طلاق تا پایان سال ممنوع شد
به منظور جلوگیری از مراجعه حضوری زوجین متقاضی طلاق، سامانه تصمیم تا پایان سال غیرفعال شد.
یعنی مراجعه ی حضوری واسه ازدواج کرونا رو منتقل نمی کنه ولی مراجعه ی حضوری واسه طلاق کرونا رو منتقل می کنه؟!
اگه نیتتون کنترل شیوع کروناست همه ی فعالیت ها رو تا پایان سال لغو کنید!
#کرونا
#طلاق
#ازدواج
#آمارسازی
به منظور جلوگیری از مراجعه حضوری زوجین متقاضی طلاق، سامانه تصمیم تا پایان سال غیرفعال شد.
یعنی مراجعه ی حضوری واسه ازدواج کرونا رو منتقل نمی کنه ولی مراجعه ی حضوری واسه طلاق کرونا رو منتقل می کنه؟!
اگه نیتتون کنترل شیوع کروناست همه ی فعالیت ها رو تا پایان سال لغو کنید!
#کرونا
#طلاق
#ازدواج
#آمارسازی
Forwarded from Vahid Online وحید آنلاین
شما که #مهاجرت کردید اولین #شوک_فرهنگی که برای بقیه درست کردید چی بوده حالا؟
injaneb_
سس کچاپ رو پیتزا. که وقتی دیدن ازش عکس گرفتن از میزان تعجب.
saa_dhi
با بچههای دانشگاه رفتیم رستوران. تو رستوران روی پیتزام #کچاپ ریختم. یکی سر میز نزدیک بود بالا بیاره!
AmirGhanbarii
۱-رو پیتزا سس زدم.
۲-گفتم ایران خیلیها دخترعمو پسرعمو ازدواج میکنند (این غلط رو نکنین آقا) .
nastaran____
یکی از بزرگترین شوکها واسشون وقتیه که میفهمن توی ایران #ازدواج_فامیلی یه چیز رایجه.
tahtagharichi
گفتم مادر پدرم دخترخاله پسرخالهاند :)) نزدیک بود فحش خواهرمادر بده
Yousefsadat
سر قرار بودیم، بحث خانواده شد بهش گفتم پدر و مادر من دخترعمو پسرعمون. و خب من نمیدونستم که برای اینها تا این حد هم incest ["زنا با محارم"] محسوب میشه.
Farshaaaaaaad
دوست من به خانواده دوستپسرش گفته بود مامان باباش پسرخاله دخترخاله بودن ازدواج کردن! اونا انقدر بدشون اومده بود تا یه ماه با اکراه به این نگاه میکردن!
میگفت اونجا اعضای فامیل مثل خواهر برادر میمونند براشون. همینقدر زشت بوده که انگار خواهر برادر ازدواج کردن!
mystery0x0x
به مادر کُره ای دوست بچهام گفتم: من و شوهرم با هم فامیلیم. اون هم برای اینکه بیادبی نباشه و بخواد یه جوری تعجب زیادش رو بپوشونه گفت: عیب نداره میدونی که خاندان امپراطوری ژاپن هم همهشون با هم فامیل هستن :)))))
barbaamom
توی ژاپن قبلا خیلیها با خواهر و دخترشون ازدواج میکردن مخصاصا پادشاهاشون
Rosalin56934653
آپارتمان سوسک داشت، خواهرم زنگ زد مسوولش اومد. هی میگفت:
Everywhere is full of cocks... I open a drawer: cocks, cupboard: cocks... everywhere cocks [🔞🔗]...
یارو 😳😳😳😳
🤣🤣🤣🤣🤣🤣
BehiInFarsi
گفتند dress up پارتیه. بس که تو کویینزلند همه با شلوارک و تیشرت و دمپایی راه میرفتند، من گفتم آخ جون یکجا اقلا شیک و پیک میکنم. دیگه اسم پارتی روشه دیگه! هیچی دیگه خوشگل و کفش پاشنهدار و لباس آنچنانی و آرایش غلیظ! رفتم دیدم ای دل غافل! گفتن اوه اسکورتگرل! تشویق شدم کلی! 😂 [wikipedia]
nabatdagh
با اختلاف اون داستانی که امیر فرفر تعریف کرده بود که رفیقش زنگ زد بود به ۹۱۱ و یه چیزی تو مایههای My wife is hot گفته بود بهترین چیزی بود که من شنیده یا خونده بودم #مهاجرت
mahyarq
👆این توییت ۲ سال پیش👇:
دوستم تعریف میکرد که دوستش از خاطرات سال اولی که کانادا اومدند تعریف میکرده که خانومش تب شدید کرده بوده و تو تخت افتاده شوهر زنگ میزنه ۹۱۱ میگه:
My wife is so hot.
