#عکاسانه #مدیاویژن
🔸آيا فتوژورناليسم يك روايتگری محض است؟
اساسا عكاسیكردن، #روايت است. اما آيا روايت يعني آنچه در برابر #ويزور دوربين قرار ميگيرد، كادربندي و مهار میشود؟ آيا روايت يعني فقط ثبت نامها، مكانها و چيزها يا اين كه چيزي بيشتر از اين هم رخ میدهد؟
به گمان من، كادربندی #سوژه (شناسایی) با اتكا به شناخت قبلي #عکاس صورت ميگيرد و با عبور از کريدور شناختي عكاس، به جهان رسانهای ميرسد و بنابر اين آنچه در نهايت در قاب نگاه #مخاطب مینشيند، از جنسی ديگر است و الزاما از جنس دنيای بيرون از #رسانه نيست.
به گمانم نوع نزديك شدن ما به هر سوژهاي آغشته به نوع نگاه ما است، ما بر آن سوژه تاثير ميگذاريم و هنگام برداشت از آن، از همان سوژه هم تاثير ميپذيريم و اگر فتوژورناليست آزاد نباشيم، از روزنامه و آژانسی كه برايش كار میكنيم هم تاثير میپذيريم.
آيا براي يك فتوژورناليست كه براي #سيپا يا #آسوشيتدپرس يا جايي ديگر كار میكند، احداث يك سد در ايران میتواند عكسی فروختنی باشد؟ ريزش احتمالي آن سد چطور؟ ساخت يك هواپيما يا سقوط يك هواپيما؟ كدام براي يك آژانس خبری، عكستر هستند؟
🔸آيا فتوژورناليسم يك روايتگری محض است؟
اساسا عكاسیكردن، #روايت است. اما آيا روايت يعني آنچه در برابر #ويزور دوربين قرار ميگيرد، كادربندي و مهار میشود؟ آيا روايت يعني فقط ثبت نامها، مكانها و چيزها يا اين كه چيزي بيشتر از اين هم رخ میدهد؟
به گمان من، كادربندی #سوژه (شناسایی) با اتكا به شناخت قبلي #عکاس صورت ميگيرد و با عبور از کريدور شناختي عكاس، به جهان رسانهای ميرسد و بنابر اين آنچه در نهايت در قاب نگاه #مخاطب مینشيند، از جنسی ديگر است و الزاما از جنس دنيای بيرون از #رسانه نيست.
به گمانم نوع نزديك شدن ما به هر سوژهاي آغشته به نوع نگاه ما است، ما بر آن سوژه تاثير ميگذاريم و هنگام برداشت از آن، از همان سوژه هم تاثير ميپذيريم و اگر فتوژورناليست آزاد نباشيم، از روزنامه و آژانسی كه برايش كار میكنيم هم تاثير میپذيريم.
آيا براي يك فتوژورناليست كه براي #سيپا يا #آسوشيتدپرس يا جايي ديگر كار میكند، احداث يك سد در ايران میتواند عكسی فروختنی باشد؟ ريزش احتمالي آن سد چطور؟ ساخت يك هواپيما يا سقوط يك هواپيما؟ كدام براي يك آژانس خبری، عكستر هستند؟