یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
224 subscribers
4.92K photos
703 videos
32 files
643 links
Yejayekhob
ارتباط مستقیم با من
@pghmfy

https://t.me/HarfBeManBOT?start=ODMxNTM5MDA
Download Telegram
داریم می‌ریم تمیشه نزدیک #بندرترکمن که بازمانده‌های دومین دیوار بلند دفاعی دنیا رو ببینیم


تَمیشَه یا تمیشه‌ بانصران که در منابع عربی به آن طمیس و طمیسه نیز گفته‌اند، یکی از شهرهای باستانی و تاریخی مهم در خطه‌ تبرستان بوده که امروزه خرابه‌های تاریخی به جا مانده از آن در نزدیکی روستای سر کلاته خراب‌شهر از توابع شهرستان کردکوی واقع است.
تمیشه در روزگار ساسانیان نیز شهری آباد بوده و در اسطوره‌های ایرانی و شاهنامه فردوسی اقامتگاه فریدون پادشاه آریاییان خوانده‌ شده است. در منابع آمده است خسرو انوشیروان ساسانی به آن شهر رفته و مدتی را در آنجا گذرانده و دستور گسترش شهر و ساخت بارو و دیوار دفاعی تمیشه را به‌منظور جلوگیری از یورش‌ تُرکان و قبایل شرقی داده است


در واقع انوشیروان هنگامی ‌که دیوار دفاعی گرگان را در سراسر نواحی شمالی استان گلستان کنونی می‌ساخت، ضلع غربی آن را هم‌ساخت. دیوار دفاعی گرگان از کوه‌های گلیداغ در شرق استان تا دریای خزر  و ضلع غربی آن از دریا تا ارتفاعات رشته‌کوه البرز امتداد داشته است.

ازاین‌رو پژوهشگران و باستان‌شناسان، این دو اثر را یک دیوار می‌دانند که به دلایل نظامی و امنیتی هم‌زمان ساخته‌اند. باستان‌شناسان تأکید دارند دولت ساسانی ديوار تاريخی تميشه را که ادامه ديوار تاريخی گرگان است در اواخر قرن پنجم و ششم ميلادی براي جلوگيری از هجوم هپتاليان ساخته‌اند.

همانند تکنیک ساخت دیوار دفاعی گرگان، در چندين نقطه در مسير ديوار کوره‌های آجرپزی قرار دارد که تأمین‌کننده مصالح اصلی ديوار تميشه بوده است. این ديوار دارای خندق عميق در قسمت غربی و به سمت شهر تميشه است و از سمت شرق به دره‌های عميق و رودخانه منتهی می‌شود.






#گلستان
#گرگان
#تاریخ
#فردوسی
بدانگه شود تاج خسرو بلند
که دانا بود نزد او ارجمند




#فردوسی
امام جمعه یزد:
درفرانسه دختری که حجاب داشته باشد، می زنند و می کشند!!!

این ادعای اقای امام جمعه محترم بر اساس کدام پایه ومدرک است؟ کدام دختری در فرانسه به خاطرحجاب مضروب و یا کشته شده؟



کسی را که مغزش بودپرشتاب
فراوان سخن باشد و دیریاب
زدانش چو جان تو را مایه نیست
به از خاموشی هیچ پیرایه نیست




#فردوسی
ضحاک پسر مرداس پیر بود. مرداس امیری تازی و نیک سرشت و پاک بود.
اهریمن ضحاک رو فریب داد که تو جوانی باید حکومت کنی نه پدر پیرت
ضحاک وسوسه شد و پدر را کشت و بر تخت نشست.

بعد اهریمن در لباس آشپزی توانمند، به دربار ضحاک رفت و ضحاک رو به شکم پرستی عادت داد و بعد دو بوسه ی اهریمن بر سر شانه های ضحاک، دو مار بر سر شانه هایش رویید که خوراکشان مغز انسان بود.


