#جامعهشناس🔸آیا میلز ایرانی داریم؟
🔹#نعمتالله_فاضلی، ١۶ مرداد ١۴٠٢
بعد از انتشار یادداشت "جامعهشناس قهرمان" مخاطبان پرسیدند آیا میلز ایرانی هم داریم؟ خواستهاند آنها را معرفی کنم.
بله، داریم. در میان دانش آموختگان علوم اجتماعی افراد توانایی داریم که مانند [چارلز رایت] میلز کنشگر و اندیشه ورزند و میتوان آنها را "روشنفکر دانشگاهی" نامید.
میلز متعهد به دانش بود، زبان علمی را عمیق میدانست، نقاد بود و در حوزه عمومی آمریکا عمیقا اثر گذار بود. ادیبی مینویسد کتاب "یقه سپیدان" میلز طی دو سال پانصد هزار نسخه فروش رفت. علت استقبال از این کتاب نثر خلاق و برانگیزاننده و مساله محور بودن آن بود.
میلز فقط برای جامعهشناسان نمینوشت، بل برای مردم مینوشت. میلز همچنین مشهور به "جامعهشناس غریب" بود. او تمام عمر حاشیه ماند. با این معیارها قهرمان و ماندگار شد.
در میان دانشآموختگان علوم اجتماعی تعدادی کم اما قابل توجه قهرمان جامعهشناس در سطوح متفاوت داریم. وزن آنها برابر نیست، اما از جنس روشنفکر دانشگاهیاند.
سعید مدنی برجستهترین آنهاست. او تحقیقات علمی برجستهای در زمینه مسایل اجتماعی منتشر کرده و نام او ماندگار میشود.از نسلهای قدیمیتر جامعهشناسان، پرویز پیران، تقی آزادارمکی، احمد رجبزاده، ناصر فکوهی، یوسف اباذری، مقصود فراستخواه، استاد فقید محمدامین قانعیراد، استاد فقید علی رضاقلی، سعید معیدفر، حسین سراجزاده، حمیدرضا جلاییپور، پرویز اجلالی، عباس عبدی، محسن گودرزی، علی اصغر سعیدی و سارا شریعتی و الهه کولایی و شهلا اعزازی هستند.
اما نسل جوانتر جامعهشناسان هم هستند که نقش فعال نقاد و خلاقی در حوزه عمومی ایران دارند و به زبان علمی میاندیشند و در آینده اگر ادامه دهند ماندگار میشوند. عباس کاظمی، محمد فاضلی، مصطفی مهر آیین، شروین وکیلی، آرش حیدری، حسن محدثی، رحیم محمدی، فردین علیخواه، جبار رحمانی، رضا امیدی، محسن حسام مظاهری، محمدرضا جلاییپور، سمیه توحیدلو و فاطمه صادقی و آرمان ذاکری، و حسام سلامت.
اینها اسامی است که فعلا بخاطرم هست اما اسامی دیگری هم هست که از قلم افتادهاند.
محققان و جامعهشناسان توانای خارج از ایران هم هستند که فارسی مینویسند یا آثارشان ترجمه میشود مثل علی میرسپاسی، احمد محمدپور، علی طایفی، فرهادخسرو خاور، داریوش عاشوری، افسانه نجمابادی، زیبا میرحسینی.
علوم اجتماعی ایران امروزه هزاران دانشآموخته دارد و تعداد کمی از آنها کنشگران خلاق و اثرگذاری در حوزه عمومی هستند.
تعداد قابل توجهی از دانشاموختگان جوان و دانشجویان علوم اجتماعی هم هستند که از طریق شبکههای اجتماعی کنشگری میکنند و بینش جامعهشناسانه دارند.
در رشتههای دیگر هم اندیشمندان نقاد و با شهامت و خلاق داریم که بینش جامعهشناسانه دارند. افراد بزرگ و برجستهای مانند محمدحسین پاپلییزدی در رشته جغرافیا یا مهندس عباس عبدی، محسن رنانی، فرشاد مومنی، محمدجواد غلامرضا کاشی، ابوالفضل دلاوری، هادی خانیکی، حسین بشیریه، صادق زیباکلام، سیدجواد طباطبایی، و شخصیتهای برجسته دیگر.
این یادداشت را قبل از نشر در گروه واتساپی تاریخ شفاهی جامعه شناسی گذاشتم و همکاران آن را نقد کردند. برخی گفتند میلز ایرانی نداریم، برخی هم آن را جنسیت زده دانسته و گفتند سهم زنان را نادیدهام، برخی هم فهرست را جامع ندانستند.
