پیروزی مرگ از پیتر بروگل به سال 1562
نویسنده یادداشت:یحیی قائدی
میانه شهریور ۹۸
پیتر بروگل (۱۵۶۹–۱۵۲۵) نقاش هلندی دوران رنسانس است که به جهت نقاشی کردن از مناظر طبیعی و زندگی روستایی شهرت دارد. از آن جایی که اکثر اعضای خانواده بروگل نقاشان شهیری شدند، برای متمایز کردن پیتر پدر، به او لقب بروگل روستایی دادهاند.
Pieter Bruegel the Elder
جالب است پیش از آنکه به من پیشنهاد شود که این نقاشی را ببینم.درست هفته پیش وقتی داشتم در کارکاه تربیت مربی فبک در شیراز با جعبه پرسش های فلسفی آلن دوباتن تمرینی انجام می دادم این پرسش انتخاب شد : بهترین شیوه مردن برای تو چه شیوه ای خواهد بود؟
و از آنجا که فرصت نبود، بحث در باره آن به هفته بعدش موکول شد.کسی پاسخ داد .من دوست دارم تا ایستاده ام بمیرم و من نخست فکر کردم منظورش این است که سرپایی بمیرد مثلا وقتی که دستش به میله اتوبوس است یا در صف نانوایی و یا وقتی دارد در خیابان علیه دزدی اعتراض می کند بمیرد. سپس متوجه شدم مرادش این است تا از پا نیفتاده ، بمیرد.
به نقاشی بروگل که می نگرم پرسش های اساسی ام در باره مرگ باز می آیند:مرگ چیست؟چرا باید مرد؟ یا به گفته مهران چرا ما بدنیا آمدیم اگرقرار بود ما بمیریم؟
کودکتر که بودم با هر مرگ می پنداشتم دنیا به پایان رسیده ا ست.یادم می آید اولین تجربه دیدن مرگ کسی را در حدود شش هفت سالیگی بود و پس از آن همواره به مرگ اندیشیدم ،و فکر کردم چرا مردم هنگام مرگ اندوهی عمیق با خود همراه دارند،چه می خواهند و یا چه می خواستند از این دنیا بردارند که تا زمان مرگ برنداشته اند و چرا تا زنده اند چنان زندگانی نمی کنند که هنگام مرگ دچار حسرتی دهشتناک نشوند؟
این نقاشی جزییات فراوانی دارد و ساعت ها می شود به آن نگریست و بار ها باید نگریست. نخستین چیزی که به چشم می آید حمله مردگان به زندگان است و یا حمله مرگ به زندگی.نماد مرگ مردگان اند،اسکلت هایی هایی که اینجا و آنجا دیده می شوند و دست کم سه گروه اند مردگان انسان،مردگان حیوان و مرگان گیاهی والبته احتمالا می توان جامدهای مرده ی از آن جهان باز آمده را هم به آنها افزود.
نماد های زندگانی زنان و مردانند با رنگ ها وخوراکی ها و معماری و زیبایی های بشر پنداشته.
مردگان در کار مرداندنند و زندگان در مقاومت برای نمردن یابیشتر زنده ماندن و جالب است که مردگان مایلند به انبوه مردگان بیفزایند اما زندگان تنها در تلاشند تا خود زنده بمانند.یعنی زندگان در حجوم نیستند تا مردگان رابه این جهان باز گردانند. اگر جای بروگل بودم ،به چنین نقاشی ای فکر می کردم.اما انگار مردن محتوم است. اما زنده مان کوتاه و موقتی.مردن ابدی است اما زنده مانده کوتاه.و عجیب است که بشر بسی بیشتر دلبسته این کوتاه است تا آن ابدی.شاید چون این کوتاه را تجربه می کند اما نمی داند با آن ابدی چه کند و یا چیز زیادی در باره اش نمی داند و یا شاید ممکن هم نیست دانستن بیشتر در باره آن. و یا شاید جور دیگری باید دید.زندگی و مرگ دو چیز نیستد بلکه تنها یک چیز اند که در هم تنیده اند دو چیز اند که در هم فرو رفته و و با آغاز یکی دیگری پایان می یابد.هرگا ه تولدی آغاز می سود مرگی نیز پدیدار می شود و هر چه به حجم زندگانی افزودن می شود به حجم مرگ نیز افزوده می شود .افزودن هر یک روز به زندگانی نزدیک شدن روزی به مرگ است تقلای بیشتر برای زندگانی نزدیکتر کردن مرگ خود است پس در واقع هر کس و هر چیز که در کار زندگانی است در کار مرگ نیز هست.