اون هم با تعجب میپرسه خوب الان کجاست؟ مرد میگه:
In bed.
تلفنچی بهش میگه:
So, good for you.
😄😄😄
Amirferfer
هفته اولی بود که فرنگ بودیم رفتم مشروب خریدم گفت کارت شناسایی بده من هم پاسپورت ایران رو دادم هاج و واج فروشنده نگاه میکرد که الان چی شد عکس باحجاب دو تا شیشه الکل ۴۰٪ در دست
Sama_Sh1986
مهمونی سر کار شامپاین باز کردن و همه خوردیم بهجز یکی از رییسها که مسلمان محجبه بود که طبیعتا مشروبات الکلی نمینوشید. من تازهوارد بودم و از فرداش همکارها یکی یکی میآمدند و مودبانه میپرسیدند ورژن #اسلام تو با ورژن اسلام ثمر فرق داره؟!😂😂😂😂
AzadeSahraeian
من تو حیاط دانشکده رو نیمکت نشسته بودم استادم که همون موقع [رئیس] دانشکده هم بود با رانندهاش داشتن رد میشدند برن ناهار، من بلند شدم سلام کردم، رانندهاش گفت شما هم میای برای ناهار؟ استادم بهش گفت نه این ایرانیها اینجورین بلند میشن :)))
Environ125
من سر کلاس درس به پای استادهام پا میشدم. چندبار استاد پرسید شما مشکلی دارید یا سوالی داری میایستی گفتم نه. بعد از دفتر اساتید نامه آمد که بیا حرفبزنیم، رفتم و رییس مدرسه گفت چته؟ گفتم تو فرهنگ ما اینطوریه. به تمام اساتید ایمیلدادن که این ایرانیه و شما به گیرندهها دست نزنید. :)
Shirinnezafati
اولین جلسه کلاس استاد که اومد تو از جام طبق عادت پاشدم، ولی خب هیشکی تکون نخورد، منم نشون دادم که مثلا میخواستم لباسم رو درست کنم زیرم و نشستم 😬😬
NiloofarGhd
هنوز هم ٣ بار روبوسی میکنم! طرف بعد از دومیه میره عقب من دنبالش که سومی رو بگیرم ازش 😆😆😆
Hillman_mc
با خانواده رفته بودیم یه رستوران ایتالیایی شیک تو سیدنی
پسر چهار سالهام هم صندلیها را هی هل میداد و صدای بدی تولید میشد هر چی هم میگفتم پسرم بیا بشین توجه نمیکرد چون براش جذاب بود
من ناخودآگاه گفتم لااله الا ا...
کل رستوران را برای چند لحظه سکوت سردی فراگرفت.
Jalal_Nakhaie
شوک من این بود که وقتی برای اولین قرارداد مسئول HR از من پرسید بچه داری؟ گفتم ازدواج نکردم.
با تعجب و یک حالت خاصی تو چشمهاش گفت چه ربطی داره؟ هر دومون یک دقیقه سکوت کردیم.
Firouzi_Amin
#ایرانی #خارج
📡 @VahidOnline
بیشتر: telegra.ph/cs-04-15 👇
injaneb_
سس کچاپ رو پیتزا. که وقتی دیدن ازش عکس گرفتن از میزان تعجب.
saa_dhi
با بچههای دانشگاه رفتیم رستوران. تو رستوران روی پیتزام #کچاپ ریختم. یکی سر میز نزدیک بود بالا بیاره!
AmirGhanbarii
۱-رو پیتزا سس زدم.
۲-گفتم ایران خیلیها دخترعمو پسرعمو ازدواج میکنند (این غلط رو نکنین آقا) .
nastaran____
یکی از بزرگترین شوکها واسشون وقتیه که میفهمن توی ایران #ازدواج_فامیلی یه چیز رایجه.
tahtagharichi
گفتم مادر پدرم دخترخاله پسرخالهاند :)) نزدیک بود فحش خواهرمادر بده
Yousefsadat
سر قرار بودیم، بحث خانواده شد بهش گفتم پدر و مادر من دخترعمو پسرعمون. و خب من نمیدونستم که برای اینها تا این حد هم incest ["زنا با محارم"] محسوب میشه.
