادم ياد كنيد (۴۷)
با اين ادعا، الله يهوديان را بر تمامى انسانها و موجودات برترى داده است.
همچنين قرآن بیش از ٤٠ بار از بنى اسرائیل نام برده است اما در هیچ آيه اى نامى از فلسطین و فلسطینی ها برده نشده است، حتی یک بار !!!
ما انسانها هميشه با مردم فلسطین همدردی كرده ايم و در تلاش برای تعیین سرنوشت و زندگی آرام و صلح آميز آنها هستیم.
اما سئوال اينجاست كه:
آیا تنها یک مسلمان در كل تاريخ وجود داشته است که از نظر تاریخی با مسئله بنى قریظه که توسط محمد و يارانش در مدت زمانى كمتر از یک شبانه روز قتل عام شدند، یا با یهودیان مدینه و خیبر که به زور و با بهانه هاى واهى از خانه های خود اخراج شدند همدرد باشد؟
قرآن به یهودیان ميگويد:
يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿بقره ۴۷﴾
#ترجمه: اى فرزندان اسرائيل(يهوديان) از نعمتهايم كه بر شما ارزانى داشتم و اينكه من شما را بر جهانيان برترى دادم ياد كنيد (۴۷)
با اين ادعا، الله يهوديان را بر تمامى انسانها و موجودات برترى داده است.
همچنين قرآن بیش از ٤٠ بار از بنى اسرائیل نام برده است اما در هیچ آيه اى نامى از فلسطین و فلسطینی ها برده نشده است، حتی یک بار !!!
ما انسانها هميشه با مردم فلسطین همدردی كرده ايم و در تلاش برای تعیین سرنوشت و زندگی آرام و صلح آميز آنها هستیم.
اما سئوال اينجاست كه:
آیا تنها یک مسلمان در كل تاريخ وجود داشته است که از نظر تاریخی با مسئله بنى قریظه که توسط محمد و يارانش در مدت زمانى كمتر از یک شبانه روز قتل عام شدند، یا با یهودیان مدینه و خیبر که به زور و با بهانه هاى واهى از خانه های خود اخراج شدند همدرد باشد؟
توحش ذاتى امام اول شيعيان و شلاق زدن كودكان
متن_عربى: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ أَنَّهُ كَانَ يَضْرِبُ بِالسَّوْطِ وَ بِنِصْفِ اَلسَّوْطِ وَ بِبَعْضِهِ يَعْنِي فِي
اَلْحُدُودِ إِذَا أُتِيَ بِغُلاَمٍ أَوْ جَارِيَةٍ لَمْ يُدْرِكَا وَ لَمْ
يَكُنْ يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اَللَّهِ» فَقِيلَ لَهُ كَيْفَ
كَانَ يَضْرِبُ بِبَعْضِهِ قَالَ: كَانَ يَأْخُذُ اَلسَّوْطَ بِيَدِهِ
مِنْ وَسَطِهِ فَيَضْرِبُ بِهِ أَوْ مِنْ ثُلُثِهِ فَيَضْرِبُ بِهِ عَلَى قَدْرِ أَسْنَانِهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُهُمْ بِالسَّوْطِ.
#ترجمه_روايت: امام صادق فرمود: در كتاب على آمده: على در شلاق كودكان تمام تازيانه يا نيم يا قسمتى از آن را بكار ميبرد، و حدّ را اجرا ميكرد هر گاه پسر يا دختر مجرم نابالغى را مىآوردند، او حدّى از حدود الهى را معطّل نمىگذاشت. از وى پرسيدند: آن حضرت چگونه با قسمتى از تازيانه ميزد؟ فرمود: آن را از وسط ميگرفت و ميزد، يا دو بخش آن را از سه بخش رها ميكرد و آنجا را ميگرفت و با آن باندازۀ سنّشان آنها را ميزد.