بروگل نشان می دهد که دروازه زندگانی تنگ و دروازه مرگ فراغ است از سه ورودگاه موجود در نقاشی دو ورودی وسیع به مردگان ویژه است و یکی که تنگ تر است به زندگان اختصاص دارد.اینجا مردگان به یاری زندگان آمده اند و نشان می دهند که تا وقتش نشده نباید به دو راه دیگر مرگ بروند و گرچه مردگان همه جای دیگر در کار مرداندن هستند اما آنها که در ورودی زندگانی انند با خطر کمتری مواجه اند.
نقاشی در عین حال نشان می دهد که در دروازه زندگانی مردگانی هستند که هنوز در حسرت زندگانی اند و مایلندکه با زندگان بُر بخورند وبه دنیا باز گردند.
@yahyaghaedi
#یحیی_قائدی
#نقاشی_نوشت
#فبک_هنر
نویسنده یادداشت:یحیی قائدی
میانه شهریور ۹۸
پیتر بروگل (۱۵۶۹–۱۵۲۵) نقاش هلندی دوران رنسانس است که به جهت نقاشی کردن از مناظر طبیعی و زندگی روستایی شهرت دارد. از آن جایی که اکثر اعضای خانواده بروگل نقاشان شهیری شدند، برای متمایز کردن پیتر پدر، به او لقب بروگل روستایی دادهاند.
Pieter Bruegel the Elder
جالب است پیش از آنکه به من پیشنهاد شود که این نقاشی را ببینم.درست هفته پیش وقتی داشتم در کارکاه تربیت مربی فبک در شیراز با جعبه پرسش های فلسفی آلن دوباتن تمرینی انجام می دادم این پرسش انتخاب شد : بهترین شیوه مردن برای تو چه شیوه ای خواهد بود؟
و از آنجا که فرصت نبود، بحث در باره آن به هفته بعدش موکول شد.کسی پاسخ داد .من دوست دارم تا ایستاده ام بمیرم و من نخست فکر کردم منظورش این است که سرپایی بمیرد مثلا وقتی که دستش به میله اتوبوس است یا در صف نانوایی و یا وقتی دارد در خیابان علیه دزدی اعتراض می کند بمیرد. سپس متوجه شدم مرادش این است تا از پا نیفتاده ، بمیرد.
به نقاشی بروگل که می نگرم پرسش های اساسی ام در باره مرگ باز می آیند:مرگ چیست؟چرا باید مرد؟ یا به گفته مهران چرا ما بدنیا آمدیم اگرقرار بود ما بمیریم؟
کودکتر که بودم با هر مرگ می پنداشتم دنیا به پایان رسیده ا ست.یادم می آید اولین تجربه دیدن مرگ کسی را در حدود شش هفت سالیگی بود و پس از آن همواره به مرگ اندیشیدم ،و فکر کردم چرا مردم هنگام مرگ اندوهی عمیق با خود همراه دارند،چه می خواهند و یا چه می خواستند از این دنیا بردارند که تا زمان مرگ برنداشته اند و چرا تا زنده اند چنان زندگانی نمی کنند که هنگام مرگ دچار حسرتی دهشتناک نشوند؟
این نقاشی جزییات فراوانی دارد و ساعت ها می شود به آن نگریست و بار ها باید نگریست. نخستین چیزی که به چشم می آید حمله مردگان به زندگان است و یا حمله مرگ به زندگی.نماد مرگ مردگان اند،اسکلت هایی هایی که اینجا و آنجا دیده می شوند و دست کم سه گروه اند مردگان انسان،مردگان حیوان و مرگان گیاهی والبته احتمالا می توان جامدهای مرده ی از آن جهان باز آمده را هم به آنها افزود.
نماد های زندگانی زنان و مردانند با رنگ ها وخوراکی ها و معماری و زیبایی های بشر پنداشته.