Farshaaaaaaad
دوست من به خانواده دوستپسرش گفته بود مامان باباش پسرخاله دخترخاله بودن ازدواج کردن! اونا انقدر بدشون اومده بود تا یه ماه با اکراه به این نگاه میکردن!
میگفت اونجا اعضای فامیل مثل خواهر برادر میمونند براشون. همینقدر زشت بوده که انگار خواهر برادر ازدواج کردن!
mystery0x0x
به مادر کُره ای دوست بچهام گفتم: من و شوهرم با هم فامیلیم. اون هم برای اینکه بیادبی نباشه و بخواد یه جوری تعجب زیادش رو بپوشونه گفت: عیب نداره میدونی که خاندان امپراطوری ژاپن هم همهشون با هم فامیل هستن :)))))
barbaamom
توی ژاپن قبلا خیلیها با خواهر و دخترشون ازدواج میکردن مخصاصا پادشاهاشون
Rosalin56934653
آپارتمان سوسک داشت، خواهرم زنگ زد مسوولش اومد. هی میگفت:
Everywhere is full of cocks... I open a drawer: cocks, cupboard: cocks... everywhere cocks [🔞🔗]...
یارو 😳😳😳😳
🤣🤣🤣🤣🤣🤣
BehiInFarsi
گفتند dress up پارتیه. بس که تو کویینزلند همه با شلوارک و تیشرت و دمپایی راه میرفتند، من گفتم آخ جون یکجا اقلا شیک و پیک میکنم. دیگه اسم پارتی روشه دیگه! هیچی دیگه خوشگل و کفش پاشنهدار و لباس آنچنانی و آرایش غلیظ! رفتم دیدم ای دل غافل! گفتن اوه اسکورتگرل! تشویق شدم کلی! 😂 [wikipedia]
nabatdagh
با اختلاف اون داستانی که امیر فرفر تعریف کرده بود که رفیقش زنگ زد بود به ۹۱۱ و یه چیزی تو مایههای My wife is hot گفته بود بهترین چیزی بود که من شنیده یا خونده بودم #مهاجرت
mahyarq
👆این توییت ۲ سال پیش👇:
دوستم تعریف میکرد که دوستش از خاطرات سال اولی که کانادا اومدند تعریف میکرده که خانومش تب شدید کرده بوده و تو تخت افتاده شوهر زنگ میزنه ۹۱۱ میگه:
My wife is so hot.
اون هم با تعجب میپرسه خوب الان کجاست؟ مرد میگه:
In bed.
تلفنچی بهش میگه:
So, good for you.
😄😄😄
Amirferfer
هفته اولی بود که فرنگ بودیم رفتم مشروب خریدم گفت کارت شناسایی بده من هم پاسپورت ایران رو دادم هاج و واج فروشنده نگاه میکرد که الان چی شد عکس باحجاب دو تا شیشه الکل ۴۰٪ در دست
Sama_Sh1986
مهمونی سر کار شامپاین باز کردن و همه خوردیم بهجز یکی از رییسها که مسلمان محجبه بود که طبیعتا مشروبات الکلی نمینوشید. من تازهوارد بودم و از فرداش همکارها یکی یکی میآمدند و مودبانه میپرسیدند ورژن #اسلام تو با ورژن اسلام ثمر فرق داره؟!😂😂😂😂
AzadeSahraeian
من تو حیاط دانشکده رو نیمکت نشسته بودم استادم که همون موقع [رئیس] دانشکده هم بود با رانندهاش داشتن رد میشدند برن ناهار، من بلند شدم سلام کردم، رانندهاش گفت شما هم میای برای ناهار؟ استادم بهش گفت نه این ایرانیها اینجورین بلند میشن :)))
Environ125
من سر کلاس درس به پای استادهام پا میشدم. چندبار استاد پرسید شما مشکلی دارید یا سوالی داری میایستی گفتم نه. بعد از دفتر اساتید نامه آمد که بیا حرفبزنیم، رفتم و رییس مدرسه گفت چته؟ گفتم تو فرهنگ ما اینطوریه. به تمام اساتید ایمیلدادن که این ایرانیه و شما به گیرندهها دست نزنید. :)
Shirinnezafati
اولین جلسه کلاس استاد که اومد تو از جام طبق عادت پاشدم، ولی خب هیشکی تکون نخورد، منم نشون دادم که مثلا میخواستم لباسم رو درست کنم زیرم و نشستم 😬😬
NiloofarGhd
هنوز هم ٣ بار روبوسی میکنم! طرف بعد از دومیه میره عقب من دنبالش که سومی رو بگیرم ازش 😆😆😆
Hillman_mc
با خانواده رفته بودیم یه رستوران ایتالیایی شیک تو سیدنی
پسر چهار سالهام هم صندلیها را هی هل میداد و صدای بدی تولید میشد هر چی هم میگفتم پسرم بیا بشین توجه نمیکرد چون براش جذاب بود
من ناخودآگاه گفتم لااله الا ا...
