Navazesh
Meysam Ebrahimi
#میثم_ابراهیمی
#نوازش💛
#نوازش💛
بی تفاوت بودنم را پایِ دلسردی نذار
انتظارِ نا به جا داری زِ مَردِ پایِ دار!
حرفهایم بغضِ رسواییست گوشَت رابگیر
نیست جایزگُل نشیند پایِ صحبتهای خار
بارها گفتم از این دلخسته بگذر....بارها
بین عقل و دل به پاکردی بساطِ کارزار
تو پَری هستی وباحوری وَشان هم رتبه ای
از چه رو هم شأن گشتی بامنِ بی بندوبار
بی تفاوت نیستم.....پایی نمانده همسفر
من پیاده می روم با زخم هایِ بیشمار
بگذر ازمن اینچنین آسوده تر جان میدهم
تو هزاران آرزو داری و من هیچ از هزار!
#میثم_بشیری
انتظارِ نا به جا داری زِ مَردِ پایِ دار!
حرفهایم بغضِ رسواییست گوشَت رابگیر
نیست جایزگُل نشیند پایِ صحبتهای خار
بارها گفتم از این دلخسته بگذر....بارها
بین عقل و دل به پاکردی بساطِ کارزار
تو پَری هستی وباحوری وَشان هم رتبه ای
از چه رو هم شأن گشتی بامنِ بی بندوبار
بی تفاوت نیستم.....پایی نمانده همسفر
من پیاده می روم با زخم هایِ بیشمار
بگذر ازمن اینچنین آسوده تر جان میدهم
تو هزاران آرزو داری و من هیچ از هزار!
#میثم_بشیری
وقت بیماری و بیتابی من دست کسی
جای دستان تو مرهم بشود می میرم
جان من بسته به هر تار سر موی تو است
تاری از موی سرت کم بشود می میرم
#میثم_علیزاده
❤️
جای دستان تو مرهم بشود می میرم
جان من بسته به هر تار سر موی تو است
تاری از موی سرت کم بشود می میرم
#میثم_علیزاده
❤️
❥▰࿇
با چای تو باشد سرِ صبحی چه شود "عشق" !
آغوشِ تو و گرمیِ یک جرعه غزل ، وای
#میثم_نریمان🍃🌺
❥▰࿇
▰▰▰▰▰▰▰▰▰▰▰▰
با چای تو باشد سرِ صبحی چه شود "عشق" !
آغوشِ تو و گرمیِ یک جرعه غزل ، وای
#میثم_نریمان🍃🌺
❥▰࿇
▰▰▰▰▰▰▰▰▰▰▰▰
لب های تو لب نيست! عذابي ست الهی
بايد كه عذابي بچشم گاه به گاهی …
در لحظه ديدار تو، گفتم كه بعيد است
چشمان تو من را نكشاند به تباهی
لب های تو ناياب تر از آب حيات است
تو سوزن پنهان شده در خرمن كاهی
اين كار خدا بوده كه يكباره بيفتد
در تنگ بلور شب من، مثل تو ماهی …
اي شاخه نبات غزل حافظ شيراز !
معشوقه ی مایی چه بخواهی، چه نخواهی !
#میثم_قاسمی
بايد كه عذابي بچشم گاه به گاهی …
در لحظه ديدار تو، گفتم كه بعيد است
چشمان تو من را نكشاند به تباهی
لب های تو ناياب تر از آب حيات است
تو سوزن پنهان شده در خرمن كاهی
اين كار خدا بوده كه يكباره بيفتد
در تنگ بلور شب من، مثل تو ماهی …
اي شاخه نبات غزل حافظ شيراز !
معشوقه ی مایی چه بخواهی، چه نخواهی !
#میثم_قاسمی
لب های تو لب نيست! عذابي ست الهی
بايد كه عذابي بچشم گاه به گاهی …
در لحظه ديدار تو، گفتم كه بعيد است
چشمان تو من را نكشاند به تباهی
لب های تو ناياب تر از آب حيات است
تو سوزن پنهان شده در خرمن كاهی
اين كار خدا بوده كه يكباره بيفتد
در تنگ بلور شب من، مثل تو ماهی …
اي شاخه نبات غزل حافظ شيراز !