مردگان در کار مرداندنند و زندگان در مقاومت برای نمردن یابیشتر زنده ماندن و جالب است که مردگان مایلند به انبوه مردگان بیفزایند اما زندگان تنها در تلاشند تا خود زنده بمانند.یعنی زندگان در حجوم نیستند تا مردگان رابه این جهان باز گردانند. اگر جای بروگل بودم ،به چنین نقاشی ای فکر می کردم.اما انگار مردن محتوم است. اما زنده مان کوتاه و موقتی.مردن ابدی است اما زنده مانده کوتاه.و عجیب است که بشر بسی بیشتر دلبسته این کوتاه است تا آن ابدی.شاید چون این کوتاه را تجربه می کند اما نمی داند با آن ابدی چه کند و یا چیز زیادی در باره اش نمی داند و یا شاید ممکن هم نیست دانستن بیشتر در باره آن. و یا شاید جور دیگری باید دید.زندگی و مرگ دو چیز نیستد بلکه تنها یک چیز اند که در هم تنیده اند دو چیز اند که در هم فرو رفته و و با آغاز یکی دیگری پایان می یابد.هرگا ه تولدی آغاز می سود مرگی نیز پدیدار می شود و هر چه به حجم زندگانی افزودن می شود به حجم مرگ نیز افزوده می شود .افزودن هر یک روز به زندگانی نزدیک شدن روزی به مرگ است تقلای بیشتر برای زندگانی نزدیکتر کردن مرگ خود است پس در واقع هر کس و هر چیز که در کار زندگانی است در کار مرگ نیز هست.
بروگل نشان می دهد که دروازه زندگانی تنگ و دروازه مرگ فراغ است از سه ورودگاه موجود در نقاشی دو ورودی وسیع به مردگان ویژه است و یکی که تنگ تر است به زندگان اختصاص دارد.اینجا مردگان به یاری زندگان آمده اند و نشان می دهند که تا وقتش نشده نباید به دو راه دیگر مرگ بروند و گرچه مردگان همه جای دیگر در کار مرداندن هستند اما آنها که در ورودی زندگانی انند با خطر کمتری مواجه اند.
نقاشی در عین حال نشان می دهد که در دروازه زندگانی مردگانی هستند که هنوز در حسرت زندگانی اند و مایلندکه با زندگان بُر بخورند وبه دنیا باز گردند.
@yahyaghaedi
#یحیی_قائدی
#نقاشی_نوشت
#فبک_هنر
فبک هنر
دانشگاه هنر
۶دی ماه ۹۸
امروز پس از چاشت جمعه، چهار ساعت در دوره تربیت مربی هنر ،دو اجرا داشتم.نخست نقاشی اروتو مانیای سالوادور دالی را روی پرده انداختم و در باره آن گفتگو کردیم .توصیف کردیم ،چانه زدیم.سپس خواستم در گروههای سه نفره یک جمله که نشانگر تفسیرشان باشد را بیاورند روی برد و یک جمله که بیشترین رای را اورده بود ماند روی برد:" سازگاری انیمای زنانه در مواجهه با هجوم آنیموس مردانه"البته نقل به مضمون.
سپس تر و در جلسه بعد داستانی از گلستان سعدی را بر ایشان خواندم که خودم برای کودکان باز سازی اش کردم و قرار است در سری ده جلدی برای کودکان چاپ شود. داستادن پند حکیم بود "حکیمی پسران را همی پند داد.جانان پسر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم زر در سفر بر محل خطر است و یا دزد به یکباره برد و یا خواجه به تفاریق بخورد "من چنان باز سازیش کرده بودم که پسران به همراه خواهرشان که من به داستان قالب کرده بودم،به این برسند که ندانند هنر چیست و این تبدیل شود به پرسششان.