کل رستوران را برای چند لحظه سکوت سردی فراگرفت.
Jalal_Nakhaie
شوک من این بود که وقتی برای اولین قرارداد مسئول HR از من پرسید بچه داری؟ گفتم ازدواج نکردم.
با تعجب و یک حالت خاصی تو چشمهاش گفت چه ربطی داره؟ هر دومون یک دقیقه سکوت کردیم.
Firouzi_Amin
#ایرانی #خارج
📡 @VahidOnline
بیشتر: telegra.ph/cs-04-15 👇
Telegraph
خاطراتی ایرانی از بیرون ایران
در زبان فرانسه به شاش میگویند پیپی. تازه رسیده بودم فرانسه. رفتم آزمایشگاه یک خانم شیک یک لیوان پلاستیکی شفاف بهم داد و گفت لطفا پیپی. خب تو ذهن من از بچگی پیپی، چیز دیگری بود. تصور کنید من، لیوان شفاف پر از قضای حاجت سفت، در دست و خانم شیک مبهوت. AminBozorgian…
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
دیشب رضا و پانیسا تو برف رفتند و برگشتند از صبح هم آفتاب شد عروسی برگزار شد و به هر شکل گذشت. اسمش هم بود من عروسی نرفتم اما از پنج صبح عروسی داشتم لحظه به لحظه عروس و داماد رو تو اینستاگرام می دیدم و لایک میکردم: کله پاچه ی صبح روز عروسی پیش به سوی…
یه پسرعمو داره رضا که ساکن کاناداست
همسن و سال خودمون است
چند وقت قبل تصمیم به ازدواج گرفت
و
مثل همه ی پسران شیرپاک خورده ی ایرانی نیت کرد که دختر ایرونی بگیره، آفتاب مهتاب ندیده و نچرال!
حالا به اینها کاری ندارم، یعنی فعلا کاری ندارم!
بگذریم
مامانش هم گشت و گشت یه دختر پیدا کرد پنجه ی آفتاب که از هر انگشتش یه هنر میریزه و پسرعمو مدتی باهاش حرف زد و پیغام و ایمیل و ویدئو کال و ... آمد ایران و دیدش و خلاصه بگم که امشب خبر دادند سوم اسفند عقدکنون دعوتیم!
یکی نیست بگه خب مرد حسابی!
با یکی از همون هایی که میرفتی دیسکو یا یکی از همون هایی که لب دریاچه مونترال عکس میانداختی یا نه! همونی که باهاش شش ماه همخونه بودی و عکس ناخن های لاک زده اش و شراب بورگاندی رو می گذاشتی اینستاگرام، ازدواج میکردی!
نه هزار و هشتصد و هشتاد و یک کیلومتر رو کوبیدی و آمدی تهران، رفتی کله قند خریدی بردی خواستگاری و بله برون که دست دختره رو بگیری ببری اون سر دنیا؟!
که چی؟
دخترهای ایرانی نجیبن؟!
مرد ایرانی کیست؟ کسی که دوست نداره با دوست دختر خودش ازدواج کنه، دوست داره با دوست دختر یکی دیگه ازدواج کنه و تصور کنه زنش تا حالا دوست دختر کسی نبوده!
وجدانی این طرز تفکرهاتون رو تغییر بدید!
پیتزا میخورید ولی دلتون مانده پیش پیاز بغل گوشت کوبیده ی دیزی!
پ. ن۱: وی به تازگی زایمان کرده، لباس مجلسی ندارد!
پ. ن۲: وی به تازگی زایمان کرده، اندام مجلسی! هم ندارد!
پ. ن۳: عروس اولین عروس بعد از من در طایفه ی پدری رضا محسوب میشه. از اونجایی که برادرشوهر خودم بعید است به این زودی ها ازدواج کند؛ یه جایگاه جاری واری دارم!
بعد چون وی تازه زایمان کرده، حوصله ی جاری بازی درآوردن هم ندارد!
پ. ن۴: سوم اسفند تولد مریم جانم است، ان شاالله پسر آذین هم به دنیا میاد.
