@shafiei_kadkani
🔸من هم کارِ خیر میکنم
«پدرم [محمود افشار] به من نوشت املاکی را که شما بایست از آن منتفع شوید؛ وقف کردم که مملکت بهره بَرَد. و حال وقت آن است که کارهای دولتی را رها کنی و این کار خیر را متصدی شوی. به ایشان نوشتم من هم کار خیر میکنم زیرا تمام وقتم را مصروف احیای آثار فرهنگی مملکت میکنم که کاری کمارزش نیست.»▫️ایرج افشار [یادداشتهای روزانه]
با یاد فرزانهٔ فروتنِ ایرانمدارِ ما؛مرحوم استاد #ایرج_افشار
۱۶ مهر ۱۳۰۴
۱۸ اسفند۱۳۸۹ #عکس: دکتر تورج دریایی
🔸من هم کارِ خیر میکنم
«پدرم [محمود افشار] به من نوشت املاکی را که شما بایست از آن منتفع شوید؛ وقف کردم که مملکت بهره بَرَد. و حال وقت آن است که کارهای دولتی را رها کنی و این کار خیر را متصدی شوی. به ایشان نوشتم من هم کار خیر میکنم زیرا تمام وقتم را مصروف احیای آثار فرهنگی مملکت میکنم که کاری کمارزش نیست.»▫️ایرج افشار [یادداشتهای روزانه]
با یاد فرزانهٔ فروتنِ ایرانمدارِ ما؛مرحوم استاد #ایرج_افشار
۱۶ مهر ۱۳۰۴
۱۸ اسفند۱۳۸۹ #عکس: دکتر تورج دریایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
@shafiei_kadkani
#سفر
🔸سفر مربّی مردست
اینکه انوری گفته است "سفر مربّی مردست" حرف درستی است. من از سفرها همان طور آموختهام که از کتابها. کوچه پس کوچههای شهرها، سنگ گور آبادیهای دورافتاده، لباسها و ابزارهای بومی، کتابهٔ ساختمانهای گذشته، درختهای کهنسال امامزادهها و آبدانها، رباطها و کاروانسراهای پراکنده در راهها، نامهای جغرافیایی خواه از آن آبادیها و خواه طایفهها و عشیرهها، قلعهها و برجها و میلههای برساخته بر ستیغ کوه و تپهها و بالاخره سخنان مردمان نازنین و بانوان آنان همانند صفحهٔ کتابها پرمطلب و با معنی بودهاند.
در سفرهای گلگشتی ایران باید دل به دریا زد و میان بیابان و آبادی فرق نگذاشت. هر دو دیدنی و بهره بردنی است. بسیار میشود که در دشت پی آبادی به خرابهای از گذشته برمیخورید و آثاری از پدران خود در آنجا مییابید و آن بیش از دهها صفحه کتاب برای شما آموزنده و گویندهٔ اسرار گذشته است.
▫️#ایرج_افشار | گلگشت در وطن، اختران ۱۳۸۳، صص۱۷_۱۸
#سفر
🔸سفر مربّی مردست
اینکه انوری گفته است "سفر مربّی مردست" حرف درستی است. من از سفرها همان طور آموختهام که از کتابها. کوچه پس کوچههای شهرها، سنگ گور آبادیهای دورافتاده، لباسها و ابزارهای بومی، کتابهٔ ساختمانهای گذشته، درختهای کهنسال امامزادهها و آبدانها، رباطها و کاروانسراهای پراکنده در راهها، نامهای جغرافیایی خواه از آن آبادیها و خواه طایفهها و عشیرهها، قلعهها و برجها و میلههای برساخته بر ستیغ کوه و تپهها و بالاخره سخنان مردمان نازنین و بانوان آنان همانند صفحهٔ کتابها پرمطلب و با معنی بودهاند.
در سفرهای گلگشتی ایران باید دل به دریا زد و میان بیابان و آبادی فرق نگذاشت. هر دو دیدنی و بهره بردنی است. بسیار میشود که در دشت پی آبادی به خرابهای از گذشته برمیخورید و آثاری از پدران خود در آنجا مییابید و آن بیش از دهها صفحه کتاب برای شما آموزنده و گویندهٔ اسرار گذشته است.
