از باجگیری تلگرامی تا داستان دوگانه #مریم_میرزاخانی و #آسیدکاظم_مدرسی
کف و سوت و هورا برای #تهران_نشینانی که #یزد را به«گند» کشیده اند!
رضا بردستانی
موضوع نوشتار امروز هم #کنسرت_سیاسی_حامد_همایون است و ساخت #مدینه_العلم و #مصلا! هم نیست! نگاهی گذرا به یک هفته ای که گذشت.
موضوع اول
انتشار نامه ای که بوی #باجگیری می داد
نامه ای روی کانال های تلگرامی منتشر شد مبنی بر امضا برخی ذیل ورقه ای که تعهدآور است، از منظر حقوقی برخی که ذیل نامه را امضا کرده من جمله احدی از خاندان #پاکنژاد ها، حقی را ایجاد کرده اند که در زمان ایجاد بر آن حق سیطره ای نداشته اند! و اما انتشار نامه پس از انتشار دیگر نامه ها(دهستانی...شاکر و...) اگرچه نشان دهنده یک تعهد سفت و سخت است اما در ضمن این که رنگ و نمای یادآوری دارد، بوی باجگیری نیز از آن به مشام می رسد. این نامه یک خوبی نیز داشت و آن افتادن تشت رسوایی چهره هایی که وقتی به آن ها می گفتیم تو هم آدم فلانی هستی! رگ گردن کلفت می کردند و چشم می دراندند... آن هم کجا؟ وسط صحن شورا!
موضوع دوم:
خاکستر پاشیدن روی آتش!
فرانسوی ها ضرب المثلی دارند با این مضمون که«از خاکستر روی آتش خیال مکن که خاموش است»، این یعنی آرامش و نجابت و مهربانی #دارالعباده نشین ها اگرچه ذاتی است و نهادینه شده در ضمیر هر کدامشان اما، این دلیل نمی شود که برخی هر کاری یا خدای ناکرده هر غلطی خواستند انجام دهند!
موضوع سوم:
گزینه های شهرداری وزن واقعی شورای پنجم را نشان داد
مهمترین وظیفه شورای شهر انتخاب شهردار و نظارت بر کارهای شهرداری و اندیشیدن راهکارهایی است برای بهبود اوضاع و امور. آن روزهایی که داد می زدیم همه هم و غم ها را نباید برای تعیین #شهردار گذاشت به این روز اندیشیده بودیم که رونمایی از نامزدها، خیلی زود دست خالی شورای پنجمی ها را رو کند. سخت تلاش کردیم که به این ورطه نیافتند و کمی به خودشان مهلت دهند اما نشد و در نهایت شد آن چه نمی باید می شد.
موضوع چهارم:
شورای پنجم شورای چهارساله نیست!
این را نه به عنوان یک پیشگویی نوستراداموسی که بر اساس قواعد و قوانین عادی روزگار می گوییم. وقتی شورایی در بدو شروع به کار با این حجم حاشیه رو به رو باشد قطعا در متن با اصل و حاشیه های دهشتناک تری رو در رو خواهد شد. بازار قهر و استعفا و افشا و نامه نگاری های سرگشاده و در نهایت حتی رسیدن به مرحله انحلال داغ داغ خواهد بود. حق همین است و بسیار طبیعی است. شورایی که یک عضوش سفید باشد دیگر مهم نیست ده تای دیگر سفید هستند یا خاکستری!
موضوع پنجم:
دو زنبیلی ها ول کن ماجرا نیستند!
پیشتر درباره #دوزنبیلی_ها و سه زنبیلی ها نوشته بودیم. اینک از اخبار و رایزنی ها و گمانه زنی ها چنین به نظر می رسد که دو زنبیلی ها داستانشان بیخ و بن دار تر است. این عده همان هایی هستند که انتخاب شهردار را در گروی انتخاب استاندار و انتخاب استاندار را در گروی انتخاب شهردار نگاه داشته اند. در این میانه آن چه مسلم و معلوم است آن که دو زنبیلی ها ول ماجرای شهرداری و استانداری نخواهند بود حتی اگر میرمحمدی اردکانی در این واپسین روزها کوثر به هم بریزد و سردر استانداری خراب کند!
