#تاریخ #ارتباطات #مدیاویژن
🔸مسیر ٧ مرحلهای نظریههای ارتباطی
نظریههای ارتباطی تا کنون هفت مرحله را از سر گذراندهاند:
۱. ارتباطات به عنوان معانی بيان (رتوریک) كه بين دوره ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ مطرح بوده و اين دوران دوره غلبه تلقیهای زبانی و ادبی از ارتباطات بوده است و به ارتباطات از زاويه قدرت بيان و علم بديع نگريسته میشده است عليالقاعده از اين ديدگاه، تسليم بودن #مخاطب حرف اول و آخر است
۲. ارتباطات و علوم اجتماعی از ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ که دوره غلبه بحثهای مرتبط با #تاثيراترسانهای است و آرای ويلبر شرام، هارولد لسول، کورت لوين و پاول لازارسفلد و کارل هولند و برنارد برلسون مطرح بوده است.
۳. مرحله سوم (۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) انقلاب تجربی يا به عبارت بهتر دوران قرار گرفتن نظريهها در لوله آزمايش است که دوره مرزبندی دقيقتر پژوهشهای ارتباطی با تحليلهای تاريخی بيانی متکی بر متن و نيز دوره مطرح شدن مدل ارتباطی خطی شانون و ويور بوده است. (باز هم تسليم تلقی کردن مخاطب)
۴. در مرحله چهارم كه در واقع دهه پرآشوب ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ است شاهد تاكيد بر #ارتباطاتميانفردی هستيم و اين محصول جنبشهای مدنی در آمريکا است كه به اين ادبيات ارتباطی غنا میبخشد و فقط در همين دوره است که باورهای مربوط به بیقدرتی و انفعال مخاطبان تا حدودی دچار آسيب میشود.
۵. در مرحله پنجم (۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰) يك نوع رتوریک نوين پا میگيرد که در اين دوران دوباره بحثهای اقناع جان میگيرند و عبارت #مارشال_مکلوهان مبنی بر رسانه همان پيام است طرف توجه قرار میگيرد و اين در حالی است که آمريکا در اين دوران از وجود #نظريههایانتقادی در اروپا بیخبر است
۶. خاصيت دوره ششم (۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰) تعقيب و جستجو برای يك مدل جهانی است و در اين مرحله پس از دو دهه مطالعات تجربی به خلا يک تئوری بزرگ واحد در قبال فرايند ارتباط پی برده میشود و کتاب ساختار انقلابهای علمی، فيلسوف علم توماس کوهن تاثير عميقی بر حوزه ارتباطات میگذارد و نظريه پردازان ارتباطات پی میبرند که علم از پارادايم جهانی برخوردار بوده و آنان تا آن هنگام از وجود آن بیاطلاع بودهاند.
۷. اما مرحله هفتم كه به دوره انرژی و اضطراب معروف است و از ۱۹۸۰ تا امروز را در برمیگيرد در واقع با دورانی مواجه شدهايم که درآن چند رگه پژوهشی غلبه يافته است: پژوهشهای تحليلی، روشهای مبتنی بر قوم نگاری، نفوذ به جعبه سياه ذهن از طريق توجه به فرايندهای شناختی، مطالعه روابط بين فردی، باور به پلوراليسم و تفکيک كه همه بر خلاف توجه به مدل جهانی در دوره قبلی است.
🔸مسیر ٧ مرحلهای نظریههای ارتباطی
نظریههای ارتباطی تا کنون هفت مرحله را از سر گذراندهاند:
۱. ارتباطات به عنوان معانی بيان (رتوریک) كه بين دوره ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ مطرح بوده و اين دوران دوره غلبه تلقیهای زبانی و ادبی از ارتباطات بوده است و به ارتباطات از زاويه قدرت بيان و علم بديع نگريسته میشده است عليالقاعده از اين ديدگاه، تسليم بودن #مخاطب حرف اول و آخر است
۲. ارتباطات و علوم اجتماعی از ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ که دوره غلبه بحثهای مرتبط با #تاثيراترسانهای است و آرای ويلبر شرام، هارولد لسول، کورت لوين و پاول لازارسفلد و کارل هولند و برنارد برلسون مطرح بوده است.
۳. مرحله سوم (۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰) انقلاب تجربی يا به عبارت بهتر دوران قرار گرفتن نظريهها در لوله آزمايش است که دوره مرزبندی دقيقتر پژوهشهای ارتباطی با تحليلهای تاريخی بيانی متکی بر متن و نيز دوره مطرح شدن مدل ارتباطی خطی شانون و ويور بوده است. (باز هم تسليم تلقی کردن مخاطب)
۴. در مرحله چهارم كه در واقع دهه پرآشوب ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ است شاهد تاكيد بر #ارتباطاتميانفردی هستيم و اين محصول جنبشهای مدنی در آمريکا است كه به اين ادبيات ارتباطی غنا میبخشد و فقط در همين دوره است که باورهای مربوط به بیقدرتی و انفعال مخاطبان تا حدودی دچار آسيب میشود.
۵. در مرحله پنجم (۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰) يك نوع رتوریک نوين پا میگيرد که در اين دوران دوباره بحثهای اقناع جان میگيرند و عبارت #مارشال_مکلوهان مبنی بر رسانه همان پيام است طرف توجه قرار میگيرد و اين در حالی است که آمريکا در اين دوران از وجود #نظريههایانتقادی در اروپا بیخبر است
۶. خاصيت دوره ششم (۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰) تعقيب و جستجو برای يك مدل جهانی است و در اين مرحله پس از دو دهه مطالعات تجربی به خلا يک تئوری بزرگ واحد در قبال فرايند ارتباط پی برده میشود و کتاب ساختار انقلابهای علمی، فيلسوف علم توماس کوهن تاثير عميقی بر حوزه ارتباطات میگذارد و نظريه پردازان ارتباطات پی میبرند که علم از پارادايم جهانی برخوردار بوده و آنان تا آن هنگام از وجود آن بیاطلاع بودهاند.
۷. اما مرحله هفتم كه به دوره انرژی و اضطراب معروف است و از ۱۹۸۰ تا امروز را در برمیگيرد در واقع با دورانی مواجه شدهايم که درآن چند رگه پژوهشی غلبه يافته است: پژوهشهای تحليلی، روشهای مبتنی بر قوم نگاری، نفوذ به جعبه سياه ذهن از طريق توجه به فرايندهای شناختی، مطالعه روابط بين فردی، باور به پلوراليسم و تفکيک كه همه بر خلاف توجه به مدل جهانی در دوره قبلی است.