▫️#ایرج_افشار | گلگشت در وطن، اختران ۱۳۸۳، صص۱۷_۱۸
🔸نخستین کتاب ایرج افشار
نخستین کتاب استاد #ایرج_افشار در کتابخانه مرکزی (زمانی که در سن ٢۵ سالگی بودهاند)
@UT_Central_Library
نخستین کتاب استاد #ایرج_افشار در کتابخانه مرکزی (زمانی که در سن ٢۵ سالگی بودهاند)
@UT_Central_Library
ایرج افشار.pdf
308.8 KB
#کتابداری #ایرج_افشار
🔸ایرج افشار در کشاکش با شماری بر سر تجدد و سنت در کتابداری ایران
▫️نوشته: #عبدالحسین_آذرنگ
🔸ایرج افشار در کشاکش با شماری بر سر تجدد و سنت در کتابداری ایران
▫️نوشته: #عبدالحسین_آذرنگ
🔸دهمین سالروز درگذشت استاد ایرج افشار
هیجدهم اسفند امسال، دهمین سالروز درگذشت استاد #ایرج_افشار است. یکی از باارزشترین کارهای وی، ریاست طولانی او بر کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و تبدیل کردن آن به یک کتابخانه بزرگ دانشگاهی با انبوهی از مواد کتاب چاپی، خطی، اسناد، عکس و جز آن بود.
هیجدهم اسفند امسال، دهمین سالروز درگذشت استاد #ایرج_افشار است. یکی از باارزشترین کارهای وی، ریاست طولانی او بر کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و تبدیل کردن آن به یک کتابخانه بزرگ دانشگاهی با انبوهی از مواد کتاب چاپی، خطی، اسناد، عکس و جز آن بود.
🔸دریغا افشار!
حدود نیمقرن با او زندگی كردم در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یک جملهٔ سیاسی از او نشنیدم.او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یک سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهٔ سرنوشت جهانِ ایرانی بود. به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد مصدّق، و اللّهیار صالح بود و هم مستشار مؤتمن سیّد حسن تقیزاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كرهٔ زمین، هیچكس از معاصرانِ ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد.
البته، در کنارِ او، یارشاطر را هم به یاد میآورم.
پژوهشگرانِ عرصهٔ ایرانشناسیِ جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدارِ ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهٔ ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
▫️#محمدرضا_شفیعیکدکنی
▫️بخارا، شمارهٔ ۸۱
حدود نیمقرن با او زندگی كردم در كوه و دشت، در سفر و حضر، در وطن و سرزمینهای بیگانه، و یک جملهٔ سیاسی از او نشنیدم.او روزنامه نمیخواند و در منزلش رادیو و تلویزیون نداشت.
به راستی او، اهل سیاست نبود و اهل هیچ حزب و دستهای نبود ولی یک سیاست بزرگ را همواره پیش چشم داشت و با آن زندگی میكرد و آن سیاست، مصلحتْاندیشی دربارهٔ سرنوشت جهانِ ایرانی بود. به همین دلیل، هم موردِ احترام دكتر محمد مصدّق، و اللّهیار صالح بود و هم مستشار مؤتمن سیّد حسن تقیزاده.
در مراكز علمی جهان و در حوزههای #ایرانشناسی دانشگاههای كرهٔ زمین، هیچكس از معاصرانِ ما، اعتبار و حرمت #ایرج_افشار را ندارد.
البته، در کنارِ او، یارشاطر را هم به یاد میآورم.
پژوهشگرانِ عرصهٔ ایرانشناسیِ جهان، در حوزههای تاریخ، مردمشناسی، ادبیّات فارسی، باستانشناسی، كتابشناسی و كتابداری و اطّلاعرسانی، همواره، در آثار خویش وامدارِ ایرج افشار بودهاند و خواهند بود.
بزرگا مردا كه او بود و دریغا و بسیار بار دریغا كه به پنجاه چهرهٔ ممتاز هم نمیتوان جای خالیِ آن یگانه را پُر كرد.
▫️#محمدرضا_شفیعیکدکنی
▫️بخارا، شمارهٔ ۸۱
#دورونزدیک #تاریخ #روزنامهنگاری
🔸 گرانی کاغذ
به واسطه قلت و گرانی کاغذ [روزنامه] یک صفحه شده اما قیمت همان است که بود!
– ١٣٣٣ ه.ق.
▫️سالور، ١٣٧۴: ج۶، ۴٢۶٧
▫️مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. ١٣٧۴. روزنامه خاطرات عینالسلطنه. ١٠ جلد. به کوشش #مسعود_سالور و #ایرج_افشار. تهران: اساطیر.
🔸 گرانی کاغذ
به واسطه قلت و گرانی کاغذ [روزنامه] یک صفحه شده اما قیمت همان است که بود!
– ١٣٣٣ ه.ق.
▫️سالور، ١٣٧۴: ج۶، ۴٢۶٧
▫️مأخذ: سالور، قهرمان میرزا. ١٣٧۴. روزنامه خاطرات عینالسلطنه. ١٠ جلد. به کوشش #مسعود_سالور و #ایرج_افشار. تهران: اساطیر.
عکسهایی از استاد #ایرج_افشار بر دیوار موزه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران