مامان بزرگ رضا دیشب بهم زنگ زد و ازم پرسید میایی #خوی ؟
گفتم به امید خدا بله
بعد برایم خوند:
ای امیدم کبوتر سفیدم
تو از راه رسیدی به آرزو رسیدم
به خاطر دل تو دل از همه بریدم!
خب نمیرم براش؟!
گفتم به امید خدا بله
بعد برایم خوند:
ای امیدم کبوتر سفیدم
تو از راه رسیدی به آرزو رسیدم
به خاطر دل تو دل از همه بریدم!
خب نمیرم براش؟!
هر وقت به رضا میگم: #خوی دوره و سالی یک بار بیشتر نمی تونم مسیر رفت و برگشتش رو تحمل کنم و سختمه و ...
میگه: دوره چون تو اینطوری بهش نگاه میکنی. اگه این مسیر رو با علاقه بری نزدیک هم هست!!
الآن راه افتادیم بریم خوی.
تو ماشین گفت: میوه بده!
گفتم: نیاوردم!
گفت: عه! هیچی؟!
گفتم: آره نگاهم رو به مسیر #خوی عوض کردم! یه قدم راهه دیگه میوه و خوراکی نمیخواد همراه ببریم!
والا!
#همسرانه
میگه: دوره چون تو اینطوری بهش نگاه میکنی. اگه این مسیر رو با علاقه بری نزدیک هم هست!!
الآن راه افتادیم بریم خوی.
تو ماشین گفت: میوه بده!
گفتم: نیاوردم!
گفت: عه! هیچی؟!
گفتم: آره نگاهم رو به مسیر #خوی عوض کردم! یه قدم راهه دیگه میوه و خوراکی نمیخواد همراه ببریم!
والا!
#همسرانه
ببینید مامان بزرگ رضا چی بهم بخشیده!
قلیان یک وجب حدود بیست سانتی متری است
ساخت ایران است و واسه نیم قرن قبل!
مامان بزرگ بهم سفارش کرد مراقب باشم رضا قلیونی نشه😂😂
#خوی
قلیان یک وجب حدود بیست سانتی متری است
ساخت ایران است و واسه نیم قرن قبل!
مامان بزرگ بهم سفارش کرد مراقب باشم رضا قلیونی نشه😂😂
#خوی
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
ببینید مامان بزرگ رضا چی بهم بخشیده! قلیان یک وجب حدود بیست سانتی متری است ساخت ایران است و واسه نیم قرن قبل! مامان بزرگ بهم سفارش کرد مراقب باشم رضا قلیونی نشه😂😂 #خوی
مامان بزرگ علاوه بر این چند تکه لیوان، بشقاب، پیش دستی و کاسه و کریستال روسی که حداقل واسه صد و پنجاه سال قبل هستند بهم داد
جز جهیزیه ی آنا (مادرشوهر مادرشوهر مادرشوهرم!) بوده
به رضا گفتم یادگاری نگهشون میدارم و به دخترهایم می دهم.
خیلی از آذری های ایران میخوان کلاس بگذارند میگن ما از روسیه، باکو و ... آمدیم!
ولی اجداد دخترهای من واقعا از گنجه آمدند و مدارکش هم موجود است!
پ. ن: این رو همیشه گفتند که اجدادشان تاجر فرش بودند و بین گنجه و خوی در رفت و آمد بودند دائم.
پدربزرگ رضا هم اصالتا واسه خوی بوده ولی چون پدرش هم تو گنجه هم ایران خونه داشته قبل از جدایی از ایران تو گنجه متولد شده.
بعد پدر پدربزرگ رو می برند جنگ و برنمیگرده و خانواده اش ایران رو واسه زندگی به شوروی ترجیح میدهند و می آیند خوی ساکن میشوند!
منزلشون تو گنجه هنوز هم هست ولی سندی ازش ندارند که بخواهند ملک رو زنده کنند!
#خوی
#رونیسا
#پانیسا
جز جهیزیه ی آنا (مادرشوهر مادرشوهر مادرشوهرم!) بوده
به رضا گفتم یادگاری نگهشون میدارم و به دخترهایم می دهم.
خیلی از آذری های ایران میخوان کلاس بگذارند میگن ما از روسیه، باکو و ... آمدیم!
ولی اجداد دخترهای من واقعا از گنجه آمدند و مدارکش هم موجود است!
پ. ن: این رو همیشه گفتند که اجدادشان تاجر فرش بودند و بین گنجه و خوی در رفت و آمد بودند دائم.
پدربزرگ رضا هم اصالتا واسه خوی بوده ولی چون پدرش هم تو گنجه هم ایران خونه داشته قبل از جدایی از ایران تو گنجه متولد شده.
بعد پدر پدربزرگ رو می برند جنگ و برنمیگرده و خانواده اش ایران رو واسه زندگی به شوروی ترجیح میدهند و می آیند خوی ساکن میشوند!
منزلشون تو گنجه هنوز هم هست ولی سندی ازش ندارند که بخواهند ملک رو زنده کنند!
#خوی
#رونیسا
#پانیسا