موضوع ششم:
جلسه معرفی و رأی اعتماد به وزیران و وزن نمایندگان یزد
این روزها موافقان و مخالفان در صحن وسرای مجلس گرد و خاکی عجیب به پا کرده اند و اما برخی از وزرا ککشان هم نمی گزد! این باز می گردد به دو مسئله؛ نخست این که مجلس را به هیچ انگاشته اند چون درخواست های پشت صحنه دلالت بر هیچ بودن دارد و دوم این که برخی تعداد رأی اعتمادشان را هم می دانند! و اما علی الحساب یزد در مجلس دو نماینده از چهار نماینده اش را به مرخصی فرستاده! این وسط دو تای باقیمانده صفیل/سفیل و سرگردان، میان موافق و مخالف به چه می اندیشند خدا می داند.
و اما موضوع هفتم
داستان دوگانه #مریم_میرزاخانی و #آسیدکاظم_مدرسی
این که یزد #کاظمیه می خواهد یا نه را آیندگان قضاوت خواهند کرد اما فی المجلس چون از طایفه #خناسان_مفید هستیم بعد نائل آمدن به #توجه_طلبی_مغرضانه! و ایضا #خیلی_توجه_طلب_مغرض_راهزن ! معروض می داریم به حقیقت #مدینه_العلم سازی پی بردیم. بعد فوت #مریم_میرزاخانی نابغه #ریاضی جهان، شورای شهر تهران کوشید تا یکی از معابر تهران را به نام ایشان ثبت کند که خانواده اش اجازه ندادند و گفتند به جای #اسطوره سازی، #الگو سازی کنید. کمی این طرف تر شنیدیم شورای شهرچهارم یزد دسته جمعی تصویب کردند که #مدرس بشود مدینه العلم! این یعنی واقعیت یک مسئله مبهم! خب روزگار است هم میرزاخانی می خواهد هم مدرسی و این یعنی برخی مدینه العلم می سازند با نام کاظمیه که بودنشان را به رخ بکشند باقی حرف است برای زده شدن بر سر منابر و معابر و ایضا خوشحالی #خیران از حضور در یک کار سرتا به پا خیر!
کف و سوت و هورا برای #تهران_نشینانی که #یزد را به«گند» کشیده اند!
رضا بردستانی
موضوع نوشتار امروز هم #کنسرت_سیاسی_حامد_همایون است و ساخت #مدینه_العلم و #مصلا! هم نیست! نگاهی گذرا به یک هفته ای که گذشت.
موضوع اول
انتشار نامه ای که بوی #باجگیری می داد
نامه ای روی کانال های تلگرامی منتشر شد مبنی بر امضا برخی ذیل ورقه ای که تعهدآور است، از منظر حقوقی برخی که ذیل نامه را امضا کرده من جمله احدی از خاندان #پاکنژاد ها، حقی را ایجاد کرده اند که در زمان ایجاد بر آن حق سیطره ای نداشته اند! و اما انتشار نامه پس از انتشار دیگر نامه ها(دهستانی...شاکر و...) اگرچه نشان دهنده یک تعهد سفت و سخت است اما در ضمن این که رنگ و نمای یادآوری دارد، بوی باجگیری نیز از آن به مشام می رسد. این نامه یک خوبی نیز داشت و آن افتادن تشت رسوایی چهره هایی که وقتی به آن ها می گفتیم تو هم آدم فلانی هستی! رگ گردن کلفت می کردند و چشم می دراندند... آن هم کجا؟ وسط صحن شورا!
موضوع دوم:
خاکستر پاشیدن روی آتش!
