می‌بایست برای موسیقی اهمیتی بسیار جدی‌تر و زیادتر قائل شویم، زیرا به درونی‌ترین جنبه‌های خویشتن و جهانمان اشاره دارد.
@YBQuerencia
@YBQuerencia
عشقت آموخت به من رمز پريشاني را
چون نسيم از غم تو بي سر و ساماني را
بوي پيراهني اي باد بياور ، ور نه
غم يوسف بكشد ، عاشق كنعاني را
دور از چاك گريبان تو آموخت به من
گل من غنچه صفت ، سر به گريباني را
آه از اين درد كه زندان قفس خواهد كشت
مرغ خو كرده به پرواز گلستاني را
ليلي من ! غم عشق تو بنازم كه كشي
به خيابان جنون ، قيس بياباني را
اينك آن طرف شقايق ، دل من مركز سوزش
داغ بر دل بنهد لاله ي نعماني را
همه ، باغ دلم آثار خزان دارد ، كو ؟
آن كه سامان بدهد اين همه ويراني را
#حسین_منزوی
@YBQuerencia
چون نسيم از غم تو بي سر و ساماني را
بوي پيراهني اي باد بياور ، ور نه
غم يوسف بكشد ، عاشق كنعاني را
دور از چاك گريبان تو آموخت به من
گل من غنچه صفت ، سر به گريباني را
آه از اين درد كه زندان قفس خواهد كشت
مرغ خو كرده به پرواز گلستاني را
ليلي من ! غم عشق تو بنازم كه كشي
به خيابان جنون ، قيس بياباني را
اينك آن طرف شقايق ، دل من مركز سوزش
داغ بر دل بنهد لاله ي نعماني را
همه ، باغ دلم آثار خزان دارد ، كو ؟
آن كه سامان بدهد اين همه ويراني را
#حسین_منزوی
@YBQuerencia
کِرِنْسیآ
همه شهر مهیاست مبادا که تو را آتش معرکه بالاست مبادا که تو را این جماعت همه گرگند مبادا که تو را پی یک شام بزرگند مبادا که تو را دانه و دام زیاد است مبادا که تو را مرد بد نام زیاد است مبادا که تو را پشت دیوار نشسته اند مبادا که تو را نا نجیبان همه هستند…
تا مبادا که تو را باز مبادا که تو را ...
Forwarded from بوی تو؛ (ماهْ‌پیشانی :))
با من دلشده گر یار نسازد چه کنم؟
دل غمگین مرا گر ننوازد چه کنم؟
بر من آن است که با فرقت او می‌سازم
وصلش ار با من بیچاره نسازد چه کنم؟
جانم از آتش غم سوخت، نگویید آخر
تا غمش یک نفسم جان نگدازد چه کنم؟
خود گرفتم که سر اندر ره عشقش بازم
با من آن یار اگر عشق نبازد چه کنم؟
یاد ناورد ز من هیچ و نپرسید مرا
باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟
چند گویند مرا: صبر کن از لشکر غم؟
بر من از گوشهٔ ناگاه بتازد چه کنم؟
من بدان فخر کنم کز غم او کشته شوم
گر عراقی به چنین فخر ننازد چه کنم؟
#عراقی
@YBQuerencia
دل غمگین مرا گر ننوازد چه کنم؟
بر من آن است که با فرقت او می‌سازم
وصلش ار با من بیچاره نسازد چه کنم؟
جانم از آتش غم سوخت، نگویید آخر
تا غمش یک نفسم جان نگدازد چه کنم؟
خود گرفتم که سر اندر ره عشقش بازم
با من آن یار اگر عشق نبازد چه کنم؟
یاد ناورد ز من هیچ و نپرسید مرا
باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟
چند گویند مرا: صبر کن از لشکر غم؟
بر من از گوشهٔ ناگاه بتازد چه کنم؟
من بدان فخر کنم کز غم او کشته شوم
گر عراقی به چنین فخر ننازد چه کنم؟
#عراقی
@YBQuerencia
یه مدت خیلی دلم میخواست اینکار رو انجام بدم... خواستم بگم الانم دلم میخواد انجامش بدم ولی تواناییش رو ندارم..
میدونین ولی فکر کردن بهشم قشنگه و آرامش میاره🚶🏻♀️
کاش میشد
کاش توانشو داشتم..
@YBQuerencia
میدونین ولی فکر کردن بهشم قشنگه و آرامش میاره🚶🏻♀️
کاش میشد
کاش توانشو داشتم..
@YBQuerencia
برایت بی الف خواهم فقط "فردای بهتر" را
تو اما آرزو کردی "جهانم" بی الف باشد...
# رسول _مختاری پور
@YBQuerencia
تو اما آرزو کردی "جهانم" بی الف باشد...
# رسول _مختاری پور
@YBQuerencia
کاش زندگیم مثل دنیای مجازی بود با یه کلیک خودمو ازش حذف میکردم تا شاید بعدا از نو شروع کنم
@YBQuerencia
@YBQuerencia
Forwarded from تک مصرع (𝑭𝒆𝒓𝒅𝒐𝒔 𝑵𝒐𝒓𝒐𝒐𝒛𝒊)