یواشکی دوست دارم
65.1K subscribers
42.7K photos
2.02K videos
168 files
324 links
من ﻫﻨوز ﮔﺎﻫﯽ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ 
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ 
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ 
ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﻣﺎﻣﻦﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮﺭﺍ
ﯾﻮﺍﺷﮑﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
Download Telegram
این روزها دلم یک میز می خواهد
و یک فنجان شعر و یک هم درد
که بفهمد من را
که گذر زمان را به یغما ببرد
که در حضورش چایم سرد شود

#علیرضا_بهجتی

#عصرتون_عاشـقانه ❤️

@yavaashaki 🍃🌺
هر شبِ بی تو‌ یک یلداست

بلند وسرد و بدون باران...

بیا و با آمدنت

بُلندای نبودنت را

اندکی کوتاه کن...


#علیرضا_بهجتی



@yavaashaki 🍃🌺
این روزا انگار ناخواسته آدمای دیگه ای شده ایم
این روزها زندگی جوری شده که تنها بودن اذیتت میکنه
اگه هم رجوع کنی به صندوقچه ی ذهنت تا سراغ چند تا از اون دوستای درجه یکت رو بگیری ، چند ساعت از اون با هم بودن که میگذره میبینی حضورشون فایده که نداشته هیچ ، احساس تنهاییتم بیشتر شده
ما آدما ازهم خیلی دور شدیم
اینروزا بعضی چیزا نبودشون نسبت به قبل بیشتر آزارت میدن
مثل دورهمی هایی که قدرشونو ندونستیم ، با هم بودنایی که تموم شدن یا اون آدمایی که الان دیگه نیستن
هنوز جای خالی و نبودنشون رو باور نداری یا با خودت لج کردی و نمیخوای قبول کنی که دیگه نیستن
چه چیزای پیش پا افتاده ای که آرزو شدن
اینکه پدر و مادرت رو محکم بغل کنی و ببوسیشون یا دلت که گرفت یهو بزنی به جاده و واسه زودتر دیدنشون لحظه شماری کنی
انگار ما آدما ناخواسته عوض شدیم
مدام توی درونت به خودت امید میدی
به خودت میگی ما دوباره دور هم جمع خواهیم شد
دوباره اتفاقات خوب خواهد افتاد
مدام و مدام امید دادن به خودت
با خودت کلنجار میری
به خودت میگی زندگی مثل کوزه ی ترک خورده ميمونه آب کوزه رو اگه بخوری تموم ميشه اگه هم نخوریش حروم ميشه پس باید از زندگيت لذت ببری چون در هر صورت تموم ميشه
پس از لحظه لحظه ی زندگیت لذت ببر
میخوای خودت باشی نمیخوای شعار بدی نمیخوای خودتو گول بزنی نیمخوای تسلیم بشی
یاد جمله ی فامیل دور میوفتی که میگفت : آقای مجری بهت یه نصیحت برادرانه میکنم اگه زندگیت ته کشید بشین با ته دیگش حال کن ! هی نگو به آخرش رسیدم
از دست خودت راضی نیستی
میخوای یه کاری کنی آروم بشی
دوباره زمزمه میکنی زیر لب با خودت
‏ یاد جملات کلیشه ای میوفتی که ‌‌‌‌بايد زندگی را فهمید یا زندگی مثل یک پتوی کوتاهه که یا سرت بيرونه يا پاهات نباید خیلی سخت بگیری هر روز برای خودت و برای حال دلت کاری بکن
پا میشی یه کاری کنی و خودتو یه تکونی بدی
به خودت میگی یادت باشه قدر آدمای دور و برت رو بدونی
آدما کش نیستن که اونا رو بکشی و دوباره برگردن
جملات انگار تمومی ندارن
همینجور دارن توی سرت رژه میرن
به خودت که میای میبینی چشات خیسن
انگار این قطره های اشک که با پشت دستات پاکشون میکنی وزنه هایی هستن که دارن ازت جدا میشن
سبک و سبک تر میشی آروم و آروم تر
به خودت که میای میبینی خودتی و خودت
به خودت که میای میبینی بلاتکلیفی و این بلاتکلیفی بدترین درد دنیاست
به خودت که میای میبینی تابستون جای خودشو به پاییز داده
پاییز از راه رسید و انگار این دل تنگی ها هرگز تمومی ندارن