فرانسوی ها ضرب المثلی دارند با این مضمون که«از خاکستر روی آتش خیال مکن که خاموش است»، این یعنی آرامش و نجابت و مهربانی #دارالعباده نشین ها اگرچه ذاتی است و نهادینه شده در ضمیر هر کدامشان اما، این دلیل نمی شود که برخی هر کاری یا خدای ناکرده هر غلطی خواستند انجام دهند!
موضوع سوم:
گزینه های شهرداری وزن واقعی شورای پنجم را نشان داد
مهمترین وظیفه شورای شهر انتخاب شهردار و نظارت بر کارهای شهرداری و اندیشیدن راهکارهایی است برای بهبود اوضاع و امور. آن روزهایی که داد می زدیم همه هم و غم ها را نباید برای تعیین #شهردار گذاشت به این روز اندیشیده بودیم که رونمایی از نامزدها، خیلی زود دست خالی شورای پنجمی ها را رو کند. سخت تلاش کردیم که به این ورطه نیافتند و کمی به خودشان مهلت دهند اما نشد و در نهایت شد آن چه نمی باید می شد.
موضوع چهارم:
شورای پنجم شورای چهارساله نیست!
این را نه به عنوان یک پیشگویی نوستراداموسی که بر اساس قواعد و قوانین عادی روزگار می گوییم. وقتی شورایی در بدو شروع به کار با این حجم حاشیه رو به رو باشد قطعا در متن با اصل و حاشیه های دهشتناک تری رو در رو خواهد شد. بازار قهر و استعفا و افشا و نامه نگاری های سرگشاده و در نهایت حتی رسیدن به مرحله انحلال داغ داغ خواهد بود. حق همین است و بسیار طبیعی است. شورایی که یک عضوش سفید باشد دیگر مهم نیست ده تای دیگر سفید هستند یا خاکستری!
موضوع پنجم:
دو زنبیلی ها ول کن ماجرا نیستند!
پیشتر درباره #دوزنبیلی_ها و سه زنبیلی ها نوشته بودیم. اینک از اخبار و رایزنی ها و گمانه زنی ها چنین به نظر می رسد که دو زنبیلی ها داستانشان بیخ و بن دار تر است. این عده همان هایی هستند که انتخاب شهردار را در گروی انتخاب استاندار و انتخاب استاندار را در گروی انتخاب شهردار نگاه داشته اند. در این میانه آن چه مسلم و معلوم است آن که دو زنبیلی ها ول ماجرای شهرداری و استانداری نخواهند بود حتی اگر میرمحمدی اردکانی در این واپسین روزها کوثر به هم بریزد و سردر استانداری خراب کند!
موضوع ششم:
جلسه معرفی و رأی اعتماد به وزیران و وزن نمایندگان یزد
این روزها موافقان و مخالفان در صحن وسرای مجلس گرد و خاکی عجیب به پا کرده اند و اما برخی از وزرا ککشان هم نمی گزد! این باز می گردد به دو مسئله؛ نخست این که مجلس را به هیچ انگاشته اند چون درخواست های پشت صحنه دلالت بر هیچ بودن دارد و دوم این که برخی تعداد رأی اعتمادشان را هم می دانند! و اما علی الحساب یزد در مجلس دو نماینده از چهار نماینده اش را به مرخصی فرستاده! این وسط دو تای باقیمانده صفیل/سفیل و سرگردان، میان موافق و مخالف به چه می اندیشند خدا می داند.