پ. ن۵: تاریخش به میلادی رُند است 22/2/2022
همه ی این برنامه ریزی ها قشنگ بودند به شرط اینکه تو همون مونترال رخ میداد
آخه! ملت با موی شنیون کرده و آرایش غلیظ و کفش پاشنه بلند وسط هفته تو تهران بیان بالای سر عروس قند بسایند که تاریخش به میلادی رُنده؟!
پ. ن۶: اگه برم ببینم مهریه و ... هم دارند و دست بر قضا یک جلد کلام الله مجید و فلان قدر سکه است، تضمین نمیکنم سرم رو نکوبم به دیوار!
پ. ن۷: دقت کردید من زاییدم بخت همه باز شد؟!
عید هم عروسی یکی دیگه از نوه خاله های رضاست!
پیام اخلاقی: اگر مهاجرت میکنید با جون و دل مهاجرت کنید!
#وطن
#ازدواج
#همسرانه
#زایمان
#فرهنگ_بکارت
همسن و سال خودمون است
چند وقت قبل تصمیم به ازدواج گرفت
و
مثل همه ی پسران شیرپاک خورده ی ایرانی نیت کرد که دختر ایرونی بگیره، آفتاب مهتاب ندیده و نچرال!
حالا به اینها کاری ندارم، یعنی فعلا کاری ندارم!
بگذریم
مامانش هم گشت و گشت یه دختر پیدا کرد پنجه ی آفتاب که از هر انگشتش یه هنر میریزه و پسرعمو مدتی باهاش حرف زد و پیغام و ایمیل و ویدئو کال و ... آمد ایران و دیدش و خلاصه بگم که امشب خبر دادند سوم اسفند عقدکنون دعوتیم!
یکی نیست بگه خب مرد حسابی!
با یکی از همون هایی که میرفتی دیسکو یا یکی از همون هایی که لب دریاچه مونترال عکس میانداختی یا نه! همونی که باهاش شش ماه همخونه بودی و عکس ناخن های لاک زده اش و شراب بورگاندی رو می گذاشتی اینستاگرام، ازدواج میکردی!
نه هزار و هشتصد و هشتاد و یک کیلومتر رو کوبیدی و آمدی تهران، رفتی کله قند خریدی بردی خواستگاری و بله برون که دست دختره رو بگیری ببری اون سر دنیا؟!
که چی؟
دخترهای ایرانی نجیبن؟!
مرد ایرانی کیست؟ کسی که دوست نداره با دوست دختر خودش ازدواج کنه، دوست داره با دوست دختر یکی دیگه ازدواج کنه و تصور کنه زنش تا حالا دوست دختر کسی نبوده!
وجدانی این طرز تفکرهاتون رو تغییر بدید!
پیتزا میخورید ولی دلتون مانده پیش پیاز بغل گوشت کوبیده ی دیزی!
پ. ن۱: وی به تازگی زایمان کرده، لباس مجلسی ندارد!
پ. ن۲: وی به تازگی زایمان کرده، اندام مجلسی! هم ندارد!
پ. ن۳: عروس اولین عروس بعد از من در طایفه ی پدری رضا محسوب میشه. از اونجایی که برادرشوهر خودم بعید است به این زودی ها ازدواج کند؛ یه جایگاه جاری واری دارم!
بعد چون وی تازه زایمان کرده، حوصله ی جاری بازی درآوردن هم ندارد!
پ. ن۴: سوم اسفند تولد مریم جانم است، ان شاالله پسر آذین هم به دنیا میاد.
پ. ن۵: تاریخش به میلادی رُند است 22/2/2022
همه ی این برنامه ریزی ها قشنگ بودند به شرط اینکه تو همون مونترال رخ میداد
آخه! ملت با موی شنیون کرده و آرایش غلیظ و کفش پاشنه بلند وسط هفته تو تهران بیان بالای سر عروس قند بسایند که تاریخش به میلادی رُنده؟!
پ. ن۶: اگه برم ببینم مهریه و ... هم دارند و دست بر قضا یک جلد کلام الله مجید و فلان قدر سکه است، تضمین نمیکنم سرم رو نکوبم به دیوار!
پ. ن۷: دقت کردید من زاییدم بخت همه باز شد؟!
عید هم عروسی یکی دیگه از نوه خاله های رضاست!
پیام اخلاقی: اگر مهاجرت میکنید با جون و دل مهاجرت کنید!