هر کس باید در یک جمله می گفت که هنر چیست و سپس می گشت کس یا کسانی را می یافت تا از تعریفش حمایت کنند. سر انجام دو گروه شدند که تعریف هایشان آمد روی برد و باید هر گروه چنان با تعریف گروه دیگر مخالفت می کرد که نفرات آن گروه را به عداد گروه خود در آورد.سر انجام هیچکدام از تعر یف ها پذیرفته نشد و این پرسش باقی ماند که هنر چیست؟
#یحیی_قائدی
#فبک
#فبک_هنر
#فلسفه_برای_کودکان
@yahyaghaedi
*اسماعیل آذری هم بود و کت و شلوار تنش بود
*در میانه پست های اینستا گرامی من #نقاشی_نوشت ی است که به این نقاشی پرداخته است
دانشگاه هنر
۶دی ماه ۹۸
امروز پس از چاشت جمعه، چهار ساعت در دوره تربیت مربی هنر ،دو اجرا داشتم.نخست نقاشی اروتو مانیای سالوادور دالی را روی پرده انداختم و در باره آن گفتگو کردیم .توصیف کردیم ،چانه زدیم.سپس خواستم در گروههای سه نفره یک جمله که نشانگر تفسیرشان باشد را بیاورند روی برد و یک جمله که بیشترین رای را اورده بود ماند روی برد:" سازگاری انیمای زنانه در مواجهه با هجوم آنیموس مردانه"البته نقل به مضمون.
سپس تر و در جلسه بعد داستانی از گلستان سعدی را بر ایشان خواندم که خودم برای کودکان باز سازی اش کردم و قرار است در سری ده جلدی برای کودکان چاپ شود. داستادن پند حکیم بود "حکیمی پسران را همی پند داد.جانان پسر هنر آموزید که ملک و دولت دنیا اعتماد را نشاید و سیم زر در سفر بر محل خطر است و یا دزد به یکباره برد و یا خواجه به تفاریق بخورد "من چنان باز سازیش کرده بودم که پسران به همراه خواهرشان که من به داستان قالب کرده بودم،به این برسند که ندانند هنر چیست و این تبدیل شود به پرسششان.
هر کس باید در یک جمله می گفت که هنر چیست و سپس می گشت کس یا کسانی را می یافت تا از تعریفش حمایت کنند. سر انجام دو گروه شدند که تعریف هایشان آمد روی برد و باید هر گروه چنان با تعریف گروه دیگر مخالفت می کرد که نفرات آن گروه را به عداد گروه خود در آورد.سر انجام هیچکدام از تعر یف ها پذیرفته نشد و این پرسش باقی ماند که هنر چیست؟
#یحیی_قائدی
#فبک
#فبک_هنر
#فلسفه_برای_کودکان
@yahyaghaedi
*اسماعیل آذری هم بود و کت و شلوار تنش بود
*در میانه پست های اینستا گرامی من #نقاشی_نوشت ی است که به این نقاشی پرداخته است
ماهنامه انشا و نویسندگی شماره ۱۳۴ با مطالب جذاب و خواندنی و مطلبی از من تحت عنوان نقاشی نوشت منتشر شد
بشتابید
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
https://www.instagram.com/yahyaghaedy/p/CXZJTsqKPDC/?utm_medium=share_sheet
بشتابید
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
https://www.instagram.com/yahyaghaedy/p/CXZJTsqKPDC/?utm_medium=share_sheet
شماره ۱۳۶ ماهنامه انشا و نویسندگی چاپ شد.
نقاشی نوشت ۲ هم در ان هست
و یک عالمه مطلب خواندنی دیگر از دکتر منصوریان عزیز و یادداشت سر دبیر و ....
بشتابید
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
نقاشی نوشت ۲ هم در ان هست
و یک عالمه مطلب خواندنی دیگر از دکتر منصوریان عزیز و یادداشت سر دبیر و ....
بشتابید
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
شماره ۱۳۸ ماهنامه انشا و نویسندگی هم منتشر شد.
بشتابید!
تاملات فلسفی در کتاب هایی که می خوانیم
عنوان مقاله ای است از من
بخوانید و بازخورد دهید
یعنی کتاب نوشتی بنویسید در باره کتاب نوشت ها
حالا اگر نخواستید بنویسید هم که هیج
دست کم ماهنامه را تهیه کنید . تا در این وانفسا اهالی فرهنگ بتوانند سر پا بمانند
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
بشتابید!