و اما موضوع هفتم
داستان دوگانه #مریم_میرزاخانی و #آسیدکاظم_مدرسی
این که یزد #کاظمیه می خواهد یا نه را آیندگان قضاوت خواهند کرد اما فی المجلس چون از طایفه #خناسان_مفید هستیم بعد نائل آمدن به #توجه_طلبی_مغرضانه! و ایضا #خیلی_توجه_طلب_مغرض_راهزن ! معروض می داریم به حقیقت #مدینه_العلم سازی پی بردیم. بعد فوت #مریم_میرزاخانی نابغه #ریاضی جهان، شورای شهر تهران کوشید تا یکی از معابر تهران را به نام ایشان ثبت کند که خانواده اش اجازه ندادند و گفتند به جای #اسطوره سازی، #الگو سازی کنید. کمی این طرف تر شنیدیم شورای شهرچهارم یزد دسته جمعی تصویب کردند که #مدرس بشود مدینه العلم! این یعنی واقعیت یک مسئله مبهم! خب روزگار است هم میرزاخانی می خواهد هم مدرسی و این یعنی برخی مدینه العلم می سازند با نام کاظمیه که بودنشان را به رخ بکشند باقی حرف است برای زده شدن بر سر منابر و معابر و ایضا خوشحالی #خیران از حضور در یک کار سرتا به پا خیر!
💠پیام یک رسانه ای
###دم خروس خانه مطبوعات یزد
کاش حداقل انصاف را رعایت می کردیم .
آیا اینگونه حرکتها کار چاق کنی برای عده ای نیست !
از قاچاق کالا تا قاچاق خبر!!برای دوستان دور و بری!!!خانه مطبوعات!@@@
#توجه
🔸نشریات مکتوب محلی که پیرامون قاچاق کالا و ارز محتوایی منتشر کرده اند لطفا نسخه ای از نشریه خود را به خانه مطبوعات تحویل دهند.
🔺جهت اطلاع بیشتر با خانه مطبوعات تماس بگیرید(۳۶۲۶۸۳۱۳-۳۶۲۲۷۹۷۹)
🔹روابط عمومی خانه مطبوعات یزد
@Khanehmatbooatyazd
###دم خروس خانه مطبوعات یزد
کاش حداقل انصاف را رعایت می کردیم .
آیا اینگونه حرکتها کار چاق کنی برای عده ای نیست !
از قاچاق کالا تا قاچاق خبر!!برای دوستان دور و بری!!!خانه مطبوعات!@@@
#توجه
🔸نشریات مکتوب محلی که پیرامون قاچاق کالا و ارز محتوایی منتشر کرده اند لطفا نسخه ای از نشریه خود را به خانه مطبوعات تحویل دهند.
🔺جهت اطلاع بیشتر با خانه مطبوعات تماس بگیرید(۳۶۲۶۸۳۱۳-۳۶۲۲۷۹۷۹)
🔹روابط عمومی خانه مطبوعات یزد
@Khanehmatbooatyazd
◀️آقای پهلوانیان! برای خودتان به جای آرامش، حاشیه فراهم نیاورید!
https://t.me/yazdtest/1883
♦️دیگر تمایلی ندارم در هیچ کدام از بخش های خبری و غیر خبری شبکه استانی یزد از یادداشت های تلگرامی و غیر تلگرامی من استفاده شود! امیدوارم دستور فرمایید مراعات کنند.
✍️رضابردستانی
✅رسانه ها از وقتی تقسیم به خودی و غیر خودی شدند! داستان تبدیل شد به مضحکه ای دردآور! صدا و سیمای حکومتی، روزنامه ی دولتی، مطبوعات خودی، خبرنگار همراه و همدل و... این ها دشنام تلخی است که باید تحمل کنم و می کنم اما راضی به دردسر ارباب رسانه از باب چند خط سراسیمه از روی یادداشت های کج و معوج من خواندن و رد شدن نیستم.