#علیرضا_بهجتی

@yavaashaki
این روزا انگار ناخواسته آدمای دیگه ای شده ایم
این روزها زندگی جوری شده که تنها بودن اذیتت میکنه
اگه هم رجوع کنی به صندوقچه ی ذهنت تا سراغ چند تا از اون دوستای درجه یکت رو بگیری ، چند ساعت از اون با هم بودن که میگذره میبینی حضورشون فایده که نداشته هیچ ، احساس تنهاییتم بیشتر شده
ما آدما ازهم خیلی دور شدیم
اینروزا بعضی چیزا نبودشون نسبت به قبل بیشتر آزارت میدن
مثل دورهمی هایی که قدرشونو ندونستیم ، با هم بودنایی که تموم شدن یا اون آدمایی که الان دیگه نیستن
هنوز جای خالی و نبودنشون رو باور نداری یا با خودت لج کردی و نمیخوای قبول کنی که دیگه نیستن
چه چیزای پیش پا افتاده ای که آرزو شدن
اینکه پدر و مادرت رو محکم بغل کنی و ببوسیشون یا دلت که گرفت یهو بزنی به جاده و واسه زودتر دیدنشون لحظه شماری کنی
انگار ما آدما ناخواسته عوض شدیم
مدام توی درونت به خودت امید میدی
به خودت میگی ما دوباره دور هم جمع خواهیم شد
دوباره اتفاقات خوب خواهد افتاد
مدام و مدام امید دادن به خودت
با خودت کلنجار میری
به خودت میگی زندگی مثل کوزه ی ترک خورده ميمونه آب کوزه رو اگه بخوری تموم ميشه اگه هم نخوریش حروم ميشه پس باید از زندگيت لذت ببری چون در هر صورت تموم ميشه
پس از لحظه لحظه ی زندگیت لذت ببر
میخوای خودت باشی نمیخوای شعار بدی نمیخوای خودتو گول بزنی نیمخوای تسلیم بشی
یاد جمله ی فامیل دور میوفتی که میگفت : آقای مجری بهت یه نصیحت برادرانه میکنم اگه زندگیت ته کشید بشین با ته دیگش حال کن ! هی نگو به آخرش رسیدم
از دست خودت راضی نیستی
میخوای یه کاری کنی آروم بشی
دوباره زمزمه میکنی زیر لب با خودت
‏ یاد جملات کلیشه ای میوفتی که ‌‌‌‌بايد زندگی را فهمید یا زندگی مثل یک پتوی کوتاهه که یا سرت بيرونه يا پاهات نباید خیلی سخت بگیری هر روز برای خودت و برای حال دلت کاری بکن
پا میشی یه کاری کنی و خودتو یه تکونی بدی
به خودت میگی یادت باشه قدر آدمای دور و برت رو بدونی
آدما کش نیستن که اونا رو بکشی و دوباره برگردن
جملات انگار تمومی ندارن
همینجور دارن توی سرت رژه میرن
به خودت که میای میبینی چشات خیسن
انگار این قطره های اشک که با پشت دستات پاکشون میکنی وزنه هایی هستن که دارن ازت جدا میشن
سبک و سبک تر میشی آروم و آروم تر
به خودت که میای میبینی خودتی و خودت
به خودت که میای میبینی بلاتکلیفی و این بلاتکلیفی بدترین درد دنیاست
به خودت که میای میبینی تابستون جای خودشو به پاییز داده
پاییز از راه رسید و انگار این دل تنگی ها هرگز تمومی ندارن

#علیرضا_بهجتی

@yavaashaki
دلت که بگیرد
در انزوای تنهایی خود در هم تنیده میشوی و هزاران بار در درونت فریاد میشوی
دلت که بگیرد
در لابه لای پستویِ دلتنگی ات و در امتدادِ خطِّ ممتدِ درد پر از سکوت میشوی
دلت که بگیرد ، باید یکی باشد که با او دل به جاده ها سپرد و قدم ها را شماره کرد
دلت که بگیرد ، باید یکی باشد که جادّه های مه گرفته را با او به سر کنی و ستاره ها را با او شماره کنی
و وقت خستگی ات او را ببوسی و ببوئی و محکم بغلش کنی
زندگی سرشار از لحظه های دلتنگی و نبودن هاست
قدر لحظه های با هم بودنمان را بیشتر بدانیم

#علیرضا_بهجتی

#شبتون_آروم ❤️


@yavaashaki
دلت که گرفته باشد نه با آمدن پاییز خوشحال میشوی نه از رفتن
آخرین قدم های شهریور
دلت که گرفته باشد نه صدای هیچ قناری زیباست نه هیچ رودی جاری
دلت که گرفته باشد فرقی نمیکند نام خیابان ها چه باشد ،
آزادی باشد یا انقلاب
یا سیگار بر لبت مارلبرو باشد یا بهمن
نه دلت باران میخواهد نه چتر
چنان در قدم زدن خود حل میشوی که فرقی نمیکند حس شدن صدای
برگ های خشک شده در زیر پاهایت یا قار قار کردن کلاغ های روی درخت
دلت که گرفته باشد روزگار آن
روی زردش را زودتر به تو نشان می دهد
و خبر از پاییزی زودرس می دهد
دلت گه گرفته باشد فرقی نمیکند در کدام کافه پشت کدامین میز
نشسته باشی ،
قهوه ات فرانسه باشد یا ترک
دلت که گرفته باشد سفر میخواهی
به کجا اما نمی دانی