تاملات فلسفی در کتاب هایی که می خوانیم
عنوان مقاله ای است از من
بخوانید و بازخورد دهید
یعنی کتاب نوشتی بنویسید در باره کتاب نوشت ها
حالا اگر نخواستید بنویسید هم که هیج
دست کم ماهنامه را تهیه کنید . تا در این وانفسا اهالی فرهنگ بتوانند سر پا بمانند
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
ماهنامه انشا و نویسندگی شماره ۱۳۹ منتشر شد.
بشتابید!یا به آرامی به سوی آن بروید.یا اساسا نروید.همانطور که نشسته اید هم می توانید به آن دست یابید.
در کنار طراحی عالی و سایر مطالب خواندنی
مطلبی از من در باره کتاب هایی که خوانده ام یا همان کتاب نوشت ها هم آمده است.
یگانه گلپذیر سرخه هم یادداشتی در باره کتاب نوشت ها نوشته است
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
https://www.instagram.com/p/CeDwzfLtEt7/?igshid=MDJmNzVkMjY=
بشتابید!یا به آرامی به سوی آن بروید.یا اساسا نروید.همانطور که نشسته اید هم می توانید به آن دست یابید.
در کنار طراحی عالی و سایر مطالب خواندنی
مطلبی از من در باره کتاب هایی که خوانده ام یا همان کتاب نوشت ها هم آمده است.
یگانه گلپذیر سرخه هم یادداشتی در باره کتاب نوشت ها نوشته است
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
https://www.instagram.com/p/CeDwzfLtEt7/?igshid=MDJmNzVkMjY=
ماهنامه شماره ۱۴۱ انشا و نویسندگی منتشر شد.
در کنار سایر مطالب خواندنی یادداشی از من تحت عنوان:
چرا باید رمان بخوانیم:۳۳دلیل برای خواندن رمان
در آن به چاپ رسیده
بشتابید.
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#رمان
#رمان_خوانی
#رمان_خوب
#رمان_ایرانی
#رمان_خارجی
https://www.instagram.com/p/CgChV5_NtUK/?igshid=MDJmNzVkMjY=
در کنار سایر مطالب خواندنی یادداشی از من تحت عنوان:
چرا باید رمان بخوانیم:۳۳دلیل برای خواندن رمان
در آن به چاپ رسیده
بشتابید.
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#رمان
#رمان_خوانی
#رمان_خوب
#رمان_ایرانی
#رمان_خارجی
https://www.instagram.com/p/CgChV5_NtUK/?igshid=MDJmNzVkMjY=
سی_و_سه_دلیل_برای_خواندن_رمان_از_دکتر_یحیی_قائدی.pdf
1.5 MB
#فلسفه_ورزی با خواندن #رمان
سی و سه دلیل برای خواندن رمان از دکتر یحیی قائدی.pdf
ماهنامه شماره ۱۴۱ انشا و نویسندگی منتشر شد.
در کنار سایر مطالب خواندنی یادداشی از من تحت عنوان:
چرا باید رمان بخوانیم:۳۳دلیل برای خواندن رمان
در آن به چاپ رسیده
بشتابید.
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#رمان
#رمان_خوانی
#رمان_خوب
#رمان_ایرانی
#رمان_خارجی
سی و سه دلیل برای خواندن رمان از دکتر یحیی قائدی.pdf
ماهنامه شماره ۱۴۱ انشا و نویسندگی منتشر شد.
در کنار سایر مطالب خواندنی یادداشی از من تحت عنوان:
چرا باید رمان بخوانیم:۳۳دلیل برای خواندن رمان
در آن به چاپ رسیده
بشتابید.
#انشا
#انشا_و_نویسندگی
@enshavanevisandegi
#نقاشی_نوشت
#نقاشی_نوشتار
#نقاشی_نوشته
#یحیا_قایدی
#یحیی_قائدی
#دکتر_یحیی_قائدی
#yahyaghaedi
#yahyaghaedy
#نقاشی
#فلسفه_برای_همه
#philosophy_for_all
#کتاب
#کتاب_نوشت
#تاملات_فلسفی
#کافه_فلسفه
#مشاوره_فلسفی
#فبک
#فلسفه_برای_کودکان
#رمان
#رمان_خوانی
#رمان_خوب
#رمان_ایرانی
#رمان_خارجی