⁉️راستش را بخواهید اثری هم ندارد! مگر کسی این روزها به رسانه ها اعتمادی دارد یا برای رسانه ها اعتباری قائل است؟ اصلا چند نفر ویژه های خبری دو ـ سه دقیقه ای را می بینند؟ مثلاً چندهزار نفر؟ نوشته اگر قرار باشد تأثیر بگذارد از #سنگ_خارا هم عبور می کند به سفارش این و آن و توپ و تشر آن و این هم کم و زیاد شدنی نیست پس چرا اسباب دردسر فراهم آوریم؟ چرا کاری کنیم برای دو ـ سه سطر یادداشت یک دستگاه عریض و طویل رسانه ای زیر سؤال برود؟
🔴جای من و امثال من صدا و سیما نیست! راهروهای دادگستری است، پیش این بازپرس و آن قاضی است اصلا شأن رسانه بالاتر از این حرف ها است! حیف نیست آنتن گرانبهای سیمای استانی را بسپارید دست امثال من برای پراکندن ذهنیات بیمارگونه و مالیخولیایی!؟ برای دروغ هایی شاخدار و لاطائلاتی بی سند و مدرک؟!
❌این روزها از شورای شهر تا بیت آقای #ناصری، از بیت آقای ناصری تا مدینه العلم، از مدینه العلم تا استانداری و از استانداری تا صدا و سیما، همه فانوس به دست گرفته اند برای یافتن کسانی که #دروغ نگویند، اخلاق رسانه ای رعایت کنند، #متکدی_رسانه_ای و #باجگیر و #باج_خواه و #شارلاتان نباشند؛ یادتان می آید #توجه_طلبان_مغرض یا #راهزنان_خیلی_توجه_طلب از پشته ی کدام ارباب رسانه ای در هوای پاک و آفتابی یزد تبدیل شد به سایه ای شوم؟ این روزها همه دنبال همان هایی هستند که سرشان توی لاک خودشان باشد نه سرشان توی آخور این مدیر و آن مدیر و دست شان توی جیب این دستگاه و آن اداره...
❌این روزها از همیشه بیشتر متوجه شده ام که دردسرآفرینی برای مدیری که می خواهد آهسته بیاید و برود که خدای ناکرده #گربه شاخش نزند عین بی مرامی و ظلم است و چون رضایتی برای دردسر آفرینی ندارم پس استدعا می کنم به نصیحت بزرگان گوش کنید و بیشتر از این به من و امثال من #پر_و_بال ندهید بگذارید آنان که آمده اند حالِ شهر را خوب کنند بی دغدغه به امورات برسند.
⭕️آقای پهلوانیان!
برای خودتان به جای آرامش، حاشیه فراهم نیاورید! راضی به زحمت تان نیستم و از همین روی، دیگر تمایلی ندارم در هیچ کدام از بخش های خبری و غیر خبری شبکه استانی یزد از یادداشت های تلگرامی و غیر تلگرامی من استفاده شود! امیدوارم دستور فرمایید مراعات کنند.
⬅️پ.ن: این چند بیت تقدیم به آن نادوستِ نامهربانِ بی معرفتی که نهیب تان زد از نوشته های من استفاده نکنید:
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت
دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت
گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید
قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدی اش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به هنگام قفس
ناله ای در غم مرغان هم آوا زد و رفت(ه.الف.سایه)
https://t.me/yazdtest/1883
♦️دیگر تمایلی ندارم در هیچ کدام از بخش های خبری و غیر خبری شبکه استانی یزد از یادداشت های تلگرامی و غیر تلگرامی من استفاده شود! امیدوارم دستور فرمایید مراعات کنند.
✍️رضابردستانی
✅رسانه ها از وقتی تقسیم به خودی و غیر خودی شدند! داستان تبدیل شد به مضحکه ای دردآور! صدا و سیمای حکومتی، روزنامه ی دولتی، مطبوعات خودی، خبرنگار همراه و همدل و... این ها دشنام تلخی است که باید تحمل کنم و می کنم اما راضی به دردسر ارباب رسانه از باب چند خط سراسیمه از روی یادداشت های کج و معوج من خواندن و رد شدن نیستم.