#وطن
#ازدواج
#همسرانه
#زایمان
#فرهنگ_بکارت
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
یه پسرعمو داره رضا که ساکن کاناداست همسن و سال خودمون است چند وقت قبل تصمیم به ازدواج گرفت و مثل همه ی پسران شیرپاک خورده ی ایرانی نیت کرد که دختر ایرونی بگیره، آفتاب مهتاب ندیده و نچرال! حالا به اینها کاری ندارم، یعنی فعلا کاری ندارم! بگذریم مامانش هم…
رفتیم عروسی
عروس به معنای واقعی کلمه لعبت از یه طایفه ی مذهبی که من با لباس نسبتاً پوشیده بینشون احساس معذب بودن داشتم!!
اول خطبه عقد عربی رو خواندند بعد عقد آریایی!
مهریه هم داشتند که اعلام نکردند چقدر است!
عاقد فقط یک جلد کلام الله مجید رو با صداق معلوم گفت و عروس هم رفت گل چید و گلاب آورد و بالای سرش هم قند ساییدند!
مهمان ها به خاطر کرونا کمتر از صد نفر بودند و عروسی نسبتاً مجلل بود ولی مختلط!
اینقدر تعداد نفرات کم بود که فرصت کردم روی تک تکشان زوم کنم!
خانمها با چادر مشکی نشسته بودند و شوهرهاشون ته سالن ویسکی مینوشیدند!
از خانم های طایفه ی عروس به جز مامان، خواهر و دخترخاله اش کسی نرقصید!
نه که قیافه گرفته باشند و ناراحت باشند ها. نه خیلی هم خوشحال و راضی بودند فقط زشته زن جلوی نامحرم برقصه! بودند!
خلاصه که با یک نمونه ی صدنفره از ملت ایران میشه گفت بلاتکلیفترین مردم جهانیم!
پ. ن: #پانیسا سی هزار تومان شاباش جمع کرد.
#رونیسا هم توپ خوابید و نهایت همکاری رو داشت!
بچه نیستند که جواهرن!
باهاشون میری عروسی اصلاً نمیفهمی بچه داری تازه یه پولی هم درمیارن
😂😂😂
#ازدواج
عروس به معنای واقعی کلمه لعبت از یه طایفه ی مذهبی که من با لباس نسبتاً پوشیده بینشون احساس معذب بودن داشتم!!
اول خطبه عقد عربی رو خواندند بعد عقد آریایی!
مهریه هم داشتند که اعلام نکردند چقدر است!
عاقد فقط یک جلد کلام الله مجید رو با صداق معلوم گفت و عروس هم رفت گل چید و گلاب آورد و بالای سرش هم قند ساییدند!
مهمان ها به خاطر کرونا کمتر از صد نفر بودند و عروسی نسبتاً مجلل بود ولی مختلط!
اینقدر تعداد نفرات کم بود که فرصت کردم روی تک تکشان زوم کنم!
خانمها با چادر مشکی نشسته بودند و شوهرهاشون ته سالن ویسکی مینوشیدند!
از خانم های طایفه ی عروس به جز مامان، خواهر و دخترخاله اش کسی نرقصید!
نه که قیافه گرفته باشند و ناراحت باشند ها. نه خیلی هم خوشحال و راضی بودند فقط زشته زن جلوی نامحرم برقصه! بودند!
خلاصه که با یک نمونه ی صدنفره از ملت ایران میشه گفت بلاتکلیفترین مردم جهانیم!
پ. ن: #پانیسا سی هزار تومان شاباش جمع کرد.
#رونیسا هم توپ خوابید و نهایت همکاری رو داشت!
بچه نیستند که جواهرن!
باهاشون میری عروسی اصلاً نمیفهمی بچه داری تازه یه پولی هم درمیارن
😂😂😂
#ازدواج
سه تا مدیر رو عزل کردند که چرا یه مرد جوان تو حافظیه شیراز از یه زن جوان خواستگاری کرده و رفتار هنجارشکنانه داشته؟!
اون دو تا جوان هم تحت پیگرد قانونی هستند!
بعضی ها نوشتند بلاخره جوان ها ازدواج کنند یا نکنند؟
میگم اگه رضا که شوهر شرعی و قانونی منه تو خیابون من رو که همسر شرعی و قانونیش هستم ببوسه، حبس داره
بعد توقع دارید دو تا جوان نامحرم در انظار عمومی همدیگه رو در آغوش بگیرند و به رگ غیرت مسلمین برنخوره؟!
#قانون
#ازدواج
#گردافشانی
#جمعیت
اون دو تا جوان هم تحت پیگرد قانونی هستند!