معشوقه ی مایی چه بخواهی، چه نخواهی !
#میثم_قاسمی
بايد كه عذابي بچشم گاه به گاهی …
در لحظه ديدار تو، گفتم كه بعيد است
چشمان تو من را نكشاند به تباهی
لب های تو ناياب تر از آب حيات است
تو سوزن پنهان شده در خرمن كاهی
اين كار خدا بوده كه يكباره بيفتد
در تنگ بلور شب من، مثل تو ماهی …
اي شاخه نبات غزل حافظ شيراز !
معشوقه ی مایی چه بخواهی، چه نخواهی !
#میثم_قاسمی
Mizane Baad (ҡɦαƭεɾε ❥)
Meisam Ebrahimi
#میثم_ابراهیمی
میزنه باد
#جدید
⊰⃟𖠇࿐ྀུ࿐••♡♡••࿐
ـ
❁࿇༅═❄️═💙Ⓜ️═══💦═┅─ ࿇༅═
میزنه باد
#جدید
⊰⃟𖠇࿐ྀུ࿐••♡♡••࿐
ـ
❁࿇༅═❄️═💙Ⓜ️═══💦═┅─ ࿇༅═
.
هر روز چای را می ریزم
می نشینم
منتظر می مانم
می مانم
می مانم
می مانم
بعده تو چای را
همیشه تلخ می نوشم...
#میثم_اسفندیار
هر روز چای را می ریزم
می نشینم
منتظر می مانم
می مانم
می مانم
می مانم
بعده تو چای را
همیشه تلخ می نوشم...
#میثم_اسفندیار
همہ یڪ روز
بہ ڪَذشتہ برمےڪَردیم...
براے ڪسانی ڪہ دوستمان داشتند
و ما..
رهایشان ڪردیم..
سخٺ خواهیم ڪَریسٺ...!!
#میثم_زردشتیاݧ°
بہ ڪَذشتہ برمےڪَردیم...
براے ڪسانی ڪہ دوستمان داشتند
و ما..
رهایشان ڪردیم..
سخٺ خواهیم ڪَریسٺ...!!
#میثم_زردشتیاݧ°
بظاهر خوب ماندن تا دم آخر نخواهد ماند
وَ آتش تا ابد در زیر خاکستر نخواهد ماند
اگرچه دورِ باطل باز در دستِ تو افتادست
حساب حق مردم تا شبِ محشر نخواهد ماند
نکن فکر دل بی صاحبِ من را که بعد از تو
دگر موی سیاهی بر سر مادر نخواهد ماند
چه دردی میکشی با یک دروغِ مصلحت آمیز
بفهمانی که چشمت منتظر بر در نخواهد ماند
تو مروارید قیمت را چه نسبت با کلوخ و سنگ
که در آغوشِ سرد خاکِ معدن زر نخواهد ماند
اگر یک بارِ دیگر قرعه اُفتد یوسفم باشی
یقین پیراهنی بر دوشِ پیغمبر نخواهد ماند
امیدم را به چندین خاطره بستم ولی افسوس
که در دوران پیری خاطری در سر نخواهد ماند
به قلم زیبای : #میثم_بشیری
دکلمه و میکس : #حیدریار
@Ganjineyeadab
وَ آتش تا ابد در زیر خاکستر نخواهد ماند
اگرچه دورِ باطل باز در دستِ تو افتادست
حساب حق مردم تا شبِ محشر نخواهد ماند
نکن فکر دل بی صاحبِ من را که بعد از تو
دگر موی سیاهی بر سر مادر نخواهد ماند
چه دردی میکشی با یک دروغِ مصلحت آمیز
بفهمانی که چشمت منتظر بر در نخواهد ماند
تو مروارید قیمت را چه نسبت با کلوخ و سنگ
که در آغوشِ سرد خاکِ معدن زر نخواهد ماند
اگر یک بارِ دیگر قرعه اُفتد یوسفم باشی
یقین پیراهنی بر دوشِ پیغمبر نخواهد ماند
امیدم را به چندین خاطره بستم ولی افسوس
که در دوران پیری خاطری در سر نخواهد ماند
به قلم زیبای : #میثم_بشیری
دکلمه و میکس : #حیدریار
@Ganjineyeadab
Telegram
attach 📎