#منبع: من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ٧٤، ٧٥
لينك صفحه كتاب
@naghde_eslamm
متن_عربى: عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ قَالَ: إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ أَنَّهُ كَانَ يَضْرِبُ بِالسَّوْطِ وَ بِنِصْفِ اَلسَّوْطِ وَ بِبَعْضِهِ يَعْنِي فِي
اَلْحُدُودِ إِذَا أُتِيَ بِغُلاَمٍ أَوْ جَارِيَةٍ لَمْ يُدْرِكَا وَ لَمْ
يَكُنْ يُبْطِلُ حَدّاً مِنْ حُدُودِ اَللَّهِ» فَقِيلَ لَهُ كَيْفَ
كَانَ يَضْرِبُ بِبَعْضِهِ قَالَ: كَانَ يَأْخُذُ اَلسَّوْطَ بِيَدِهِ
مِنْ وَسَطِهِ فَيَضْرِبُ بِهِ أَوْ مِنْ ثُلُثِهِ فَيَضْرِبُ بِهِ عَلَى قَدْرِ أَسْنَانِهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُهُمْ بِالسَّوْطِ.
#ترجمه_روايت: امام صادق فرمود: در كتاب على آمده: على در شلاق كودكان تمام تازيانه يا نيم يا قسمتى از آن را بكار ميبرد، و حدّ را اجرا ميكرد هر گاه پسر يا دختر مجرم نابالغى را مىآوردند، او حدّى از حدود الهى را معطّل نمىگذاشت. از وى پرسيدند: آن حضرت چگونه با قسمتى از تازيانه ميزد؟ فرمود: آن را از وسط ميگرفت و ميزد، يا دو بخش آن را از سه بخش رها ميكرد و آنجا را ميگرفت و با آن باندازۀ سنّشان آنها را ميزد.
#منبع: من لا يحضره الفقيه ج ۴، ص ٧٤، ٧٥
لينك صفحه كتاب
@naghde_eslamm
قتل عام دسته جمعى عده اى از مردم طالقان توسط اعراب مسلمان در تجاوز به ايران
در کتاب قلاده النحر(ج ١ ص ٥٢٢) از مورخ بزرگ و فقیه ابی محمد الطیب بن عبد الله بن احمد بن علی بامخرمه الهجرانی در وقایع سال ٩٠ هجری اعدام دسته جمعی مردم طالقان توسط اعراب مسلمان ذکر شده است:
#متن_عربى: وفیها: ظفر قتیبه بن مسلم بأهل طالقان، فقتل منهم صبرا مقتلة عظيمة لم یسمع بمثلها وصلب سماطين کل سماط أربعة فراسخ في نظام واحد
#ترجمه:
و در آن سال(سال ٩٠) قتیبه بن مسلم بر اهل طالقان پیروز شد پس آنقدر از آنان را به قتل رساند که کسی مانند آن نشنیده و صفي از مردم(طالقان) را به طول #چهار_فرسخ به دار کشید!
اين فقط يك نمونه از توحش مسلمانان و جناياتى است كه بر ايرانيان روا داشته اند.
آنوقت آخوندهاى هرزه زاده ميگويند ايرانيان با آغوش باز اسلام را پذيرفتند، چطور ميشود با آغوش باز توحش و بربريت و كثافت را پذيرفت؟؟
در کتاب قلاده النحر(ج ١ ص ٥٢٢) از مورخ بزرگ و فقیه ابی محمد الطیب بن عبد الله بن احمد بن علی بامخرمه الهجرانی در وقایع سال ٩٠ هجری اعدام دسته جمعی مردم طالقان توسط اعراب مسلمان ذکر شده است:
#متن_عربى: وفیها: ظفر قتیبه بن مسلم بأهل طالقان، فقتل منهم صبرا مقتلة عظيمة لم یسمع بمثلها وصلب سماطين کل سماط أربعة فراسخ في نظام واحد
#ترجمه:
و در آن سال(سال ٩٠) قتیبه بن مسلم بر اهل طالقان پیروز شد پس آنقدر از آنان را به قتل رساند که کسی مانند آن نشنیده و صفي از مردم(طالقان) را به طول #چهار_فرسخ به دار کشید!
اين فقط يك نمونه از توحش مسلمانان و جناياتى است كه بر ايرانيان روا داشته اند.
آنوقت آخوندهاى هرزه زاده ميگويند ايرانيان با آغوش باز اسلام را پذيرفتند، چطور ميشود با آغوش باز توحش و بربريت و كثافت را پذيرفت؟؟