بعضی ها نوشتند بلاخره جوان ها ازدواج کنند یا نکنند؟
میگم اگه رضا که شوهر شرعی و قانونی منه تو خیابون من رو که همسر شرعی و قانونیش هستم ببوسه، حبس داره
بعد توقع دارید دو تا جوان نامحرم در انظار عمومی همدیگه رو در آغوش بگیرند و به رگ غیرت مسلمین برنخوره؟!
#قانون
#ازدواج
#گردافشانی
#جمعیت
قرائتی از زمانی که ما دبیرستانی بودیم گیر داده که ازدواج در سنین پایین خوبه و چه اشکالی داره نوجوانهای محصل ازدواج کنند و بعد دیپلم بگیرند و ادامه تحصیل بدن؟!
امروز دوباره همین حرف ها رو تکرار کرده
وا بده مرد!
می بینی بیست و چند ساله کسی به این سخنانت وقعی نمی نهد، باز اصرار می ورزی و پای میفشاری؟!
#ازدواج
#کودک_همسری
#مهریه
#خشونت_علیه_انسان
امروز دوباره همین حرف ها رو تکرار کرده
وا بده مرد!
می بینی بیست و چند ساله کسی به این سخنانت وقعی نمی نهد، باز اصرار می ورزی و پای میفشاری؟!
#ازدواج
#کودک_همسری
#مهریه
#خشونت_علیه_انسان
اعلام کردند اگر کسی بالای ۴۰ سال باشه و سه فرزند داشته باشه یا زیر ۴۰ سال باشه و چهار فرزند داشته باشه، از سربازی معاف میشه!
جدی اینقدر مسخره فکر می کنید؟
طرف چهل سال بدون کارت پایان خدمت زندگی کرده، ازدواج کرده سه تا بچه هم داره، طبیعتاً رو هوا نبوده ازدواج و فرزندآوریش، بالاخره تونسته یه شغل و سرپناهی هم واسه خودش و خانواده اش جور کنه تحصیلات هم داره احتمالأ و تو هیچ کدوم از این مراحل کارت پایان خدمت لازمش نشده، الآن کارت بگیره یه وقت واسه مراسم تدفین لازمش میشه؟!
پ. ن: آمدند ازدواج رو آسان کنند و ملت رو تشویق به فرزندآوری کنند، لزوم داشتن کارت پایان خدمت رو حذف کردند، نه سربازی رو!
#سرباز
#سربازی
#ازدواج
#خشونت_علیه_مردان
جدی اینقدر مسخره فکر می کنید؟
طرف چهل سال بدون کارت پایان خدمت زندگی کرده، ازدواج کرده سه تا بچه هم داره، طبیعتاً رو هوا نبوده ازدواج و فرزندآوریش، بالاخره تونسته یه شغل و سرپناهی هم واسه خودش و خانواده اش جور کنه تحصیلات هم داره احتمالأ و تو هیچ کدوم از این مراحل کارت پایان خدمت لازمش نشده، الآن کارت بگیره یه وقت واسه مراسم تدفین لازمش میشه؟!
پ. ن: آمدند ازدواج رو آسان کنند و ملت رو تشویق به فرزندآوری کنند، لزوم داشتن کارت پایان خدمت رو حذف کردند، نه سربازی رو!
#سرباز
#سربازی
#ازدواج
#خشونت_علیه_مردان
دوستم تعریف میکرد که دوستش (یک خانم است که همسرش فوت کرده و یک پسر نوجوان داره) با مردی آشنا شده که ادعا کرده همسرش رو طلاق داده ( مرد هم یک پسر نوجوان داشته)
مرد مدتی رو صرف کرده تا خانم رو قانع کنه با هم معاشرت کنند و با اخلاق هم بیشتر آشنا شوند و اگر قسمت شد ازدواج کنند
مرد در تمام مدت آشنایی ادعای طلاق گرفتن رو تکرار می کرده، پسرش هم گواهی و شهادت میداده یعنی در زدن مخ خانم همدست بوده!
آقا خیلی هم برایش خرج می کرده و هدیه های گرانقیمت میگرفته!
یعنی قصد کلاهبرداری هم در میان نبوده ظاهراً.
در نهایت خانم اتفاقی متوجه میشه که مرد از همسر اولش جدا نشده و تمام حرف های مرد و پسرش دروغ بوده!
آقا کجاست الآن؟
همراه همسر و پسرش مهاجرت کرده و از ایران رفتند!
خانم هم دلتنگ و عصبانی و افسرده است!