⁉️راستش را بخواهید اثری هم ندارد! مگر کسی این روزها به رسانه ها اعتمادی دارد یا برای رسانه ها اعتباری قائل است؟ اصلا چند نفر ویژه های خبری دو ـ سه دقیقه ای را می بینند؟ مثلاً چندهزار نفر؟ نوشته اگر قرار باشد تأثیر بگذارد از #سنگ_خارا هم عبور می کند به سفارش این و آن و توپ و تشر آن و این هم کم و زیاد شدنی نیست پس چرا اسباب دردسر فراهم آوریم؟ چرا کاری کنیم برای دو ـ سه سطر یادداشت یک دستگاه عریض و طویل رسانه ای زیر سؤال برود؟
🔴جای من و امثال من صدا و سیما نیست! راهروهای دادگستری است، پیش این بازپرس و آن قاضی است اصلا شأن رسانه بالاتر از این حرف ها است! حیف نیست آنتن گرانبهای سیمای استانی را بسپارید دست امثال من برای پراکندن ذهنیات بیمارگونه و مالیخولیایی!؟ برای دروغ هایی شاخدار و لاطائلاتی بی سند و مدرک؟!
❌این روزها از شورای شهر تا بیت آقای #ناصری، از بیت آقای ناصری تا مدینه العلم، از مدینه العلم تا استانداری و از استانداری تا صدا و سیما، همه فانوس به دست گرفته اند برای یافتن کسانی که #دروغ نگویند، اخلاق رسانه ای رعایت کنند، #متکدی_رسانه_ای و #باجگیر و #باج_خواه و #شارلاتان نباشند؛ یادتان می آید #توجه_طلبان_مغرض یا #راهزنان_خیلی_توجه_طلب از پشته ی کدام ارباب رسانه ای در هوای پاک و آفتابی یزد تبدیل شد به سایه ای شوم؟ این روزها همه دنبال همان هایی هستند که سرشان توی لاک خودشان باشد نه سرشان توی آخور این مدیر و آن مدیر و دست شان توی جیب این دستگاه و آن اداره...
❌این روزها از همیشه بیشتر متوجه شده ام که دردسرآفرینی برای مدیری که می خواهد آهسته بیاید و برود که خدای ناکرده #گربه شاخش نزند عین بی مرامی و ظلم است و چون رضایتی برای دردسر آفرینی ندارم پس استدعا می کنم به نصیحت بزرگان گوش کنید و بیشتر از این به من و امثال من #پر_و_بال ندهید بگذارید آنان که آمده اند حالِ شهر را خوب کنند بی دغدغه به امورات برسند.
⭕️آقای پهلوانیان!
برای خودتان به جای آرامش، حاشیه فراهم نیاورید! راضی به زحمت تان نیستم و از همین روی، دیگر تمایلی ندارم در هیچ کدام از بخش های خبری و غیر خبری شبکه استانی یزد از یادداشت های تلگرامی و غیر تلگرامی من استفاده شود! امیدوارم دستور فرمایید مراعات کنند.
⬅️پ.ن: این چند بیت تقدیم به آن نادوستِ نامهربانِ بی معرفتی که نهیب تان زد از نوشته های من استفاده نکنید:
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت
دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت
قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت
مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت
گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
چه هوایی به سرش بود که با دست تهی
پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت
بس که اوضاع جهان در هم و ناموزون دید
قلم نسخ برین خط چلیپا زد و رفت
دل خورشیدی اش از ظلمت ما گشت ملول
چون شفق بال به بام شب یلدا زد و رفت
همنوای دل من بود به هنگام قفس
ناله ای در غم مرغان هم آوا زد و رفت(ه.الف.سایه)
Telegram
Yazd
#توجه !
بعد از حسینیه جانبرزان ده بالا مسیر های داخل ده بالا یخ زده و قابل تردد نیست.تردد فقط با زنجیر چرخ امکان پذیر است.
@Yazdfarda
بعد از حسینیه جانبرزان ده بالا مسیر های داخل ده بالا یخ زده و قابل تردد نیست.تردد فقط با زنجیر چرخ امکان پذیر است.
@Yazdfarda