#علیرضا_بهجتی


@yavaashaki
گاهی نباید از زندگی چیز زیادی خواست
همین که یکی را در زندگی ات دوست داری
همین که در کنج ذهنت ، دلت به داشتن یک رفیق دلخوش است
همین که هر شب موقع خواب از لابه لای درختان حیاط خانه ات میتوانی صدای جیرجیرک ها را بشنوی
همین که میدانی فردا صبح که از خواب بیدار میشوی یکی تو را با نام مادر یا پدر صدا خواهد کرد و همین که با چشمانت میتوانی آن ها را ببینی و عزیزانت را بغل کنی و ببوسی شان و لمسشان کنی
همین که برای به دنیا آمدن فرزندت انتظار میکشی
همین که میتوانی یک لیوان چای از دست مادرت بگیری و بنوشی
همه ی این ها برای شعله ور شدن و زنده ماندن امید در وجودت کافیست
گاهی از این زندگی نباید چیزی اضافه ای خواست
کافیست به داشته هایت فکر کنی
همین داشتن های ساده ات آرزوی دست نیافتنی خیلی از آدم های دیگر است .

#علیرضا_بهجتی

@yavaashaki
دلت که گرفته باشد نه با آمدن پاییز خوشحال میشوی نه از رفتن
آخرین قدم های شهریور
دلت که گرفته باشد نه صدای هیچ قناری زیباست نه هیچ رودی جاری
دلت که گرفته باشد فرقی نمیکند نام خیابان ها چه باشد ،
آزادی باشد یا انقلاب
یا سیگار بر لبت مارلبرو باشد یا بهمن
نه دلت باران میخواهد نه چتر
چنان در قدم زدن خود حل میشوی که فرقی نمیکند حس شدن صدای
برگ های خشک شده در زیر پاهایت یا قار قار کردن کلاغ های روی درخت
دلت که گرفته باشد روزگار آن
روی زردش را زودتر به تو نشان می دهد
و خبر از پاییزی زودرس می دهد
دلت گه گرفته باشد فرقی نمیکند در کدام کافه پشت کدامین میز
نشسته باشی ،
قهوه ات فرانسه باشد یا ترک
دلت که گرفته باشد سفر میخواهی
به کجا اما نمی دانی

#علیرضا_بهجتی


@yavaashaki
تنم یخ زده است
به نفس هایت محتاجم
لب هایت را نزدیک گونه هایم کن
حالا مرا "ها" کن
شاید عطر تنت دوباره مرا زنده کرد

#علیرضا_بهجتی


@yavaashaki 🍃🌺
دلت که بگیرد
در انزوای تنهایی خود در هم تنیده میشوی و هزاران بار
در درونت فریاد میشوی
دلت که بگیرد
در لابه لای پستویِ دلتنگی ات و
در امتدادِ خطِّ ممتدِ درد
پر از سکوت میشوی
دلت که بگیرد ، باید یکی باشد که
با او دل به جاده ها سپرد و
قدم ها را شماره کرد
دلت که بگیرد ، باید یکی باشد که
جادّه های مه گرفته را با او به سر کنی و ستاره ها را با او شماره کنی
و وقت خستگی ات او را ببوسی و
ببوئی و محکم بغلش کنی
زندگی سرشار از لحظه های دلتنگی و نبودن هاست
قدر لحظه های با هم بودنمان را
بیشتر بدانیم

#علیرضا_بهجتی

#شبتون_آروم ❤️


@yavaashaki
"هر چه در وصفت نوشتم شد کفر"

مادرم چه روزها و شب ها مرا روی پاهایت گذاشتی و برایم لالایی خواندی
و من چه بیرحمانه خواب را از چشمانت ربودم
چگونه میشود مرا بارها صدا کرده باشی و حالا مرا نشناسی؟
دکترها میگویند آلزایمر گرفته ای
من سر در دامان تو که میگذارم همه ی دردهایم را فراموش میکنم
آلزایمری که برای تو درد است و برای من یک درمان
میبینی مادر ، دنیا جای قشنگی نیست
دنیا بی رحم است
مرا هم با خودت به بهشت ببر که دستانت بوی بهشت میدهند و بوسه بر دستانت کلید ورود به آن
پس آنقدر میبوسمت که بهشتی شوم
باش که گرمای بودنت تنها دلیل بودن من است
تا هستند قدر بدانیم

#روز_زن و #روز_مادر_گرامی_باد...

#علیرضا_بهجتی

@yavaashaki