دلیل این رفتار مرد رو هم نمیدونه!
پ. ن: خب مریضید مگه؟ از اولی راضی هستید چرا وارد رابطه ی دیگری می شوید؟ ناراضی هستید و دنبال مأمن میگردید با احساسات و زندگی یه نفر بی گناه بازی می کنید؟ هنوز از اولی جدا نشده چرا می روید دنبال دیگری؟ چرا اینقدر هوَل و دروغگو و عوضی هستید آخه؟
#ازدواج
مرد مدتی رو صرف کرده تا خانم رو قانع کنه با هم معاشرت کنند و با اخلاق هم بیشتر آشنا شوند و اگر قسمت شد ازدواج کنند
مرد در تمام مدت آشنایی ادعای طلاق گرفتن رو تکرار می کرده، پسرش هم گواهی و شهادت میداده یعنی در زدن مخ خانم همدست بوده!
آقا خیلی هم برایش خرج می کرده و هدیه های گرانقیمت میگرفته!
یعنی قصد کلاهبرداری هم در میان نبوده ظاهراً.
در نهایت خانم اتفاقی متوجه میشه که مرد از همسر اولش جدا نشده و تمام حرف های مرد و پسرش دروغ بوده!
آقا کجاست الآن؟
همراه همسر و پسرش مهاجرت کرده و از ایران رفتند!
خانم هم دلتنگ و عصبانی و افسرده است!
دلیل این رفتار مرد رو هم نمیدونه!
پ. ن: خب مریضید مگه؟ از اولی راضی هستید چرا وارد رابطه ی دیگری می شوید؟ ناراضی هستید و دنبال مأمن میگردید با احساسات و زندگی یه نفر بی گناه بازی می کنید؟ هنوز از اولی جدا نشده چرا می روید دنبال دیگری؟ چرا اینقدر هوَل و دروغگو و عوضی هستید آخه؟
#ازدواج
یه جای خوب واسه حس کردن زندگی
دوستم تعریف میکرد که دوستش (یک خانم است که همسرش فوت کرده و یک پسر نوجوان داره) با مردی آشنا شده که ادعا کرده همسرش رو طلاق داده ( مرد هم یک پسر نوجوان داشته) مرد مدتی رو صرف کرده تا خانم رو قانع کنه با هم معاشرت کنند و با اخلاق هم بیشتر آشنا شوند و اگر…
خانم متاهلی میگفت: با یه پسری آشنا شدم که تمام خلأهای من رو پر می کرد!
بهم توجه و محبت می کرد.
بهش گفته بودم از شوهرم جدا شدم در حالی که فقط اختلاف داشتیم!
بعد از یه مدت پسر اصرار میکرد که بیاد خواستگاری خانم، از طرفی رابطه ی خانم هم با شوهرش خوب و گرم شده بود!
مانده بود سر دو راهی که به زندگی با شوهرش ادامه بده و به پسر نه بگه یا از شوهرش طلاق بگیره و با پسر ازدواج کنه!!!
پ. ن: خب مریضید مگه؟ هنوز از شوهرتون طلاق نگرفته چرا به بقیه دروغ میگید و پسر مردم رو به خودتون عادت میدهید؟ اصلا بحث گناه و معصیت و خیانت هم نیست، چطوری وجدانتون قبول می کنه با کسی که صادقانه وارد رابطه با شما شده، دروغ بگید و بازیش بدهید؟ چرا اینقدر هوَل و دروغگو و عوضی هستید آخه؟
#ازدواج
بهم توجه و محبت می کرد.
بهش گفته بودم از شوهرم جدا شدم در حالی که فقط اختلاف داشتیم!
بعد از یه مدت پسر اصرار میکرد که بیاد خواستگاری خانم، از طرفی رابطه ی خانم هم با شوهرش خوب و گرم شده بود!
مانده بود سر دو راهی که به زندگی با شوهرش ادامه بده و به پسر نه بگه یا از شوهرش طلاق بگیره و با پسر ازدواج کنه!!!
پ. ن: خب مریضید مگه؟ هنوز از شوهرتون طلاق نگرفته چرا به بقیه دروغ میگید و پسر مردم رو به خودتون عادت میدهید؟ اصلا بحث گناه و معصیت و خیانت هم نیست، چطوری وجدانتون قبول می کنه با کسی که صادقانه وارد رابطه با شما شده، دروغ بگید و بازیش بدهید؟ چرا اینقدر هوَل و دروغگو و عوضی هستید آخه؟
#ازدواج