پاسخم به ناقدان این است که
۱) در مقیاس ایران داوری کنیم نه ایالات متحده آمریکا.
۲) فقط با معیارهایی که گفتم میلز ایرانی را بسنجیم و بشناسیم نه معیارهای دیگر.
۳) بکوشیم کسانی که در حوزه عمومی نقادانه میاندیشند و به گفتگوی انتقادی در جامعه کمک میکنند اعتبار و منزلت بدهیم.
۴) دانشگاهیان ما دچار طلاق عاطفی شدهاند و بندرت یکدیگر را به رسمیت میشناسند و یکدیگر را خطاب میکنند، مگر مواقع عتاب و خطاب.
۵) زنان را نام بردهام اما اگر کسی از قلم افتاده، معرفی کنید.
اما آیا جامعهشناسی داریم که سخن ابتکاری بگوید؟ این نقد مهمی است.
این که چه کسانی ایدههای ابتکاری دارند تاریخ مشخص میکند. اما در نسل جدید جامعهشناسان سبکهای نوشتاری بدیع و ایدههای ابتکاری را میبینم.
البته بدیع بودن مفهوم روشنی هم نیست. "خاص بودن" را ترجیح میدهم. خاص بودن یعنی ویژگیهای فکری و سبکی مخصوص خودشان را دارند. برای مثال،
سبک نوشتاری علیخواه خاص است.
نحوه صورتبندی کردن مساله کاظمی خاص است.
تاریخ شفاهی جامعهشناسی اقتصادی و کارافرینان ایرانی علیاصغر سعیدی خاص و منحصربفرد است.
کنشگری و سبک نوشتاری محمد فاضلی خاص است.
لحن گفتاری_ نوشتاری و نگاه تاریخی رحیم محمدی خاص است.
سخنوری و میان رشتهای اندیشی مصطفی مهرآیبن که فلسفه و ادبیات و جامعه شناسی را شورمندانه و دقیق تلفیق میکند، خاص خودش هست.
میان رشتهای، تاریخی. ادبی و جامعهشناختی اندیشی شروین وکیلی هم خاص است. همین طور دیگران....
🔹#نعمتالله_فاضلی، ١۶ مرداد ١۴٠٢
بعد از انتشار یادداشت "جامعهشناس قهرمان" مخاطبان پرسیدند آیا میلز ایرانی هم داریم؟ خواستهاند آنها را معرفی کنم.
بله، داریم. در میان دانش آموختگان علوم اجتماعی افراد توانایی داریم که مانند [چارلز رایت] میلز کنشگر و اندیشه ورزند و میتوان آنها را "روشنفکر دانشگاهی" نامید.
میلز متعهد به دانش بود، زبان علمی را عمیق میدانست، نقاد بود و در حوزه عمومی آمریکا عمیقا اثر گذار بود. ادیبی مینویسد کتاب "یقه سپیدان" میلز طی دو سال پانصد هزار نسخه فروش رفت. علت استقبال از این کتاب نثر خلاق و برانگیزاننده و مساله محور بودن آن بود.
میلز فقط برای جامعهشناسان نمینوشت، بل برای مردم مینوشت. میلز همچنین مشهور به "جامعهشناس غریب" بود. او تمام عمر حاشیه ماند. با این معیارها قهرمان و ماندگار شد.
در میان دانشآموختگان علوم اجتماعی تعدادی کم اما قابل توجه قهرمان جامعهشناس در سطوح متفاوت داریم. وزن آنها برابر نیست، اما از جنس روشنفکر دانشگاهیاند.
سعید مدنی برجستهترین آنهاست. او تحقیقات علمی برجستهای در زمینه مسایل اجتماعی منتشر کرده و نام او ماندگار میشود.از نسلهای قدیمیتر جامعهشناسان، پرویز پیران، تقی آزادارمکی، احمد رجبزاده، ناصر فکوهی، یوسف اباذری، مقصود فراستخواه، استاد فقید محمدامین قانعیراد، استاد فقید علی رضاقلی، سعید معیدفر، حسین سراجزاده، حمیدرضا جلاییپور، پرویز اجلالی، عباس عبدی، محسن گودرزی، علی اصغر سعیدی و سارا شریعتی و الهه کولایی و شهلا اعزازی هستند.