در همین زمان جمشید پادشاه ایران دچار غرور شد و فره ایزدی رو از دست داد.
ایرانیان در جستجوی پادشاه جدید بودند و به ضحاک اعتماد کردند.
ضحاک به ایران حمله کرد و کسی مقاومت نکرد و کشور به دست ضحاک ماردوش افتاد.
جمشید فرار کرد و در نهایت کنار دریای چین به چنگ ضحاک افتاد.
جمشید رو با اره دو نیم کردند و پادشاهی هفتصد ساله ‌و تاج و تخت رو صاحب شد.


دختران جمشید، شهنواز و ارنواز اسیر و همسر ضحاک شدند. ضحاک آنها رو به تیمار مارهایش واداشت.

ضحاک دو آشپز داشت که هر روز مغز دو جوان رو برای مارها آماده می‌کردند.


ارنواز و شهنواز با همکاری دو آشپز دربار ضحاک، هر روز یکی از جوانان رو نجات می دادند و به جایش مغز گوسفند به مارها می دادند.
پسرانی که فراری می‌دهند به کوه زاگرس پناه می برند و بعدها قوم کرد رو تشکیل می‌دهند.



مردم از ظلم و ستم ضحاک به ستوه آمده بودند. شبی ضحاک خواب دید که خردمندان اینطور تعبیر کردند: فریدون نامی تو را از تخت به زیر خواهد کشید.


ضحاک ترسید و دستور داد فریدون رو پیش از تولد پیدا کنند.

فرانک مادر فریدون از ترس ماموران ضحاک، فریدون و گاو پَرمایَه رو به دشتبانی سپرد. فریدون تا سه سالگی در آنجا ماند و از شیر آن گاو نوشید و بزرگ شد. بعدها ضحاک گاو پَرمایَه رو به خاطر شیر دادن به فریدون کشت!


فرانک زنی زیبا، آگاه و هوشیار بود، همسرش آبتین خوراک مارهای ضحاک شده بود. دو پسر دیگر هم داشت به نام های برمایه و کیانوش ولی بعد از دشتزار همراه فریدون آواره ی کوه دماوند شد تا جان فریدون در امان بماند
فرانک و فریدون تا شانزده سالگی فریدون در کوه دماوند ماندند و فریدون نزد یک مرد عابد در دماوند تربیت شد.


فریدون به خونخواهی پدرش آماده ی قیام علیه ضحاک میشه ولی فرانک ازش می خواهد که صبوری کنه تا زمانش برسه.


فریدون تا سی سالگی صبر می کنه، بعد با کاوه ی آهنگر علیه ضحاک قیام می کنه.

حالا کاوه کی بوده؟
کاوه یک مرد صنعتگر بوده که ۱۸ پسر داشته که ۱۷ تای آنان خوراک ماران ضحاک میشن. پسر آخر رو هم می خواستند برای تغذیه ی مارها ببرند که کاوه به درگاه ضحاک دادخواهی می‌کنه
ضحاک جان پسر آخری رو می بخشه ولی از کاوه می خواهد که شهادت بدهد ضحاک آدم حقیقت و عدالت است.
کاوه شهادتنامه رو پاره می کنه و از درگاه ضحاک بیرون میاد.
از پیشبند چرمیش پرچمی درست می کنه که نماد اعتراض علیه ظلم ضحاک میشه.


با همراهی همان پسرانی که از چنگال ضحاک رها شدند (کردها) ضحاک رو سرنگون می‌کنند و فریدون که از پدری ایرانی و مادری از دودمان شیلا ( شبه جزیره کره ی امروزی) به تخت پادشاهی ایران زمین می‌نشیند.


فریدون چندبار تلاش می کنه ضحاک رو بکشه ولی نمی‌تونه چون نامیرا بوده.
سروش و پیغامی از سمت اهورامزدا برای فریدون میاد که ضحاک نباید کشته بشه چون از جسدش پلیدی و بدی در جهان منتشر میشه.

پس فریدون ضحاک رو به بند می‌کشه و در کوه دماوند زندانی می‌کنه‌


بعد از پیروزی فریدون بر ضحاک، تا مدتها فرانک از پیروزی پسرش بی خبر بوده.
بعد از اینکه از پیروزی پسرش مطلع میشه، گنجینه های نهان رو می‌گشاید و اموالش رو به نیازمندان می بخشد و جشن های زیادی گرفت و مهمانی های زیادی می‌دهد و در نهایت نزد پسرش فریدون به سوادکوه (به روایتی آمل) می‌رود.


مردم بخش هایی از مازندران هنوز هم سالروز پیروزی فریدون به ضحاک رو جشن می گیرند و بهش می‌گن رامروز (۲۱ مهرماه)





#فردوسی در این داستان انگار آینده رو پیشگویی کرده است!
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
ضحاک پسر مرداس پیر بود. مرداس امیری تازی و نیک سرشت و پاک بود. اهریمن ضحاک رو فریب داد که تو جوانی باید حکومت کنی نه پدر پیرت ضحاک وسوسه شد و پدر را کشت و بر تخت نشست. بعد اهریمن در لباس آشپزی توانمند، به دربار ضحاک رفت و ضحاک رو به شکم پرستی عادت داد و بعد…
قبول دارید شاهنامه از رازآلودترین آثار ایرانیان است؟


زمانی که زال از سیمرغ جدا میشه، سیمرغ سه تا از پرهایش رو می‌کند و به زال می‌بخشد تا هر وقت که در تنگنا قرار گرفت آن را آتش بزند و سیمرغ به یاریش بیاد.

پر اول رو زمانی زال آتش می‌زند که همسرش رودابه موقع وضع حمل رستم به بستر مرگ می‌افتد.
سیمرغ به یاریش می‌آید و کمک می کنه تا رستم به اصطلاح امروزی سزارین بشه و به دنیا بیاد.

بعد زال دو پر دیگر رو به رستم می‌بخشد.


رستم در نبرد با اسفندیار وقتی مستأصل میشه پر دوم رو آتش می‌زند. سیمرغ نقطه ضعف اسفندیار رو بهش میگه و کمک می‌کنه تا پیروز بشه.



اما هیچ جای دیگری از شاهنامه از پر سوم سخن گفته نشده.
رستم در هفت خوان مقابل دیو سیاه و سفید تا پای جان می جنگد ولی پر سوم رو نمی سوزاند. به چاه شغاد گرفتار میشه و تیر می‌خوره و کشته میشه ولی پر سوم رو آتش نمی‌زنه!



پر سوم کجاست؟!




#فردوسی
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
قبول دارید شاهنامه از رازآلودترین آثار ایرانیان است؟ زمانی که زال از سیمرغ جدا میشه، سیمرغ سه تا از پرهایش رو می‌کند و به زال می‌بخشد تا هر وقت که در تنگنا قرار گرفت آن را آتش بزند و سیمرغ به یاریش بیاد. پر اول رو زمانی زال آتش می‌زند که همسرش رودابه موقع…
«این زن‌ها هستند که به داستان تراژیک آب و رنگ بخشیده‌اند

اگر تهمینه نبود مرگ سهراب آنقدر مؤثر و غم‌انگیز جلوه نمی‌کرد. همین‌گونه است مرگ فرود اگر جریره نبود، و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود، و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود،
مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود

سیمای تراژیک زن در شاهنامه به نجیب‌ترین و پاکیزه‌ترین نحو یعنی به عنوان مادر و همسر جلوه می‌کند، نه به عنوان معشوق

شاهنامه بر خلاف آنچه در نزد اشخاص نا‌آشنا معروف شده یک کتاب ضدّ زن نیست. در تمام دوران پهلوانی، از سودابه که بگذریم،
یک زن پتیاره دیده نمی‌شود. اکثر زنان در شاهنامه نمونهٔ بارز زن تمام‌عیار هستند. در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگ‌منشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهره‌مندند. حتی زنانی که خارجی هستند چون با ایران می‌پیوندند،از صمیم قلب ایرانی می‌شوند و جانب نیکی را که جانب ایران است می‌گیرند.»

آوا‌ها و ایماها
زنده‌یاد استاد دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن




#فردوسی
به نیکی گرای و میازار کس
ره رستگاری همین است و بس


#فردوسی