اما نسل جوانتر جامعهشناسان هم هستند که نقش فعال نقاد و خلاقی در حوزه عمومی ایران دارند و به زبان علمی میاندیشند و در آینده اگر ادامه دهند ماندگار میشوند. عباس کاظمی، محمد فاضلی، مصطفی مهر آیین، شروین وکیلی، آرش حیدری، حسن محدثی، رحیم محمدی، فردین علیخواه، جبار رحمانی، رضا امیدی، محسن حسام مظاهری، محمدرضا جلاییپور، سمیه توحیدلو و فاطمه صادقی و آرمان ذاکری، و حسام سلامت.
اینها اسامی است که فعلا بخاطرم هست اما اسامی دیگری هم هست که از قلم افتادهاند.
محققان و جامعهشناسان توانای خارج از ایران هم هستند که فارسی مینویسند یا آثارشان ترجمه میشود مثل علی میرسپاسی، احمد محمدپور، علی طایفی، فرهادخسرو خاور، داریوش عاشوری، افسانه نجمابادی، زیبا میرحسینی.
علوم اجتماعی ایران امروزه هزاران دانشآموخته دارد و تعداد کمی از آنها کنشگران خلاق و اثرگذاری در حوزه عمومی هستند.
تعداد قابل توجهی از دانشاموختگان جوان و دانشجویان علوم اجتماعی هم هستند که از طریق شبکههای اجتماعی کنشگری میکنند و بینش جامعهشناسانه دارند.
در رشتههای دیگر هم اندیشمندان نقاد و با شهامت و خلاق داریم که بینش جامعهشناسانه دارند. افراد بزرگ و برجستهای مانند محمدحسین پاپلییزدی در رشته جغرافیا یا مهندس عباس عبدی، محسن رنانی، فرشاد مومنی، محمدجواد غلامرضا کاشی، ابوالفضل دلاوری، هادی خانیکی، حسین بشیریه، صادق زیباکلام، سیدجواد طباطبایی، و شخصیتهای برجسته دیگر.
این یادداشت را قبل از نشر در گروه واتساپی تاریخ شفاهی جامعه شناسی گذاشتم و همکاران آن را نقد کردند. برخی گفتند میلز ایرانی نداریم، برخی هم آن را جنسیت زده دانسته و گفتند سهم زنان را نادیدهام، برخی هم فهرست را جامع ندانستند.
پاسخم به ناقدان این است که
۱) در مقیاس ایران داوری کنیم نه ایالات متحده آمریکا.
۲) فقط با معیارهایی که گفتم میلز ایرانی را بسنجیم و بشناسیم نه معیارهای دیگر.
۳) بکوشیم کسانی که در حوزه عمومی نقادانه میاندیشند و به گفتگوی انتقادی در جامعه کمک میکنند اعتبار و منزلت بدهیم.
۴) دانشگاهیان ما دچار طلاق عاطفی شدهاند و بندرت یکدیگر را به رسمیت میشناسند و یکدیگر را خطاب میکنند، مگر مواقع عتاب و خطاب.
۵) زنان را نام بردهام اما اگر کسی از قلم افتاده، معرفی کنید.
اما آیا جامعهشناسی داریم که سخن ابتکاری بگوید؟ این نقد مهمی است.
این که چه کسانی ایدههای ابتکاری دارند تاریخ مشخص میکند. اما در نسل جدید جامعهشناسان سبکهای نوشتاری بدیع و ایدههای ابتکاری را میبینم.
البته بدیع بودن مفهوم روشنی هم نیست. "خاص بودن" را ترجیح میدهم. خاص بودن یعنی ویژگیهای فکری و سبکی مخصوص خودشان را دارند. برای مثال،
سبک نوشتاری علیخواه خاص است.
نحوه صورتبندی کردن مساله کاظمی خاص است.
تاریخ شفاهی جامعهشناسی اقتصادی و کارافرینان ایرانی علیاصغر سعیدی خاص و منحصربفرد است.
کنشگری و سبک نوشتاری محمد فاضلی خاص است.
لحن گفتاری_ نوشتاری و نگاه تاریخی رحیم محمدی خاص است.
سخنوری و میان رشتهای اندیشی مصطفی مهرآیبن که فلسفه و ادبیات و جامعه شناسی را شورمندانه و دقیق تلفیق میکند، خاص خودش هست.
میان رشتهای، تاریخی. ادبی و جامعهشناختی اندیشی شروین وکیلی هم خاص است. همین طور دیگران....